eitaa logo
مهجه متن اشعار مداحان
8.3هزار دنبال‌کننده
72 عکس
0 ویدیو
0 فایل
آرشیو بی نظیر اشعار مداحان کشور محرم صفر فاطمیه رمضان مولودی دسته بندی شده و منظم دانلود شعر و صوت یکجا mohjat.net t.me/mohjat_net eitaa.com/mohjat_net ارتباط با ما @mohjatnet
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کاش ببینم همه ی ماه نهان را همراه شروع تو طلوع رمضان را با تلخی اشک غمت افطار نمودیم از مسجدمان تا که شنیدیم اذان را چندیست که چشمان زمین بی تو ندیده است از باد صبا آن نفس مُشک فشان را تلخ است زبان ها بگذار از تو بگویم تا نام تو تغییر دهد طعم دهان را قلبی که ز خاک کف پاهای تو دور است صدسال نخواهیم برایش ضربان را هر گاه که با تو به مناجات نشستیم یک بار هم احساس نکردیم زمان را گیریم که از دیدن تو چشم بپوشیم آقای دل ما چه کنیم این دلمان را امسال رسیدیم که از سفره ی زینب بر دست گدایان بدهی لقمه ی نان را خون گریه ی روز و شبت از غصه ی زینب باعث شده در کام بگیریم زبان را برگرد که از کوفه نه از کرب و بلا نه از شام بپرسی سبب قد کمان را ماه نهان رمضان 1403 @mohjat_net mohjat.net .
نیست دردی کشنده تر ز فراق استخوان آب میکند مرفاق غم دوری تو مصیبت شد شده ام با همه بجز تو ایاغ عمری از دیدن تو محرومم گله از چه ندارم استحقاق از گناه زیاد خسته شدم شده پرونده ام پر از اوراق اشک چشم مرا دوچندان کن چونکه محتاج گریه اند عشاق اکفیانی غریب و تنهایم وانصرانی شدم به تو مشتاق دل به دل راه دارد آقاجان دل بهم بسته ایم بی اغراق نمک روضه ی مرا بفرست روزی ام دست توست یا رزاق سحری رو به روی شش گوشه دست من را بگیر بین رواق ای ضریح حسین دلتنگم برسان ناله ی مرا به عراق فراق رمضان 1403 @mohjat_net mohjat.net .
دره خونت یه گدای سر راهی اومده با دو دست خالی و با رو سیاهی اومده اون گدا که حالا از همه بریده شهرو گشته تا در خونت رسیده شهری که تو هر کوچش بوی شهیده درو وا کن درو واکن به گدات یه نیم نگاه کن منو این شبای رحمت راهی کرب و بلا کن رو به قبله ام ولی انگار توی بین الحرمینم بذار رو راست بگم اصلا خیلی دلتنگ حسینم یا الهی یا الهی به گداهای حسین یه نیم نگاهی **** خدایی کردی و از من بندگی که ندیدی دست خالیمو گرفتی و دلم رو خریدی حالا که گدا رسیده سر به زیر و کوله باری که آوردو بگیرو از لبم نگیر دم انا الفقیرو گله دارم گله دارم گره افتاده به کارم غرقِ در چاه گناهم شده سنگین کوله بارم پره از عطش که میشم پره از یه قلب بی تاب تشنه میشم و میفتم یاد شیش ماهه ی ارباب یا الهی یا الهی به گداهای حسین یه نیم نگاهی رمضان 1403 @mohjat_net mohjat.net .
سلام بر رمضان و به نغمه های دعایش به لحظه های مناجات و شور و حال و نوایش سلام من به سحرهای گریه دار غریبش دلم گرفته دوباره دلم گرفته برایش سلام من به ابوحمزه های نیمه شب او به ناله های شبانگاه و ضجه های گدایش میان ندبه و زاری ز قول عبد فراری به افتتاح سلامی که کرده ایم هوایش مجیر خواندم و دیدم که رحم کرده به اشکم ز خوف آمده بیرون و رفته ام به رجایش سلام من به نبی و به حمزه و به خدیجه به روضه ی نبوی و روزه ها و صفایش سلام من به مدینه به آستان رفیعش به لاله های بقیعش به روزه دار حرایش سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش به چشم عقده گشایش به لحن روح فزایش نشسته باز دلم پشت درب بسته ی آنجا گرفته باز دل من برای صحن و سرایش خدا به داد دل تنگ بی نجف برسد که دلم مریض علی شد نجف شده است دوایش بزن به روی جبینم منم که مست علی ام فقط به حرمت انگور حک شده به طلایش سلام من به علی و به روزه داری زهرا به سیدالشهدا که تمام خلق فدایش سلام من به لب خشک روزه دار پریشان سلام بر رمضان و گریز کرب و بلایش شد آسمان همه دود از فشار تشنگی شه نگشته باز ز هم تارهای خشک صدایش رمضان 1403 @mohjat_net mohjat.net .
توبه ام توبه نشد هرچه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هرچه تو دوست شدی با منه آلوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه ی روزه از این فبض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه ام چشم مرا باز نکرده نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هرچه هستم سرِ دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد آن تشنه لب کرب و بلا میکشدم رمضان 1403 @mohjat_net mohjat.net .
دوباره سفره ی اشک است و فیض ماه خودم دوباره نیمه شبی و بساط آه خودم رسیدم اول کاری که معترف بشوم نشان به کس ندهم نامه ی سیاه خودم کسی بجز تو خبردار نیست از حالم میان محکمه آرم که را گواه خودم قشون اشک فرستاده ام به درگاهت ذلیل عفو تو ام با همه سپاه خودم به من تو راه نشان دادی و نفهمیدم فقط دویدم و رفتم به کوره راه خودم چه ظلم ها که نکردم به خود در این دنیا چه چوب ها که نخوردم من از نگاه خودم حیا نکردم و دنبال معصیت رفتم شدم من عبد فراری و دل بخواه خودم چه صبر داری و خسته نمیشوی از من خودم که خسته شدم از این همه گناه خودم تمام ترس من این است مرگ من برسد که پی نبرده ام آن دم به اشتباه خودم به دست های خودم ساختم قفس ها را ببین که حبس شدم در میان چاه خودم بجز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست بگو به من که بیا بنده در پناه خودم میان قبر بگویم حسین گریه کنم دلم خوش است به این اشک گاه گاه خودم رمضان 1403 @mohjat_net mohjat.net .