eitaa logo
محتوای تبلیغ دانش آموزی جامعه الزهرا سلام الله علیها
1.3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این ڪاناݪ شامݪ محتۅاهاے تۅلید شده تۅسط مبلّغان جامعة الزَّهࢪا(سلامُ اللهِ عَلیهٰا) جهت تبڵیغ دانش‌آمۅزے مێ‌باشد. ارتباط با ادمین @Qanbariz ارتباط با ادمین @NHTaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
2.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود امام باقر عزیزم به مناسبت شهادت امام باقر(ع) تهیه و تولید شده است. متن شعر: تویی که تو قلب منی امام باقر‌ دوای دردای منی امام باقر باقرالعلوم یعنی تو عالم‌ترینی‌ زیبایی مثل احمد و ماه زمینی‌ یا امام باقر دلم میخواد من هم مثل شما باشم‌ یه قطره‌ام با شما دریاشم‌ به چشم‌تون بیام و تو قلب‌تون‌ جاشم‌ یا امام باقر هوامو‌ داری و من بدون تو تنهام‌ روزهای سختی وقتی جاری میشه اشکام‌ دلم خوشه که همیشه هستی آقام‌ تو گلی از گلزار پاک حسنینی‌ برای زین‌العابدین‌ تو نورعینی‌ یادگاری از کربلا ، کربُ و بلامو‌ از تو می‌خوام چون می‌شنوی آقا صدامو‌ یا امام باقر تو بین الحرمین من یاد شما هستم‌ یادم‌ نمی‌ره هیچ‌وقت گرفتی تو دستم‌ یه کربلا میخوام یه عمری دلبستم یا امام باقر هوامو داری و من بدون تو تنهام‌ روزهای سختی وقتی جاری میشه اشکام‌ دلم خوشه که همیشه تو هستی آقام‌ بستم آقاجون تا ابد با تو یه عهدی‌ همیشه باشم یاور حضرت مهدی‌ همه‌ی عمرم آرزوم فقط همینه‌ چهره‌ی ماه مهدی رو چشمام ببینه‌ یا امام باقرمن عاشق نمازم من عاشق قرآن‌ دوستم با دوست‌های اهل بیت و با ایمان‌ مثل شهید رئیسی فدایی ایران‌ یا امام باقر هوامو داری و من بدون تو تنهام @atashbe_ekhtear
🌸🍃﷽🌸🍃 پارت 2⃣: کوچ دل‌ها، از مدینه تا مکه هوا، گرم و پرغبار بود. اما صدای چرخیدن چرخ‌ها و زنگ شترها، نوای شوق را در شهر پخش کرده بود.🐫 🧕کوثر، دختر نوجوانی از طایفه خزرج، با چادری سفید، کنار مادرش ایستاده بود. چشم‌هایش برق می‌زدند. انگار در دلش، هزار پروانه بال می‌زدند.🦋 – مامان، ما هم می‌ریم ؟ – بله عزیزم، پیامبر خودشون دستور دادند همه باهاشون بیان. – یعنی خود پیامبر هم هستند⁉️ – بله عزیزم، این سفر فقط نیست... من حس می‌کنم قراره اتفاقی بیفته... 🎼 صدای پیامبر از دور می‌آمد... آرام، اما محکم: ـ آگاه باشید! هر کس توان دارد، باید همراه ما باشد... این ، آخرین من است... 🧕کوثر برگشت و به آسمان نگاه کرد.👀 نسیمی خنک از جانب عرفات به صورتش خورد. با خودش گفت: «اگه این آخرین پیامبره، پس یعنی حرفی مونده که نگفته⁉️ یعنی چیزی هست که باید همه بدونن⁉️» و کاروان، آرام آرام از مدینه جدا شد. با دل‌هایی پر از سؤال... و گام‌هایی که نمی‌دانستند قرار است تا قلب تاریخ قدم بردارند... ـــــــــــــــــــ💕✨ــــــــــــــــــ هر حرکت با پیامبر، یک قدم به روشنی نزدیک‌تر است. گاهی خدا ما را به سفرهایی می‌برد، تا از پوسته‌ی عادت بیرون بیاییم و حقیقت را ببینیم. بچه‌ها! فکر می‌کنید چرا پیامبر گفتند همه با من بیان، حتی زن‌ها و بچه‌ها⁉️ شاید چون می‌خواستند همه شاهد چیزی باشند❓ آفرین! چون اتفاقی که قراره بیفته فقط مخصوص علما و مردان نیست. حالا به‌نظرتون چرا اینقدر تأکید داشتند که این آخرشه❓ بله چون می‌خواست یه وداع باشه. درسته... و یک وصیت بزرگ هم در راهه...📝 پارت بعدی، وارد مکه می‌شیم و نشونه‌هایی از ماجرای کم‌کم خودشون رو نشون می‌دن... ✍