eitaa logo
محتوای فرهنگی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه علمیه تهران
1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
610 فایل
جهت ارتباط با ادمین به آیدی @Amin_barekat پیام دهید. https://eitaa.com/joinchat/2229469243C33062540d2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ماجرای دختری در کلاس زبان 🔴 ماجرایی برای این روزها زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچه‌های امروز به کلاس زبان انگلیسی می‌رود. او تنها دختر چادری آموزشگاه‌شان است. بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل می‌برده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها می‌گذرانده. البته هر که از پشت سرش رد می‌شده، ناسزایی نثارش می‌کرده که با سکوت زینب ما مواجه می‌شده. بله... و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک می‌کند، هم فحش می‌شنود. اما لب به ناسزا باز نمی‌کند. این است تفاوت این بچه‌ها با بعضی‌های دیگر. این بچه‌ها دانش‌آموخته‌ کلاس قهرمانی حاج‌قاسم هستند... القصه ... معلم کلاس زبان به بچه‌ها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند و یک شخصیت بزرگ را معرفی کنند. زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده، تصمیم می‌گیرد از آرمان بگوید؛ «». او می‌خواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل، اعتقادش را با کلمات بیان کند. مادرش که می‌ترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت می‌کند! اما در نهایت راضی می‌شود. زینب می‌نشیند به نوشتن و چه نوشتنی... شنیده‌اید؟ آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟... زینب می‌داند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» می‌دهند یعنی چه. ولی کار خودش را می‌کند. انشایش را سر کلاس می‌خواند و بر خلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک در چشم‌هایش جمع شده، ایستاده برایش دست می‌زند!