#شب_بیست_و_نهم_مهمانی__خدا
#زمینه_گودال_امام_حسین_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
رو سیاه بودن/نصف جمعیت میون قتلگاه بودن
بی ادب بودن/خیلی هاشون از کشتنت عقب بودن
یک کنج از این قتلگاه /به زینبم جا بده
من نرسیدم حسین/به تو خدا شاهده
زمین که خوردی تو رو /از سر مقتل زدن
تا ته گودال حسین /تو رو مفصل زردن
اون همه فریاد زدی
حریف دِرهَم نشد
حتی علی اکبرم
این همه دَرهَم نشد
فرقة بالسوف/فرقة بالرماح
میزدن حسینم و وسط قتلگاه
فرقة بالعصا/فرقة باسنان
اسبا اومدن به روی پیکرت ناگهان
شاعر #محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_سوم_محرم
#واحد_سنگین_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
بند اول
خوش اومدی آبرو داری کردی
هرجا زمین خوردم یه کاری کردی
هرجایی که میزدن این یتیمو
صدا زدم بابای غیرتیمو
میگن مثل زهرا این بچه هم خودش مُرد
هیچ کی نگفت کتک خورد
کی اشکمو درآورد
حتماً میگن بابا خودش شکست بازوش
خورده به جایی پهلوش
سوخته خودش سر و روش
بند دوم
حالا که شد گوشواره را بدزدن
نزار لباس پاره رو بدزدن
همون بلایی که سرت آوردن
شاهد من پیرهنیه که بردن
وقتی میگم بابا دوست داری دخترت رو
تکون بده سرت رو
ببین نیلوفرت رو
وقتی میگم بابا منو بگیر تو آغوش
زجر رو کنم فراموش
نَرَم دوباره از هوش
بند سوم
بدون تو تا حالا سر نکردیم
با یکی مثل شمر سفر نکردیم
توی مسیر چند دفعه زد تو گوشم
نیزه را میگرفت میذاشت رو دوشم
بابا اون دختر که خیلی بلنده موهاش
سنگین دست باباش
بیشتر مراقبم باش
نازم کن بیشتر که از سر شب زدم زار
خوردم زمین تو بازار
افتاده دستم از کار
شاعر #محمد_اسداللهی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_هفتم_محرم
#واحد_سنگین_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
آبت ندادن واقعاً
چه جوری شادن واقعاً
اگه بیان سمت حرم
چقدر زیادن واقعاً
بابات بریده واقعاً
رحمی ندیده واقعاً
هنوز نمیشه باورم
منت کشیده واقعا
حسین که حرف التماسو میزد
حرمله داشت تیر خلاصو میزد
این لحظه شرمندگی مرده
هی یه قدم میاد و برمیگرده
ای وای علی
ای وای علی اصغرم
_____________
کشتن عموتو واقعاً
زدن گلوتو واقعاً
جای پر قنداقه خون
گرفته رو تو واقعاً
دیگه بریدم واقعاً
که ناامیدم واقعاً
راستی دارم میرم سر
خاکِ شهیدم واقعا
آروم بخواب طفله نخورده آبم
کاش شب جمعهها بیای تو خوابم
خواب ببینم آب میدی دست مادر
پیشم عروس من نشسته مادر
ای وای علی
ای وای علی اصغرم
#محمد_اسداللهی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_هشتم_محرم
#واحد_سنگین_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
چی شد قد بلند تو
اون ابروی کمند تو
کنار هم جمع میکنم
دوباره بند به بند تو
اگه میشه به مویی بند شو
جای زمین خوردن بلند شو
دستو میگیرم پا میفته
یه چیزی رو خاکا میافته
میخوای بلند شی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه
_____________
افتادی بی سپر شدی
چند تا علی اکبر شدی
نیز روی نیزه زدن
پهلو شکسته تر شدی
داشتم به مادرم میگفتم
امروز چقدر یادت میافتم
باز پیش من جوون زمین خورد
صورت غرق خون زمین خورد
میخوای صدام کنی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه
#محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_نهم_محرم
#واحد_سنگین_حضرت_عباس_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
به خاطر رقیه پاشو فقط ابوالفضل
رو پیشونیت نوشتم با معرفت ابوالفضل
تیر اومده به سمتت از هر جهت ابوالفضل
ای تشنه لب نمونده چیزی ازت ابوالفضل
با معرفت ابوالفضل
ای سقا که زل زدی به آب
ای باب الحوائج رباب
با غیرت چی شنیدی الان
جون میدی با غصه طناب
وای وای وای
وای از غم حرم
خورده زمین علم
____________
نبودی چی شنیدم رو زخم دل نمک شد
بمیرم و نبینم سهم حرم کتک شد
یه تیر اومد به مشک خورد قلبم ترک ترک شد
حلال کن آب که میریخت یه ذره پام خنک شد
میبینی شدم جون به لَبُ
افتادم چه نامرتبو
اینجوری اگه بریم حرم
میشکونیم غرور زینب
وای وای وای
وای از غم حرم
خورده زمین علم
___________
از خون من مهمتر حفظ غرور زینب
تا قتلگاه خودت باش سنگ صبور زینب
منتظرن تموم شه تموم زور زینب
بزم شراب کجا و شأن حضور زینب
بازار و محله یهود
کاش میشد برن مدینه زود
میفرستی زنا کجا برن
برگردن با صورت کبود
وای وای وای
وای از غم حرم
خورده زمین علم
شاعر:
#محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_دهم_محرم
#شور_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
نگران بودی
کاش علمدارت بود در امان بودی
نگران بودی
کشته گرسنه دم اذان بودی
نگران بودی
گریه به اون ساعت گرم و زار میکنم
مثل رباب از سایه فرار میکنم
عالمو به داغ حسین دچار میکنم
مثل رباب از سایه فرار میکنم
همه فریاد زدیم /حریف دِرهم نشد
حتی علی اکبر هم / این همه دَرهم نشد
غریب مادر حسین
_______________
رو سیاه بودن
نصف جمعیت میون قتلگاه بودن
بی ادب بودن
خیلی هاشون از کشتنت عقب بودن
تنت را از زیر لگد خلاص میکنم
خواب میبینم به شمر التماس میکنم
نیمه شب گریه به اون لباس میکنم
خواب میبینم به شمر التماس میکنم
زمین که خوردی تو رو /از سر مقتل زدن
تا ته گودال حسین /تو رو مفصل زردن
شاعر #محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#فاطمیه
#واحد_سنگین_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
غمناک ترین حادثه زندگی من
مهر من و مهتاب شب بندگی من
با اشک به دیوار همین کوچه نوشتم
این کوچه شده باعث شرمندگی من
با گریه من موج گرفت خشک ترین رود
با رفتنت امروز شده شهر مه آلود
بدرود امیدم نفسم عشق عزیزم
آهسته برو پشت سرت آب بریزم
بدرود نگارم همه دار و ندارم
باید تو رو به حضرت منان بسپارم
(سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم)
____________
میگن در جنت دیگه مسمار نداره
اونجا کسی با بال ملک کار نداره
باید روی گلبرگ شقایق بنویسم
گل تاب فشار در و دیوار نداره
انگار گلم اومده بودی که بری زود
کز روز تولد به تنت رخت سفر بود
بدرود بهشتم ملکم روح بلندم
بند کفنت رو باید انگار ببندم
بدرود قرارم قمرم باغ و بهارم
باید بدنت رو توی تابوت بذارم
(سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم)
_____________
آهسته بگم دارم باهات حرف خصوصی
زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی
بوسیدی حسینتو جلو چشای زینب
گفتی که گلوشو باید اینجوری ببوسی
زهرا ته گودال برسونی خودتو زود
زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود
بدرود حسینم تو رو به خدا سپردم
پیراهنی که مادرمون داده اوردم
بدرود حسینم برو ای نیزه نشینم
باید تنتو زیر سم اسب ببینم
(سفر بخیر مسافرم پرستوی مهاجرم)
شاعر : #محمد_اسداللهی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#فاطمیه
#جلسه_هفتگی
#زمینه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
زخم دلم بهتر نمیشه
این حیدر اون حیدر نمیشه
زخم دلم هر چی که باشه
باز زخم میخ در نمیشه
زخم پهلوی زن پا به ماه
نکنه هنوز نشد رو به راه
روضه هاشو گفتم هر شب به چاه
پشت در افتاده بود بی پناه
کشتنش اما میگفتن که خودش مرد
خودش حتما یه روز محکم به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونش
خودش آتیش گرفت لابد تو خونش
ای وای من ای وای من زهرا
________________
از بعد تو گفتم همیشه
این خونه اون خونه نمیشه
یه جوری دسته تو شکستن
موی حسن شونه نمیشه
روضه میخوندی همش با حسین
بگو من غریب ترم یا حسین
زنده بودم پیش چشمای من
زنمو زدن اما حسین
زینبو اهل حرم دل نگرانند
حسین تا هست زن ها در امانند
حسین تا هست خیمه روبراهه
غم ناموس بعد از قتلگاهه
ای وای من ای وای من زهرا
شاعر : #محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_های_مهمانی_خدا
#شب_سوم
#شور_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
نگران بودی
کاش علمدارت بود در امان بودی
نگران بودی
کشته گرسنه دم اذان بودی
نگران بودی
گریه به اون ساعت گرم و زار میکنم
مثل رباب از سایه فرار میکنم
عالمو به داغ حسین دچار میکنم
مثل رباب از سایه فرار میکنم
همه فریاد زدیم /حریف دِرهم نشد
حتی علی اکبر هم / این همه دَرهم نشد
غریب مادر حسین
شاعر #محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#قرار_هفتگی
#زمینه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
تنم مونده کوفه و
دلم میره کربلا
میگن می شی آخرش
زمین گیر کربلا
میگن که میخوان لشکر آماده کنن
فقط نیزه و خنجر آماده کنن
میخوان آسمونو به گودال بکشن
تن غرق خونو به گودال بکشن
حسین وای
___________
سلامٌ عَلی الحسین،
سلام عَلَی الغَریب
سلامٌ عَلی الحرم،
سلام عَلَی الحَبیب
چهقدر گریه کردم تو آغوش حبیب
چهقدر روضه خوندم درِ گوش حبیب
نگاه کن به قلبم که آتیشه حسین
زن و بچه همراته چی میشه حسین
حسین وای
___________
میگن کاروانِ تو
پر از نوحهی غمه
سلامم رو برسون
به اولاد فاطمه
میگن که میخوان زینب آواره بشه
حرم بعد داغ تو بیچاره بشه
میگن چیزی دیگه نمیمونه ازت
میگن بوریا لازمت میشه فقط
حسین وای
شاعر : #محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#قرار_هفتگی
#شور_امام_حسین_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
گریه میکنم بیصدا ، سینه میزنم با نوا
با همه وجودم میگم الهی فدات شم آقا
کی هوای منو جز تو داشت
مگه میشه تورو دوست نداشت
مِهرتو خدا به دل گذاشت
مگه میشه تورو دوست نداشت
آقام آقام آقام حسین
___________
دلمو دادم دست تو ، تا که بشه پابست تو
اسم تورو مینوشم و دوباره میشم مست تو
بین من و تو یه حسی هست
مگه میشه به تو دل نبست
عشق تو آقا یه چیز دیگه ست
مگه میشه به تو دل نبست
آقام آقام آقام حسین
_____________
منم و یه دل آرزو ، میگیرم از اشکم وضو
الهی که بازم بشم با ضریح تو روبرو
مادرت اگه که کنه دعا
مگه میشه نری کربلا
وقتی داری یه امام رضا
مگه میشه نری کربلا
آقام آقام آقام حسین
شاعر : #محمد_اسداللهی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1