#ترجمه
مناقب و خرايج- ابو هاشم جعفرى گفت: من با عدهاى در زندان بوديم حضرت امام حسن عسكرى و برادرش جعفر را نيز زندانى كردند ما اطراف آن جناب را گرفتيم و من صورت امام حسن را بوسيدم و ايشان را روى لحافى كه داشتم نشاندم جعفر نيز نزديك ايشان نشست يك مرتبه با صداى بلند فرياد زد: وا شيطاناه منظورش صدا زدن كنيزش بود امام عليه السلام جعفر را از اين كار منع كرده، فرمود: ساكت باش آثار مستى از جعفر ديده مىشد زندان بان صالح بن وصيف بود.
مردى از جمحى با ما در زندان بود كه ادعا مىكرد من علوى هستم امام عسكرى عليه السّلام رو بما نموده فرمود اگر در ميان شما نامحرمى نمىبود مىگفتم چه وقت آزاد مىشويد.
با دست اشاره بهمان مرد جمحى كرد او خارج شد فرمود اين شخص از شما نيست از او بپرهيزيد داخل لباسهايش گزارشى كه از شما براى سلطان تهيه كرده پنهان است يك نفر حركت كرد و لباسهاى او را جستجو نمود گزارش را پيدا كرد كه بسيار خطرناك نوشته بود و گوشزد كرده بود كه ما تصميم داريم از داخل زندان نقب بزنيم و فرار كنيم.
ابو هاشم گفت: امام حسن عسكرى عليه السّلام روزه مىگرفت موقع افطار آنچه غلامش غذا براى ايشان مىآورد ما نيز با آن جناب مىخورديم. يك روز من بواسطه ضعف نتوانستم روزه بگيرم در خانه ديگرى با مقدارى نان قندى روزهام را باز كردم هيچ كس از اين جريان اطلاع نداشت بعد آمدم و با ايشان نشستم.
امام عليه السّلام رو به غلام كرده فرمود: چيزى بده ابو هاشم بخورد او روزه نيست من لبخند زدم فرمود چرا ميخندى هر وقت مايلى نيرو و قدرت پيدا كنى گوشت بخور نان قندى قوه ندارد عرضكردم صحيح ميفرمايد خدا و پيامبرش و شما، بر شما باد درود شروع بخوردن كردم. فرمود سه روز از گرفتن روزه خوددارى كن كسى كه از روزه گرفتن ضعيف شده باشد تا سه روز از روزه خوددارى نكند نيرو نميگيرد.
روزى كه آن جناب را از زندان مرخص كردند غلامش آمده گفت: آقا! غذا برايتان بياورم؟ فرمود: بياور ولى گمان نمىكنم از آن بخورم.
ظهر برايش غذا آورد و عصر امام آزاد شد در حالى كه روزه داشت فرمود اين غذا را بخوريد خدا شما را هدايت كند.
کانال محتوای تبلیغی نور الزهرا : https://eitaa.com/mohtavaetablighi
مشکاه الانوار ص۵۰۲و۵۰۳
عنه علیه السلام قال :بینا موسی _ صلوات اللّه علیه _ یمشی علی ساحل البحر ، إذ جاء صیّادٌ فخرَّ للشمس ساجدا وتکلّم بالشرک ، ثمّ ألقی شبکته فأخرجها مملوّهً ، ثمّ عاد فأخرج مثل ذلک حتّی اکتفی ، ثمّ مضی فجاء آخر فتوضّأ ، ثمّ قام فصلّی وحمد اللّه وأثنی علیه ، ثمّ ألقی شبکته فلم یخرج له شیءٌ ، ثمّ أعاد فخرجت إلیه سمکهٌ صغیرهٌ فحمد اللّه وانصرف .
فقال موسی : یا ربّ ؛ جاء عبدک الکافر فألقی شبکته ثلاثا فخرجت له مملوّهً ، ثمّ جاء عبدک المؤمن فتوضّأ فاسبغ الوضوء ثمّ صلّی وحمدک ودعاک ثمّ ألقی شبکته ثلاثا فخرجت له سمکهٌ صغیرهٌ فحمدک وانصرف ! فأوحی اللّه إلیه یا موسی اُنظر عن یمینک ، فنظر موسی فکشف له الغِطاء (۱) عمّا أعدّ اللّه لعبده المؤمن ، ثمّ قیل : یا موسی ، اُنظر عن یسارک ، فنظر فکشف له الغِطاء عمّا أعدّ اللّه لعبده الکافر ، ثمّ قال : یا موسی ، ما ضرّ هذا ما صنعت به ، وما نفع هذا ما أعطیته ، فقال موسی : یا ربّ حقٌّ لِمَن عرفک أن یرضی بما صنعت (۲) .
۱- .لیس فی نسخه ألف «الغطاء» .
۲- .المؤمن :۱۹ ، البحار : ۱۳ / ۳۴۹ / ۳۸ .
روزی حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ بر ساحل دریا قدم می زد، دید یک نفر شکارچی آمد و به عنوان سجده برای خورشید بر زمین افتاد و سخنانی مشرکانه گفت، سپس تور ماهیگیری خود را به دریا انداخت و (پس از لحظه ای) آن را پُر از ماهی بیرون آورد؛ و دو مرتبه به دریا انداخت و همانند اوّل پُر از ماهی بیرون آورد، همچنین مرتبه سوم تا آنکه احساس کفایت کرد و رفت.
سپس شخص دیگری آمد، وضوء ساخت و نماز خواند؛ و پس از حمد و ثنای خدا، تور خود را به دریا انداخت و چیزی در آن نیامد، مرتبه دوّم نیز انداخت و چیزی عایدش نشد، تا مرتبه سوّم یک ماهی کوچکی به تور افتاد (آن را بیرون آورد و) شکر و سپاس بجای آورد و رفت.
حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ اظهار داشت: ای پروردگار! آن بنده ات آمد و به تو کفر گفت و برای خورشید عبادت کرد و سخن شرک بر زبان جاری نمود و تور خود را به دریا انداخت و پُر از ماهی بیرون کشید، تا سه مرتبه چنین کرد و تورش پُر از ماهی گشت و احساس بی نیازی کرد و رفت؛ و این بنده مؤمن آمد، وضو ساخت و نماز خواند و پس حمد و ثنا تور خود را به دریا انداخت و چیزی عایدش نگشت، تا مرتبه سوّم که یک ماهی کوچک گرفت و شکر تو را بجای آورد رفت!!
خداوند به موسی عَلَیهِ السَّلَامُ وحی فرستاد: ای موسی! به سمت راست خود نگاه کن، هنگامی نگاه کرد آنچه را که خداوند برای بنده مؤمن آماده و مهیا نموده بود آشکار شد، سپس به موسی گفته شد: سمت چپ خود را نگاه کن، همین که نگاهش افتاد آنچه را که برای بنده کافر آماده گشته بود ظاهر گشت.
سپس خداوند فرمود: ای موسی! آنچه را به این کافر دادم سودی برایش ندارد؛ و آنچه از دیگری منع نمودم ضرری برایش نخواهد داشت.
حضرت موسی عَلَیهِ السَّلَامُ فرمود: ای پروردگار! حقّ است که هر که تو را شناخت راضی و خشنود باشد به آنچه که انجام می دهی.
عاقبت در باب قبله رو به قبله میشوم
اشهد من یا حسین و مشهد من کربلاست
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_معصومه__س__مدح
تمام قم در آرامش امان الخائفین هستی
مزار مخفی زهرای اطهر در زمین هستی
ولایت را تو دُختُ و خواهر و عمه که از جام
سه ساقی همزمان مست مِیِ حق الیقین هستی
گهی زهرا و گه زینب گهی سبطین پیغمبر
گهی در جلوه شیر حق امیرالمومنین هستی
کمی بالاتر از عصمت کمی بالاتر از تطهیر
رکاب عصمت آل عبا را تو نگین هستی
به قنداق تو می ساید پرش را فطرس اینجا چون
تو از روز ازل با هر کس افتاده قرین هستی
ز خوان تو خُورد روزی عدو گر چه نمیداند
نظر از دوست کی گیری که با دشمن چنین هستی
سجاد احمدیان
حضرت معصومه (س)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_معصومه__س__مدح
شیعیان قم مبارک بر شما این افتخار
آمده در شهر قم یک نوبهار ماندگار
زینب موسی بن جعفر شد مقیم این دیار
تا که باشد بر سر هر شیعه ی قم سایه سار
شهر قم شد میزبان خواهر سلطان طوس
تا که باشد چون قمر در کشور شمس الشموس
مژده ای دل،خواهر خورشید هشتم آمده
مخزن نور مه و خورشید و انجم آمده
صاحب باب شفاعت بهر مردم آمده
ضامن جنّت برای شیعه در قم آمده
وا شود درهای جنت از حریم پاک او
عرش اعلای خدا شد یک وجب از خاک او
در میان آسمان قم ، مه موسی رسید
بحر شد قم تا در آن ، دُرّ ِ رضاسیما رسید
لحظه ای که کاروانش در دیار ما رسید
عرشیان گفتند:گویا حضرت زهرا رسید
دارد او شأن و مقام فاطمه پیش همه
پس شود زوّار او، زوّار قبر فاطمه
اوست معصومه،کریمه،بی معلّم عالمه
وارث نام و جلال مادر خود فاطمه
بر مُحبّش نیست در روز قیامت واهمه
یک نخ چادر نماز اوست ناجی بر همه
شیعه با او می شود از آتش دوزخ رها
می شود با اذن او همسایه ی آل عبا
فاش شد بر شیعیان یک جمله از اسرار او
گفته مولانا رضا از شوکت بسیار او
هرکه شد زائر برای خواهر دلدار او
گوئیا که او شده در طوس از زوّار او
گفته در جایی دگر شد زائرش اهل بهشت
حق به روی باب هایش بابی از جنت نوشت
می شود سُکنی و مَأوَی الْفاطمیین میهنش
می شود کانون امن کلّ شیعه گلشنش
کوری مأمون و هارون ،کوری هر دشمنش
(عُشِّ أهلُ الْبیت)نام قم شود با بودنش
اوست بر موسی ونجمه نور عین دیگری
آمده در قم که سازد کاظمین دیگری
عابد آید درحریمش رتبه اش افزون شود
کافر آید نزد او بر دین حق مفتون شود
در حریمش از درون سینه غم بیرون شود
هر کسی که شد کنیز درگهش،خاتون شود
اهل عالم اوست عمّه، دختر و اخت الامام
پس شود هر کس گدای او شود صاحب مقام
حال که او آمده در شهر قم بین حجاب
شستشو داده شده کلّ مسیرش با گلاب
دارد او یک سایه بان از گُل به زیر آفتاب
نیست دیگر بر روی دستان او ردّ طناب
در میان کوچه های قم سرش سنگی نخورد
کاروانش را کسی در بین نامحرم نبرد
وای از شام و دل آن عمّه های خون جگر
جای گُل شد رأسشان بشکسته با سنگ گذر
یک طرف زخم زبان ِ قاتلین ِ همسفر
یک طرف بر قلب آن ها داغ سرها زد شرر
بزم نامحرم کجا و عمّه ی صاحب زمان
وای از لعل ِ لب زخمی ز چوب خیزران
️عبدالمحسن
حضرت معصومه (س)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
روضه سینه به سینه شدن امام حسین ع با حضرت قاسم ع - صدره علی صدره
📜ثم حمله علي صدره، و کأني أنظر الي رجلي الغلام تخطان الأرض، فجاء به حتي ألقاه مع ابنه علي بن الحسين عليهماالسلام و القتلي من أهل بيته، فسألت عنه؟ فقيل لي: هو القاسم بن الحسن بن علي بن أبيطالب عليهمالسلام.
📚 المفيد، الارشاد، 112 - 111 / 3
📝سپس حسين عليهالسلام او را بر سينهي خود گرفته، از خاک برداشت، و گويا من مينگرم به پاهاي آن پسر که به زمين کشيده ميشد. پس او را بياورد تا در کنار فرزندش علي بن الحسين عليهماالسلام و کشتههاي ديگر از خاندان خود بر زمين نهاد. من پرسيدم: «اين پسر که بود؟»
گفتند: «او قاسم بن حسن بن علي بن ابيطالب عليهالسلام بود.»
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__شور
ديده ها تا به ابد در غمتان گريان است
اشك روز و شب ما موهبت يزدان است
چشم عشاق شده خيره به دستان شما
صحن دل منتظر آمدن باران است
لاعلاج است شب عشق شما در سر من
چقدر درد عزيزيست كه بي درمان است
سهمم از مهريه ي مادرتان ناچيز است
قطره اشكيست كه برچهره ي من مهمان است
حرف از مهريه و كوچه وُ آب آمده است
اصلاً انگار فلك در غم او نالان است
حسّ سرماي زمستان به دلم رخنه نمود
اين چه حاليست خدا در دل تابستان است؟
نكند باز كسي فزتُ و ربّي گفته
يا كه در كوچه ي غربت بدني لرزان است
گفت منصور تو را مي كشد از بغض علي
يارب انگار فلك بر سر اين پيمان است
بارالاها فرج مهدي ما را برسان
اين دعا ذكر لب دائمي ياران است
شاعر:اصغر چرمي
امام صادق (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
محتوای تبلیغی نورالزهرا
معلم👨🏫: بچه ها دو تا کلمه بگید که با #ریز شروع میشه: بچه ها: ۱. ریزگرد ۲. #ریزپهباد https://vir
هر وقت کسی از چراغ #قرمز رد شد و وقتی #پلیس میخواست جریمش کنه مردم #اعتراض کردن، اونوقت مردم حق دارن اگه کسی با #حجاب نامناسب بیرون اومد و پلیس برخورد کرد، اعتراض کنن
اختلال #روانی😵💫از اختلال #محیطی 🚗کم ارزش تر نیست؛ اصلا اخلال محیطی هم چون منجر به اختلال روانی میشه ممنوع شده
#طرح_نور
#جامعه
https://virasty.com/alisorosh1421/1714455618583637152
حدیث خوانی امالی شیخ صدوق رشد پایه۳ ۱۴۰۳.۲.۱۲.mp3
10.34M
حدیث خوانی کتاب امالی شیخ صدوق
مدرسه علمیه رشد
پایه ۳
تاریخ ۱۴۰۳.۲.۱۲
حجم ۹ مگ
#مجلس_اول
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_معصومه__س__مدح
دست مرا گرفت وبه دست قلم گذاشت
حسی که باز پای مرا درحرم گذاشت
حسی که اشکوار به چشمم قدم گذاشت
تا ((اشفعی لنا))به لبم دم به دم گذاشت
پس از کنار هجره ی پروین که رد شدم...
بی اختیار شعر سرودن بلد شدم
در این حرم که آمده ام پا به پای عشق
عاشق شدن دعای من است و دعای عشق
مادست خالی آمده ایم ای خدای عشق
اذن دخولمان بده محض رضای عشق
تا چشم کار می کند اینجا کرامت است
اینجا شفیعه هست پس این جا قیامت است
ما اشک می شویم که بارانمان کنی
ما درد میشویم که درمانمان کنی
مارا غریب و بی کس و بی خانمان کنی
تا شب نشین صحن شبستانمان کنی
یادش بخیر ماه مبارک بهار تو
سی جزء عشق خوانده شده در کنار تو
خوش روییت نبود چنین رو نمی زدیم
نورت نبود با دل شب مو نمی زدیم
صحنت نبود دست به جارو نمی زدیم
بالا اگر نبودی زانو نمی زدیم
ما با حضور لطف تو حاجت نداشتیم
ما بی حضور لطف تو بهجت نداشتیم
بال فرشته است و قدم های مردم است
در حوض صحن آینه اش آسمان گم است
دیگر نگرد مادرمان در همین قم است
اینجا که آب هست چه جای تیمم است؟
گفتند باز می شود از قم در بهشت
مارا ببر بهشت تو ای خواهر بهشت
آهو شدیم در دل صیادمان ببر
پروازمان بده به گهر شادمان ببر
یک لحظه سمت پنجره فولادمان ببر
در هشت هشت لحظه ی میلادمان ببر
مشهد به پاست در سرمان شور عشق تو
پس مال ماست کوچه ی سرشور عشق تو
حضرت معصومه (س)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از شعر هیأت
به منبر میرود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید
مبادا از قلمها جا بیفتد واژهای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق میوزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که میگوید
غلام خستهام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک بر هم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجوییست
کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان میخواند، میفرمود
که با آب فرات و تربت از او کام بردارید
میان شعلهها آیات ابراهیم میسوزد
میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1504
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
#امام_صادق علیهالسلام
#غزل
🔹حدیث غربت🔹
دلی که با احادیث غریبت آشنا باشد
چرا دنبال علم جِفر و علم کیمیا باشد
به سِحر و غمزههایش خاک را زر میکند آن چشم
که خوب آگاه از فرق مُطَلّا و طلا باشد...
در آن مکتب که حرفی یا حدیثی از شما آید
نباید سردرش نامی به جز دارالشفا باشد
نفسهای شما پیچیده اینجا حجره در حجره
در و دیوارِ اینجا نیز غرق ربنا باشد
فقاهت کودکی نوپاست، تا روز ابد باید
به پای منبرت زانو زند تا روی پا باشد
چرایش را نمیفهمند جز شیخ کلینیها
اگر این قال صادقها نباشد دین چرا باشد؟!...
به دنبال چه میگردد زمانه، ما که دنبال
تنور گرم میگردیم، تا قسمت چهها باشد
چرا حرف تنور و آتش آمد باز، قسمت چیست؟
گریز روضه باید باز سمت کربلا باشد...
📝 #سیدمحمدجواد_میرصفی
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_شهادت
#روضه_عاشورا
زبان حال امام صادق(ع)
نوحوا علی الحسین که این کار فاطمهست
این اشکِ دیدهها همگی یار فاطمهست
نوحوا علی الحسین که جدم غریب بود
گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
نوحوا علی الحسین که لبتشنه جان سپُرد
بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد
نوحوا علی الحسین که مویش کشیده شد
جان داشت جدِ من که گلویش بریده شد
نوحوا علی الحسین که در بین ازدحام
با ضربهی دوازدهم کار شد تمام
نوحوا علی الحسین که ذبحش حرام بود
چشمان او هنوز به سوی خیام بود
نوحوا علی الحسین که میدید خواهرش
تاراج میشود همه هستش برابرش
نوحوا علی الحسین که با زجر کُشتَنَش
چیزی نمانده بود ز رگهای گردنش
✍ #قاسم_نعمتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_شهادت
گوشهای از حرای حجرهی خویش
نیمهشبها، خدا خدا میکرد
طبق رسمی که ارث مادر بود
مردم شهر را دعا میکرد
هر ملک در دل آرزویش بود
بشنود سوز ربنایش را
آرزو داشت لحظهای بوسد
مهر و تسبیح کربلایش را
هر زمان دل شکستهتر میشد
«فاطمه اشفعی لنا» میخواند
زیر لب با صدای بغض آلود
روضهی تلخ کوچه را میخواند
عاقبت در یکی از آن شبها
دل او را به درد آوردند
بی نمازان شهر پیغمبر
سر سجاده دورهاش کردند
ناجوانمردهای بی انصاف!
سن و سالی گذشته از آقا
می شود لااقل نگهدارید
حرمت گیسوی سپیدش را؟!
پابرهنه، بدون عمامه
روح اسلام را کجا بردید؟
سالخوردهترین امامم را
بی عبا و عصا کجا بردید؟
ای سواره! نفس نفس زدنش
علت روشن کهن سالیست
بسکه آقای ما زمین خورده!؟
در نگاه تو برق خوشحالیست
جگرم تیر میکشد آقا
چه بلاهایی آمده به سرت!
تو فقط خیزران نخوردهای و
شمر و خُولی نبوده دور و برت
به گمانم شما دلت میخواست
شعر را سمت کربلا ببری
دل آشفتهی محبان را
با خودت پای نیزهها ببری
شک ندارم شما دلت میخواست
بیتها را پُر از سپیده کنی
گریههایت اگر امان بدهد
یادی از حنجر بریده کنی
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محتوای تبلیغی نورالزهرا
#امام_صادق_ع_شهادت گوشهای از حرای حجرهی خویش نیمهشبها، خدا خدا میکرد طبق رسمی که ارث مادر بود
شهادت امام صادق علیه السلام، ارتباط قلبی بین امام و ماموم+ وصیت حضرت ۱۴۰۳.۲.۱۵.mp3
8.92M
شهادت امام صادق علیه السلام ۵ نکته مهم در امر ولایت ۱۴۰۳.۲.۱۵ منزل علی حیدری
۱. زنده کردن پرنده ها : کرامت: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۷، ح۴
۲. سوال از حج: ضرورت کار کردن: وسائل الشيعة، شیخ حرّ عاملی، ج۱۱، ص۱۲، ابواب وجوب الحج و شرائطه، ب۱، ح۱۲.
۳. غلام خواب آلود: اهل تلاش بودن:الكافي (ط - الإسلامية)، ج۲، ص۱۱۲
۴. واسطه شفاعت: پناه اوردن: الفضائل ابن شاذان، ص۶۶
۵. نهر بلخ: نظارت دائمی:الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۱۷، ح۱۷