41.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➕ قسمت نهم :
✅ آشنایی با هوش مصنوعی (AI)
✅ ویدئوی بالا وبینار ارائه شده برای معلمان فیزیک استان تهران در تاریخ ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ بوده است و چون زمان و حجم آن زیاد است به تدریج آن را در گروه بارگذاری خواهد شد.
آنچه خواهید دید:
۱) کاربردهای هوش مصنوعی در جمع آوری متادیتا
۲) استفاده سایت های غیراخلاقی و پ...ورن از هوش مصنوعی
۳) فروختن اطلاعات کاربران و بازدیدکننده های سایت های پ...ورن در کازینوها و ...
۴) تکنولوژی های جدید در سایه کمپانی های غیر اخلاقی فیلم های رده بزرگسالان
۵) اشکالات و محدودیت های هوش مصنوعی
۶) اشکالات مدل فرگوسن در دوران کرونا ، پروژه کریسپر در بازآرایی ژنتیک انسانی
۷) چرا کارایی Gpt4 از یک ماشین حساب معمولی کمتر و ضعیف تر است ؟
#هوش_مصنوعی
@mohsenibidgoli
✅ آمریکاییها بیشتر علوم انسانی میخوانند!
✅ جملاتی مانند تو باید دکتر بشی! مهندس بشی! از کودکی در همهی خانهها پیوسته میان والدین و فرزندان دوره میشود! تا شاید شانس موفقیت و در نهایت آسایش زندگی را برایشان فراهم کند. با چنین روندی، از همان ابتدا ذهنیتی را در فرزندان خود ایجاد میکنیم که هر رشتهی دیگر غیر از پزشکی و مهندسی ارزش تحصیل ندارند و خوشبختی و سعادت آینده فقط و فقط در همین دو رشته خلاصه شده است! حال آنکه جامعه غیر از پزشک و مهندس بخشهای مختلفی را شامل میشود که نیازمند تخصص و دانش روز است و متأسفانه همین رویکرد میتواند از دلایل مهم عدم پیشرفت یک کشور باشد.
➕ اما نکتهی جالب در این میان وضعیت متفاوت نگرش به رشتههای تحصیلی در کشورهای پیشرفته است. مهمترین عامل برتری کشورهای غربی قطعاً علوم تجربی یا ریاضی نبوده بلکه از ابتدا تاکنون خود و جهان را توسط علوم انسانی کنترل و اداره کردهاند، هرچند در ظاهر چیزی که از آنها میبینیم آثار و نتایج علوم فنی و مهندسی بوده است. ولی باید توجه داشت کارکرد، جهتگیری و حتی روش استفادهی همین علوم را نیز با بهرهگیری از علوم انسانی تعیین میکنند و این مهمترین دلیل موفقیت آنها در مباحثی مانند اقتصاد و سایر حوزههاست.
➕ آنها کیفیت بالای آموزش و استاندارهای کیفی برای رشد جوامع خود را با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی تضمین میکنند که درنهایت به ارتقای کیفیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منتج میشود. در ابتدا وقتی که به کشورهای توسعه یافته نگاه میکنیم و استانداردهای بالای زندگی در آنها را مشاهده میکنیم در نگاه اول ریشهی تمامی پیشرفتها در صنعت، کشاورزی، اقتصاد و ... در فناوریهایی که دارند متجلی میشود. "آنها فناوری دارند بنابراین پیشرفته هستند!" همین تفکر برای سالها وارد زندگی ما شده و در نتیجهی آن فقط باید دکتر یا مهندس شویم تا فاصلهی خود را با جوامع پیشرفته کمتر کنیم! اما این سطحیترین نگاه ممکن به اساس قضیهای است که در ابتدای مطلب مطرح شد.
➕ بررسی آمار دانشگاههای این کشور نمایانگر حضور بسیار پررنگ شهروندان آمریکایی یا آنهایی که اقامت دائم دارند در دانشکدههای حقوق، اقتصاد، مدیریت و ... است حال آنکه دانشکدههای مهندسی و پزشکی از ملیتهای متنوع از عرب گرفته تا هندی و چینی و البته هموطنان خودمان پر شده است. شاید این آمار متفاوت و البته عجیب! با توجه به استانداردهای تحصیلی "مد" شده در کشور ما، خود پاسخی برای موفقیت کشوری مانند آمریکا باشد. آنها با تقویت علوم انسانی و اجتماعی زیربنایی محکم را ایجاد کردهاند که با پشتوانهی آن شاهد کشف و پیشرفت فناوری هستند. در کشور ما دانشآموزان ممتاز و باهوش حتی اگر به تحقیق و بررسی در رابطه با رشتههای علوم انسانی بپردازند با مخالفت بیشتر اطرافیان خود مواجه میشوند که هوش و استعدادشان را در علوم انسانی نابود نکنند! و برای یک آیندهی خوب دکتر و مهندس شوند حال آنکه دانشآموزان با نمرات پایینتر را روانهی علوم انسانی میکنیم تا در آینده اقتصاددانها، مدیران و جامعهشناسان ما باشند!
➕به نظر شما این میتواند روش مناسبی برای تضمین موفقیت یک کشور در آینده باشد؟! البته در سالهای اخیر، با افزایش آگاهیهای عمومی، تعداد دانشآموزان ممتازی که در رشتهی علوم انسانی تحصیل میکنند، رو به فزونی است. مشاهده میکنیم که تفاوت چشمگیری میان دریافتکنندگان مدرک دکتری در رشتههای علوم انسانی و آموزشی با مهندسی و پزشکی را نشان میدهد حال آنکه بیشتر دانشجویان ویزایی (خارجی) رشتههای علوم تجربی و ریاضی را انتخاب کردهاند. بنیاد ( NSF )یک نهاد دولتی در ایالات متحدهی آمریکا است که از ۱۹۵۰ تاکنون در توسعهی قوانین و سیاستهای رسمی علمی در ایالات متحدهی آمریکا فعالیت میکند.
■ منبع: عصر ایران
@mohsenibidgoli
✅ مفروضات: موریانههای تفکر
🍥 موریانهها موجوداتی موذی و مخرباند؛ آنها از دید ما پنهاناند، اما در خفا کار خودشان را میکنند. از این جهت میتوانیم مفروضات را به موریانهها تشبیه کنیم. مفروضات یکی از اساسیترین و موثرترین مفاهیم پایه در تفکر نقادانه هستند. [مفروضات (پیشفرضها) باوریهایی هستند که آنها را درست فرض میگیریم و اطلاعات را بر مبنای آنها تفسیر میکنیم، بدون اینکه آنها را بیازماییم.] برای مثال، اگر ببینیم کسی کتاب تفکر نقادانه مطالعه میکند، فرض میگیریم که او به تفکر نقادانه علاقهمند است؛ اگر ببینیم کسی پیراهن سیاه پوشیده، فرض میگیریم او عزادار است؛ اگر ببینیم کسی میخندند، فرض میگیریم او خوشحال است؛ و اگر ببینیم مردی با موهای ژولیده و با لباس مندرس در پیادهرو خیابان خوابیده، فرض میگیریم که او معتاد است.
🍥 روزانه صدها پیشفرض در ذهن ما شکل میگیرند. ما همچنین پیشفرضهای جدید خلق میکنیم، اما آیا همهی این پیشفرضها درستاند؟ حتی اگر پیشفرضها هم درست باشند، اما ناآزمودهاند؛ یعنی با دلایل و شواهد منطقی و کافی آنها را درست بررسی نمیکنیم. در واقع، ما استنباط میکنیم. «استنباط منطقی» با «استدلال درست» فرق میکند؛ هر استنباطِ منطقی استدلالِ درستی نیست. در استنباط ما معمولاً رمزگشایی و بیشتر از تفکر سریع (سیستم ۱ تفکر) استفاده میکنیم. در واقع، مفروضات بر مبنای شهود شکل میگیرند و پنج ویژگی مهم دارند:
● ۱. بیشتر مواقع پنهاناند؛
● ۲. مسلم فرض میشوند؛
● ۳. تاثیرگذارند؛
● ۴. میتوانند فریبدهنده باشند؛ و
● ۵. بافتمحورند.
🍥 منظور از بافتمحور بودن این است که با توجه به موقعیتی که اطلاعات را تفسیر میکنیم نقش ایفا میکنند. برای مثال، گریهی کودکی را فرض بر گرسنه بودن اما گریهی جوانی را فرض بر مصیبت دیدن میگیریم. از آنجا که مفروضات مبنای تفسیر اطلاعات قرار میگیرند و در فرایند استدلال بسیار موثرند و ممکن است مخل هم باشند، لازم است قبل از شروع بحث یا در حین گفتوگو آنها را به طور آشکار بیان کنیم و بیازماییم.
➕ یادمان باشد :
الزاما افراد یا سلبریتی هایی که زندگی سراسر شاد و لاکچری از خود را دررسانه ها به نمایش میگذارند افرادی شاد، موفق یا راضی نیستند .گاهی دم خروس بیرون زده آنها را میتوان به وضوح مشاهده کرد. خودکشی ها و طلاق ها و .... که دراین گروه شیوع پیدا کرده نشان از آن دارد که این افراد همواره سعی می کرده اند برای دیده شدن بیشتر زندگی سراسر دروغ خود را درلفافه فضای مجازی شاد و سراسر خوشبختی به دیگران غالب کنند و متاسفانه این تزویر روزبه روز سخت و دشوارتر شده و بالاخره روزی تشت رسوایی آنها از بام به پایین خواهد افتاد . اتفاقاتی که در بین سلبریتی ها و به ظاهر هنرمندان درحال رخ دادن است نکبت مفهومی بنام دیده شدن و الثئا است که در فرهنگ دینی واسلامی امری مذموم و ناپسند شمرده شده است که امروزه بنای برخی از فضای مجازی ( رایانه سپهر) گردیده است .
مواظب موریانه های تفکر خود باشید
@mohsenibidgoli
39.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➕ قسمت دهم ( قسمت آخر ) :
✅ آشنایی با هوش مصنوعی (AI)
✅ ویدئوی بالا وبینار ارائه شده برای معلمان فیزیک استان تهران در تاریخ ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ بوده است و چون زمان و حجم آن زیاد است به تدریج آن را در گروه بارگذاری خواهد شد.
آنچه خواهید دید:
۱) کاربردهای هوش مصنوعی در آموزش
۲) ایجادچت بات های تعاملی مانند برنامه خان میگو
۳) simulation & visualisation
۴) خلاقیت در هوش مصنوعی توسط story telling
۵) جهان بدون مدرسه در پرتو هوش مصنوعی
۶) چرایی عدم علاقه دانش آموزان به کتاب های درسی !
#هوش_مصنوعی
@mohsenibidgoli
✅ کمالگرایی از کجا در ما شکل گرفت؟
🍥 ۱. کودکی ناامن:
پدر و مادر ۱۹ را حساب نمیکند، میگوید باید ۲۰ بگیری.کودک مدام با این جملات مواجه میشود:"تو دست و پا چلفتی هستی"
"بچه فلانی رو نگاه کن! تو به درد نخوری"
سیستم آموزشی ما چه در مدرسه چه دانشگاه، نمیگوید مقایسه نکن! توسری نزن!
🍥 ۲. یادگیری از اجتماع و محیط:
محیط میگوید باید چنین هیکلی داشته باشی.
باید زیبا و بینقص باشی.
باید این شکلی لباس بپوشی.
فلانی را نگاه کن! باید این مدلی باشی. (جامعه پر شده از مقلدهای اینفلوئنسرها..ادای نصرت رو درمیارن فکر میکنن مثل اون آشپز خفنی میشن)
🍥 ۳. انتظارات بالای خانواده:
اینهمه خرجت کردیم..توقع داریم..باید پزشکی قبول شی، باید فلانجا کار کنی.
انرژی زیادی را صرف گیر دادن میکنند.
🍥 ۴. فرهنگ بت ساز:
در فرهنگ ما، آدمها یا شیطان هستند یا بتی برای پرستیدن.وسط ندارم..خاکستری ندارم..امکان ندارد بگوییم یکی ۴ تا خوبی دارد دو تا بدی و بقیه قبول کنند..نقص داری؟ حذف!
▪️این فرهنگ آدمها را به تله کمالگرایی میاندازد.
🍥 ۵. شرکتهای تبلیغاتی:
همیشه میخواهند یک آدم بینقص بسازند، خصوصا در حوزه زیبایی.
🍥 ۶. شبکههای اجتماعی:
استاندارها را میبرند بالاتر.فقط خوشیها را به اشتراک میگذارند..هرگز از غمها، شکستها و گریهها، تصویری نمیگذارند.
چقدر در شبکه های اجتماعی زمان میگذارید؟
#روانشناسی
@mohsenibidgoli
✅ کنفرانس Terasaki در دانشگاه UCLA و بازدید از هالیوود!
🍥 هفته گذشته کنفرانس موسسه TERASAKI در دانشگاه UCLA برگزار شد. شرکت در این کنفرانس باعث شد تا بهت زده شاهد وسعت و گستره پژوهشهایی باشم که در حوزه فنآوریهای نوین پزشکی در حال انجام است و همزمان امکان ملاقات با پژوهشگران این حوزه فراهم شود.موسسه تراساکی مجموعه ارزشمندی است که با هدف «حل مساله در حوزه سلامت» در حال فعالیت است. عملا گستره کارهای این مجموعه به «کاربرد فنآوری در پزشکی» مرتبط است.
🍥طیف وسیعی از مهندسین حوزه مکانیک، شیمی و… همراه با مختصصین حوزه پزشکی در این موسسه برای حل مشکلات انسان در حوزه سلامت همکاری می کنند. مدیریت این مجموعه به عهده دکتر علی خادم حسینی است که سابقه فعالیتهای ارزشمندی در حوزه Biomedical Innovation (نظیر تولید پوست مصنوعی) داشته است.
▪️این کنفرانس مجال بازدید از دانشگاه UCLA را فراهم آورد. توضیح خلاصه ای درباره دانشگاه UCLA:
➖۱- سال تاسیس این دانشگاه به زمان ناصرالدین شاه قاجار یعنی 1881 باز می گردد (143 سال پیش).337 رشته مختلف در این دانشگاه تدریس می شود و 47 هزار دانشجو دارد.
➖۲- گردش مالی این دانشگاه 6.7 میلیارد دلار در سال است.(یعنی 2.6 برابر دانشگاه توکیو)
➖۳- دانشگاه حدود 8 هزار عضو هیات علمی دارد.
➖۴- کتابخانه این دانشگاه حدود 12 میلیون جلد کتاب دارد!
➖۵- در میان اعضای هیات علمی تا کنون 27 برنده مدال نوبل و 1 برنده مدال فلیدز ریاضیات بوده اند. همچنین تاکنون 55 عضو آکادمی ملی علوم، 29 عضو آکادمی ملی مهندسی و 41 عضو آکادمی ملی پزشکی از میان هیات علمی آن بوده اند.
➖۶- اغراق نیست که گفته شود فعالیتهای مجموعه ای مثل تراساکی در حد قطره ای در برابر وسعت فعالیتهای پژوهشی است که در این دانشگاه در دست انجام است.
🍥 البته ماجرای آقای تراساکی هم قصه جالبی است.دکتر پال تراساکی از خانواده مهاجران ژاپنی بوده که در لس آنجلس به دنیا می آید ولی به دلیل شروع جنگ جهانی دوم او و خانواده اش جزو خانواده های ژاپنی بوده اند که به کمپ فرستاده شده بودند! آنها سه سال مشقت بار را در کمپی در آریزونا زندگی کردند و به پس از جنگ جهانی هم به دلیل «فضای ضدژاپنی» که در لس آنجلس شکل گرفته بود قادر به بازگشت به این شهر نمی شوند. با وجود آن مشقتها، ولی تراساکی دوره دبیرستان را با موفقیت می گذراند و وارد دانشگاه ایلینوی می شود. او تحصیل در رشته پزشکی را شروع می کند. در سال 1948 خانواده او شرایط بازگشت به لس آنجلس را «امن» ارزیابی می کنند و به این شهر بازمی گردند. این کودکِ سختی کشیده ژاپنی الاصل نهایتا در رشته دامپزشکی فارغ التحصیل می شود. او برای یک دوره فرصت مطالعاتی یکساله به لندن می رود و از آنجا به بحث پیوند اعضا (organ transplantation) در حیوانات علاقمند می شود. گستره پژوهشهای او در پیوند عضو باعث می شود که او منشاء رشد دانش بشر در زمینه پیوند کبد شود. نهایتا او موسسه تراساکی را طی یک موافقتنامه همکاری با دانشگاه UCLA تاسیس می کند و در 2016 می میرد.
🍥 خواندن سرگذشت مرحوم تراساکی باعث تعجب است. شگفتی از این حکایت عجیبِ «جریان علم» در تاریخ انسان معاصر.اینکه پیوند کبد و پیوند اعضا (organ) از چه مسیر شگفتی عبور کرده و اینکه اکنون ادامه فعالیتهای تراساکی تحت مدیریت دکتر علی خادم حسینی قرار گرفته است.تراساکی یک نسل دوم مهاجر ژاپنی بود و علی خادم حسینی هم یک نسل دوم مهاجر ایرانی.
انسانهای مصصم،پرتوان و دانشمندی که منشاء پیشبرد علم در بشر می شوند.مهاجرینی که فرزندانشان «ناز پرودِ تنعّم» به تعبیر حافظ نیستند.
🍥 بعد از کنفرانس فرصتی فراهم شد تا به منطقه هالیوود رفته و امکان آشنایی بچه ها با هالیوود فراهم شود .نکته ای که از این بازدید عجیب بود نزدیکی جغرافیایی دانشگاه UCLA به هالیوود است.۲۰ دقیقه رانندگی؛گویی حکایت شگفتی ست از نزدیکی جغرافیاییِ دو ساختار کاملا متفاوت!
🍥در اولی ما با انسانهایی(همچون مرحوم تراساکی)مواجهیم که بارِ سنگین فنآوریهای نوین را به دوش می کشند و به درمان سرطانها/بیماریها می اندیشند، در حالی که در ساختار دومی (هالیوود) با انسانهایی مواجهیم که عموما اهل Show هستند و جنس تولیدات آنها کاملا متفاوت است با آن انسانهایِ پرده نشین.«دو ساختار کاملا متفاوت» ولی هر دو در حال «تولید» در مجاور همدیگر و هر دو در دل یک پهنه جغرافیایی با جمعیت ۱۳ میلیونی به نام لس انجلس.
🪧مساله اینجاست که مدیریت این دو ساختار توسط «انسان» معاصر ابداع/خلق شده و ۱۵۰ سال پیش نه دانشگاه UCLA وجود داشت و نه هالیوود.آمریکا سرزمینی است که فراز و نشیبهای بسیار داشته، اما آنچه که در این سرزمین رخ داده/می دهد محصول تلاشها (سعی و خطای) فرزندان مهاجران بوده است.یک دیگ جوشان.
📝 دکتر محمد رضا اسلامی
@mohsenibidgoli
✅ قرار معلمی
هر سال بنا بر یک عادت یا قرار قدیمی با خودم در واپسین ساعات درسی و یا در پشت برگه های امتحانی دانش آموزان مطالبی را به فراخور زمانی و دریافت های حسی خود از آنها به رشته تحریر در می آورم و امسال بنا به درخواست گروهی از دانش آموزان دوازدهم این مطالب را به صورت صوت ارائه کردم و با کسب اجازه از آنها این صوت را در سه قسمت ارائه کرده و در گروه بارگذاری می کنم .
➕ در خلال صحبت ها از مستندی بنام خویشتن خویش ( سرگذشت درک دلگادیو ) سخن گفته می شود که در ادامه توضیحاتی در مورد آن داده ام و توصیه اکید دارم که آن را با دقت و سر فرصت مشاهده کنید .
➕ کسانی که با بنده کلاس داشتند براین موضوع صحه خواهند گذاشت که بنده در این سال ها تمام هم وغم خود را بر این موارد قرار داده ام و امیدوارم توانسته باشم خاطرات خوب و به یاد ماندنی را در ذهن و قلب آنها ایجاد کنم .
✅ لطفا با صبر وحوصله ویس را گوش کرده و اگر لذت بردید آن حس را با دوستان خود به اشتراک بگذارید .
@mohsenibidgoli
21.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دِرِک دِلگادیو قصهگو و شعبدهباز معروف، در مستندی به نام «سرگذشت درک دلگادیو» (زندگینامه خودش)، به کارگردانی فرانک اوز به سراغ این موضوع رفته ودر پرفورمنسی جذاب، دراماتیک و تاثیرگذار، زندگی و هویت واقعی خودش را به دیگران نشان داده است. او برای سوال رایج و پرتکرار «من کیستم؟!» با اجرای یک تلهتئاتر دیدنی، پاسخی معقول و درخور تامل ارائه میکند.
➕باید گفت «سرگذشت دِرِک دِلگادیو» درواقع، روایتی از عادت نکوهیده برچسب زدن است. افراد با مشاهده رفتاری در خود یا دیگران، صفت یا ویژگی منفی اغراق شدهای را به آنها نسبت میدهند و در این حالت ناپایدار، (مشاهده رفتاری خاص در شرایط خاص) یک صفت کلی و اغراقشده منفی که هویتی غلط و مخدوش است را به خود یا دیگران هدیه میکنند و فرد را محکوم به ادامه زندگیاش با این هدیه نامیمون میکنند. (قضاوت و برچسب ناعادلانه)
➕پرفورمنس درک دلگادیو تحت عنوان خویشتن خویش، بیش از ۵۵۰ بار در سالن بزرگ نمایش نیویورک به روی صحنه رفته است. شکل مستند این پرفورمنس نیز به کارگردانی فرانک اوز، از جذابیتهای تصویری و شنیداری فوقالعادهای مثل طراحیصحنه، نور، صدا، موسیقی، میزانسن، دکوپاژ عالی و توالی موضوعی درخور و شایسته برخوردار است.
@mohsenibidgoli