eitaa logo
شهید محسن آژوی
79 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 🔰 | حماسه‌آفرینی حماس ◾️▫️◾️ 🔹در ماه‌های اخیر، تحولات میدان نبرد در بار دیگر توجه تحلیلگران نظامی و رسانه‌های جهانی را به خود جلب کرده است. گزارش‌های میدانی از رسانه‌های اسرائیلی نشان می‌دهد که با بکارگیری تاکتیک‌های ترکیبیِ قدیمی و نوین، ضمن مقاومت چشمگیر در برابر ارتش مجهز اسرائیل، در پی تغییر معادلات امنیتی با صهیونیست‌هاست. این تحولات بیانگر شکل‌گیری حماسه‌ای جدید از مقاومت فلسطینی است که می‌تواند پیامدهای استراتژیک قابل‌توجهی داشته باشد. براساس گزارش یدیعوت آحارانوت، نیروهای حماس در منطقه بیت حانون از خندق‌های از پیش آماده‌شده با ذخایر غذایی و مهمات استفاده کرده‌اند. این روش، یادآور جنگ‌های سنتی‌ است که در آن نیروهای مقاومت با پناهگیری در مواضع دفاعی، توانایی تحمل محاصره‌های طولانی را پیدا می‌کنند. 🔹اما نکته مدرن این راهبرد، ترکیب آن با فناوری‌های امروزی مانند استفاده از خرابه‌های ساختمانی برای کارگذاری بمب‌های دست‌ساز، نصب دوربین‌های نظارتی، و ایجاد تله‌های انفجاری می‌باشد. این امر نشان می‌دهد که حماس از تجربه‌های گذشته درس گرفته و با کمترین امکانات، بیشترین هزینه را به نیروهای مهاجم تحمیل می‌کند. همچنین روزنامه اسرائیل هیوم با استناد به منابع امنیتی اسرائیل گزارش داده که حماس بصورت محسوسی به درگیری‌های نزدیک و عملیات‌های پرریسک روی آورده است. 🔹این تغییر تاکتیکی دو هدف عمده دارد: ۱. افزایش تلفات انسانی در صفوف نظامیان اسرائیلی: درگیری‌های تن‌به‌تن و شبیخون‌های سریع، امکان استفاده از برتری هوایی و توپخانه‌ای اسرائیل را کاهش می‌دهد. ۲. تلاش برای اسیر کردن سربازان اسرائیلی: به نظر می‌رسد حماس قصد دارد با به‌گروگان‌گرفتن نظامیان، نه‌تنها روحیه دشمن را تضعیف کند، بلکه برای مبادلات آتی سیاسی یا آزادی زندانیان فلسطینی چانه‌زنی نماید.تجربه نشان داده که اسرای اسرائیلی می‌توانند به ابزاری راهبردی در دست مقاومت تبدیل شوند. 🔹دلایل تغییر تاکتیک‌های حماس عبارتند از: ۱. تضعیف امنیت روانی اسرائیل: با وجود برتری نظامی آشکار رژیم صهیونیستی، مقاومت فلسطین می‌کوشد با عملیات‌های غیرمتقارن، این تصور را ایجاد کند که حتی پس از ماه‌ها جنگ، قادر به بازدارندگی است. ۲. جهانی‌کردن هزینه‌های جنگ: هرگونه افزایش تلفات اسرائیل یا اسارت سربازانش، فشارهای داخلی و بین‌المللی بر دولت نتانیاهو را افزایش می‌دهد و ممکن است محاسبات سیاسی تل آویو را تغییر دهد. ۳. حفظ مشروعیت جهادی: حماس نیاز دارد به جامعه فلسطینی و حامیان منطقه‌ای خود ثابت کند که همچنان به عنوان یک نیروی مقاوم‌ توانمند عمل می‌کند. 🔹اگرچه اسرائیل از نظر تسلیحاتی و پشتیبانی بین‌المللی در موقعیت برتر قرار دارد، اما گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که حماس با تکیه بر خلاقیت نظامی و روحیه جنگندگی، توانسته یک جنگ فرسایشی پرهزینه را به دشمن تحمیل کند. این رویکرد نه‌تنها بقای حماس را تضمین می‌کند، بلکه می‌تواند در بلندمدت، موازنه قدرت در غزه را به نفع مقاومت تغییر دهد. به عبارت دیگر، آنچه امروز در نوار غزه می‌گذرد، تنها یک نبرد نظامی نیست، بلکه حماسه‌ای است که فصل جدیدی از مقاومت فلسطین را روایت می‌کند. ✍🏼 مصطفی علیجان‌زاده |
🇮🇷🇵🇸 💢 | هدف، جولانی نیست ◾️▫️◾️ 🔹 طی یک سال گذشته پربسامدترین و پر تکرارترین عبارتی که در دهان نتانیاهو می چرخد عبارت نظم نوین خاورمیانه (new middle east) است. نظم نوین مورد نظر نتانیاهو، پروژه‌ای استراتژیک برای تبدیل منطقه غرب آسیا به محیطی کنترل‌پذیر، تابع و سازگار با منافع صهیونیسم و حامی اصلی آن یعنی ایالات متحده آمریکاست. 🔹 اما هدف نهایی این نظم، حذف یا تضعیف بازیگران مستقل و مقاوم و ایجاد یک ساختار منطقه‌ای متشکل از دولت‌های تابع، تجزیه‌شده یا بی‌ثبات است که در تعامل مستقیم یا غیرمستقیم با رژیم صهیونیستی قرار دارند. برخی معتقدند چنین آتشی که امروز برپا شده است شبیه طرح مرزهای خونی رالف پیترز است. در این طرح بنا بر این است که همه کشورهای منطقه تجزیه شده و نقشه جدیدی در غرب آسیا شکل بگیرد. 🔹 لذا بازی را باید فراتر از جولانی و سوریه دید. این سگ رهاشده دیر یا زود پای یک به یک ملت ها و دولت های منطقه را خواهد گرفت و کسی از آن در امان نخواهد ماند . تنها راه همان جمله ای است که رهبر معظم انقلاب فرمودند «یقه جنایتکار نباید رها شود» ✍ یعقوب ربیعی |
🇮🇷🇵🇸 💢 | میدان و دیپلماسی با دستان پر ◾️▫️◾️ 🔹آمریکا که به اتفاق رژیم صهیونی و با اهداف مشخص، اقدام نظامی علیه ایران اسلامی را طراحی کرده بود، چون خود را در یک قدمی شکست دید، موضوع توقف جنگ را مطرح کرد؛ درخواست آتش‌بس از طرف آمریکا مطرح و چند واسطه به‌طور همزمان پیگیر تحقق آن بودند و در حالی که ایران هنوز پاسخ رسمی نداده بود، ترامپ آتش‌بس مورد تقاضای خود را اعلام کرد. معنای این رخداد برای صاحبان تحلیل بسیار معنا دارد. 🔸بیان این نکته اهمیت دارد که طرفی که را ترک و مداخله نظامی کرده، بعد از درخواست آتش‌بس، اکنون دوباره در تلاش برای بازگشت به میز مذاکره است. تلاش برای بازگشت به میز مذاکره نشانه پذیرش شکست از سوی آمریکا در استفاده از گزینه نظامی علیه ایران است. 🔹در اینجا توجه به یک نکته کلیدی و تعیین‌کننده است؛ جمهوری اسلامی ایران در همه ادوار گذشته مسیر دیپلماسی را برای دفاع از منافع کشور باز نگه داشته است. مذاکره در هیچ دولتی متوقف نشده و به اقتضای منافع ملی درباره آن تصمیم گرفته شده است. مهم مذاکره یا عدم مذاکره نبوده و نیست؛ مهم اصرار بر خطوط قرمز ترسیم شده است که نباید از آن‌ها عقب‌نشینی صورت گیرد. 🔸جنگ ۱۲ روزه از یک منظر، جنگی جامع و مستمر است و از این نگاه جنگ تمام نشده است؛ نه در بعد نظامی آن و نه در ابعاد سیاسی، رسانه‌ای و تبلیغاتی آن. دشمنان در جنگ ترکیبی پیش رو از همه ابزارها و مسیرها برای تحت فشار قرار دادن ایران اسلامی استفاده می‌کنند. در شرایط سرنوشت‌ساز کنونی، میدان نظامی، میدان سیاسی و دیپلماسی، میدان رسانه و اقتصاد همگی در هم تنیده‌اند. 🔹در شرایط حساس کنونی، دیپلماسی از قضا مسیری است که می‌تواند به یک روش مبارزه برای دفاع از حقانیت نظام و منافع ملی تبدیل شود. دیپلماسی و مذاکره به معنای سکوت و تسلیم نیست؛ در این شرایط، مسیر سیاست خارجی دقیقاً ابزار مبارزه ملت ایران است. به طور طبیعی، کم و کیف اقدامات مهم و رویکردهای حساس در عرصه سیاست خارجی، آن هم در شرایط جنگی، توسط مسئولان عالی نظام با مدیریت شورای عالی امنیت ملی معین خواهد شد. 🔸این نکته صحیح است که دستگاه دیپلماسی در جنگ تحمیلی و شرایط فعلی همسو و در کنار میدان بوده و توانسته به تقویت میدان کمک کند؛ لذا دوگانه‌بینی و دوگانه‌انگاری میدان و دیپلماسی امری خطاست. البته شرایط موجود می‌تواند دغدغه‌های مهمی برای افراد جامعه ایجاد کند، لذا مذاکرات در صورتی مقبول حاکمیت قرار می‌گیرد و به آن پاسخ مثبت داده می‌شود که منطبق بر منافع ملی و خطوط قرمز معین شده باشد. ✍🏻عزیز غضنفری |
🇮🇷🇵🇸 💢 | عدلیه در ترازوی قضاوت ◾️▫️◾️ 🔹دیدار رهبر معظم انقلاب با مسئولان قوه قضائیه در هیاهوی موضوعات جنگ کمتر دیده شد، اما حاوی نکات مهم و تأمل‌برانگیزی بود؛ به‌ویژه آنجا که ایشان یک «محک» و «معیار» مشخص برای ارزیابی عملکرد قوه قضائیه ارائه کردند. حالا زمان آن رسیده است که عدلیه با این معیار، خود را صادقانه ارزیابی کند. 🔸رهبر معظم انقلاب از زحمات مسئولان تقدیر کردند، سپس فرمودند هر آنچه لازم است توصیه کنم قبلاً گفته‌ام و تکراری است؛ اما جمله‌ای دارند که به‌خاطر آهنگ و حس تأکید و صراحتش، بهتر است عیناً نقل شود: «محصول همه سفارش‌ها به قوه قضائیه یک کلمه است، و آن این است که مردم به قوه قضائیه اعتماد کنند. همین.» 🔹به سخنان سال قبل با عدلیه رجوع کنیم. آنجا نیز تصریح دارند که: «مردم باید احساس کنند در عدلیه به آنان ظلم نمی‌شود.» و البته دو سال پیش نیز به زبان دیگری همین فرمودند: «اینکه ملاک اصلی عملکردها این است که "دست مردم چه می‌رسد."» 🔸اگر توصیه‌های ایشان در چند سال اخیر را مرور کنیم، دو خطای مدیریتی را مکرراً گوشزد کرده‌اند که ممکن است مانع توجه به این محک کلیدی شود: اول؛ گاهی مدیر فقط به کارهای انجام‌شده نگاه می‌کند و به کارهای انجام‌نشده توجه ندارد (۱۴۰۴). دوم؛ گاهی هم مدیر به اثربخشی کارهای انجام‌شده توجه نمی‌کند؛ یعنی نمی‌سنجد که این اقدامات تا چه اندازه به دست مردم رسیده‌اند (۱۴۰۲). 🔹خلاصه اینکه برای رسیدن به ارزیابی دقیق از کارآمدی، باید به احساس مردم رجوع کرد. آیا مردم حس عدالت دارند؟ حتی اگر این احساس دقیقاً منطبق با واقع نباشد، ملاک و معیار همین احساس است. 🔸این معیار واقعاً معنادار و قابل تعمیم به همه نهادهاست؛ اما برای عدلیه اهمیتی مضاعف دارد. چراکه مردم بیش از هر حوزه‌ای، را با احساس‌شان می‌سنجند. با احساس‌شان از عدالت نسبت به دیگران رفتار می‌کنند؛ نظام اسلامی را قضاوت می‌کنند؛ جامعه‌شان را تحلیل می‌کنند؛ و حتی شادابی یا اضطراب اجتماعی خود را از آن می‌گیرند. 🔹بنابراین باید فکری جدی کرد. بخشی از این مسیر، مربوط به اقدامات رسانه‌ای و تبلیغی است؛ همان‌طور که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۴۰۱ نیز بر آن تأکید کردند. اما بخش مهم‌تر، در راهبری کلان تحول قضایی نهفته است؛ یعنی نقطه تمرکز و کلید موفقیت همه اصلاحات باید این باشد که حس عدالت‌خواهی مردم نسبت به عدلیه ترمیم و تقویت شود و اگر چنین حسی نیست، یعنی کار ناتمام مانده است. ✍🏻مهدی سعیدی
🇵🇸🇮🇷 💢 | نقش‌آفرینی چندوجهی ◾️▫️◾️ 🔹یکی از ابعاد بسیار مهم جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی با جمهوری اسلامی ایران، مدیریت داهیانه، مقتدرانه و میدانی رهبر معظم انقلاب بود. با نگاهی اجمالی به مهمترین نقش‌های رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌توان به شرح زیر اشاره کرد و در مجالی بیشتر این فهرست را تکمیل کرد: 1⃣ انسجام‌بخشی و روحیه‌بخشی؛ رهبر حکیم انقلاب هم در حوزه نظامی و مرتبط با مدیریت میدان عملیات نظامی و هم در برابر جنگ روانی – رسانه‌ای (شناختی) دشمنان و مدیریت فضای ادراکی جامعه کارویژه انسجام‌بخشی داشتند. در شرایطی که افکار عمومی در داخل کشور احساس می‌کرد که نوعی سردرگمی ناشی از ضربه اولیه دشمن در کشور وجود دارد، ایشان ابتدا جایگزین فرماندهان شهید نیروهای مسلح را منصوب کردند و سپس در پیامی تلویزیونی، با تأکید بر اینکه «رژیم صهیونیستی در زیر ضربات ایران لِه و بیچاره خواهد شد»، اقتدار، امید، اعتماد و انسجام را در فضای کشور احیا کردند. 2⃣ ترسیم اراده تسلیم‌ناپذیر در برابر دشمن؛ برخلاف آنچه دشمن تصور می‌کرد که با حمله برق‌آسای خود می‌تواند در اندک زمانی ایران را وادار به تسلیم کند، در عمل ورق برگشت و رهبر معظم انقلاب در نخستین پیام تلویزیونی، این خواب آشفته دشمن مبنی بر تسلیم ایران را بر هم زدند. 3⃣ خنثی‌سازی تهاجم شناختی دشمن با تعریف مرکز ثقلی برای همبستگی ملی؛ اگرچه رژیم صهیونی ضربه اول را به ایران وارد کرد، اما امید آنها به گام نهایی راهبرد رژیم و آمریکا برای همراهی ملت ایران با حمله و ایجاد آشوب وابسته بود. لذا اکانت نخست‌وزیر رژیم صهیونی در توئیتر خطاب به ملت ایران نوشت:«حالا نوبت شما مردم ایران است که کار را تمام کنید»! رهبر معظم انقلاب در خنثی‌سازی این ضلع از تهاجم ترکیبی دشمن نیز تلاش کردند تا روایتی همه‌گیر و همه‌شمول از جنگ و توطئه دشمن ذیل «امر ملی»، یعنی حفظ ایران به عنوان مرکز ثقلی برای همبستگی مردم و نظام ارائه کنند. 4⃣ ارائه روایت اول از پیروزی؛ نقش دیگر رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه، اقدام دقیق و زودهنگام ایشان بعد از برقراری آتش‌بس مبنی بر تبریک پیروزی بر رژیم صهیونی و آمریکا به مردم و نیروهای مسلح و تبیین اهمیت و ابعاد اتحاد فوق‌العاده ملت ایران در این پیروزی بود. ایشان با این اقدام؛ یعنی ارائه روایت اول از پیروزی در جنگ، امکان تحریف نتیجه جنگ را از دشمن سلب کردند. 5⃣ بن‌بست‌شکنی؛ با وجود ضربه اولیه دشمن ، رهبر معظم انقلاب در قامت مرد میدان، با ورود مستقیم به مدیریت صحنه، فرمان مدیریت مستقیم اتاق عملیات جنگ را به دست گرفتند. حضور در مراسم شب عاشورای حسینیه امام خمینی(ره)، در شرایطی که دشمن تلاش می‌کرد تا فضایی از رعب و وحشت در ایران ایجاد کند و نوعی زندگی در خفا را به مسئولان تحمیل کند و به‌نوعی از این ناحیه ایران را در بن‌بست قرار دهد، نه تنها این نقشه دشمن را خنثی کردند، بلکه با شجاعت کم‌نظیر نشان دادند که در دفاع از کشور و ایستادگی در برابر دشمنان نه تنها صحنه را ترک نمی‌کنند، بلکه اتفاقاً در خط مقدم قرار می‌گیرند. ✍🏻 مصطفی قربانی |
🇵🇸🇮🇷 💢 | شرایط خروج از رکود مسکن ◾️▫️◾️ 🔹«خشایار باقرپور» رئیس اتحادیه تعاونی‌های عمرانی تهران، با اشاره به رکود بی‌سابقه در بازار مسکن گفت: «تقریباً هیچ خریدار اولی در بازار وجود ندارد و تقاضای مصرفی به مرز صفر رسیده است. معدود معاملاتی که اکنون در بازار انجام می‌شود، عمدتاً معاملات تهاتری یا تبدیل به‌احسن هستند. »اعلان این خبر بازتاب‌های رسانه‌ای زیادی پیدا کرد و پیرو آن، تحلیل‌های مهمی در بخش رکود مسکن صورت گرفت؛ حتی برخی این رکود عمیق را در ۵۰ سال گذشته بی‌سابقه دانستند. 🔸علل پیدایش این وضعیت به عوامل مختلفی برمی‌گردد که به‌صورت اجمال مورد بررسی قرار می‌گیرند. 1⃣ اول از همه، نشانه‌های کوچ سرمایه‌های سوداگرانه از بازار مسکن به سمت بازارهای دیگر (نظیر طلا، دلار، رمزارز و حتی بازارهای خارجی)، به‌ویژه بعد از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی، به‌ روشنی قابل مشاهده است. وقتی مسکن دیگر سود فوری نداشته باشد، دلالان به آرامی از این بخش کوچ می‌کنند. این کوچ در بلندمدت می‌تواند به سالم‌سازی فضای سرمایه‌گذاری در حوزه مسکن منجر شود؛ اگر سیاست‌گذاران با هوشمندی عمل کنند، این یک مزیت برای پایداری اقتصاد مسکن خواهد بود. 2⃣ دوم اینکه، خیلی‌ها با نگاه سوداگرانه، خروج اتباع را عامل این وضعیت می‌دانند. در پاسخ به این عده باید گفت در بخش مسکن، مؤلفه‌های مختلفی دخیل‌اند. اول از همه، هزینه تمام‌شده مسکن شامل دو بخش اصلی است: زمین و عوارض (که حدود ۶۵ درصد از کل هزینه را شامل می‌شود) و بخش ساخت‌وساز که حدود ۳۵ درصد باقی‌مانده را تشکیل می‌دهد. از این ۳۵ درصد، حدود ۳۰ درصد مربوط به حقوق و دستمزد است و از این میزان نیز، ۳۰ درصد به اتباع اختصاص دارد که عمدتاً کارگران ساده هستند. حال اگر همه اتباع از کشور خارج شوند و نیروی کار ایرانی جایگزین آن‌ها شود که ۳۰ درصد بیشتر هم دستمزد بگیرد، تأثیر نهایی بر هزینه ساخت، تنها در حدود یک درصد خواهد بود. بنابراین نمی‌توان گفت که خروج اتباع باعث گرانی مسکن یا رکود آن می‌شود، چرا که افزایش یک‌درصدی در برابر سایر هزینه‌های مسکن عدد چندانی نیست. 🔹تحولات حوزه مسکن را باید در سطح اقتصاد کلان، مثل مهار تورم، جست‌وجو کرد و برای کاهش تورم، اقدامات اساسی صورت گیرد. از آن طرف، تولید مسکن مقوله‌ای نیست که تنها یک دستگاه متولی در عرصه آن فعال باشد. باید اذعان داشت که بیش از نیمی از حاکمیت با مسئله مسکن درگیر هستند. مرتبطین و متولیان امر در بخش مسکن باید هماهنگ و همسو عمل کنند. زمانی‌ که این هماهنگی وجود نداشته باشد، طبیعی است که مشکلات بازار مسکن نیز حل نخواهد شد. 🔸حال که قدرت خرید مردم و علی‌الخصوص مسکن‌اولی‌ها با این شرایط بسیار پایین آمده، باید موانع ساخت کوچک‌ متراژ تسهیل شود یا مدل‌هایی مثل «مسکن تدریجی» در دستور کار قرار گیرد. ✍🏻 علی قاسمی
🇵🇸🇮🇷 💢 | جنگ اقتصادی را با مردم می‌بریم؛ اگر بایدها را جدی بگیریم ◾️▫️◾️ 🔹حدود ده روز پیش از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، رهبر معظم انقلاب در دیداری با سران قوا، از ضرورت تشکیل «اتاق جنگ اقتصادی» سخن گفتند. این هشدار راهبردی با هدف آمادگی همه‌جانبه کشور در برابر موج جدید تحریم‌ها مطرح شد؛ اقدامی که به تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی قوا انجامید. حتی رهبر معظم انقلاب برای چابکی کار، اختیارات خود را واگذار کردند و فرمودند هرجا مصوبه‌ای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریع‌تر آغاز کنند. 🔸اما امروز، با گذشت بیش از هفت سال، این پرسش جدی و صریح همچنان پابرجاست که امروز در چه شرایطی هستیم.واقعیت آن است که جنگ اقتصادی، همانند هر نبرد دیگری، محتاج آمادگی، سازماندهی، مردمی سازی دفاع، انضباط و روحیه مقاومت است. جنگی یعنی جهت‌دهی همه منابع کشور در مسیر اهداف کلان ملی: کاستن از هزینه‌های زائد، تقویت تولید داخلی، جلوگیری از ریخت‌وپاش منابع ارزی، و بودجه‌ریزی بر مبنای اولویت‌های حیاتی کشور. نگاهی به الگوی دهه شصت نشان می‌دهد که کشور توانست با همین الگو از گردنه‌های سخت عبور کند.امروز نیز نشانه‌هایی روشن از روحیه مقاومت اقتصادی وجود دارد. در دوره دولت شهید رئیسی، هزاران واحد تولیدی نیمه‌تعطیل، جان دوباره گرفتند. مهندسان، کارگران و فعالان اقتصادی با روحیه جهادی، به صحنه آمدند. این اقدامات نشانه آن است که وقتی باور به شرایط جنگی در مسئولان و مردم شکل می‌گیرد، اقتصاد می‌تواند برخلاف تصور دشمن، رو به پیشرفت حرکت کند. و چه بسا همین مجاهدت هاست که مانع از تحقق هدف دشمن در فروپاشی اقتصاد ایران شده است. 🔹اما در کنار این اقدامات مثبت، هنوز برخی نشانه‌ها حکایت از ناهماهنگی جدی با منطق اقتصاد جنگی دارد. واردات خودروهای لوکس، تخصیص ارز به کالاهای غیرضرور، و هزینه‌های اشرافی در برخی دستگاه‌ها – به‌ویژه در بخش‌های بانکی و نفتی – زنگ خطرهایی هستند که نمی‌توان نادیده گرفت. پرسش اساسی آن است که در شرایط ، چه منطقی اجازه می‌دهد خودروی ۲۵۰۰ سی‌سی وارد شود؟ یا به کالاهایی که نیاز اساسی مردم نیستند، ارز بسیار زیاد تخصیص می‌یابد؟ چرا بخشی از نظام بانکی، به‌جای پشتیبانی از تولید، درگیر فعالیت‌های غیرمولد و سوداگرانه شده است؟ بدیهی است که در جنگ اقتصادی باید ساختارهای بودجه‌ریزی و سیاست‌گذاری اقتصادی بر پایه اهداف تولیدی بازطراحی شوند و نظام بانکی نقش پشتیبان واقعی برای تولید بیابد. 🔸راه پیروزی روشن است: بازگشت به اصول . این الگو، نسخه‌ای پویا برای پیروزی در جنگ اقتصادی است. امروز بیش از همیشه، نیازمند صرفه‌جویی ملی، شفاف‌سازی مالی، مردمی‌سازی اقتصاد و پایان دادن به رانت‌های ساختاری هستیم. 🔹و البته مجاهدت در کار و برنامه ها باید در اولویت باشد‌ چنانچه رهبر معظم انقلاب در پیام دیروزشان فرمودند: "جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است." ✍🏻 علی محمدی
🇮🇷🇵🇸 💢 | اپوزیسیون باشرف، اپوزیسیون بی‌شرف ◾️▫️◾️ 🔹در دنیای مدرن وجود یک اپوزیسیون برای حاکمیت، اصلی پذیرفته شده است. از طرفی ساختار سیاسی هم باید بپذیرد که در مقابلش کسی ایستاده و رقیبش مفروض می شود. بگذارید از سیره رهبر معظم انقلاب موضوع را تبیین کنم. رهبر معظم انقلاب در ایام انتخابات می فرمایند «حتی کسانی که نظام را قبول ندارند برای حفظ اعتبار کشور شرکت کنند»؛ این یعنی پذیرفتن داشتن اپوزیسیون. از سویی رهبر معظم انقلاب با وجود اختلافات اساسی برای کسانی مانند یدا... سحابی، شیخ یوسف صانعی، آیت ا... منتظری و ... پیام تسلیت می دهند. 🔹 این جا ممکن است سئوال شود که چگونه می توان بین اپوزیسیون نقطه افتراق و خط فاصل کشید؟ به نظرم پاسخ بر دو امر دایر می شود. خط فاصل اول این که، اپوزیسیونی با شرف و قابل احترام است که ایران را به عنوان نقطه اتصال و خط پیوند بین کل جامعه ایرانی بپذیرد. یعنی وقت جنگی ۱۲ روزه شکل می‌گیرد و جنگ بر سر موجودیتی به نام ایران است کنار ایران بایستد نه کنار نتانیاهو و ترامپ. خط فاصل دوم این که، اپوزیسیونی می تواند محل احترام باشد که به آن چه به ایران و ایرانی عزت دهد احترام بگذارد و آن را از جامعه ایرانی نزداید. امروز موشک ایرانی به ایران قدرت می دهد، نیروی مسلح ایرانی به ایرانی توان می دهد، اقتدار و حکمت رهبری برای ایران و ایرانی غرورآفرین است. 🔹 از انتزاعات بگذریم و به میدان برگردیم، آن اندیشمندی که با همه خبط و خطاهای اندیشه ای خودش، در بزنگاه زیر پرچم ایران می ایستد باشرف است. آن خانم کم حجاب، شل‌حجاب و یا اصلا بی‌حجابی که تا دیروز در سمتی بود ولی امروز در سمت ایران و موشک ایرانی و رهبریت نظام می ایستد با شرف است. یادش بخیر ، اردشیر زاهدی داماد رضا پهلوی در اوج اپوزیسیون بودنش از حاج قاسم به عنوان یک اقتدار بخش به ایران یاد می کرد. 🔹 اما بی‌شرف کیست؟ اپوزیسیون بی‌شرف یعنی جعفر پیشه‌وری که در اوج نزاع با انگلیس و شوروی علم استقلال طلبی را علم می کند، اپوزیسیون بی‌شرف یعنی منافقین خلق که در اوج جنگ به دستبوسی صدام می رود، اپوزیسیون بی‌شرف یعنی حسرت السلطنه پهلوی یا همان ربع پهلوی که در زمان جنگ مرید نتانیاهو و ترامپ می‌شود. تاریخ نشان داده اپوزیسیون بی‌شرف، زودتر از آن چه فکر می کنند از ذهن‌ها و میدان سیاست حذف می‌شوند؛ همان‌طور که پیشه‌وری و رجوی حذف شدند. ✍ یعقوب ربیعی |
🇮🇷🇵🇸 🔰 | استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام ـ اقتصاد ◾️▫️◾️ 🔹«جمهوری اسلامی، استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام خود و کشور خود را به دنیا نشان داد.» 🔸این بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر بود. 🔹درباره استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام در جریان جنگ اخیر که ناظر به ایستادگی ساختاری کشور در برابر جنگی چندبُعدی بود، از جنبه‌های نظامی بحث و گفت‌وگو شده است. اما بخشی که کمتر به آن پرداخته شده، حوزه است؛ حوزه‌ای که با هدف فروپاشی درونی و خسته‌کردن مردم، طراحی و اجرا گردید. 🔸در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، جبهه‌ی غربی ـ صهیونی، جنگ اقتصادی علیه ایران را که در بیش از چهار دهه گذشته با اشکال مختلفی ادامه داشته، به اوج رساند. هدف این بود که اقتصاد ایران را از کار بیندازند؛ آن هم با روش‌هایی چون حمله به زیرساخت‌های مالی کشور. سامانه‌های کلیدی مانند شتاب، شاپرک، درگاه‌های پرداخت رمزارزی داخلی و بانک‌ها هدف مستقیم حملات سایبری قرار گرفتند. هم‌زمان، شایعه‌پراکنی و بمباران رسانه‌ای برای تخریب روانی اقتصاد و اعمال فشار بر مشتریان نفتی ایران چون چین و هند، از طریق ابزارهای دیپلماتیک، به‌صورت هم‌زمان دنبال شد. 🔹با وجود این حجم گسترده از تهاجم، ایران موفق شد ظرف مدت کوتاهی نه‌فقط از بحران عبور کند، بلکه نشان دهد که زیرساخت‌های اقتصادی آن، علیرغم همه آسیب‌پذیری‌ها و نارضایتی‌های عمومی، از تاب‌آوری نسبی برخوردارند. بانک مرکزی با مدیریت به‌موقع، کنترل سامانه‌ها را در روزهای نخست بازگرداند. اختلالی در توزیع سوخت، پرداخت‌ها، عرضه‌ی کالاهای اساسی یا انتقال انرژی در کشور به وجود نیامد. اقتصاد ایران ـ که همواره مورد نقد و گلایه بوده ـ در آزمونی سخت، سربلند بیرون آمد. 🔸در پاسخ، ایران نیز به اقدام متقابل پرداخت؛ از کار افتادن پالایشگاه حیفا تا ۸ ماه آینده، قطع موقت انتقال گاز به منطقه‌ی کرمل، حملات سایبری به بانک لئومی و سقوط شاخص‌های بورس تل‌آویو، تنها بخشی از پیامدهای ضدحمله‌ی ایران بود. در طرف مقابل، زیرساخت‌های داخلی ظرف ۷۲ ساعت بازسازی شد، مسیرهای تهاتر با روسیه، چین و ونزوئلا تقویت گردید، تشریفات گمرکی برای واردات در بنادر عربی تسهیل شد و مهم‌تر از همه، افکار عمومی در ایران به‌جای وحشت، با دولت همراهی کردند. در حالی‌که در سرزمین‌های اشغالی، جامعه دچار وحشت، هجوم به فروشگاه‌ها و اعتراضات خیابانی شد. 🔹این تجربه نشان داد که توان و تاب‌آوری اقتصادی ایران، اگر با همراهی و انسجام مردم و مدیریت دولت همراه باشد، می‌تواند پایه‌ی استحکام نظام باشد. مقایسه‌ی این تاب‌آوری با وضعیت اروپا در برابر جنگ تعرفه‌ای با آمریکا، تصویر روشن‌تری از قدرت ساختاری اقتصاد ایران به دست می‌دهد. در حالی‌که اروپایی‌ها ـ با وجود اقتصاد پیشرفته ـ در برابر فشارهای تعرفه‌ای آمریکا به توافقی تن دادند که حتی نخست‌وزیر فرانسه آن را «روز تاریک و غم‌انگیز برای اروپا» نامید، ایران با اقتصادی تحریمی، پایه‌ای برای استحکام ملی و کشور گردید. ✍🏻 علی محمدی |
🇮🇷🇵🇸 💢 | مکانیزم ماشه؛ میانه اغراق و انکار ◾️▫️◾️ 🔹یکی از مسائل سیاسی مهمی که افکار عمومی را به خود مشغول کرده، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه است. رصد فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور نشان می‌دهد دو نگاه حداکثرگرا و تقلیل‌گرا نسبت به تأثیرات فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد که هیچ‌کدام درست نیستند. 🔸نگاه حداکثرگرا معتقد است فعال شدن این مکانیزم به‌مثابه بازگشت همه‌جانبه تحریم‌های سازمان ملل بوده و می‌تواند اقتصاد ایران را با انسداد کامل مواجه کند. این نگاه، وضعیت فعلی را به مرز بحران مشابه سال ۱۳۸۹ و صدور قطعنامه ۱۹۲۹ تشبیه می‌کند؛ زمانی که موج فشارهای بین‌المللی به اوج رسید و به فشار حداکثری علیه ایران در نظام مالی جهانی انجامید. حتی برخی پا را فراتر نهاده و ایرانِ بعد از مکانیزم ماشه را با عراق دهه ۲۰۰۰ میلادی همسان‌سازی می‌کنند! 🔹در نقطه مقابل، نگاه تقلیل‌گرا قرار دارد که معتقد است مکانیزم ماشه عملاً تأثیر اجرایی تازه‌ای ندارد؛ چراکه بیشتر تحریم‌های مورد نظر، چه در حوزه اقتصادی و چه مالی، از طریق فشارهای یک‌جانبه آمریکا و ابزارهایی چون «اف‌ای‌تی‌اف» و «سوئیفت» همین حالا هم اعمال می‌شوند. 🔸در تحلیل این دو دیدگاه باید گفت که هر دو نادرست‌اند و در میانه آن‌ها، نگاه واقع‌گرایانه‌ای قرار دارد که از یک سو گرفتار توهم تهدید مطلق نمی‌شود و از سوی دیگر در دام بی‌اثرانگاری نمی‌افتد و بر پایه این نگاه، دیپلماسی را به پیش می‌برد. 🔹بر اساس این تحلیل، فعال شدن مکانیزم ماشه در حوزه‌های حقوقی، روانی و سیاسی تبعاتی دارد: از جمله افزایش فشار دیپلماتیک بر کشورهای همکار ایران، القای این‌که ایران ناقض صلح جهانی است، تهدید مسیرهای تجارت ایران، و بالاخره مهم‌ترین تأثیر که در قالب ایجاد اضطراب در بازارهای داخلی ارز و سرمایه ممکن است نمایان گردد. 🔸با این حال، نکته بسیار مهم و تعیین‌کننده، نوع مواجهه با این تهدیدات است. اقتصاد ایران طی سال‌های اخیر توانایی خود را در جذب شوک‌های تحریمی اثبات کرده است؛ چنان‌که فروش نفت ایران دو سال پس از تحریم‌های سال ۱۳۹۷ آمریکا به شرایط عادی بازگشت و اکنون در موقعیت بی‌سابقه‌ای قرار دارد. در عین حال، نباید فراموش کرد که هضم تأثیرات شوک مکانیزم ماشه مشروط بر آن است که سیاست‌گذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست، و دیپلماسی فعال منطقه‌ای و چندجانبه‌گرا باشد. شکاف‌های ایجادشده میان آمریکا از یک طرف، و روسیه و چین از طرف دیگر، می‌تواند ظرفیت بالقوه‌ای برای عبور از شوک باشد. ✍🏻 مهدی سعیدی |
🇮🇷🇵🇸 💢 | شورای دفاع؛ تجربه دیروز، نیاز امروز ◾️▫️◾️ 🔹بر اساس شنیده‌ها و اخبار منتشرشده، تغییرات ساختاری در شورای‌عالی امنیت ملی منجر به تأسیس یا بهتر است بگوییم احیای نهاد و بخشی با عنوان «شورای دفاع» شده است. این نهاد وظیفه دارد سیاست‌های کلان دفاعی کشور را سامان‌دهی و هماهنگ کند و در جایگاه یک مرجع تخصصی، به مسائل امنیت ملی از منظر نظامی پاسخ دهد. الگوی تأسیس این شورا، سابقه‌ای تاریخی دارد. در جریان جنگ تحمیلی، شورای‌ عالی دفاع به‌عنوان ستاد مرکزی راهبری جنگ، با حضور فرماندهان نظامی و مسئولان اجرایی، موفق شد فضای هماهنگی و اقدام سریع ایجاد کند. آن تجربه نشان داد که وجود یک ساختار مشخص برای تصمیم‌گیری دفاعی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی در عبور کشور از بحران‌های پرخطر داشته باشد.در شرایط امروز نیز تهدیدات به حوزه نظامی محدود نشده‌اند. دشمنان کشور، از جمله رژیم صهیونی، طی سال‌های اخیر انواع فشارها از جمله خرابکاری زیرساختی، حملات سایبری، را به‌طور هم‌زمان به‌کار گرفته‌اند. تحلیل این وضعیت، ضرورت شکل‌گیری یک مرکز راهبردی با قدرت تمرکز بر مسائل دفاعی را پررنگ کرده است. 🔸شورای دفاع در ساختار جدید، مسئولیت دارد تصمیمات راهبردی را در حوزه‌های نظامی و امنیتی با نگاه آینده‌نگر و هماهنگ اتخاذ کند. انتظار می‌رود این شورا بتواند میان نهادهای کلیدی کشور مانند ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت دفاع، سپاه، ارتش، وزارت اطلاعات و دستگاه دیپلماسی، خط ارتباطی پایداری ایجاد کند. در واقع، این شورا می‌تواند به‌جای تحلیل‌های پراکنده، چارچوبی مشخص برای تشخیص و پیگیری تهدیدات اولویت‌دار ارائه دهد. البته باید این نکته را هم مد نظر قرار بدهیم که وجود نهادی چابک و هدف‌مند، می‌تواند زمان تصمیم‌سازی را کاهش دهد و مسیر پاسخ مؤثر را هموار کند. 🔹در دوره جنگ تحمیلی، شورای عالی دفاع توانست در میان فشارهای همه‌جانبه و نبود زیرساخت‌های کامل، سازوکار تصمیم‌گیری و مدیریت میدانی را با مشارکت مستقیم فرماندهان و مسئولان اجرایی کشور سازمان‌دهی کند. نتیجه این هماهنگی، ایجاد جبهه‌ای منسجم در برابر ارتشی مجهز بود که از حمایت قدرت‌های جهانی برخوردار بود. تجربه آن دوران نشان داد که چیدمان ساختاری منظم، حتی در شرایط نابرابر، توان مقابله را چند برابر می‌کند. در وضعیت کنونی نیز با نوع متفاوتی از تهدیدات روبه‌روست؛ تهدیداتی که از میدان فیزیکی فراتر رفته و به عرصه‌های سایبری، رسانه‌ای و ترکیبی کشیده شده‌اند. در چنین شرایطی، وجود یک ساختار بالادستی در سطح ملی که بتواند میان نهادهای نظامی، اطلاعاتی و اجرایی هماهنگی ایجاد کند، یک ضرورت محسوب می‌شود. شورای دفاع، اگر به‌درستی طراحی و فعال شود، این ظرفیت را دارد که مرکز ثقل سیاست‌گذاری دفاعی کشور گردد و تصمیم‌سازی را از شکل واکنشی به وضعیت پیش‌نگر و راهبردی ارتقا دهد. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
🇮🇷🇵🇸 💢 | تلاش واشنگتن برای ورود باکو به پیمان ابراهیم ◾️▫️◾️ 🔹اخیراً برخی اخبار از ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند عادی‌سازی با رژیم صهیونی حکایت دارد و در این راستا، آمریکا به دنبال ورود آذربایجان و برخی کشورهای آسیای مرکزی به برقراری رابطه با رژیم صهیونی در قالب پیمان ابراهیم است. طی چند وقت گذشته نیز برخی اخبار از قصد آمریکا برای اجاره کریدور زنگزور به مدت صد سال از ارمنستان حکایت داشت و این مسئله، در کنار مطرح شدن ورود برخی کشورها به طرح ابراهیم، نشان‌دهنده تمرکز خاص سیاست خارجی واشنگتن و حتی صهیونیست‌ها بر این منطقه در آینده نزدیک است. برحسب این موارد، هدف آمریکا و رژیم صهیونی از ورود کشورهای آسیای مرکزی به روند ابراهیم را می‌توان در موارد ذیل ذکر کرد: 1⃣ مقابله با ایران: اساساً طرح ابراهیم برای مقابله با ایران و مسئله ایجاد شد که در آن، امنیت رژیم صهیونی مرکز ثقل این طرح بود. در این میان، مهم‌ترین کشوری که مستعد ورود به طرح ابراهیم است، آذربایجان است که روابط نزدیکی نیز با صهیونیست‌ها ایجاد کرده است. این مسئله طی چند وقت اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و شرایط را برای ورود باکو به روند عادی‌سازی فراهم کرده است. 2⃣ دستاوردسازی: آمریکایی‌ها به طور خاص به دنبال برقراری روابط عربستان و رژیم صهیونی بودند که با توجه به تحولات و عدم تمایل عربستان به دلیل اقدامات این رژیم در غزه، اکنون به دنبال کشور یا کشورهای دیگری به عنوان جایگزین عربستان سعودی هستند. در این میان، ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند تطبیع می‌تواند به‌عنوان یک دستاورد برای ترامپ و صهیونیست‌ها پس از شکست آن‌ها در جنگ ۱۲ روزه باشد. 3⃣ افزایش همکاری‌های نظامی و اقتصادی: آذربایجان و رژیم صهیونی هم‌اکنون مراودات گسترده‌ای در سطح نظامی و اقتصادی دارند و آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند که با عادی‌سازی، این همکاری‌ها را نهادینه کنند. البته فعلاً تمرکز آمریکایی‌ها بر عادی‌سازی روابط آذربایجان و رژیم صهیونی قرار دارد و در آینده، سایر کشورهای آسیای مرکزی مدنظر واشنگتن خواهد بود. تنوع‌بخشی در قالب واردات چندمنبعی انرژی، مهم‌ترین هدف رژیم صهیونی از برقراری رابطه با کشورهای آسیای مرکزی است. 4⃣ خفگی ژئوپلیتیکی ایران: صهیونیست‌ها بعد از عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اکنون متمایل به ارتباطات رسمی با همسایگان شمالی ایران شده‌اند تا بدین‌وسیله، علاوه بر تأثیر گذاشتن بر کریدورهای مدنظر ایران همچون شمال–جنوب، بر تسریع کریدورهای خود و راه‌اندازی آن‌ها تمرکز کنند. این مسئله با هدف خفگی ژئوپلیتیکی ایران انجام می‌شود که صهیونیست‌ها آن را از چند وقت اخیر آغاز کرده‌اند. 🔸در مجموع، آمریکا مترصد افزایش پیوند کشورهای آسیای مرکزی با رژیم صهیونی است که آن را با هدف مقابله با ایران، به عنوان یکی از سنتی‌ترین بازیگران منطقه قفقاز، در نظر گرفته است. البته هدف اعلانی آن‌ها استفاده از ظرفیت این کشورها برای مقابله و انجام اقداماتی علیه ایران در شرایط خاص و جنگی است که این امر را می‌توان در قالب «محاصره پیرامونی ایران» عنوان نمود. ✍🏻 محمدرضا فرهادی |