🔻392🔺️
#روایت
#سکو_ها
صبح ساعت ۶ از سبزوار حرکت کردیم به سمت جوین جغتای که موقع ورود دکتر جلیلی باشیم. تو ماشین آقای جعفری نسب بودیم که گوشی آقا حکم آبادی زنگ خورد. ما در حد دو سه دقیقه دیرتر رسیدیم و از اینکه اونجا چخبره اطلاعی نداشتیم. محافظ آقای دکتر پشت خط بود. به محمد گفت: چرا سوزوکی اومده دنبال آقای دکتر؟ مگه قرار نبود با یک ماشین معمولی بیاید. محمد سریع تماس گرفت با روابط عمومی شرکت جمکو که با چه ماشینی رفتند اونجا. روابط عمومی شرکت گفت: با یه سوزوکی اومدیم که دکتر بره و آقای رستمی(مدیر جمکو) با اون برن و یک پژوپارس هست که خودمون باشیم. محمد گفت: دکتر سوار ماشین مدل بالا نمیشه با همون پژوپارس دکتر رو بیارید شرکت. خداحافظی که کرد ماهم رسیدیم البته با کمی تاخیر.
ماشین ها رفته بودن روی سکوهایی که محل رفت و آمد مردم بود. اما دکتر گفتند: من همون پایین سوار میشم همون جایی که بقیه ماشین ها هستند. ماشین ها از رو سکو دور زدند و اومدن جای مابقی ماشین ها.
واقعا آدم عجیبی بود.از پله ها پایین اومد و سوار پژوپارس شد و رفتیم سمت شرکت.
🖋️مهدی براتی
#متن #روایت #سبزوار #جوین #ایتا