#مناجات_با_خدا
#پیشواز_محرم
#ورود_به_ماه_محرم
یارب! بباران بر سرم، بارانِ نم نم را
بر من ببخشا دستِ خالی، توشهی کم را
از دوشِ من بردار بارِ اینهمه غم را،
تا زندهام، بر شانهام بگذار، پرچم را
با ذکرِ اربابِ دو عالَم، زندگی کردم،
شاید، دمِ مرگم، ببینم، شاهِ عالم را
یک دم صدایش کردم و یک عمر خوشبختم
از من نگیری هیچگاه، ای کاش آن دم را
یادِ سرِ از تن جدایِ دوست، میافتم
هروقت، دارم زیرِ لب، آیاتِ مریم را
من از نفس افتادهام، بدجور دلتنگم
عطرِ گلاب و دودِ اسپندِ محرم را
شاعر: #عادل_حسین_قربان
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
#بصیرت #فتنه
#اخلاقی_و_اندرز
#محکومیت_اغتشاشات
#محکومیت_حادثه_تروریستی
خدا کند، وسطِ فتنهها، خموش نباشم
هرآنچه هستم، باشم، وطنفروش نباشم
اگر که آتشِ کینه، شرر به خاکِ وطن زد،
میانِ شعله، به دور از، خروش و جوش، نباشم
وَ یا به گاهِ رشادت، در آنطرفترِ ایران،
به فکرِ خویش، به دنبالِ عیش و نوش نباشم
به خونِ خویش بغلتم، برای یک نفس اما
میانِ جمعیتِ خائنِ وحوش، نباشم
برایِ گفتنِ ناحق، خوشا صدایِ بلند و
برایِ دم زدن از حرفِ حق، خموش نباشم
چه فایده؛ همهی عمر، سر به سجده گذارم،
ولی به موقعِ فرمانِ دوست، گوش نباشم
به زیرِ چکمهی دشمن، زِ خواب خیزم اگر من
به وقتِ یاریِ مولای خود، به هوش نباشم
شاعر: #عادل_حسین_قربان
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
برایت شعر میخوانم
تویی آغاز و پایانم
گرفتم از تو سامانم
نگاهی کن به دستانم
ببین دلتنگِ بارانم
جهان محتاجِ چشمانت
خوشا امواجِ چشمانت
دلم آماجِ چشمانت
که شد تاراجِ چشمانت
به یک غمزه بمیرانم
تویی ماهِ جهان گستر
تویی آب آورِ لشکر
کلامت زینتِ منبر
از آن آب حیات آور
کمی ساقی بنوشانم
نگاهم بر تو راغب شد
دلم دارای صاحب شد
همین که بر تو طالب شد
به ناگه سجده واجب شد
که شد قبله نمایانم
تمامِ سال و ایامم
گره خورده به تو نامم
خودت دادی سرانجامم
اگر مشتاقِ اسلامم
ز احسانت مسلمانم
اگر لبریزِ احساسم
اگر جیرهخورِ خاصم
به نامِ عشق حساسم
مطیعِ محضِ عباسم
چه غم دارم ز پایانم؟
بنازم پورِ حیدر را
علمدارِ دلاور را
عطا کن اجرِ نوکر را
هراس و خوفِ محشر را
بگردان سهل و آسانم
تویی هم قصد و مقصودم
دمی بی تو نیاسودم
از این حس شاد و خشنودم
نباشی هیچ و نابودم
تو را دارم دوچندانم
نمایان شد خدا با تو
بهشتِ ما خوشا با تو
مرض از ما دوا با تو
جوازِ کربلا با تو
در این حسرت نسوزانم
برایت روضهخوان: دفتر
شده آتشفشان: دفتر
به هر خط خونچکان: دفتر
غمین در هر بیان: دفتر
قلم در دست و گریانم
فتادن از روی زین را
رثای فرقِ خونین را
عمود و ضربِ سنگین را
بخوانم من کدامین را
نمیدانم، نمیدانم
صدا آمد ز گهواره
ندارد تشنگی چاره
همه گفتند یکباره:
شده مشکِ عمو پاره
چکید اشک از دو چشمانم
شاعر: #عادل_حسین_قربان
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme