تو باورمی تو مادرمی
چه خوبه که سایه ی سرمی
خدا کنه من فدای تو شم
فدای تو شم که بی حرمی
مادری کردی هر لحظه هر جا
واسه نوکرها ای مادر ای مادر ای مادر
ما ها رو بردی با خودت
شب جمعه کربلا ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر جانم ای مادر ای مادر ای مادر
****
دخیله دلم به چادر تو
فدای تو و دل پره تو
محبت تو همیشگیه
دعای تو خیر زندگیه
تا زندم هر دم دورت میگردم
دوای دردم ای مادر ای مادر ای مادر
مهربون مادر تا روز محشر
واست میدم سر ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر جانم ای مادر ای مادر ای مادر
****
تو رو به خدا منو نسپار
به دست کسی بغیر حسین
الهی بشم شهید حرم
یه روزی مثه زهیر حسین
میگردم دور سینه زنهای
حسینت والله ای مادر ای مادر ای مادر
میمیرم واسه حسینت آخر
من توی این راه ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر جانم ای مادر ای مادر ای مادر
#سید_مهدی_حسینی
شب 1 فاطمیه اول 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
آروم نمیشه دلم یه لحظه
بارون نم نم آخر از این غم میمیره فضه
من اولین نفر وقتی که پشت در بودی رسیدم
با چه حال بدی منو صدا زدی نگم چی دیدم
یاد اون روضه ی غمناک کردم
خونِ دیوار و درو پاک کردم
صورتش هنوز جلو چشمامه
محسنت رو من خودم خاک کردم
انا فضه خادمه الزهرا
****
آروم نمیشه دلم یه لحظه
بارون نم نم آخر از این غم میمیره فضه
من دومین نفر بودم که این خبر رسید به گوشم
از بعد کوچه ها باید مثه حسن سیاه بپوشم
توی بستر گل پرپر دارم
بی هوا سیلی زد خبر دارم
باید اون گوشواره ی خونی رو
از جلو چشم حسن بردارم
انا فضه خادمه الزهرا
****
آروم نمیشه زینب یه لحظه
بارون نم نم آخر از این غم میمیره فضه
من آخرین نفر رفتم با چشم تر کنار محمل
خودم کمک کردم که زینبم بشه سوار محمل
دخترم همیشه همرات بودم
کمک رقیه سادات بودم
اون سه روزی که معطل بودی
دم دروازه ی ساعات بودم
انا فضه خادمه الزهرا
#محمد_حسین_حدادیان
شب 2 فاطمیه اول 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
.
همه عاشقنو علی معشوقه
همه رعیتنو علی فاروقه
اگه باشه فقط یه فرقی اینه
خدا خالقه و علی مخلوقه
امام سلطنت تام سیف الاسلام علی
امام یا ابالایتام رحمت عام علی
قسم به اون خالقی که مولا رو آفرید
شبیهشو عوالم ندیدن نه میشه دید
روبروی ایوونش برو سجده و بگو
و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید
****
علی رازقه و علی رزاقه
علی ذکر روی لب عشاقه
روایت از پیمبره فرموده
حلالزاده فقط به تو مشتاقه
جناب فاتح الابواب جمع اصحاب علی
جناب یا ابالارباب ذکر جذاب علی
کسی که همسرش به ملائکه ملیکه بود
نبی نبود ولیکن وصی نبی که بود
برای درک شأن علی عاجزی مگر
فقط خدا شوی تا بفهمی علی که بود
#محمد_حسین_حدادیان
شب 2 فاطمیه اول 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
شرار سینه ها از آهه سرده
نفس تو سینه ام درگیر درده
خدا زیر بغل هامو گرفته
ببین داغ تو با حیدر چه کرده
حیدر حیرونت عالم گریونت
تنها شدم زهرا جونم قربونت
****
بساط گریه هامون امشب جوره جوره
از امشب خونه بی تو سوت و کوره
خودت جای علی پیش یتیمات
چجوری این همه خونو بشوره
چشمام میسوزه دستام میلرزه
پیش تو و تابوت پاهام میلرزه
****
ببار بارون که بی زهرا ببارم
عصام میشه از امشب ذوالفِقارم
برا مهر نماز زینبمون
یه مشت از خاک قبرت برمیدارم
چشمامون خونه روضه میخونه
رو شونه ی سلمان میام تا خونه
****
حسینت چشم بی تاب آورده
سر خاک تو سیلاب آورده
به امیدی که پاشی آب بیاری
یه ظرف خالیه آب آورده
بدجور بی حاله تا صبح میناله
خاک مزار توست یا که گوداله
****
تو رفتی حال قلب من خرابه
خوشی بعد از تو واسه من سرابه
حسین دیگه رمق تو پاش نداره
دلم واسه حسین تو کبابه
رفتی از پیشم دارم آب میشم
چادر نمازت زده آتیشم
****
روزا گریون شبا غمگین بی قراره
ببین زینب دیگه آروم نداره
حسین آروم نمیشه بعد غسلت
نمیدونی چه حال و روزی داره
یک روز تو گودال وقتی رفت از حال
جسمش رو میبینی داره میشه پامال
#حاج_محمود_کریمی
شب 5 فاطمیه اول 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
آن شب که شب از صبح محشر تیره تر بود
آن شب که از آن مرغ شب هم بی خبر بود
آن شب که خون از دامن مهتاب میریخت
اسما برای غسل زهرا آب میریخت
آن شب امیرالمومنین با اشک دیده
میشست تنها پیکر یار شهیده
میشست در تاریکی شب مخفیانه
گه جای سیلی گاه جای تازیانه
صدبار از پا رفت و دست از خویشتن شست
جانان خود را در درون پیروهن شست
چشم از نگه نای از نوا لب از سخن بست
بگشود دست حسرت و بند کفن بست
ناگه فتاد آن تیر کوکب را نظاره
گریان به گرد آفتابش دو ستاره
از بی کسی در بال هم سر برده بودند
گویا کنار جسم مادر مرده بودند
داغ دل مولا دوباره گشت تازه
ریحانه ها را زد صدا پای جنازه
آن پر شکسته طائران از جا پریدند
افتان و خیزان جانب مادر دویدند
چون جان شیرین جان او در برگرفتند
گلبوسه از آن لاله ی پرپر گرفتند
یکباره از عمق کفن آهی بر آمد
با ناله بیرون دست های مادر آمد
ناگاه ندا آمد علی بشتاب بشتاب
دردانه های وحی را دریاب دریاب
مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند
مگذار روی سینه ی مادر بمیرند
#حاج_محمود_کریمی
شب 5 فاطمیه اول 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
آدمی که از همه بریده
آب گذشته از سرش دیگه
مخصوصا اگه پسر باشه
دردش رو به مادرش میگه
مادر مادر من خسته شدم از زمونه
مادر مادر گوشم پره زخم زبونه
مادر مادر گریم میگیره بی بهونه
مادر مادر چی بگم دلم خونه خونه
میبینی چقدر دلم پره بغضم به گلو رسیده
واسه زندگیم یه کاری کن زندگیم به مو رسیده
مادر مادر مــــــادر
****
مادر توی بسترش بمونه
بچه دلخوشیش حروم میشه
با گریه حسین به مادرش گفت
دردای تو کی تموم میشه
مادر مادر چادرت رو بستی به پهلوت
مادر مادر پا میشی میفتی روی زانوت
مادر مادر ایشاالله که خوب میشه بازوت
مادر مادر آخ چقدر شکاف خورده ابروت
من بمیرم و نبینمت تو دست به عصا میگیری
زوده رفتنت جوونی و ایشالله شفا میگیری
مادر مادر مــــــادر
#حسین_ستوده
ایام فاطمیه اول 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.