eitaa logo
متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه
476 دنبال‌کننده
1 عکس
2 ویدیو
7 فایل
در این کانال متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه قرار میگرد. اینستاگرام: http://instagram.com/mohsen.mohammadipanah.1 صفحه ویراستی: https://virasty.com/Moheb110 ایتا: @Mmohamadipanah متن اشعار: @mohsenmohammadipanah1 کانال عکس: @pic_mohammadipanah
مشاهده در ایتا
دانلود
رو سیاه بودن/نصف جمعیت میون قتلگاه بودن بی ادب بودن/خیلی هاشون از کشتنت عقب بودن یک کنج از این قتلگاه /به زینبم جا بده من نرسیدم حسین/به تو خدا شاهده زمین که خوردی تو رو /از سر مقتل زدن تا ته گودال حسین /تو رو مفصل زردن اون همه فریاد زدی حریف دِرهَم نشد حتی علی اکبرم این همه دَرهَم نشد فرقة بالسوف/فرقة بالرماح میزدن حسینم و وسط قتلگاه فرقة بالعصا/فرقة باسنان اسبا اومدن به روی پیکرت ناگهان شاعر https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
بند اول خوش اومدی آبرو داری کردی هرجا زمین خوردم یه کاری کردی هرجایی که می‌زدن این یتیمو صدا زدم بابای غیرتیمو میگن مثل زهرا این بچه هم خودش مُرد هیچ کی نگفت کتک خورد کی اشکمو درآورد حتماً میگن بابا خودش شکست بازوش خورده به جایی پهلوش سوخته خودش سر و روش بند دوم حالا که شد گوشواره را بدزدن نزار لباس پاره رو بدزدن همون بلایی که سرت آوردن شاهد من پیرهنیه که بردن وقتی میگم بابا دوست داری دخترت رو تکون بده سرت رو ببین نیلوفرت رو وقتی میگم بابا منو بگیر تو آغوش زجر رو کنم فراموش نَرَم دوباره از هوش بند سوم بدون تو تا حالا سر نکردیم با یکی مثل شمر سفر نکردیم توی مسیر چند دفعه زد تو گوشم نیزه را می‌گرفت می‌ذاشت رو دوشم بابا اون دختر که خیلی بلنده موهاش سنگین دست باباش بیشتر مراقبم باش نازم کن بیشتر که از سر شب زدم زار خوردم زمین تو بازار افتاده دستم از کار شاعر http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
آبت ندادن واقعاً چه جوری شادن واقعاً اگه بیان سمت حرم چقدر زیادن واقعاً بابات بریده واقعاً رحمی ندیده واقعاً هنوز نمیشه باورم منت کشیده واقعا حسین که حرف التماسو می‌زد حرمله داشت تیر خلاصو می‌زد این لحظه شرمندگی مرده هی یه قدم میاد و برمی‌گرده ای وای علی ای وای علی اصغرم _____________ کشتن عموتو واقعاً زدن گلوتو واقعاً جای پر قنداقه خون گرفته رو تو واقعاً دیگه بریدم واقعاً که ناامیدم واقعاً راستی دارم میرم سر خاکِ شهیدم واقعا آروم بخواب طفله نخورده آبم کاش شب جمعه‌ها بیای تو خوابم خواب ببینم آب میدی دست مادر پیشم عروس من نشسته مادر ای وای علی ای وای علی اصغرم http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
چی شد قد بلند تو اون ابروی کمند تو کنار هم جمع می‌کنم دوباره بند به بند تو اگه میشه به مویی بند شو جای زمین خوردن بلند شو دستو می‌گیرم پا میفته یه چیزی رو خاکا می‌افته می‌خوای بلند شی ولی نمی‌شه این علی دیگه اون علی نمی‌شه _____________ افتادی بی سپر شدی چند تا علی اکبر شدی نیز روی نیزه زدن پهلو شکسته تر شدی داشتم به مادرم می‌گفتم امروز چقدر یادت می‌افتم باز پیش من جوون زمین خورد صورت غرق خون زمین خورد می‌خوای صدام کنی ولی نمی‌شه این علی دیگه اون علی نمی‌شه https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
به خاطر رقیه پاشو فقط ابوالفضل رو پیشونیت نوشتم با معرفت ابوالفضل تیر اومده به سمتت از هر جهت ابوالفضل ای تشنه لب نمونده چیزی ازت ابوالفضل با معرفت ابوالفضل ای سقا که زل زدی به آب ای باب الحوائج رباب با غیرت چی شنیدی الان جون میدی با غصه طناب وای وای وای وای از غم حرم خورده زمین علم ____________ نبودی چی شنیدم رو زخم دل نمک شد بمیرم و نبینم سهم حرم کتک شد یه تیر اومد به مشک خورد قلبم ترک ترک شد حلال کن آب که می‌ریخت یه ذره پام خنک شد می‌بینی شدم جون به لَبُ افتادم چه نامرتبو اینجوری اگه بریم حرم می‌شکونیم غرور زینب وای وای وای وای از غم حرم خورده زمین علم ___________ از خون من مهمتر حفظ غرور زینب تا قتلگاه خودت باش سنگ صبور زینب منتظرن تموم شه تموم زور زینب بزم شراب کجا و شأن حضور زینب بازار و محله یهود کاش می‌شد برن مدینه زود می‌فرستی زنا کجا برن برگردن با صورت کبود وای وای وای وای از غم حرم خورده زمین علم شاعر: https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
نگران بودی کاش علمدارت بود در امان بودی نگران بودی کشته گرسنه دم اذان بودی نگران بودی گریه به اون ساعت گرم و زار می‌کنم مثل رباب از سایه فرار می‌کنم عالمو به داغ حسین دچار می‌کنم مثل رباب از سایه فرار می‌کنم همه فریاد زدیم /حریف دِرهم نشد حتی علی اکبر هم / این همه دَرهم نشد غریب مادر حسین _______________ رو سیاه بودن نصف جمعیت میون قتلگاه بودن بی ادب بودن خیلی هاشون از کشتنت عقب بودن تنت را از زیر لگد خلاص می‌کنم خواب می‌بینم به شمر التماس می‌کنم نیمه شب گریه به اون لباس می‌کنم خواب می‌بینم به شمر التماس می‌کنم زمین که خوردی تو رو /از سر مقتل زدن تا ته گودال حسین /تو رو مفصل زردن شاعر https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
غمناک ترین حادثه زندگی من مهر من و مهتاب شب بندگی من با اشک به دیوار همین کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من با گریه من موج گرفت خشک ترین رود با رفتنت امروز شده شهر مه آلود بدرود امیدم نفسم عشق عزیزم آهسته برو پشت سرت آب بریزم بدرود نگارم همه دار و ندارم باید تو رو به حضرت منان بسپارم (سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم) ____________ میگن در جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال ملک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسم گل تاب فشار در و دیوار نداره انگار گلم اومده بودی که بری زود کز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم ملکم روح بلندم بند کفنت رو باید انگار ببندم بدرود قرارم قمرم باغ و بهارم باید بدنت رو توی تابوت بذارم (سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم) _____________ آهسته بگم دارم باهات حرف خصوصی زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی بوسیدی حسینتو جلو چشای زینب گفتی که گلوشو باید اینجوری ببوسی زهرا ته گودال برسونی خودتو زود زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود بدرود حسینم تو رو به خدا سپردم پیراهنی که مادرمون داده اوردم بدرود حسینم برو ای نیزه نشینم باید تنتو زیر سم اسب ببینم (سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم) شاعر : http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
زخم دلم بهتر نمیشه این حیدر اون حیدر نمیشه زخم دلم هر چی که باشه باز زخم میخ در نمیشه زخم پهلوی زن پا به ماه نکنه هنوز نشد رو به راه روضه هاشو گفتم هر شب به چاه پشت در افتاده بود بی پناه کشتنش اما میگفتن که خودش مرد خودش حتما یه روز محکم به در خورد خودش خورده به جایی چشم و گونش خودش آتیش گرفت لابد تو خونش ای وای من ای وای من زهرا ________________ از بعد تو گفتم همیشه این خونه اون خونه نمیشه یه جوری دسته تو شکستن موی حسن شونه نمیشه روضه میخوندی همش با حسین بگو من غریب ترم یا حسین زنده بودم پیش چشمای من زنمو زدن اما حسین زینبو اهل حرم دل نگرانند حسین تا هست زن ها در امانند حسین تا هست خیمه روبراهه غم ناموس بعد از قتلگاهه ای وای من ای وای من زهرا شاعر : https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
نگران بودی کاش علمدارت بود در امان بودی نگران بودی کشته گرسنه دم اذان بودی نگران بودی گریه به اون ساعت گرم و زار می‌کنم مثل رباب از سایه فرار می‌کنم عالمو به داغ حسین دچار می‌کنم مثل رباب از سایه فرار می‌کنم همه فریاد زدیم /حریف دِرهم نشد حتی علی اکبر هم / این همه دَرهم نشد غریب مادر حسین شاعر https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
تنم مونده کوفه و دلم میره کربلا میگن می شی آخرش زمین گیر کربلا میگن که میخوان لشکر آماده کنن فقط نیزه و خنجر آماده کنن میخوان آسمونو به گودال بکشن تن غرق خونو به گودال بکشن حسین وای ___________ سلامٌ عَلی الحسین، سلام عَلَی الغَریب سلامٌ عَلی الحرم، سلام عَلَی الحَبیب چه‌قدر گریه کردم تو آغوش حبیب چه‌قدر روضه خوندم درِ گوش حبیب نگاه کن به قلبم که آتیشه حسین زن و بچه همراته چی می‌شه حسین حسین وای ___________ می‌گن کاروانِ تو پر از نوحه‌ی غمه سلامم رو برسون به اولاد فاطمه می‌گن که میخوان زینب آواره بشه حرم بعد داغ تو بیچاره بشه می‌گن چیزی دیگه نمی‌مونه ازت می‌گن بوریا لازمت می‌شه فقط حسین وای شاعر : https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
گریه میکنم بیصدا ، سینه میزنم با نوا با همه وجودم میگم الهی فدات شم آقا کی هوای منو جز تو داشت مگه میشه تورو دوست نداشت مِهرتو خدا به دل گذاشت مگه میشه تورو دوست نداشت آقام آقام آقام حسین ___________ دلمو دادم دست تو ، تا که بشه پابست تو اسم تورو مینوشم و دوباره میشم مست تو بین من و تو یه حسی هست مگه میشه به تو دل نبست عشق تو آقا یه چیز دیگه ست مگه میشه به تو دل نبست آقام آقام آقام حسین _____________ منم و یه دل آرزو ، میگیرم از اشکم وضو الهی که بازم بشم با ضریح تو روبرو مادرت اگه که کنه دعا مگه میشه نری کربلا وقتی داری یه امام رضا مگه میشه نری کربلا آقام آقام آقام حسین شاعر : https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1