eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️روز اول صفر؛ ورود اسرای کربلا به شهر شام در سال ۶۱ هجری قمری ◾️آه، یاران روزگارم شام شد ◾️نوبت شرح ورود شام شد    🏴 🖤 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15. روضه ورود به شام.pdf
149.2K
✍️روضه ورود به شام 🔸درخواست حضرت ام کلثوم از شمر 🔸کیفیت ورود حرم اهل بیت به دمشق 🔸مجلس یزید کانال محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مجلس هشتم: روضه ورودیه شام رسمه همه جا از زائرای کربلا استقبال می کنن اما یه مشت زائر کربلا رسیدن به شهر شام اما عجب قافله ای یه مشت زنها و دختران معصوم! اما آیا مردم شام از این زوار حسین پذیرایی کردن یا نه؟ دستور دادن در رو بستن سه روز همه شهر رو آذین کردن گفتن هزاران نفر جمع شدن همه کف می زدن و می رقصیدن نگفتن این دخترا عزادارن به خدا همین مصیبت برای یه عمر گریه کردن کافیه مثیر الاحزان نقل می کنه میگه ام کلثوم اومد پیش شمر لعین صدا زد یه خواسته ای دارم ببین کار دختر علی به کجا کشیده باید از دشمن خدا خواهش کنه صدا زد دو تا خواسته دارم اول اینکه ما رو از یه دروازه خلوت وارد شهر کنید دوم اینکه دستور بده این سر ها رو از بین محمل ها جلو ببرن مردم به این سرها نگاه کنن دیگه به خانواده پیغمبر تماشا نکنن چه کرد شمر؟ گفتن دستور داد از یه دروازه شلوغ از وسط جمعیت قافله رو وارد شهر کردن از طرفی هم دستور داد سر ها آوردن کنار محمل ها نمی دونم شاید سر زینب و کنار محمل حسین سر علی اکبر رو کنار محمل سکینه ... حسین اما ای کاش به همین اکتفا می کردن دستور داد ناموس علی رو روی شترای بی محمل آوردن جلوی مسجد جامع همون جا که مردم اسیرا رو تماشا می کردن قافله رو نگه داشتن کانال محتوای روضه و منبر؛ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مجلس نهم: مجلس یزید گفتن از دروازه تا کاخ راه زیادی نبود اما این قدر جمعیت زیاد بود و اهل بیت رو در شهر گردوندن غروب بود کاروان رسیدن به کاخ یزید ملعون اقبال الاعمال به نقل از امام سجاد علیه السلام نقل می کنه من رو روی شتر بی محمل سوار کرده بودن «و راس الحسین علی عَلَم» سر حسین بالای نیزه دور و بر ما همه با نیزه آماده بودن هر کدام از این زن وبچه گریه می کرد با نیزه آرام می کردن اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان همه این مصیبت ها رو عمه سادات دید و صبر کرد اما یه جا بود طاقت زینب تمام شد اونم اون لحظه ای بود که ببینه سر بریده برادر روی تشت طلا داره قرآن تلاوت می کنه اما اون ملعون دست ببره با چوب خیزران ... اینجا بود گفتن زینب دستهای بسته شو بالا برد گریبان چاک کرد ... فاما زینب فاهوت ای جیبها فشقتها ... و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون کانال محتوای روضه و منبر؛ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مجلس سوم روضه امام سجاد (علیه السلام): صدا زد یزید اجازه می دی روی این چوب ها بالا برم؟ یزید مجبور بود اجازه بده رفت بالای منبر صدا زد مردم هر کی منو میشناسه که میشناسه من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی انباته بحسبی و نسبی هرکس منو نمی شناسه خودم رو معرفی می کنم: انا ابن مکة و منی انا ابن زمزم و صفا انا ابن من اسری به من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی مردم اگر منو نمی شناسید انا ابن محمد المصطفی انا ابن علی المرتضی شروع کرد رو منبر شام که چندین سال لعن علی روی اون منبر شده شروع کرد رو این منبر مدح امیر المومنین رو گفتن صدا زد انا ابن الموید بجبرائیل المنصور بمیکائیل اما یه نامی رو برد دل زینبو آتش زد صدا زد مردم انا ابن فاطمة الزهرا انا ابن سیدة النساء انا ابن خدیجة الکبری دلا که آماده شد شروع کرد روضه بابا رو خوندن عجب روضه ای هم خواند دل مردم شامو آتش زده انا ابن المقتول ظلما انا ابن العطشان حتی قضی انا ابن طریح کربلا من پسر اون آقایی ام که تنش رو رو خاک کربلا رها کردن انا ابن مسلوب العمامة و الرداء من پسر اون آقایی ام که به عمامه و عباش هم رحم نکردن انا ابن من بکت علیه ملائکة السماء من پسر اون آقایی ام که ملائکه آسمان هم براش گریه کردن اما یه جمله ای گفت اوج روضه رو بیان کرد صدا زد مردم انا ابن مجزوز الراس من القفا صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبد الله کانال محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
روضه های حضرت زینب.pdf
336K
✍دوازده مجلس روضه کوتاه درباره حضرت زینب (سلام الله علیها) به همراه ارجاع به متون مقتل محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🔰چند روضه کوتاه برای بی بی دو عالم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) 🔸مجلس اول: ذکر مصیبت ورودیه کربلا وقتی وارد کربلا شدن بانوان حرم رو با احترام از محمل ها پیاده کردن اون زینبی که امیر المومنین شبها برای زیارت پیامبر می فرستاد حسنین دور و بر زینب می رفتن چراغ حرم رو خاموش می کردن تا کسی قد و قامت زینبو نبینه اینجا هم لابد عباس اومد علی اکبر اومد جوانان بنی هاشم اومدن دور و بر زینبو گرفتن با احترام و جلالت پیاده کردن اما عرض کنیم حسین جان کجا بودی روز یازدهم محرم اون لحظه که زینب همه رو سوار کرد امام سجاد با حال بیماری شدید سوار بر مرکبی شد یه وقت زینب یه نگاهی دور و برش کرد ببینه یه محرم دور وبر زینب نمانده کمکش کنه شاید صدا زد حسین جان کجایی خواهرو کمک کنی شاید یه نگاه به علقمه کرد عباسم از وقتی دستای تو رو جدا کردن لباس اسیری به تن کردم ... راوی می گه: یادم نمیره روز یازدهم محرم َ فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ ع تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ ع وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ‏ حَزِينٍ‏ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ يَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَيْكَ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ هَذَا الْحُسَيْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ ناله بزن بگو یاحسین محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مجلس دوم: پیوند بین روضه لحظات آخر عمر شریف حضرت زهرا و سید الشهدا نمیدونم چه سریه دو نفر بودن نذاشتن لحظه آخر کسی بالا سرشون باشه اولی مادر ساداته حسنین رو فرستاد مسجد علی هم مشغول نمازه صدا زد اسما چند لحظه صبر کن بعد صدام بزن اگه صدام زدی جوابتو ندادم برو علی خبر کن اصلا نمی دونم مظهر وفا است مظهر حیا است هیچ وقت کاری که علی نتونه انجام بده نخواست آخه هر زنی زمین بخوره شوهرشو صدا میزنه اما قربونت برم مادرجان یه وقت دیدن ناله زد یا فضه خذینی فضه بیا که محسنمو کشتن دومی هم خود حسینه امام زمان فرمود لحظه آخر یه نگاه غریبانه ای می کرد به سمت خیمه ها تدیر طرفا خفیا الی رحلک حضرت آیت الله بهجت فرموده بودن نگید زینب داشت نگاه می کرد آخه تا دید زینب اومده داره تماشا می کنه با چشم اشاره کرد خواهرم برگرد یعنی زینب جان همین که مادرم تماشا می کنه بسه ناله بزن بگو یا حسین محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مجلس سوم: روضه وداع سید الشهدا با خیمه ها عرضه بداریم یا صاحب الزمان همون زینبی که شب عاشورا خبر شهادت برادر رو نتونست تحمل کنه چه کرد اون لحظه که دید ظهر عاشورا حسین آمد کنار خیمه برا وداع یا زینب یا ام کلثوم یا سکینه علیکن منی السلام صدا زد یه پیراهن کهنه برام بیارید فإنی مقتول مسلوب اینا اگه منو بکشن منو برهنه می کنن ‏ لباس کهنه بپوشید زیر پیرهنش که تا برون نکند خصم بدمنش زتنش لباس کهنه چه حاجت که زیر سم ستور تنی نماند که پوشند جامه یا کفنش همه عالم رو غم گرفته بود لحظه وداع حسین ملائکه داشتن تماشا می کردن یه وقت زینب دید برادر به گریه افتاد صدا زد برادر جان چشمت گریان نباشه فرمود چطور گریه نکنم وقتی می بینم ساعتی بعد شما رو به اسیری می برن اما یه وقت دید ناله سکینه بلند شد یه نگاهی به سکینه انداخت گفتن و کان یحبها حبا شدیدا دیدن سکینه رو بغل کرد اشکاشو پاک کرد صدا زد سکینه جان تو دیگه با گریه هات دل بابارو آتش نزن لاتحرقی قلبی بدمعک حسرة ما دام منی الروح فی جثمانی بعد از من گریه فراوان دارید دیدن حسین راه افتاد به سمت لشگر اما بعضی نقل کردن یه وقت دید خواهرش صدا میزنه مهلا یا اخی بذار یه بار دیگه نگات کنم موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص482 و نیز موسوعة شهادة المعصومین ج2 ص381 عن الاسفراینی: ثمّ إنّ الحسين عليه السّلام أراد وداع النّساء، و هو آيس باكي العين، فتلقّته أخته زينب، و قالت له: لا أبكى اللّه عينك.فقال: كيف‏ لا أبكي‏ و عمّا قليل تساقون بين الأعداء فأقبلت سكينة و هي صارخة، و كان يحبّها حبّا شديدا، فضمّها إلى صدره و قال: سيطول بعدي يا سكينة فاعلمي‏ منك البكاء إذا الحمام دهاني‏ لا تحرقي قلبي بدمعك حسرة ما دام منّي الرّوح في جثماني‏ فإذا قتلت فأنت أولى بالّذي‏ تأتينه‏ یا خيرة النّسوان‏ موسوعة الامام الحسین موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص476 به نقل از البهبهاني، الدّمعة السّاكبة، 4/ 345- 346- مثله الدّربندي، أسرار الشّهادة،/ 423 همچنین ر،ک: ترجمه ذریعة النجاة ص290 فأراد عليه السّلام أن يخرج من الخيمة، فلصقت به زينب، و قالت: مهلا يا أخي توقّف حتّى أزوّد من نظري وداع‏لأتلاق بعده: فمهلا أخي قبل الممات هنيئة لتبرد منّي لوعة و غليل‏ فجعلت تقبّل يديه و رجليه، و أحطن به سائر النّسوان، يقبّلن يده و رجله‏ محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مجلس چهارم: روضه بازگشت ذوالجناح وارد میدان شد کاری کرد مردم یاد رزم علی تو میدان افتادن هربار حمله می کرد برمی گشت وسط میدان صدا میزد لاحول و لا قوة الا بالله شاید می خواست به زینب خبر بده هنوز زمین نیافتادم هر کس زمین می افتاد به حسین خبر می داد اما بمیرم حسین کسی رو نداشت بهش خبر بده غریبانه روی زمین افتاد یه وقت اهل حرم شنیدن یه صدایی از بیرون خیمه ها بلند شد شاید گفتن دوباره حسین برگشته اما بمیرم همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند هر کی یه جور درددل می کرد اما میگن مجلس بابا رو دختر گرم می کنه آمد کنار ذو الجناح ذوالجناح یه سوالی دارم میدونم بابامو کشتن اما بگو ببینم یا جواد ابی هل سقی ابی ام قتل عطشانا (1) راوی میگه هیچ وقت فراموش نمی کنم زینب را شب عاشورا است روضه باید روضه عاشورایی باشه یه وقت نگاه کنه ببینه هر کی با هر چه در دست داره به بدن عزیز زهرا می زنه چرا این حرفو میگم آخه امام باقر فرمود همه با شمشیر نبود بعضیا با نیزه می زدن بعضیا با تیر می زدن هرکی سلاح نداشت سنگ می زد (2) بمیرم زینب سه چهار سال نداشت دید مادرش بین در و دیوار رسول الله رو صدا می زنه حالا زینب به اضطرار افتاده یه وقت رو کرد به سمت پیغمبر پس با زبان پرگله آن بضعه بتول رو کرد بر مدینه که یا ایها الرسول این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست. اللهم صل علی محمد و آل محمد (1) این نقل را از آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی و برخی علمای دیگر دیده ام اما عجالتا مدرک آن را پیدا نکردم برخی سایت ها به تذکره الشهدا آدرس داده بودند. 2. الأصول الستة عشر (ط - دار الشبستري) ؛ المتن ؛ ص122 بعض اصحابنا رواه ان ابا جعفر (ع) قال‏ كان ابى مبطونا يوم قتل‏ ابو عبد الله الحسين بن على عليهما السلم و كان فى الخيمة و كنت ارى موالياتنا كيف يختلفون معه يتبعونه بالماء يشد على الميمنة مرة و على الميسرة مرة و على القلب مرة و لقد قتلوه قتلة نهى رسول الله ص، ان يقتل بها الكلاب و لقد قتل بالسيف و السنان و بالحجارة و بالخشب و بالعصى و لقد اوطأه الخيل بعد ذلك. محتوای روضه و منبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd