در عملیات ثامن الائمه ١٣۶٠ طرحی برای آتش زدن نفت، روی رود کارون آماده شده بود تا در وقت اضافی اقدام شود.
حادثه ای باعث شد قبل از زمان مقرر، نفت شعله ور شود و دود ناشی از آتش بخش وسیعی از قرارگاه و محورهای عملیات را بپوشاند، تا جایی که قرارگاه ارتش غیر قابل استفاده شد و برادران ارتشی مجبور شدند آنجا را ترک کنند و به سنگر کوچک حسن باقری که کمی جلوتر بود بروند.
عملیات در خطر بود اما حسن با اطمینان و آرامش خاصی عملیات را ادامه می داد.
در همان موقع در حالی که دود تا چند متری سنگر حسن آمده بود.
باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و تمام دود را به آسمان برد و هوا کاملا صاف و پاک شد.
حسن باقری یکی از برادران را صدا زد و گفت: بیا بیرون...
بیا بیرون ببین عبرت بگیر...
تا بعدا کسی نگه امدادهای غیبی وهم و خیال هست و خدا کمک نکرد این معجزه هست خوب نگاه کن.
📚 من اینجا نمی مانم زندگینامه و خاطرات #شهیدحسن_باقری ص ۴٧
🇮🇷 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺