eitaa logo
کانال رسمی محسن ریاضی
2.9هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
75 فایل
ارتباط با ادمین @Jooyayehaghighat
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 خرافه‌ای به نام یا ✨این موضوع از چند سال پیش به شکل گسترده و با صرف هزینه‌های زیاد و از طریق سی‌دی و کتاب و فیلم و... در میان مردم گسترش یافته که به نظر می‌رسد کاملاً برنامه‌ریزی شده است و عده‌ای هم بدون مطالعه همراهی کرده‌اند. جان کلام این خرافه اینگونه که دستگیرم شده آنست که: ۱) در جهان است که تعیین کننده وقایع است ۲) کائنات دارای یک شعور یکپارچه است ۳) انرژی کیهانی ارتباط موجودات را برقرار می‌کند ۴) اندیشه انسان سبب ارسال انرژی به کائنات می‌شود و بسته به نوع فکر نوع انرژی فرق می‌کند و پاسخ کائنات هم فرق می‌کند ۵) فکر مثبت سبب می‌شود وقایع مثبت جذب صاحب فکر شود و فکر منفی باعث جذب وقایع منفی می‌شود ۶) در نتیجه سرنوشت انسان به افکار مثبت و منفی او و واکنش کائنات بستگی دارد 👈🏻 توجه بفرمایید که هیچ یک از گزاره‌های فوق نه پشتوانه علمی (در فیزیک و کیهان شناسی و زیست شناسی) دارند و نه پشتوانه دینی دارند بلکه مخالف آموزه‌های قطعی دین ما هستند و نه حتی در تجربه درست هستند. 🔸 متأسفانه در این طرز فکر سعی می‌شود کنار گذاشته شده و به کائنات به عنوان مرجع امور نگریسته شود و این یک مدرن بوده و از مقدمات ترانس مدرنیسم است (دوره ای که در غرب پس از پست مدرنیسم در حال آغاز است و مبنای آن برگشت بشر به خرافات با هدف دین زدایی مطلق از جامعه بشری است) در حالیکه آموزه دین ما این است که: 🔹الی الله ترجع الامور. همه امور به خدا باز می‌گردد و مرجع مقدرات اوست نه کاینات که مخلوق اوست 🔸از سوی دیگر بررسی زندگی انسان‌های موفق نشان می‌دهد که آنها با تلاش و مبارزه و پس از بارها شکست به رسیده‌اند نه با نشستن در گوشه‌ای و فقط مثبت فکر کردن. 🔹البته ما می‌دانیم که منفی فکر کردن امید و توان را از انسان می‌گیرد و برعکس خوش بینی سبب امید و توان می‌شود. این هم یک یافته علمی است و هم یک آموزه دینی. در روایات ما تأکید شده که خداوند متناسب با گمان بنده‌اش به او با وی رفتار می‌کند، پس اگر بنده به خدا خوش گمان باشد برای او مقدرات خیر رقم می‌زند و اگر بنده به خدا بدگمان باشد خداوند مانند بنده اول با او رفتار نمی‌کند. لذا بدگمانی به خدا مذمت شده. اما توجه کنید که در به اصطلاح قانون جذب اصلاً پای خدا در میان نیست و خوش گمانی و بدگمانی به جهان است نه خدا. و این یک است. 🔸همچنین خوش گمانی تنها، هرگز بدون محاسبه و تفکر و مشورت و تلاش کافی نبوده و بیراهه‌ای بیش نیست، این هم در عمل دیده می‌شود و هم آموزه دینی ماست که: و ان لیس للانسان الا ما سعی 👤 دکتر سید علی مرعشی https://eitaa.com/antihalghe کانال رسمی محسن ریاضی 👇 @mohsenriazi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛پشت پرده فیلم راز برخی برای اثبات قانون جذب، آن را مستند به روان شناسی و فیزیک کوانتوم می کنند. در حالی که هیچ گونه سند علمی معتبری برای اثبات این ادعاارائه نکرده اند. اکثر کسانی که جزومروجان و مدعیان قانون جذب محسوب می شوند، افرادی هستند که هیچ گونه اعتبارعلمی نداشته و صرفاً با تبلیغات رسانه ای بهدنبال رسیدن به اهداف خود هستند. به همین دلیل قانون جذب جزو موارد علمی نبوده و در جامعه غرب نیز جزو شبه علم محسوب می شود. 🖇https://www.adyannet.com/fa/news/44237 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه @banketolidat کانال رسمی محسن ریاضی 👇 @mohsenriazi_ir
۲٠ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم آیا منظور از شیطان در بعضی روایات همان میکروب است؟ نکند ملائکه پروتئین باشند!!!!!! شاید مهم ترین موضوع در ارتباط انسان با خداوند متعال، مسئله باشد. اینکه حضرت رب العالمین با چه اصول و قواعدی با بشر سخن گفته که در نتیجه، کلماتش برای مردم تمامی زمانها و مکانها، هدایت آفرین، قابل فهم و باشد؟ آنقدر مبین و روشنگر که آنرا می نامد(۱۳۸ آل عمران/۱۵مائده). یکی از مسائلی که در همین زمینه مطرح می شود، تطبیق بعضی از کلمات و توصیفات شارع بر موضوعات جدید است. از جمله مشهورترین تطبیقها این است که: مقصود از در بعضی از روایات همان است. مثلا: ۱. ناخن هایتان را کوتاه کنید که ناخن بلند، جایگاه شیطان است. (مکارم الاخلاق ص۶۶) ۲. آب را از کنار دستگیره و جایی که کوزه تَرَک برداشته نخورید، که اینها محل شیطان است. (کافی ج۶ص۳۸۵). طبق دیدگاه مشهور، شیطان درین نوع از روایات به معنی میکروب و کثیفی است. در این زمینه چند ملاحظه وجود دارد: : آیا زنی که ناخن های بلندی دارد و زیر آنها را تمیییییییز تمیییییز نگه می دارد، دیگر شامل این مسئله نمی شود؟؟ عین همین پرسش درباره کوزه هم وجود دارد. اگر دستگیره و محل تَرَک را قشششششنگ بشوییم و ضدعفونی کنیم، دیگر جایگاه شیطان نیست؟ اگر مسئله فقط میکروب و کثیفی باشد، آیا خیلی بهتر، قابل فهم تر و راحت تر نبود که امام علیه السلام بفرمایند: اینجاها کثیف است، ابتدا تمیز کنید و بعد...؟؟؟ : پذیرش این مدل تطبیقات، به ناکجا آباد مضحکی منتهی خواهد شد. فی المثل اگر منظور از شیطان، میکروب و کثیفی است، لابد آنجایی که فرموده اند خلال دندان باعث شادی می شود(تحف العقول ص۱۴)، مقصود از ملائکه یعنی !!!! : استدلال می کنند که چون میکروب بسسیاااااار ریز است و در آن زمان(تلویحا: عصر بدبختی و بی سوادی بشر) دیده نمی شد، اهل بیت علیهم السلام به جای آن، از لفظ شیطان استفاده کردند تا با مردم تفاهم کنند. حال پرسش مهم این است که مگر خود شیطان دیده می شود؟ آیا پذیرفتنی است که یک نادیدنی را، با پدیده بسیار نادیدنی تر از آن معرفی کنند؟ آن هم موجودی که قرآن کریم تصریح دارد: شمارا از جایی می بیند که شما . او و قبیله اش را نمی بینید(۲۷ اعراف). با همه اینها جالب است که خداوند متعال به یک موجود نادیدنی، می گوید. مخلوقی که مانند روز روشن، آشکار است و همه باید او را دشمن خود بدانند(۶فاطر/۱۴۲انعام). جالب تر اینکه از نظر کلام الله زندگی، این مسئله آنقدر مهم و بدیهی است که منکر آن کافر است و در عذاب جهنم(۱۴٠ نساء). : اگر مدرنیته در این دو سه قرن اخیر پدید نمی آمد، به معنای این بود که بشریت درک درستی از شیطان نداشت؟ اصلا اگر چندسال دیگر اثبات شد که چیزی به نام میکروب، وجود خارجی ندارد چه؟ آن زمان باید چه معنای جدیدی را بر روایات تحمیل کنیم؟ : اصل کلام این است که چون پدیده ای دیده نمی شود، پس فهمش ناممکن است. آیا این به معنای صحه گذاشتن بر اعتقاد جهنمی نیست؟مگر آنها چه می گفتند؟ حرفشان به انبیاء علیهم السلام این بود که اگر راست می گویید پدرانمان را بیاورید. ما آنها را بعد از مرگشان نمی بینیم، پس تمام شده اند و دنیایی پس از این عالم نخواهد بود(۲۵جاثیه). : مگر الهی قابل رؤیتند که خدواند متعال، حدود هفتاد بار در قرآن از آنها سخن گفته؟ نکند منظور از ملائکه باشد؟؟؟ آیا بهشت، دیدنی است که هفتاد و هفت بار در کلام الله، ذکر و توصیف شده؟ جهنم چطور؟ کسی چه می داند؟ شاید علم پیشرفت کرد و فهمیدیم منظور از جهنم، ویروس بوده!!!! اصلا خود حضرت باری تعالی چه؟ اگر قرار باشد نادیدنی ها غیر قابل درک باشند، خداوند غیب الغیوب از همه اولی تر به این مسئله است. همین نگاه ناقص است که برای توصیف خداوند متعال، دست به دامان کلمه سخیف و مبهم می شود. نمازی را که به فرموده امام صادق علیه السلام، چهار هزار حد دارد(کافی ج۳ص۲۷۲)، در حد ورزش و تحقیر می کند. مسئله پر رمز و راز را به تقلیل می دهد و قص علی هذا . پذیرش این ، ریشه در کردن و بخشی نگری به آیات و روایات دارد. در نداشتن یک نگاه به منظومه وحی. علاوه بر اینها واجد این معنای ضمنی ناصحیح است که ، برای تفاهم با مردم کافی نیست و به این منظور، باید دست به دامان دستگاه دانشی مدرن شویم. غافل از اینکه تغییر، تنها امر ثابت این دستگاه فکری است. @besalamen_amenin کانال رسمی محسن ریاضی 👇 @mohsenriazi_ir