بهار دل شده خزون
دردامو از چشام بخون
من اومدم یه بار دیگه
پا سفره ی ماه رمضون
تو گیر و دار زندگیم
عادی شده برام خطا
با این همه رو سیاهی
بازم به من گفتی بیا
ای خالق بنده نواز
میخوام که از تو دور نشم
خیلی داره دیر میشه ها
یه کاری کن عوض بشم
ببین دارم داد میزنم
گناه منو بیچاره کرد
تو صحرای هوای نفس
دل منو آواره کرد
ای که تویی به هر زمان
قرار قلب بی قرار
گناه این بندتو باز
به پای نادونیش بذار
به زیر بار معصیت
قد کمون اومدم خدا
به محضرت یه بار دیگه
پشیمون اومدم خدا
ببین پا سفره ی دعا
اشکای این سینه زنو
میگه میون گریه هاش
ببخش منو ببخش منو
ای خالق آلاله ها
منو یه شب ببر حرم
از در خونه ی حسین
کجا رو دارم که برم
آی عاشقا مثل شما
این همه ی حرف منه
فقط امید ما همین
گریه و سینه زدنه
مرثیه خونی کارمه
مثل تموم عالمین
میون گریه هی میگم
حسین حسین حسین حسین
آقا شنیدم که یه روز
خون به دل شما شده
میون گودال بلا
سر از تنت جدا شده
آقا شنیدم سرتو
به روی نیزه ها زدن
با کعب نی نامحرما
به تن بچه ها زدن
بین زمین و آسمون
با اشک جاری از دو عین
یه مادری ناله میزد
غریب مادر ای حسین
#مداحی_جدید
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_محمود_کریمی
رمضان 1403
@mohjat_net
mohjat.net
.
به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را
ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را
بیا همین شب اول بگو که بخشیدی
بیا همین شب اول قبول کن ما را
گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد
چنان که برده ز یادم مسیر دریا را
به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی
کمی به من بچشان لذت تماشا را
اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم
بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را
به آبروی علی آبروی ما نرود
به زیر پرچم اوییم صبح فردا را
به عشق شاه نجف عاقبت بخیر شویم
اگر علی بزند پای نامه امضا را
بغیر روضه به جایی نمیبرم راهی
رها نمیکنم این تکیه گاه و مأوا را
نگیر از منه بیچاره کنج هیئت را
نگیر از منه دل مرده این مسیحا را
کفن برای تو پیدا نشد عزیز الله
حصیر شد کفن شاه کار دنیا را
#مداحی_جدید
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_محمدرضا_بذری
رمضان 1403
@mohjat_net
mohjat.net
.
غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا
رمضان آمده و حال بکا نیست مرا
روزگاری به هوای همه کس بال زدم
پر پرواز به درگاه شما نیست مرا
معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست
لذتی در سحر نافله ها نیست مرا
دست من خالی و هر بار تظاهر کردم
کوله باری بجز از کبر و ریا نیست مرا
چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله
بارالها به گمانم که بنا نیست مرا
به حسین تو قسم قافیه را باخته ام
اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا
روزی امشب ما دست کریم است کریم
در کرمخانه ی او چون و چرا نیست مرا
قسمتم کن سحری گوشه ی بین الحرمین
هوسی جز سفر کرب و بلا نیست مرا
شاعر: علیرضا خاکساری
#مداحی_جدید
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_طاهری
رمضان 1403
@mohjat_net
mohjat.net
.
خدایا اگر بنده ای بد کارم
شوق رحمت دارم
اشک غم می بارم بی قرارم
سلاح من چشمان ترم
من به پشت درم
جان مولا وا کن بی قرارم
آنقدر در میزنم تا که بگشایی
جای آخر آمده عبد هر جایی
ای خدا ای خدا
پشت در تاریک و من واهمه دارم
من امانت نامه از فاطمه دارم
****
بیا زینبم تا ببینم رویت
تا ببویم مویت
میرسد از بویت بوی زهرا
بیا پیغامت را ببرم
راهی سفرم
دیده بر در دارم تا که آید یارم
شوق رفتن دارم سوی زهرا
رنگ زرد و خون دل از دلم حاکیست
مرحم زخم دلم چادر خاکیست
خواهرم خواهرم
روز قتل من ولی روز دیگر بود
آن دمی که مادرم پشت آن در بود
#نوستالژی
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی
#حاج_محمود_کریمی
شب 19 رمضان 1384
@mohjat_net
mohjat.net
.
با غل و زنجیر دور دست و پام
آخرش هر طوری که بود اومدم
هیچکسی جز تو محلم نمیداد
تا تعارفم زدی زود اومدم
حالا که من اومدم خودت بگو
رو سیاه با چشم گریون نمیخوای
خیلی وقته پشت در معطلم
درو وا کن خدا مهمون نمیخوای
واسه جبران بدی هام اومدم
لااقل بهم یه راه حل بده
خوب میدونی که علی رو دوست دارم
جان مولا به منم محل بده
معصیت حس خوبی بهم نداد
حال خوب سحرو ازم گرفت
بغلم کن منو تحویلم بگیر
آخه قهر تا کی خدا دلم گرفت
برا عاقبت بخیر شدن باید
از همه غیر خودت فرار کنم
اگه امشب منو عفوم نکنی
با شب اول قبر چیکار کنم
یه کاری کن که شب اول قبر
رو لبم ذکر خدا خدا بیاد
قسمت میدم منو تنها نذار
زود خبر بده امام رضا بیاد
بیا امشبو به جای غضبت
مهربونیتو بهم نشون بده
آی اونی که به بدا امون میدی
یه بار دیگه بهم امون بده
تو بزرگی پس بزرگی کن برام
جلو خوبات بدیمو وجب نکن
جونمو بگیر ولی جون حسین
با عقبوتت منو ادب نکن
تو رو به جون اونی قسم دادم
که تو گودالم تو رو صدا میزد
قربونش برم نه واسه ی خودش
واسه خاطر ما دست و پا میزد
#مداحی_جدید
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_محمود_کریمی
رمضان 1403
@mohjat_net
mohjat.net
.
عشق تو را چون جارچی ها جار باید زد
دل را گره بر دامن دلدار باید زد
سی شب کنار قتلگاهت اشک باید ریخت
سی شب کنار قتلگاهت زار باید زد
هر شب به یک بهونه دلمو به قتلگاه میبرم
هر شب به یک بهونه به امام حسین پناه میبرم
پناهِ حرم کجا داری میری حسین برادرم
بدرقه ی راهته اشک چشم ترم
آهسته تر برو داداش ببین مضطرم
****
وقت سحر از روی ماهت حرف باید زد
از پیچش زلف سیاهت حرف باید زد
از روضه های زینب تو لال باید مُرد
از روضه های قتلگاهت حرف باید زد
هرشب بین مناجات روضه های تو جلو چشم منه
هر شب بین مناجات خواهش زینب خواهش منه
خواهش میکنم برید کنار
که من خودم خاکش میکنم
منت میکشم خاکش کنم
نفس راحت میکشم
****
ای کاش میدیدم شبی در خواب رویت را
با خود میان خاک بردم آرزویت را
هر وقت سنگ قتلگاهت را که میبوسم
انگار بوسه میزنم زخم گلویت را
من رو حلال کردی کم برا تو غصه خوردم حسین
من رو حلال کردی واسه غربتت نمردم حسین
نمردم آخر سر تو رو – رو نیزه دیدم
پی تو روی خار دویدم
چیا ز حرمله شنیدم
تو اون شلوغی چطور لباس تو در اومد
دیدم که شمر با خنجر اومد
رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدن
دیدم سرت رو بد بریدن
#مداحی_جدید
#امام_حسین
#سید_مهدی_حسینی
رمضان 1403
@mohjat_net
mohjat.net
.