عجیب است‼️
دولتی که دائم از نداری و ناتوانی دم میزند، درسال آخر وعدههای شبهِ انتخاباتی مثل وعده تحویل یکساله مسکن میدهد.
اگر شما توانایی خدمت داشتید،پس چرا ۷سال طلایی که شرایط بهتر بود را هدر دادید؟
امیدوارم بابت #حق_الناس هم که شده آقای رئیسی پیگیر تعطیلی چند ساله مسکن مهر باشند!
👤 Ali Gholhaki
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
📹🔆 #دلایل و #برکات 🔅حضور امام #رضا علیه السلام در #ایران🌸
💚#امام رضا علیهالسلام #عهده دار #ظهور امام زمان (عج)🌼
#دهه_کرامت💐
@mohebin_velayt_shohada🌸
آیدی کانال 🌸
💔
حسین جانم..
خیلی از خودم نا امید بودم
قلبم رو ک دیدم
دیدم هنوز حب تو هست توی قلبم..
حسین..
خیلی زحمت ما رو کشیدی
تو اوج گناه و سیاهی هم منو دوست داری
اگه منو دوست نداشتی حبت تو قلبم نبود
حسین جان..
یک خواسته دارم
جون مادرم
همه چیمو میدم آقا بیای
دم آخرم..😭
#دلخوشم_تنها_به_اینکه
#دوستت_دارم_حسین_جانم
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
AUD-20200617-WA0016.
8.76M
💔
حواست هست
نوکرت داره پیر میشه؟
بخرم
ببرم به حرم
داره دیر میشه...😔
#حمیدرضا_علیمی
#حسین_من_بیا_این_شکسته_بخر_بیا_این_جامانده_را_با_خود_ببر😭
#اللهم_الرزقنا_کربلا🤲
#اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
⚪️به ما خرده نگیرید؛
که چرا اینقدر از #حجاب میگوییم
در #جبهه ها!
به ازای هر #زینـب
ما عــباس ها داده ایم.
#فکرش_را_کن
#چند_چفیه_خونی_شد
#تا_چادر_خاکی_نشود🍃😔
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
❁﷽❁
خـــواهـــرم..
از #قـربانے هاے #تلفن همراه و چــت با #غـریــبه ها، چیــزے شـنیــدی⁉
از #عـشق و خیـال، #وعــده هاے دروغ و #آخرشم..... #رســوایی
ارزش #دخـترے ڪه عفـت و #حیـاش رفــته چیــه
چقد #دختر ڪه بدست پدر و برادرشان ڪشـــته شــدند!؟😭⚡️⚡️
چقد #دختر ڪه دیــوانه شدند؟ 🎲
چقد دختر ڪه #خــودڪشـے ڪردند؟؟🔪
🎀 خواهــرم ســاده نبــاش 🎀
#گوش به حرف این پـسرهایے ڪه از#الله نــمے تــرســند نـــده،
باور ڪن اگه او به تـو #علاقه داشته باشه باتو #ازدواج_حلال مے خواست...#نه زنا
همــین #پسر به مادرش میگــه :
برام دخـــتر_#پاڪدامن پــیدا ڪنــید.
مادرش مـیـگه:
این #دختـرانے ڪه میشناسے چطورن
میگه : نه‼ اینا #قابل_اعتمـاد_نیـستند
به درد #ازدواج نمــے خــورنـد.
راحت با مــن #ســـرقرار اومدن ، پس با دیــگرے هــم بــیرون میــروند
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
#تقوای_مجازی
#عالم_محضر_خداست
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
برای خنده هایت
"وان یڪاد" خواندهایم
و در میان نگاهت
"صد قل هو الله" یافتهایم
تا بدانی ما با تــــو
به "احسنالخالقین" رسیدهایم ...
#سردار_دلها_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
○°'
- در هیچکاریخدارا ؛
از یادنبرید و هموارهبھ یادخدا باشید
و باهم بھ مهربانیرفتارکنید :)
『شهیدھمریمفرهانیان』
@mohebin_velayt_shohada🌸
آیدی کانال 🌸
لینک کانال جهت به اشتراک گذاشتن آن
بین دوستان و آشنایان خودتان.
لطفا حمایت کنید که ما هم در ارسال مطالب زیبا، منظم و آموزنده پشتکار داشته باشیم.
با کمک شما سعی میکنیم هیچگونه
مطلب تکراری ،اضافه و تبلیغاتی
نداشته و آسایش همه کاربران را فراهم کنیم.
از همراهی شما تشکر و قدر دان زحمات شما خواهیم بود.
@mohebin_velayt_shohada🌸
آیدی کانال 🌸
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
ڪبوتر گر رسد اینجا هواگیر حرم گردد
اگر آهو بیاید در برش، حصن حصین دارد
بنازم نام این سلطان ڪه رأفت آنچنان دارد
بنازم بخت آن ڪشورڪه سلطان اینچنین دارد
آقاجون....
دلم هواتو ڪرده...بگو چه چاره ڪنم؟
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
🍃🌸هنگام اذان است
لحظه اجابت دعاست🌸🍃
🍃🌸خدایا ظهور حجتت را برسان
خدایا قلب مقدسش از ما راضی و خشنود بگردان🌸🍃
🍃🌸خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان
خدایا رهبر عزیز ما را در پناه خودت حفظ کن🌸🍃
🍃🌸خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان
خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌸🍃
🍃🌸خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر
الهی رزمندگان مدافع حرم را سلامت بدار🌸🍃
🍃🌸دشمنان اسلام را نیست و نابود بگردان
🍃🌸خدایا این ویروس منحوس کرونا را از تمام جهان هستی ریشه کن بفرما
🍃🌸الهی آمین بحق حضرت زینب(س)
🍃🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌸🍃
اگر حال خوشی پیدا شد
جز برای فرج یار دعایی نکنیم🤲😭
🍃🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸🍃
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
entezar_2.mp3
2.63M
🎧استاد روح الله کاظم زاده
🦋اذان انتظار🌟
#التماس_دعای_فرج_و_شهادت
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
اذان ونماز
واذانادیتم الی الصلوه اتخُذوها هُزوا وَ لَعِبا ذلِکَ قَومُ لایَعقِلون
آنها هنگامی که اذان میگویید ومردم را به نماز میخوانید آن را به مسخره وبازی میگیرند
این بخاطر این است که آنها جمعی هستند که درک نمیکنند
سوره مائده آیه ۵۸
#نماز_اول_وقت
اذان مغرب به افق تهران
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
در این لحظات ملکوتی✨❣
❣✨سر سجاده عشق
دعا برای سلامتی و طول عمر رهبر عزیزمان وتعجیل درظهورمولایادمان نرود✨❣
❣✨نماز اول وقت📿
💕💕💚💚💕💕
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#پارت_بیست_و_نهم🦋 ((من مست وتودیوانه)) یک بار《برادرمحتاج》مسئول قرارگاه را برای شناسایی منطقه به هو
#پارت_سی_ام 🦋
《حسین ، پسر غلام حسین》
یک روز با محمدحسین به سمت آبادان می رفتیم .عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از عملیات های قبلی با موفقیت انجام نشده بود و ازطرفی، آخرین عملیات ما هم لغو شده بود و من خیلی ناراحت بودم.😞
به محمدحسین گفتم:
"چند تا #عملیات انجام دادیم،
اما هیچ کدام آن طور که باید، موفقیت آمیز نبود!
به نظرم این یکی هم مثل بقیه نتیجه ندهد."
گفت: "برای چی؟"
گفتم: "چون این عملیات خیلی سخت است؛به همین دلیل بعید می دانم موفق شویم."
گفت: "اتفاقا ما در این عملیات، موفق و پیروز می شویم."😎
گفتم: "محمدحسین دیوانه شدی؟!
عملیات هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم ،نتوانستیم کاری ازپیش ببریم؛
آن وقت در این یکی که اصلا وضع فرق می کند و از همه سخت تر است، موفق می شویم؟"
خنده ای کرد و با همان تیکه کلام همیشگی اش گفت:
"حسین، پسرغلام حسین، به تو می گوید که ما در این عملیات پیروزیم."✌️🏻
خوب می دانستم که او بی حساب حرف نمی زند.حتما از طریقی به چیزی که می گوید
#ایمان و اطمینان دارد.گفتم: "یعنی چه؟از کجا می دانی؟"
گفت:"بلاخره خبر دارم."
گفتم:"خب ازکجا خبر داری؟"
گفت:"به من گفتند که ما پیروزیم."
پرسیدم:"کی به توگفت؟"
جواب داد: "حضرت زینب(سلام الله علیها)."
دوباره سوال کردم: "در خواب یابیداری؟"
با خنده جواب داد:
"تو چه کار داری؟ فقط بدان ،بی بی به من گفت که شما در این عملیات #پیروز خواهید شد و من به همین دلیل می گویم که قطعا موفق می شویم."☺️
هرچه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد،چیزی نگفت و به همین چندجمله اکتفا کرد.نیازی هم نبود که توضیح بیشتری بدهد؛ اطمینان او برایم کافی بود. همان طور که گفتم، همیشه به حرفی که می زد،ایمان داشت و من هم به محمدحسین اطمینان داشتم.👌
وقتی که عملیات با موفقیت انجام شد، یاد حرف آن روزِ محمدحسین افتادم و از اینکه به او اطمینان کرده بودم، خیلی خوشحال شدم.
💠عارفان که جام حق نوشیده اند
رازها دانسته و پوشیده اند!
هر که را #اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند!
《قطعه زمین》
محمدحسین قطعه زمینی در #کرمان داشت که پدرش به او بخشیده بود و او به دلیل حضور در #جبهه ، خیلی کم به آن سرکشی میکرد.
آخرین بار وقتی بعد از حدود یک سال به آن جا رفت،
در کمال تعجب دید که یک نفر زمین را ساخته
و در آن ساکن شده است.🏠
بعد از پرس وجو و تحقیق،
فهمید آن شخص، یک نفر #جهادی است!
قضیه را برای من تعریف کرد،گفتم:
"خب! برو شکایت کن و از طریق #دادگاه پیگیر قضیه باش،
بلاخره هرچه باشد، تو مدارکی داری و می توانی به حقت برسی."
گفت:"نه! من نمی توانم این کار را بکنم،
او یک نفر جهادی است و حتما نیازش از من بیشتر بوده است؛
هرچند نباید چنین کاری می کرد و در زمین غصبی می نشست، اما حالا که چنین کرده، دلم نمی آید پایش را به دادگاه بکشم.
عیبی ندارد!
من زمین را ببخشیدم و گذشت کردم."
💠اهل نظر، دوعالم در یک نظر ببازند!
#عشق است و داو اول، بر نقدِ جان توان زد
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت سردار سر افراز سپاه
"شهید حاج قاسم سلیمانی"
🔹صفحه۷۶_۷۹
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
#پارت_سی_و_یکم 🦋
《نگهبان میله》
محمدحسین، تا زمانی که خودش داخل مقر بود،حتما در اوقات مختلف می آمد و به نگهبان میله سر میزد.
اگر کسی خلافی مرتکب می شد، با او برخورد بدی نمی کرد؛
بلکه با رفتار محبت آمیزش موجب می شد که آن فرد متوجه خطایش بشود و هم از کرده خود شرمنده وپشیمان🙂.
او اگر نیرویی را تنبیه می کرد،این تنبیه با هر جای دیگر فرق داشت.
یک شب #اکبر_شجره نگهبان بود، اما بنده خدا به خاطر خستگی زیاد
همان جا کنار میله خوابش برده بود.
محمدحسین وقتی که از راه می رسد، اکبر را در خواب می بیند..؛ دیگر بیدارش نمی کند،
خودش می نشیند و تا صبح #نگهبانی می دهد.
نزدیک صبح وقتی اکبر بیدار می شود و محمدحسین را در جای خودش می بیند، خیلی خجالت می کشد. محمدحسین هم برای تنبیه اکبر، شب او را سر پست نمی گذارد.
خیلی عجیب است که برای تنبیه یک نفر به جای اضافه کردن مدت نگهبانی اش، اورا از انجام کار محروم کنند!!
برای بچه های #اطلاعات ،شاید یکی از سخت ترین مجازات ها همین بود، مثلا اگر کسی را توی معبر نمی فرستادند، انگار بزرگ ترین توهین را به او کرده بودند و اینها همه به خاطر جوّی بود که محمدحسین در واحد به وجود آورده بود.
💠گرچه تعلیمات مردم واجب است
#تزکیه قبل از تعلم واجب است!
#تربیت یعنی که خود را ساختن
بعد از آن ، بر دیگران پرداختن !
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت سردار سر افراز سپاه
"شهید حاج قاسم سلیمانی"
🔹صفحه۷۶_۷۹
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
#پارت_سی_و_دوم 🦋
((ارتفاع شترمیل))
قراربودبا #محمد_حسین و چند نفر دیگر از بچه های #اطلاعات به شناسایی منطقه کوهستانی🏔 غرب برویم.ماتاآن زمان در #جنوب کار کرده بودیم وبا مناطق #کوهستانی زیاد آشنایی نداشتیم.
درجنوب، منطقه طوری بود که نیاز به #بلدچی نبود وما معمولا باید سینه خیز به سمت #دشمن می رفتیم وخیلی هم آهسته صحبت می کردیم ،اما در کوهستان شرایط فرق می کرد.
دراین ماموریت دونفر از افراد بومی محل به نام های #شاهرخ و#اکبر_قیصر ،به عنوان بلدچی ماراهمراهی می کردند. آن ها بزرگ شده آنجا وبه تمام راه ها وارد و آشنا بودند. خصلت های عجیبی هم داشتند.
برخوردشان بد بود و همه بچه ها ناراحت بودند، توی راه که می رفتیم خیلی بلند بلند صحبت می کردند و اصولا ایمنی را رعایت نمی کردند وما باتوجه به تجربه ای که داشتیم ، معتقد بودیم باید احتیاط کنیم.
آهسته به محمدحسین گفتم :《نکندامشب این هامارالو بدهند و گیر دشمن بیفتیم؟》محمدحسین گفت :《نه! خیالت راحت باشد.》
گفتم:《ازکجااین قدرمطمئنی؟》
گفت:《اخلاقشان رامی دانم، اینها اصلا فرهنگشان این طور نیست، این کار را نمی کنند؛ با این حال برای احتیاط، چند نفر را به عنوان تامین اطراف گروه می فرستم.》
او #هندوزاده و #مهدی_شفازند را پشت سر فرستاد. من، #جواد_رزم حسینی و#اکبر_قیصر نیز جلو افتادیم. با اینکه مسافت زیادی آمده بودیم وخیلی زمان ⏰گذشته بود، اما هنوز به دشمن نرسیده بودیم .محمدحسین پرسید:《اکبر!پس دشمن کجاست؟》
اوباصدای بلند که ازصدمتری به گوش می رسید، جواب داد:《هنوز خیلی مانده .》 ما چیزی نگفتیم وبه راهمان ادامه دادیم، ولی خبری از دشمن نبود.
یکی، دومرتبه من سوال کردم .باز او همین جواب راداد.اصلا آن روز هرچه به او گفتیم ،بر عکس عمل می کرد. من فکر کردم حتما ریگی به کفش دارد ومی خواهد بلایی سرما بیاورد. محمدحسین گفت:《شما هیچی نگو.》
گفتم:《برای چی؟》
گفت:《برای اینکه اینها عشایرند،خصلت های خاص خودشان را دارند. وقتی این قدر با احتیاط می رویم، فکر می کنند می ترسیم، آن وقت بدتر لج می کنند.》
گفتم :《 باشد!من دیگر حرفی نمی زنم.》
همچنان به راهمان ادامه دادیم تا به #ارتفاع_شترمیل رسیدیم. اکبر مارا برد پشت ارتفاع و گفت:《این هم عراقی ها.》 سپس در گوشه ای نشست و منتظر شد.
دوباره به همان ترتیب برگشتیم ، صحیح و سالم. شاهرخ واکبر قیصر، همان طور که محمدحسین گفته بود، خطری ایجاد نکردند. واقعا برای من جالب بود که محمدحسین این قدر روی #عشایر شناخت داشت وخیلی هم با آرامش برخورد می کرد. به نظرم هرچه بود وبه هوش و استعداد فوق العاده اش مربوط می شد.
💠فراز وشیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیر دلی کز بلا نپرهیزد؟
((اورکت))
بعداز نماز می خواستم حسین آقا را ببینم و درباره موقعیت منطقه و یک سری مسائل مربوط به #اطلاعات و #عملیات باهم صحبت کنیم دنبالش فرستادم و داخل سنگر فرماندهی منتظرش ماندم،آمد پیشم اورکتش روی دوشش بود وجوراب پاش نبود، من نگاه کردم به او شاید منظوری هم از نگاهم نداشتم
خندید! این خنده در ذهنم باقی ماند. گفت: می دانم چرا نگاه کردی ازاین اورکتم روی دوشمه وجوراب پام نیست؟
گفت: من داشتم نماز میخواندم وبا همین حال .گفتند:شما کارم دارید. آمدم جورابم پام کنم، اورکتم تنم کنم به خودم گفتم حسین پسر غلام حسین تو پیش خدا اینطوری رفتی پیش فرمانده ات اینگونه می روی؟
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹