#شب_اول_محرم
#واحد_ورود_به_محرم
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
با اجازه از خداوند تعالای حسین
اول ماهی زدم دل را به دریای حسین
بادبانِ عشق وا شد،ناخدا آماده است
باز کشتی نجات شاه راه افتاده است
در غمش اهل زمین و آسمان گریان شده
رخت خونین حسین از عرش آویزان شده
شخص حیدر پای کارِ نصب پرچم آمده
سینهزنها! یا علی..،ماه محرم آمده
کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما
کیف دارد دستهجمعی گریهکردنهای ما
خالی از احساس بودم..،از غمش پُر می شوم
مطمئنم عاقبت با لطف او حُر می شوم
من میان هروله پرواز را حس می کنم
رخت از تن می کَنَم تا یاد عابِس می کنم
بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش
جان جُونت نوکر خود را بغل کن آخرش
حضرت زهرا خودش دنبال کار نوکر است
پیرهن مشکی نوکر دستدوز مادر است
ناله ی ما امتداد ناله های فاطمه است
بانی اطعام روضه،مجتبای فاطمه است
چای مجلس از فُراتِ شاه تامین می شود
این عَلَمها با پر جبریل تزئین می شود
بین هیئت کربلایش را زیارت می کنیم
شب به شب با انبیا در روضه شرکت می کنیم
دختری شیرینزبان اعجاز را آغاز کرد
نُطق لالِ روضه ی ما را رقیّه باز کرد
آی نوکر! رزق اشکت را از آب آور بگیر
کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر
کاش خون ما بریزد در دیار کربلا
شیرخوار ما فدای شیرخوارِ کربلا
▪️
بین آن خاکی که شاه تشنهلب از حال رفت
ناگهان از ذوالجناح افتاد..،تا گودال رفت
مادر پهلو شکسته طاقت دیدن نداشت
این تنِ سر نیزهخورده پشت و رو کردن نداشت
شاعر #بردیا_محمدی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1