#خاطرات
#فصلاول : خودسازی علمی
قسمت اول
♦️ترویج کتاب
در دفتر گردان تابلو اعلاناتی بود که برنامه ها را بر آن نصب میکردیم .
محسن مرتب روی تابلو چند تا کتاب میگذاشت . معمولاً کتابها کوچک بودند و مربوط به دفاع مقدس . مدام از بچه ها میخواست که در مواقع بیکاری نگاهی به کتاب ها بیندازند . یادم نمیرود اولین کتابی که خواندم 《شاهرخ حر انقلاب》 بود .
#شهیدمحسنحججی
「@mohsenhojaji14」
#خاطرات
#فصلاول : خودسازی علمی
قسمت دوم
♦️در زندگیاش هرگاه با مشکل مواجه میشد ، با کتاب آن مشکل را برطرف میکرد .
یکی از تاسفاتی که همیشه میخورد ، این بود که میگفت : 《من از سال ۸۵ که وارد موسسه شهید کاظمی شدم ، دنیای جدیدی به روی من باز شد . پشیمان هستم که چرا از بچگی کتابخوان نبودم !》
#شهیدمحسنحججی
「@mohsenhojaji14」
#خاطرات
♦️نظر شما چه طور میشود یک جوان 26 ساله که صاحب همسر و هم فرزند نیز هست، بزرگترین آرزویش شهادت باشد؟
محمد صافی : بچههایی که در این فضاها هستند، بیشترشان این آرزو را دارند اما اینکه ما چه کاری برای رسیدن به این آرزو انجام میدهیم مهمترین مسئله است ، بسیاری از ما فقط آرزو میکنیم اما پای عمل که میرسد در بسیاری از زمینهها لنگ لنگان قدم بر میداریم اما محسن با عمل ، به آرزوهایش رنگ حقیقت میزد .
#شهیدمحسنحججی
「@mohsenhojaji14」