eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
56 دنبال‌کننده
528 عکس
164 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
آتش اگر چه صبح عطش پا گرفته بود تازه غروب معرکه بالا گرفته بود خون خدا ز حنجر خورشید می چکید یا اشک چشم مادر خورشید می چکید پروردگار صبر شکوهی شکسته داشت حتی امید تکیه به کوهی شکسته داشت از سنگ کینه سینۀ آئینه چاک بود قرآن ورق ورق شده بر روی خاک بود وحشت ،صدای هلهله ،آتش و بوی خون اینجا دو روی سکه یکی بود روی خون بار گناه گردۀ شمشیر های کند زخم عمیق خوردۀ شمشیر های کند خوناب اشک دیده به لب های تشنه داد صورت به خاک و خون زد و گردن به دشنه داد صوم و صلاة و حج و جهادش تمام شد با سر به نی نشست که رکن قیام شد گرد و غبار و دود که کم کم فرو نشست روح الحجاب آمد و پای گلو نشست پرسید: ای هویت من گم شدی چرا؟ ، شدی چرا؟ تسبیح پاره پارۀ بر خاک ریخته رگ های خشک حنجرت از هم گسیخته این سینه شرحه شرحۀ داغ چه ضربه ای است! این زخم تیغ نیست بگو از چه حربه ای است! ای خاتم شکسته ام انگشترت چه شد؟ پیوست گوشواره خونین کوچه شد! یا ایها الامام کمک کن به خواهرت دستی بکش به روی دلم جان مادرت مَردم بیا و نور تجلا به من بده دستم بگیر و باز تسلا به من بده در این مجال اندک پیش از اسیریَم برخیز تا دوباره در آغوش گیریَم شمشیر و نیزه و سپرت را که برده است؟ دیر آمدم بگو که سرت را که برده است؟ ای غرق خون که مقتل اشکم مزار توست خاکستر تنور که چشم انتظار توست؟ با خون جبیره کن که سِرِشکم روان شده حی علی الصلاة عزیزم اذان شده حق نماز غیرت چشمت ادا شده روی عدو به اهل خیام تو وا شده برخیز و حال اهل حرم را نظاره کن ما جان به لب شدیم خودت فکر چاره کن اینها به روی دخترکان تیغ می کشند دارند مادران حرم جیغ می کشند خنجر شکسته ها و سپر های له شده از ترس سم اسب جگر های له شده ای خاطرات کودک بیچارۀ دلم شیرازه بند مصحف صد پارۀ دلم جان رقیه داغ مرا بیشتر نکن با ساربان و شمر مرا همسفر نکن بی تو خزانم و به شکوفه نمی رسم با من بیا و گر نه به کوفه نمی رسم