eitaa logo
محتوای تبلیغ دانش آموزی جامعه الزهرا سلام الله علیها
1.3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این ڪاناݪ شامݪ محتۅاهاے تۅلید شده تۅسط مبلّغان جامعة الزَّهࢪا(سلامُ اللهِ عَلیهٰا) جهت تبڵیغ دانش‌آمۅزے مێ‌باشد. ارتباط با ادمین @Qanbariz ارتباط با ادمین @NHTaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
[ 📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت سوم - بخش 2 بابک مسلسل وار چهار قاشق نان خیس خورده را توی دهان کرد؛ زبانی را درسته بلعید و نوشابه ای راکه دم دستش بود، به یک نفس تا ته خورد! بعد دست کرد توی جیبش و پیاز بزرگی را بیرون کشید... - بفرما امیر جون اینم !پیاز حالا میرسیم به قسمت بامزه ی کار. این کله فروشیا، پیاز درست و حسابی نمیدن؛ برای همین خودم یکی از خوابگاه آوردم! اما تا اینجای کار یادم رفته بود احوالش بپرسم بابک پیاز را روی میز گذاشت و گفت : اول نیت میکنیم که پیاز را در راه کله پاچه مصرف کنیم!! بعد درحالی که بناگوشی را با نان فراوان میجوید مشتی حوالهی پیاز کرد... پیاز که خیلی دردش گرفته بود از زیر دست بابک در رفت و صاف پرید سمتِ مرد مغازه دار که سرش توی دیگ کله بود و حسابی مشغول کار ! لحظه ای بعد پیاز وحشی(!) با کله ی مغازه دار تصادف کرد...
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت سوم- بخش 3 مرد تعادلش بر هم خورد و دستش را به لبه ی دیگ گرفت... دیگ کله چپ زمین شاگرد کله پزی که داشت برای مشتری سفارش می برد، پایش روی آب کله ها لیز خورد و پخش زمین شد! دیسی که در دست داشت رفت روی هوا و در برگشت محکم خورد توی سر مغازه دار! او از درد نعره کشید و به خود پیچید از آن طرف، لنگه کفش شاگرد، پس از برخورد به زمین، از پایش در رفت و صاف رفت سمت شیشه ی مغازه و آن را خُرد و خاکشیر کرد خانمی که آن طرف شیشه و در خیابان ،بود وحشت کرد و جیغ بنفشی !کشید! راننده ی ماشینی که در حال عبور بود و تازه گواهینامه گرفته بود به سبب جیغ زن هول کرد و فرمان را پیچاند سمت پیاده رو ماشین وارد پیاده رو شد و دقایقی ،بعد پس از کندن در و پنجره و کرکره و خلاصه خانه خراب کردن مغازه دار وارد صحن و سرای کله پزی شد....
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت سوم- بخش 4 امیرمات و مبهوت به این صحنه ها نگاه میکرد ،لقمه در آرزوی پیاز در دهان بابک ماسید طولی نکشید که بابک دست امیر را کشید تا هرچه زودتر فرار .کنند امیر همچنان مات و مبهوت بود. مرد مغازه دار برای لحظه ای به خود آمد و چشمش به بابک افتاد و نعره کشید بگیرین اون موش مرده رو کجا داری درمیری؟ خونه خرابم کردی! بابک بر سرش کوبید و در حالی که سعی میکرد فرار کند، نالید پیاز نبود که بمب اتم بود امیر زیر لب گفت: فرار فایده نداره بابک خان کلی حق الناس به گردنته اینم آخر و عاقبت کله پاچه خوردن به سبک جناب عالی! .....
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت چهارم- بخش 1 امیر به سمت وضوخانه میرفت که بابک را دید او داشت آستینهایش را پایین میداد معلوم بود که تازه وضو گرفته است. به به جناب استاد امیر صیامی خوبی مهندس؟ - ممنونم بابک جان! کجا داری میری؟! میرم وضو بگیرم برم نماز - چی شده که آقای صیامی الآن دارن نماز میخونن؟ شما که همیشه اوّل وقت نمازتون رو میخوندید، جناب مهندس - امروز توفیق نداشتم خواستم اوّل وقت برم نماز؛ اما یه مشکلی برای یکی از دستگاهها پیش اومد و نتونستم برو امیر جون برو استغفار کن آدم نماز اوّل وقت رو میفروشه به یه دستگاه؟ - مجبور شدم بالای سرِ دستگاه بمونم اگه خاموشش میکردم و میرفتم، سرد میشد و از نظر فنّی مشکل جدی تری پیدا می.کرد چون پای حق الناس در میون بود، میشد نماز رو یه کم تأخیر انداخت گاهی به دلیل موجه نمیتونی نمازت اوّل وقت بخونی؛ برای همینه که خداوند از سر ،لطف وقت نماز رو وسعت داده. حالا باید بررسی بشه!! چی بررسی بشه؟! همین تأخیر شما برای نماز - ببخشید! شما مگه زبونم لال، خدایی؟!! - حالا تا ببینیم!!! - صبر کن ببینم تو خودت برای چی این موقع داری میری نماز ؟! - من؟ چیزه... منم یه جورایی پای حق الناس در میون بود!
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت چهارم- بخش 2 - عجب! " آره دیگه داشتم میرفتم نماز که سلوکی رو توی آبدارخونه دیدم سلوکی ؟! همون کارگره که تازه توی بخش خدمات استخدام شده هندونه قاچ کرده بود بفرما زد منم دیگه روم نشد دستشو رد کنم از طرفی ترسیدم ،نخورم، هندونه حروم بشه پای حق الهندونه بیاد وسط - حق الهندونه دیگه چیه؟! - یه چیزی توی مایه های همون حق النّاسه حقیه که با نخوردن هندونه به گردنت می افته!!! تو باز افتادی به پرت و پلا گویی؟ من رفتم... فعلاً خداحافظ.
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت چهارم- بخش 3 امیر این را گفت و به سمت وضوخانه حرکت کرد بابک هم راهش را کشید و به سمت نمازخانه رفت امیر پس از گرفتن وضو حرکت کرد تا به سمت نمازخانه برود؛ اما هنوز به آنجا نرسیده بود که صدای سوت بلبلی شنید اول فکر کرد بلبلی سرگردان در آن حوالی است؛ اما هر چه نگاه کرد چیزی ندید طولی نکشید که باز صدای سوت بلبلی بلند شد... گوش تیز کرد؛ صدا از نمازخانه بود! وقتی امیر وارد شد بابک وسط ،نماز سومین سوت بلبلی اش را هم کشید! امیر مات و مبهوت به او خیره شد بابک سوره توحید را شروع کرد و وقتی به کلمه ی «صمد» رسید مجدّداً سوت بلبلی آبداری !کشید امیر که فهمیده بود موضوع از چه قرار است، صبر کرد تا نماز بابک تمام شود... بابک جان این که شما ،خوندی نماز بود یا گشت و گذار در چاله میدون؟ - یعنی چی؟! مرد حسابی چرا وسط نماز سوت بلبلی میزنی؟! یعنی تا این حد بی اطلاعی که اسم قرائت صحیح نماز رو سوت بلبلی میذاری؟
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت پنجم - بخش 1 بنده قرائت صحیح رو بلدم و کلّی برای یادگیریش وقت گذاشتم؛ برای همینه که علت سوت بلبلی رو نمیفهمم اگه اون جزوه ی احکامی رو که به من دادی با دقت میخوندی، می فهمیدی! من کلمه به کلمه ی اون جزوه رو حفظم بابک جان چیزی به نام احکام کشیدن سوت بلبلی توی نماز نداریم!! پس لازم شد تا یه سری آموزش بهت بدم، مهندس صیامی - بفرمایید ببینم چه آموزشی میخواید به بنده بدید، مهندس جورابچی ببین امیر جون انسان باید همه ی اذکار نماز رو یاد بگیره و اونا رو به صورت عربی صحیح تلفظ کنه
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت پنجم- بخش 2 بله این درسته؛ اما قصه ی سوت بلبلی چیه؟ - آهان و اما فلسفه ی سوت !بلبلی آیا به نظر جنابعالی نباید در تلفظ، فرقی بین حرف«سین» و حرف «صاد» باشه؟ مثلاً کلمه ی «صمد» رو در نظر بگیر اگر بگی«سمد» که غلطه. توی همون جزوه ی تو نوشته بود که «صمد» به معنی بی نیازه؛ اما توی زبان عربی اصلاً کلمه ی «سَمَد نداریم پس نباید حرف «صاد» رو شبیه حرف «سین» تلفظ کنی. آفرین همه ی اینا که میگی درسته و معلومه خوب مسئله رو درک کردی؛ اما هنوز موضوع سوت بلبلی مونده - آهان سوت بلبلی ،ببین خودم توی جزوه خوندم که برای تلفظ صحیح حرف «صاد»، باید صدای سوت در بیاد من چندبار تمرین کردم تا همزمان با گفتن حرف «صاد»، سوت بکشم اما سخت بود برای همین یه راه ساده تر پیدا کردم مثلاً برای گفتن کلمه ی «صمد» یا کلمه ی «صراط» اولش یه سوت بلبلی میکشم بعد کلمه رو راحت و بی دردسر به زبون میارم این طوری هم مسئله ی شرعی رو که کشیدن سوته(!!)۔ رعایت کردم هم که کلمه رو درست گفتم - واااای وااااای! !وای این اراجیف چیه که پشت سر هم ردیف میکنی بابک؟! آخه کجای جزوه نوشته برای گفتن حرف «صاد باید سوت بکشی؟ خودم دیدم! - مرد حسابی، عبارت دقیق جزوه برای تلفظ این حرف :اینه: «تلفظ حرف «ص» مشابه حرف «س» است؛ ولی با صدایی پرحجم و درشت تلفظ میشود. هنگام تلفظ «ص» نباید صدای سوت شدید شنیده شود. - دیدی! نوشته: «سوت شدید نکشید؛ یعنی باید سوت معمولی بکشیم!! سوت بلبلی دو مدله شدید و معمولی منم سوت بلبلی معمولی کشیدم!!
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت پنجم- بخش 3 آقاجان! اصلا قصه ی سوت در میون نیست. وقتی شما حرف «صاد، رو تیز و پرحجم تلفظ کنی خود به خود صدایی شبیه سوت به گوش میخوره که هیچ ربطی به کشیدن سوت بلبلی نداره - یعنی چه؟! من هی میخوام دین خدا رو درست پیاده کنم، هی شما مانع میشی! -دین خدا گفته سوت بلبلی بزن؟! -حالا دو تا سوت وسط نماز ،بکشی دلت باز بشه عیبی داره؟ -باطله باطل نمازت باطله -ای بابا یعنی باید از اول بخونم؟ -صبر کن قبل از این که دوباره نمازت رو بخونی یه بار از اوّل، حمد و سوره رو بخون تا ببینم دیگه کجاهای تلفظت ایراد داره - راستی یادم رفت بگم موقع گفتن حرف «عین»، حالم خیلی بد میشه! یعنی چی؟ حالت برای چی بد میشه؟!
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت پنجم - بخش 1 بنده قرائت صحیح رو بلدم و کلّی برای یادگیریش وقت گذاشتم؛ برای همینه که علت سوت بلبلی رو نمیفهمم اگه اون جزوه ی احکامی رو که به من دادی با دقت میخوندی، می فهمیدی! من کلمه به کلمه ی اون جزوه رو حفظم بابک جان چیزی به نام احکام کشیدن سوت بلبلی توی نماز نداریم!! پس لازم شد تا یه سری آموزش بهت بدم، مهندس صیامی - بفرمایید ببینم چه آموزشی میخواید به بنده بدید، مهندس جورابچی ببین امیر جون انسان باید همه ی اذکار نماز رو یاد بگیره و اونا رو به صورت عربی صحیح تلفظ کنه
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت پنجم- بخش 2 بله این درسته؛ اما قصه ی سوت بلبلی چیه؟ - آهان و اما فلسفه ی سوت !بلبلی آیا به نظر جنابعالی نباید در تلفظ، فرقی بین حرف«سین» و حرف «صاد» باشه؟ مثلاً کلمه ی «صمد» رو در نظر بگیر اگر بگی«سمد» که غلطه. توی همون جزوه ی تو نوشته بود که «صمد» به معنی بی نیازه؛ اما توی زبان عربی اصلاً کلمه ی «سَمَد نداریم پس نباید حرف «صاد» رو شبیه حرف «سین» تلفظ کنی. آفرین همه ی اینا که میگی درسته و معلومه خوب مسئله رو درک کردی؛ اما هنوز موضوع سوت بلبلی مونده - آهان سوت بلبلی ،ببین خودم توی جزوه خوندم که برای تلفظ صحیح حرف «صاد»، باید صدای سوت در بیاد من چندبار تمرین کردم تا همزمان با گفتن حرف «صاد»، سوت بکشم اما سخت بود برای همین یه راه ساده تر پیدا کردم مثلاً برای گفتن کلمه ی «صمد» یا کلمه ی «صراط» اولش یه سوت بلبلی میکشم بعد کلمه رو راحت و بی دردسر به زبون میارم این طوری هم مسئله ی شرعی رو که کشیدن سوته(!!)۔ رعایت کردم هم که کلمه رو درست گفتم - واااای وااااای! !وای این اراجیف چیه که پشت سر هم ردیف میکنی بابک؟! آخه کجای جزوه نوشته برای گفتن حرف «صاد باید سوت بکشی؟ خودم دیدم! - مرد حسابی، عبارت دقیق جزوه برای تلفظ این حرف :اینه: «تلفظ حرف «ص» مشابه حرف «س» است؛ ولی با صدایی پرحجم و درشت تلفظ میشود. هنگام تلفظ «ص» نباید صدای سوت شدید شنیده شود. - دیدی! نوشته: «سوت شدید نکشید؛ یعنی باید سوت معمولی بکشیم!! سوت بلبلی دو مدله شدید و معمولی منم سوت بلبلی معمولی کشیدم!!
📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت پنجم- بخش 3 آقاجان! اصلا قصه ی سوت در میون نیست. وقتی شما حرف «صاد، رو تیز و پرحجم تلفظ کنی خود به خود صدایی شبیه سوت به گوش میخوره که هیچ ربطی به کشیدن سوت بلبلی نداره - یعنی چه؟! من هی میخوام دین خدا رو درست پیاده کنم، هی شما مانع میشی! -دین خدا گفته سوت بلبلی بزن؟! -حالا دو تا سوت وسط نماز ،بکشی دلت باز بشه عیبی داره؟ -باطله باطل نمازت باطله -ای بابا یعنی باید از اول بخونم؟ -صبر کن قبل از این که دوباره نمازت رو بخونی یه بار از اوّل، حمد و سوره رو بخون تا ببینم دیگه کجاهای تلفظت ایراد داره - راستی یادم رفت بگم موقع گفتن حرف «عین»، حالم خیلی بد میشه! یعنی چی؟ حالت برای چی بد میشه؟!