✅ از ﭘﺴﺮ مهاتما ﮔﺎﻧﺪﯼ نقل شده:
ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ. اﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺳﺎﻋﺖ ۵ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ و ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ، ﺳﺎﻋﺖ ۵:۳۰ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ!!
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ ۶:۰۰ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!! پدر ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟! ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ! ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ:
«ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ حتماً ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ من راست ﺑﮕﻮﯾﯽ!!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ﺍﯾﻦ ﻫﺠﺪﻩ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ باره ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ!!»
👈 ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮمبیل ﻣﯽﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ، ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ!! ﻫﻤﺎنﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻢ!...
👈 اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ۸۰ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ!
#داستان
@mohsenibidgoli
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ چیزی که زیاده نخبه ، نابغه ...
👈دوستان و عزیزان توصیه میکنم متن زیر را که توضیح کوتاهی در مورد این کلیپ است را بادقت مطالعه نمایند.
@mohsenibidgoli
✅ آنچه که زیاده نخبه، نابغه و...
🔹 همانطور که بارها در خلال بحثها و کلاسهای خودم عنوان کردم بعداز جنگ جهانی بین ایالت متحده و شوروی درگیری در حوزه های اطلاعاتی ، علمی و ...رخ داد که جنگ سرد ( Cold War ) معروف شد که زورآزمایی دانشگرانی مانند ون براون آلمانی و کرولیف روسی درآن به وضوح جهت ساینس را برای آیندگان مشخص کرد ( در سمینار جنگ سرد این تقابل را بطور مفصل شرح دادم )
➕ دراین منازعه آمریکا توانست با استفاده از تطهیر دکتر ون براون که یکی از جنایتکاران جنگی و از افراد مورد وثوق هیتلر و ماشین جنگی او بود از طریق نزدیک کردنش به شخصیت های هالیوودی مانند والت دیزنی ذهن و قلب جامعه را معطوف به جهت خاصی کند که خواسته سیستم مذکور بود و به همین دلیل توانستند از سد شوروی گذر کرده و در این منازعه پیروز درآیند.
🔸 رنسانسی که در حیطه مباحث دکترینال توسط افرادی مانند مکیندر و آلفرد تیرماهان در حوزه ژئواستراتژی اتفاق افتاد نیز در همین بستر رخ داد و مفاهیمی مانند هارتلند ( Heart land ) و برینلند (Brain land ) از آن نشات گرفتند ، نتیجه اش سازمان عریض و طویلی شد که با نام National NSA ) Security Agency )
[سازمان امنیت ملی ] آن را می شناسیم.
👈 چرا تا سال ۲۰۰۰ هارتلند دنیا منطقه برمودا بود؟ ارتباط خرافات ساختگی منطقه مثلث برمودا توسط ارتش نیروی دریایی آمریکا با هارتلند چیست؟ چرا طبق نظر یورگن هابرماس استراتژيست ارشد آمریکا این مفهوم از برمودا به خلیج فارس و تنگه هرمز شیفت پیدا کرد سوالاتی هستند که در 👈👈پادکست صوتی یوفو ها و بشقاب پرنده بصورت کامل توضیح داده ام .
🔹 طبق نظریه بیواستراتژیست ها سیستم دنیا و کشورها را میتوان به مثابه یک بدن انسان زنده تصور کرد که هریک از کشورها به عنوان قسمتی از این ارگان زنده هستند کشور هایی مثل عربستان و عراق، نروژ، آذربایجان و....درحوزه گوارش و تولید انرژی و کشورهایی مثل سنگاپور ایتالیا وکانادا در حوزه حواس و تولید اطلاعات و ... ( به عکس زیر رجوع شود).
🔸 دو ارگان مغز و قلب در این سیستم جالب به نظر میرسد مغز در این سیستم همان NSA است که قبلا در 👈👈 پادکست یوفو و موجودات فضایی در مورد آن صحبت کردیم و ویدئویی درباره آن در کانال با عنوان 👈👈پروژه NSA و هوش مصنوعی قرار دادم.
🔹طبق این سیستم افراد با بهره هوشی بالا و الیت جامعه آمریکایی در سیر آموزش و پرورش به حیطه های مدیریت و علوم انسانی و علوم بین رشته ای مثل فلسفه علم سوق داده می شوند حتی در رشته های نظامی به دلیل ضریب نفوذ علوم بین رشته ای از آنها بیشترین بهره برده می شود .
در این بین استفاده از نخبگان و نوابغ کشورهای دیگر به دلیل کمتر بودن هزینه پرورش چنین افرادی در سیستم آموزش امریکا و همچنین بالا بردن ذخیره ژنی ( طبق نظریه داروین مهاجرت افراد نخبه یک جامعه به کشورهای دیگر باعث پدیده ای بنام رانش ژنی رخ می دهد! ) به عنوان یک طرح و اقدام ابراستراتژیک محسوب شده و میتواند در بلند مدت به اقدامات اثربخش تری در سپهر سیاسی آمریکا منجر شود .
📝محمد محسنی بیدگلی
@mohsenibidgoli
✅ سخنرانی تحلیلی آقای محمد محسنی در مورد رمز ارز و سیستم TON و بازی تلگرامی همستر ( Hamster Kombat ) در جمع فرهنگیان شهرستان آران وبیدگل
@mohsenibidgoli
محمد محسنی بیدگلی1.mp3
22.75M
✅ سخنرانی آقای محمد محسنی در جمع فرهنگیان شهرستان آران وبیدگل
موضوعات ایراد شده:
🔹 بررسی بازی همستر کامبت (Hamster Kombat) و دیدگاه متفاوت نسبت به آن
🔸 تحلیل رشد فزاينده استفاده از رمزارز یا توکن TON در قالب بازی تلگرامی همستر کومبو از دیدگاه تربیتی و آموزشی
🔹 جنبش والاستریت و اشغال بوستون و مفهوم شورش علیه طمع ( Greed kills )
🔸 نظریه ( Deconstruction ) ساختارشکنی ژاک دریدا و استحاله مفهوم شیطان و لوسیفر در جهان مدرن و تاثیر آن بر فرهنگ انسانی
🔹 خطرات اصالت دادن به پول ، احتمالات ریاضی و مالکیت درجه یک و ایجاد مفهوم طمع و حرص در جامعه
🔸 وظیفه ما در قبال نسل Neet و چگونگی برون رفت از خطرات احتمالی در آینده و شناخت ۵ کلید واژه خود، شریک، رقیب، حریف و دشمن و استفاده از استراتژی درست در تقابل با هریک از این حوزه ها
👈 لطفا در انتشار مطالب خوب کوتاهی نکنید ....
لینک عضویت در کانال :
@mohsenibidgoli
✅ یکی از دوستان سوالی در خصوص سخنرانی بنده در جمع فرهنگیان در مورد بازی تلگرامی همستر کامبت پرسیده بودند مبنی بر اینکه شاید اقبال نوجوانان و جوانان به این بازی صرف کسب درآمد به دلیل شرایط اقتصادی و مشکلات مادی خانواده ها باشد و قرار دادن کلید واژه طمع بر روی آن مناسب نباشد؟
➕ بنده درحد بضاعت خویش جوابی خدمت ایشان عرض کردم که چون ممکن است سوال افراد دیگری نیز باشد با اجازه ایشان آن را در گروه قرار میدهم .
@mohsenibidgoli
🔹 اینجانب در سخنرانی جلسه فرهنگیان هم همین را ذکر کردم و حرف شما کاملا متین هستش و شرایط اقتصادی روی این مسئله بسیار تاثیر گذاره البته هنوز زوده اظهار نظر کنیم و شاید (!)در هفته ها و ماه های آینده درصد های سمت گیری ذائقه مردم هر استان با توجه به دهک اقتصادی و سطح تحصیلی و درآمدی و ... پایش خواهد شد و آنگاه شاید به این مسئله با دید آماری و روشن تر گفتگو کرد .
➕ بحث بنده در این زمینه بحثی استراتژیک بود و زیرلایه های فرهنگی و تربیتی آن را واکاوی کردم و ترسیم دورنمای این مسئله برای من مهم بود، ولی باید خاطر نشان کرد که آرایش استفاده از این بازی در کل کشور خیلی این فرض شما رو برنمی تابه و بیشتر فاکتورهایی مثل ناآگاهی ،هیجان ، تفنن و حس کنجکاوی و ...در بین نوجوانان پارامترهای غالب در رغبت بیش از انتظار به این پلتفورم بوده است نه حس نیازمندی ( البته رغبت قشر کارمند و بازاری و ... بحث جداگانه ای دارد که خود قابل اعتنا و بررسی است )
➕ دغدغه بنده نیز بر این بوده که این حس کنجکاوی به حس نیازمندی تبدیل نشه و نوجوانان را باید بگونه ای توجیه و اقناع کرد که این موضوع وجه واقعی نداره و دلیلی ندارد به علت هایی که شاید یکی از آنها موارد ذکر شده توسط جنابعالی باشد ذهن و وقت جوان به آن سمت معطوف شود .
➕ اینکه به فرمایش جنابعالی فرزند ما درک کرده و بفهمد که شرایط کاری ما و درآمد ما کفاف زندگی رو نمیده خیلی مسئله خوبیه و این درک نشانه بزرگ شدن و بلوغ نوجوان و جوان ماست و اینکه دغدغه رسیدن به جایگاه بالاتر و بهتر داشته باشه قابل تقدیره تا مذمت و نوید استقلال و حریت اوست ، ولی آنچه من را به این وادار کرد تا در مورد این بازی اینگونه موضع بگیرم ایجاد حس حرص و طمع برای رسیدن به پول است نه تلاش برای رسیدن به جایگاه بالاتر !
باید نشان داد و خاطر نشان کرد که این حس مانند قمار و لاتاری می ماند و ترسیم بی انتها بودن این مسیر برای من مهم بوده است.
➕ اینکه اصالت را به پول و مادیات بدهیم تا اینکه به دنبال پول به ما هو پول باشیم دو مقوله متفاوت است و در فرهنگ ما این دو سازوکارهای مجزایی دارند و لازم به ذکر است انطباق این دو در سبک زندگی غربی است که مشکلات جنبش های اقتصادی وال استریت وجلیقه زرد های فرانسه را تشدید کرده و به بحث های راه برون رفت از فضایی که اصالت تفرد و مالکیت خصوصی به آن دامن زده را در جامعه آکادمیک و علمی بجود آورده است.
➕ مشکل عدیده دیگر مبحث منشادرآمدهای این نوع بازی است که در خلال سخنرانی به آن اشاره ای شد و چون بحث از کجا آورده ای و در کجا خرج کردی جزو مباحث پایه ای و دینی ماست و در سازوکار این فقره درآمد زایی وجود ندارد بسیار جای گفتگو و کنکاش دارد و تساهل در این زمینه و به قولی که در جلسه توضیح دادم در حیطه ولش کن های لوسیفری قرار میگیرد و متاسفانه می تواند منتج به ایجاد سبک جدیدی در ذهن و قلب جوان شود و همین دین حداقلی و قشری آنها را نیز به ورطه نابودی بکشاند .
➕ سازوکاری که اساس آن رسیدن به پول بیشتر باشد اگر درزمینه اصلی خودش نباشد مشکل زا خواهد بود ممکن است ابتدا به ساکن پارامترهایی که در ذهن من و شماست آن را تقویت کند ولی باید ذهن نسل جدید را آگاه کرد که پول فی نفسه مشکل ندارد و حتی رسیدن و تلاش کردن برای آن برای رسیدن به کرامت انسانی و اجتماعی نه مکروه و بلکه واجب و مقبول است ولی بحث اصلی ما در چگونگی بدست آوردن و ماهیت آن است و همانطور که در جلسه اعلام کردم نسل Neet در جامعه کنونی ایران اغلب از سر تفنن به آن نگاه می کنند و برای آنها با اسکرول کردن های عادت گونه ایستا و یوتیوب فرقی ندارد ولی وقتی هجوم به یکباره جمعی به این حیطه سوق داده میشود اتفاقی که در زمینه جیوه قرمز درون چرخ خیاطی یا لانه های(!؟) خفاش و یا بورس و سایت های بت و شرط بندی رخ داد باید بازنگری جدی تری در تقابل خود با این موضوع کرده و در مورد منشا جهت دهی آن مشکوک بشویم که صدالبته اینکار نهادهای نظارتی و امنیتی بالادستی است که در چند روز و هفته آینده خبرهای آن را در خرابکاری ها و هک اطلاعات کاربران مشاهده خواهیم کرد ولی بحث کلی بنده در زیربنای معرفتی این مسئله بود و شکل گیری سبک تفکری که با آموزه های تربیتی و دینی ما در تقابل است.
امیدوارم که خانواده ها نیز با آگاهی در این موارد با موضوع یادشده برخورد کنند و تا ساختارهای صحیح را در ذهن و نگره جوان و نسل Neet ایجاد نشود راهی به سمت سعادت نخواهیم داشت و گرنه در چند سال آینده را نخواهد شد با آموزه و توصیه این نسل گریز پای را اقناع کرد .
✍ محمد محسنی بیدگلی
لینک عضویت در کانال :
@mohsenibidgoli
✅ سوگیریهای شناختی که ما را در تله «همستر کامبت» میاندازند.
➕ در دنیای پرهیاهوی ارزهای دیجیتال، بازی "همستر کامبت" (Hamster Kombat) با وعدهی کسب رمزارز رایگان، توجه میلیونها کاربر را به خود جلب کرده است. اما آیا این جذابیت صرفاً به دلیل پتانسیل درآمدی است یا عوامل دیگری نیز در این میان نقش دارند؟ در این جا، به بررسی برخی از سوگیریهای شناختی میپردازیم که میتوانند در تمایل افراد به انجام این بازی و تداوم حضورشان در آن موثر باشند:
1⃣ اثر ارابه موسیقی
(Bandwagon Effect)
به طورکلی، زمانی که انسانها متوجه میشوند یا تصور میکنند افراد زیادی به دیدگاهی معتقدند یا اقدام خاصّی را انجام میدهند، احتمال اینکه بدون تحلیل و فکر کردن آن را بپذیرند یا آن کار را انجام دهند، بسیار افزایش مییابد. اثر ارابه موسیقی که به سوگیری رفتار گلهای نیز شناخته میشود، نوعی سوگیری شناختی است که باعث میشود افراد بدون توجه به باورهای خود و صرفا به دلیل دنبالهروی از دیگران، کاری را انجام دهند.
📌همستر کامبت بیش از 60 میلیون کاربر دارد. این تعداد زیاد میتواند وسوسهانگیز باشد و افراد را به پیوستن به این جمعیت ترغیب کند. مشاهدهی تعداد زیادی از افراد که عضو این بازی هستند، میتواند این باور را در شما ایجاد کند که این بازی باید ارزشمند باشد، حتی اگر شناختی از این که چگونه می توان از این طریق درآمد کسب کرد نداشته باشید.
2⃣ لنگر انداختن
(Anchoring)
بر اساس این سوگیری شناختی، ذهن در فرآیند تصمیمگیری به نخستین اطلاعاتی که به دست میآورد بیشتر تکیه میکند. در این حالت، اطلاعات اولیه نقش لنگر را دارند و ذهن ما از آن به نقطه مرجعی برای قضاوت و تصمیمگیریهای بعدی استفاده میکند.
📌 در بازی همستر کامبت، وعدهی دریافت رمزارز رایگان مانند لنگری عمل میکند که توجه ما را فقط به پاداش معطوف میکند. در این میان، ممکن است زمان صرف شده برای بازی، پیچیدگیهای آن و نوسانات بازار رمزارز برای کسب بازدهی قابل قبول را نادیده بگیریم.
3⃣ زیان گریزی:
(Loss Aversion)
منظور از زیانگریزی این است که میزان نارضایتی که در نتیجۀ از دست دادن یک مبلغ پول یا کالا به فرد تحمیل میشود، بسیار بیشتر از میزان رضایتی است که وی از بهدستآوردن همان میزان مبلغ یا کالا کسب میکند. به بیان دیگر، ناراحتی ازدستدادن چیزی بسیار بیشتر از خوشحالی بهدستآوردن همان چیز با همان مقدار است.
📌در بازی همستر کامبت، ترس از دست دادنِ رمزارز رایگان، انگیزهی قدرتمندی برای بازی کردن ایجاد میکند، حتی اگر ارزش نهایی آن ناچیز باشد.
4⃣ اثر مواجهۀ صِرف :
(Mere Exposure Effect)
«اثر مواجهۀ صِرف» پدیدهای روانشناختی است که در آن افراد چیزهایی را صرفاً بهدلیل اینکه به صورت مداوم با آن مواجه میشوند و برایشان آشنا هستند، ترجیح میدهند.
📌 مواجهه مداوم افراد با تبلیغات و لینک های این بازی در شبکه های اجتماعی و اخبار و اطلاعات فراوان مرتبط با آن باعث میشود تا نگرش مثبتتری به آن داشته باشند.
5⃣ سوگیری هزینه هدر رفته:
(Sunk Cost Fallacy)
این سوگیری شناختی تمایل ما را به ادامهی فعالیتی نشان میدهد که قبلاً برای آن زمان، پول یا تلاش صرف کردهایم، حتی اگر دیگر برایمان لذتبخش یا سودمند نباشد. افراد هنگامی دچار سوگیری هزینۀ هدررفته میشوند که تصمیمگیری فعلی و آتی آنها منوط به منابع (مالی، زمانی، انرژی و ...) و تلاشی باشد که در گذشته صرف کردهاند.
📌 در بازی همستر کامبت، کاربران با کلیکهای مکرر برای کسب رمزارز رایگان تشویق میشوند. با گذشت زمان، افراد ممکن است به دلیل زمانی که صرف بازی کردهاند، به آن تعلق خاطر پیدا کنند، حتی اگر دیگر از آن لذت نبرند یا متوجه شوند از این طریق درآمد قابل توجهی کسب نخواهند کرد.
👈لینک عضویت در کانال:
@mohsenibidgoli