eitaa logo
شعر | محسن علیخانی
1.3هزار دنبال‌کننده
535 عکس
57 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آهسته سر به دامن مولا سپرد و رفت چشمان خود به آبی دریا سپرد و رفت سبقت گرفت از همه یارانِ سابقش در راه عشق آبرویش را سپرد و رفت وقتی که دید خاطر زینب مکدر است خود را به تیغ تیز؛ دریغا! سپرد و رفت دل کنده بود از همه دنیا به عشق یار او هر چه داشت جمله به اعدا سپرد و رفت هرچند بر حسین علی راه بسته بود جان را ولی به زاده زهرا سپرد و رفت یک جان که بیشتر به‌ خدا در کفش نبود! آن هم به وقت حمله به یغما سپرد و رفت وقتی که رفت شعله‌ی آتش به سینه داشت جنگیدنش ولی به تماشا سپرد و رفت لب تشنه بود و خسته ولی پیش آفتاب آن پیکرش به غربت صحرا سپرد و رفت... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
آهسته سر به دامن مولا سپرد و رفت چشمان خود به آبی دریا سپرد و رفت سبقت گرفت از همه یارانِ سابقش در راه عشق آبرویش را سپرد و رفت وقتی که دید خاطر زینب مکدر است خود را به تیغ تیز؛ دریغا! سپرد و رفت دل کنده بود از همه دنیا به عشق یار او هر چه داشت جمله به اعدا سپرد و رفت هرچند بر حسین علی راه بسته بود جان را ولی به زاده زهرا سپرد و رفت یک جان که بیشتر به‌ خدا در کفش نبود! آن هم به وقت حمله به یغما سپرد و رفت وقتی که رفت شعله‌ی آتش به سینه داشت نامی نکو به خاطر دنیا سپرد و رفت لب تشنه بود و خسته و در پیش آفتاب آن پیکرش به غربت صحرا سپرد و رفت...
آهسته سر به دامن مولا سپرد و رفت چشمان خود به آبی دریا سپرد و رفت سبقت گرفت از همه یارانِ سابقش در راه عشق آبرویش را سپرد و رفت وقتی که دید خاطر زینب مکدر است خود را به تیغ تیز؛ دریغا! سپرد و رفت دل کنده بود از همه دنیا به عشق یار او هر چه داشت جمله به اعدا سپرد و رفت هرچند بر حسین علی راه بسته بود جان را ولی به زاده زهرا سپرد و رفت یک جان که بیشتر به‌ خدا در کفش نبود! آن هم به وقت حمله به یغما سپرد و رفت وقتی که رفت شعله‌ی آتش به سینه داشت نامی نکو به خاطر دنیا سپرد و رفت لب تشنه بود و خسته و در پیش آفتاب آن پیکرش به غربت صحرا سپرد و رفت... @MohsenAlikhanySher