eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
گنجینه معارف هاشم مرقال پسر عموی عمرسعد عاشق جان فدای علی (علیه السلام)    هاشم بن عتبه بن ابی وقاص مشهور به(هاشم مِرقال) پسر عموی عمربن سعد بن ابی وقاص. از جانبازان در راه امامت و ولایت و از یاران وفادار مولای متقیان علی علیه السلام و فرماندهان توانای صدر اسلام و سپاه امام (علیه السلام ) که به شجاعت و درایت مشهور بود. لقبش: «مرقال»، به معنی دونده به نوعی خاص.   نسب هاشم هاشم اصلاً و نسباً از خاندان بنی زهره، یکی از خاندان های قبیله قریش است. نسبت کامل او چنین است: هاشم بن عتبه بن ابی وقاص(مالک) بن اهیب(وهیب) بن عبدمناف بن زهره بن کلاب بن مره بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهربن مالک بن نصربن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضربن نزار بن معدبن عدنان. پدرهاشم یعنی عتبه، کسی است که در روز احد دندان پیامبر(ص) را شکست، لبهای مبارکش را زخمی و صورتش را خراشید و باعث شد از چهره مبارکش خون جاری و سرازیر شود. سعدبن ابی وقاص که گرچه در ابتدا از جمله کسانی بود که خلافت علی (ع)را تأیید کرد ویا حتی برضد حکومت ابوبکر از جمله متحصنان در خانه حضرت زهرا(س) بود ولی به سرعت تغییر موضع داد و در زمره کسانی قرار گرفت که با علی (ع)دشمنی خود را در دل پروراند. از این رو، با علی بیعت نکرد.   جایگاه هاشم بنابرگزارش تاریخ و نیز رجالیان متقدم و متاخر هاشم در تاریخ برگی زرین از خود به جای گذاشته است. ابن عبدالبر درباره او می نویسد: وی از نخبگان فضلا و پهلوانان قدر بود، یک چشمش را در جنگ یرموک از دست داد. در قادسیه قدرت فوق العاده ای از خود نشان داد، به گونه ای که قبل از او چنین ارمغانی برای سپاه اسلام نیاورده بود. سبب ساز فتح و پیروزی شد. پهلوانی قدرتمند از میان پهلوانان بود، به علاوه که فردی فاضل و خیر شمرده می شود ( ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب، ج4، ص1456.  ابن اثیر او را این گونه توصیف می کند: «کان من الشجعان الابطال والفضلاء الاخیار»؛ (عزالدین بن الاثیر الجزری، اسدالغابه، ج4، ص579.) هاشم ازدلیرمردان و برجستگان پاک سرشت بود. ابن حجر درباره او می نویسد: «هاشم بن عتبه بن ابی وقاص...الشجاع المشهور المعروف بالمرقال ابن اخی سعدبن ابی وقاص...»؛ (احمدبن علی بن حجر عسقلانی، الاصابه، ج5، ص389. هاشم فردی شجاع و معروف و مرقال، پسر برادر سعدبن ابی وقاص است. زرکلی می گوید: «صحابی برجسته ملقب به مرقال که پسربرادر سعدبن ابی وقاص است» (خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج9، ص49-) شیخ عباس قمی در الکنی و الالقاب می نویسد:«کان من افاضل النبی و قتل فی نصره مولانا امیرالمؤمنین بصفین یوم شهاده عمار وکان عظیم الشان جلیل القدر...انه جاهد فی صفین و قاتل قتالا شدیدا ونصح لرجل شامی فهداه تعالی...»؛( شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج3، ص180.) مورخین او را از اصحاب پیامبر (ص) دانسته و گفته اند که محضر آنحضرت را درک نموده و در روز فتح مکه مسلمان شده و ایمان آورد. در تمام نبردها شرکت می کرد و سپاهش را به سخنانی از رسول خدا (ص) راهنمایی و دلالت می کرد و می گفت: ای مردم: از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: مسلمانان بر جزیرة العرب، فارس و روم غلبه خواهند کرد، پس بشتابید به جهاد، به جهاد! در جنگ قادسیه، همراه عمویش، «سعد بن ابی وقاص» شرکت کرد و پس از رشادت های زیاد، شهر «جلولاء» در عراق بدست او فتح شد. در دیگر فتوحات اسلامی شرکت و در «جنگ یرموک»، یک چشمش را از دست داد. به دلیل همین جنگهای پی در پی که در شام و عراق بود، خسته و رنجور شده و مدتی کناره گیری کرد، با اینکه بر خلفای وقت گران آمد که هاشم را در میدان های نبرد نبینند. او شهر کوفه را که در آن زمان از آرامش برخوردار بود، برای سکونت خود انتخاب و از مدینه به آنجا سفر کرد به خصوص که عمویش «سعد» والی و فرماندار آنجا بود و همانجا مقیم شد تا زمان خلافت خلیفه سوم (عثمان) که همراه عده زیادی از اصحاب پیامبر (ص) از مخالفین عثمان بود. ولی او مانند بعضی از صحابه چون «طلحه» و «زبیر» معتقد به کشتن عثمان نبود اما به رفتار سیاسی و مذهبی او شدیدا انتقاد و اعتراض داشت و چون خبر قتل عثمان (خلیفه سوم) و بیعت مردم با علی بن ابیطالب به شهر کوفه رسید، مردم کوفه به نزد فرماندار کوفه «ابوموسی اشعری» آمدند تا همراه او با علی (ع)، بیعت کنند. اما او توقف کرد و گفت: باید در این معنی تأمل کنم و ببینم که بعد از این چه حادث شود و از مدینه چه خبری رسد.
«هاشم بن عتبه» در جمع آنان بپا خاست و گفت: چه خبر خواهد رسید؟ عثمان را کشتند و مسلمانان از مهاجر و انصار با امیرالمومنین علی (ع)، بیعت کردند، میترسی که اگر با علی بیعت کنی، عثمان زنده شود و ترا سرزنش کند؟ هاشم این سخن گفت و بلافاصله دست راست خود را بیرون آورد و گفت: این دست از علی (ع) و دست چپ از آن خودم! سپس با دست چپ، دست راست گرفت و گفت: اکنون با علی (ع) بهترین امت بیعت کردم و به خلافت او راضی شدم و این اشعار را خواند:  ابایع غیر مکترث علیا * و لا اخشی امیرا اشعریا  ابا یعه و اعلم ان سارضی *یداک الله حقا و النبیا من بی اعتنا به همه کس، با علی (ع) بیعت می کنم و از امیر اشعری، هراسی ندارم. با علی (ع) بیعت می کنم و می دانم که با اینکار، خدا و رسولش را خشنود خواهم ساخت و ابوموسی چون اینکار هاشم را دید، دیگر عذری نداشت، برخاست و به ناچار بیعت کرد و به دنبال او تمام بزرگان و مشاهیر کوفه، بیعت کردند. او از ارادتمندان و در صف پیوستگان به آنحضرت قرار گرفت و چون در کوفه بود، مردم را بر بیعت با علی علیه السلام بر می انگیخت، تا زمان جنگ جمل که در رکاب آن امام (ع) مردانه جنگید و سرکشان جمل، شکست خوردند. پس از این پیروزی، با امام علی (ع) به کوفه برگشت و همه جا از طرفداران و حامیان سخت آن حضرت و در کنار او و مدافع حق و حقیقت تا مرز شهادت بود. در خلافت عثمان بن عفان، سعید بن عاص از سوی وی حاکم کوفه بود. در پایان ماه رمضان هاشم مرقال هلال ماه را مشاهده کرد، و بدین جهت روزه اش را افطار کرد. خبر به سعید بن عاص رسید. او از هاشم علت را جویا شد، هاشم از مشاهده هلال ماه سخن گفت، سعید گفت: «آیا در میان مردم تنها تو با این یک چشمت آن را دیده ای؟» سپس دستور داد تا هاشم را حد زدند. گفته شده پس از قتل عثمان، حضرت علی(ع) حکومت کوفه را به هاشم مرقال داد و او سعید بن عاص را قصاص کرد.[بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۷. ] چون «معاویة بن ابوسفیان» بر علیه علی بن ابیطالب (ع) طغیان کرد و آماده جنگ شد، و نامه های آن حضرت بر معاویه که به خلافت دل بسته بود، فایده ای نکرد، امام چند نفر از یاران برگزیده اش را مورد مشورت قرار داد تا نظر آنها را برای جنگ و مقابله با «معاویه» و «قاسطین» جویا شود. از جمله: «هاشم مرقال» که به دلیل پایداری و استقامتش در یاری حضرت جزو همین افراد معتمد و مشاور بود که در جلسه شورا، با اخلاص و عقیده، به امام علی (ع) عرضه داشت: ای امیر مومنان، ما با خاندان ابوسفیان، آشنایی داریم، آنها به خاطر حرص و طمعی که به دنیا و دنیاپرستی دارند با تو می جنگند و از هیچ کوششی، دریغ نمی کنند، دروغ می گویند که به خونخواهی عثمان قیام کرده اند. این حیله، تنها نادانان را فریب میدهد، بلکه خروج آنها فقط به خاطر دنیاست. قلب های آنها قسی شده است. اینان کسانی هستند که کتاب خدا را پشت سرانداخته و برخلاف رضایت خداوند، در میان بندگان حکم میرانند، حلال خدا را حرام و حرام او را حلال کردند، شیطان بر آنها مستولی شده و به آنها وعده های باطل داده و فریفته آنگونه که از راههای هدایت و صواب جدا کرده و به راههای پست کشانده و دنیا را در نظرشان محبوب کرده است پس اینها بر سر دنیا با ما جنگ دارند. همانطور که ما بر سر آخرت و اشتیاقی که به وعده پروردگارمان داریم، با آنها پیکار می کنیم. از این رو، ما را به سوی این قوم گسیل دار و به نبرد با آنها روانه کن! ما باید هرچه زودتر برای سرکوبی آنها حرکت کنیم که اگر حق را پاسخ گفتند چه بهتر، و اگر خواهان جنگ بودند ما با آنها نبرد می کنیم. هاشم، با این گفتار کوتاه، شخصیت واقعی و حقیقت درونی معاویه و یارانش را آشکار کرد.   نقش هاشم بن عتبه در رابطه با «ناکثین» در تعقیب این گروه (ناکثین= پیمان شکنان)، که سردمدارانش «طلحه و زبیر»، از مخالفین امام علی (ع) بودند، هاشم مأمور شد از منطقه «ذی قار» از طرف امام (ع) در بین راه مدینه تا بصره، نامه ای به کوفه ببرد و به والی آنجا برساند. هاشم به کوفه رفت و نامه را برای «ابوموسی اشعری» برد و از او خواست تا مردم را برای مقابله با ناکثین، آماده و بسیج کند. اما ابوموسی، نه تنها همکاری نکرد، بلکه او را تهدید به زندان و قتل نمود. هاشم نیز، فورا اطلاعات را به استحضار امام علی بن ابیطالب (ع) رساند.   هاشم در جنگ صفین و شهادت خود و پسرش امام علی (ع) قبل از جنگ صفین، میخواست که از طریق مکاتبه و پیام، معاویه را از جنگ باز دارد. اما معاویه همیشه پایان پاسخ اش این بود: (شمشیر بین من و توست، تا آنکه ناتوان تر است هلاک شود) در ماه صفر سال 36 ه.ق جنگ صفین شروع شد. هاشم مرقال در خط مقدم، رهبر سواره نظام و پیاده نظام سپاه علی (ع) در مقابل سپاه شام (معاویه) شد و در واقع، پرچم کل سپاه از طرف امام (ع) بدست او سپرده شد.
در مرحله اول، عمرو بن عاص به تحریک معاویه برای دفع یورش های هاشم به میدان آمد و با او روبرو گشت، اما خیلی زود دریافت که تاب برابری با هاشم را ندارد، لذا ناکام به جانب خیمه های معاویه فرار کرد و بعد هم مورد تمسخر معاویه قرار گرفت، معاویه هم چون پرچم سپاه حق را بدست مرقال دید، وحشت کرد و این بار با تمام قوا، جنگاوران کار آزموده اش را همراه عبدالله پسر عمرو بن عاص به میدان جنگ فرستاد عبدالله هم با چهره شکست و زبونی به حالت فرار برگشت. هاشم می غرید و می جنگید و هرگاه فرصتی پیدا می کرد برای یارانش خطبه می خواند تا به آنها بفهماند که با بصیرت کامل در راه امام زمانش جهاد کنند و با طاغوتیان بجنگند. او پیش می تاخت و چنین رجز می خواند: فرد یک چشمی که در صدد است تا جانش را خلاصی دهد و به سوی مرگ بشتابد همچون اسب شجاع و گرانقدری که نمی خواهد تن به جنگ دهد. او جنگ آزموده است و پیکار با هماوردانش را رها نمی کند. نه از دیه می ترسد و نه از قصاص و او را از مرگ، گریزی نیست. ترس و وحشت بر سپاه معاویه حاکم شده بود و شامیان از هر طرف بر او می تاختند تا توانستند او را بالاخره محاصره کنند. یکی از آنها ضربه ای بر شکم او وارد کرد و آن را درید. هاشم در اوج شجاعت، مدتی یک دست بر جراحت خود گرفته و با دست دیگرش پرچم را افراشته داشت و پایداری می کرد. او برخلاف موضع عمویش «سعد بن ابی وقاص» که از قاعدین بود. با اطمینان کامل در رکاب امام ایستاد تا شهید شد. در همان میدان، پسرش «عبدالله» موضوع را فهمید و پرچم را از پدر گرفت و بر دشمنان تاخت و در آن حال یاران را به صبر و پایداری دعوت کرد و خطبه ای خواند و به مردم گفت: "به حقیقت که هاشم بنده ای از بندگان خدا بود که روزی هایشان معین شد و آثار و اعمالش ثبت شد و از این دنیا پرکشید، خدایش او را فرا خواند و او نیز اجابت نمود و خود را تسلیم کرد و بدینسان «هاشم بن عتبه مرقال» در آخرین روزهای جنگ به شهادت رسید.  گفته اند این پسرش، در اثنای پیکار، بر سپاه شام حمله کرد و عده ای را کشت و رشادت هایی از خود نشان داد و عاقبت او نیز شهید شده و به پدر بزرگوارش ملحق گشت.   فرزندان ولی بنا بر گزارشی هاشم فرزندی به نام عبدالله داشته است که به دستور معاویه، زیاد ابن ابیه او را به زنجیر کشیده و به شام فرستاد(.سیره معصومان، ج ۵، ص۴۱. ] و گفت و گوی تندی بین او عمرو بن عاص صورت گرفت.(زندگانی حسن بن علی(ع)، ج ۲، ص۴۷۲. او در این جنگ به وسیله حارث بن منذر تنوخی به شهادت رسید. پس از شهادت او، حضرت علی پرچم را به دست فرزندش عتبه بن هاشم داد.[ دینوری، اخبارالطوال، ص۱۸4] هاشم در حالیکه پایش قطع شده بود، کسانی را که به او نزدیک می شدند، می کشت و می گفت: «الفحل یحمی شوله معقولا» ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۴۷.] گفته شده است که او در جنگ صفین این شعار را می خواند:  اعور یبغی أهله محلا - قد عالج الحیاة حتی ملا - لا بدّ أن یفل أو یفلا   در کلام حضرت علی(ع) هنگامی که خبر شهادت محمد بن ابی بکر استاندار مصر به حضرت علی(ع) رسید، حضرت سوگند یاد کرد که در نظر داشتم، هاشم مرقال را برای حکومت مصر بفرستم، اگر او به مصر رفته بود، نمی گذاشت عمرو بن عاص و یارانش بر مصر مسلط شوند. پس از شهادت هاشم مرقال حضرت علی(ع) بر بالین او و یاران شهیدش توقف کرد و برای آنها دعا کرد و چنین سرود: جزی الله خیراً عصبة أسلمیة صباح(حسان) الوجوه صُرِّعوا حول هاشم «خدا گروه اسلمیان را جزای خیر دهد که با چهره های تابناک پیرامون هاشم به خاک افکنده شده اند.» ابوطفیل درباره او سروده است: ا هاشم الخیر جزیت الجنّه- قاتلت فی الله عدوّ السّنّة   در کربلا بر اساس منابع تاریخی کهن، هاشم مرقال در جنگ صفین به شهادت رسید، اما برخی منابع متأخر از شخصی به نام هاشم بن عتبه در واقعه کربلا یاد کرده اند که در روز عاشورا به شهادت رسیده است. شهید مطهری جریان شهادت وی در کربلا را از تحریف های لفظی واقعه عاشورا می داند.[مطهری، حماسه حسینی، ج۱ص۷۰.] برخی دیگر از دو تن به این نام یاد کرده اند که یکی در صفین و دیگری در کربلا به شهادت رسیده اند. مناظره هاشم مرقال با یک جوان، در جنگ صفین در حالات «هاشم» آمده است: «روزی در «صفّین» در میان اصحاب خود، مشغول جنگ بود جوانی جنگجو از سپاه معاویه در حالی بیرون تاخت که این شعر رزمی را میخواند:  من پسر ارباب پادشاهان غسّانم*و امروز بر دین و آئین عثمانم  خویشان ما به ما از ماجرا خبر داده و*گفته اند که علی، عثمان را کشته است  در حالی که شمشیر می زد و لعن می کرد و ناسزا می گفت، نزدیک هاشم آمد.
«هاشم» به او گفت: «ای جوان! این سخنانی را که تو می گویی و این جنگ (بی هدفی را) که دنبال می کنی روز قیامت حساب و کتابی دارد، از خدا بترس و به فکر زمانی باش که خدا از تو درباره این کارت سؤال می کند!» جوان گفت: «من با شما می جنگم زیرا پیشوای شما آنگونه که به من گفته اند، نماز نمی خواند و شما هم نماز نمی خوانید و برای این با شما جنگ می کنم که پیشوای شما خلیفه ما را کشته است و شما او را در کشتن خلیفه یاری کردید». «هاشم» گفت: «تو را با «عثمان» چه کار؟ او را اصحاب پیامبر و قاریان قرآن به خاطر کارهایی که بر خلاف قرآن انجام داد، کشتند و اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله)اصحاب دین خدا و شایسته ترین افراد برای نظارت در امور مسلمین هستند. امّا اینکه گفتی مولای ما علی(علیه السلام) نماز نمی خواند، او نخستین کسی است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نماز خواند و به او ایمان آورد و اینها را که می بینی با او هستند (و همچون پروانگان گرد شمع وجود او می گردند) همه آنها قاریان قرآن هستند، شب را به پا می خیزند و خدا را عبادت می کنند; مراقب باش اشقیای مغرور، تو را در دینت فریب ندهند!» سخنان «هاشم» جوان را منقلب کرد، صدا زد ای بنده خدا، من گمان می کنم تو مرد صالحی هستی (و سخنانت نور صدق و راستی دارد) آیا راه توبه ای برای من می یابی؟ گفت: آری به سوی خدا بازگرد، او توبه تو را می پذیرد. جوان دست از جنگ کشید و برگشت، مردی از شامیان به او گفت: «این مرد عراقی تو را فریب داد» جوان گفت: «نه! او مرا نصیحت کرد (و هدایت فرمود).» «الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 9، ص: 178.  هاشم بن عتبه در نگاه علی بن ابیطالب (ع) علی (ع) در پایان جنگ، جسد هاشم و یارانش و قاریان قرآن را پیرامون هاشم دید، در حالی که با قطرات اشک، با آنها وداع و با اندوهی شدید، سوگوار شهادتشان بود چنین فرمود:  جزی الله خیرا عصبته اسلمیه *** صباح الوجوه صرعوا حول هاشم خدا هاشم و یارانش را رحمت کند، مردانی که حق را شناختند و در راهش پیکار کردند و جان را نثارش ساختند. پس از واقعه صفین، در شهادت استاندار مصر، محمد بن ابی بکر (یار جوان امام علی (ع)) که آنحضرت بسیار ناراحت و محزون شده و شدیدا اندوهگین بودند، مردم گفتند: سخت بر محمد بی تابی می کنی؟ حضرت فرمود: چرا نکنم؟ او دست پرورده من و برادر پسرانم بود آنگاه شجاعت و شهامت هاشم و تیزهوشی او را ستود و فرمود: به خدا سوگند می خواستم «مرقال، هاشم بن عتبه» را استاندار مصر کنم، اگر او والی مصر بود، میدان را برای «عمرو بن عاص»، باز نمی گذاشت و به مخالفین و طرفداران معاویه مجال نمی داد و اگر کشته می شد شمشیر در کف به شهادت می رسید. بدون اینکه قصد مذمت محمد بن ابی بکر را داشته باشم چرا که او نزد من محبوب و پرورش یافته خود من بود. منابع: ابن حزم، جمهره انساب العرب - ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، سیدعلی خان مدنی شیرازی،- سیدمرتضی عسکری، معالم المدرستین، - ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب، عزالدین بن الاثیر الجزری، اسدالغابه، احمدبن علی بن حجر عسقلانی، الاصابه خیرالدین زرکلی، الاعلام، شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، و سایت (اکمال)مجالس المؤمنین، الاصابة، ابن حجر، تحقییق: عادل احمد عبدالموجود و شیخ معوّض. - دینوری، اخبارالطوال، طبری، تاریخ،؛ بلاذری، انساب الاشراف، مسعودی، مروج الذهب. مطهری، حماسه حسینی، سیره معصومان. موسسه فرهنگی مبین موبایلی و مرکزجهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام از موسوعه الامام علی بن ابیطالب (ع) محمد ری شهری فروغ ولایت جعفر سبحانی اصحاب امیرالمومنین (ع) سید محمد بحرالعلوم سیمای کارگزاران تاریخ خلفا رسول جعفریان هاشم مرقالهاشم بن عقبه بن ابی وقاص هاشم مِرقال و مدارک زیاد دیگر
سعد بن ابی وقاص که در رکاب پیامبر بود پسرش شد عمرسعد عتبه بن ابی وقاص که در سپاه مشرکین بود پسرش شد هاشم مرقال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سرودخوانی دانش‌آموزان در دیدار با انقلاب آیت الله دامت برکاته 📢 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🔻دعوت معاونت تبلیغ حوزه از طلاب جهت اعزام در ایام فاطیمه ▫️معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه از کلیه طلاب، فضلا و روحانیون، اساتید، متعلمان مراکز تخصصی، خطبا، فرهیختگان و استعداد های برتر تبلیغی و گروه های تبلیغی حوزه های علمیه جهت اعزام ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) دعوت به عمل آورد. 💠ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
4_5965151636417418065.mp3
616.1K
‍ ❣﷽❣ 🌷 🌷 بوی گل و سوسن و یاسمن آید بویِ گلِ سوسن و یاسمن آمد قوّتِ قلبِ حسین و حسن آمد ماهِ درخشانِ هر اَنجمن آمد اَهلِ ولا مژده سروِ چَمن آمد 🌷فاطمه خیرالنساچشم تو روشن 🌷یا علیِ مرتضی چشم تو روشن جانِ  علی  آمده  گُل  بِفشانید دست توسل به کویش بِرسانید مدح و سرودش صَمیمانه بِخوانيد زین شعف از دل دگر غُصه بِرانید 🌷فاطمه خیرالنساچشم تو روشن 🌷یا علیِ مرتضی چشم تو روشن زینب کبری بُوَد جلوه ی زهرا باشدش از هرجهت زینتِ بابا ماتِ جلالش شده حور و پَریّا نامِ نِکویش بُوَد بر لبِ طاها 🌷فاطمه خیرالنسا… فاطمه را در بَغل دلبرش آمد سوره کوثر بِخوان کوثرش آمد مژده بِده بر علی حیدرش آمد کرب و بلاراحسین لشکرش آمد 🌷فاطمه خیرالنسا… هرکه گدایی کُند بر درِ زینب یاکه شهیدش شودپرپرِ زینب شاهِ دو دنیا بُوَد نوکرِ زینب اورا دعا می کُند مادرِ زینب 🌷فاطمه خیرالنسا… برلب ما باشد این جمله ی خواهش در حَرَمَت دِه به هر سینه آرامش مهدی زَنَد عاقبت ریشه ی داعش شیعه  ندارد  با  ظالم  سرِ  سازش 🌷فاطمه خیرالنسا… ما  همه  پایَش  بیُفتَد  یَلی  هستیم زینبی هستیم و مستِ علی هستیم پایِ وطن یک دل و صیقلی هستیم گوش ُبه فرمانِ سَيّد علی هستیم 🌷فاطمه خیرالنسا… شُکرِ خدا پیروِ پیرِ خُمینیم نوکرِ  دربارِ  شاهِ  عالمينيم تانفسی باشه سربازِ حسینیم عاشقِ دیدارِ بین الحرمینیم فاطمه خیرالنسا عیدیِ ما دِه یاعلیِ مرتضی کرب و بلا دِه👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏 ارسال محتوای تبلیغی https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
دو بیتی میلاد حضرت زینب س ------------------------------------------- شب میلاد گل سر سبد عرش آمد مثل زهرا گهری باز بر فرش آمد خنده دارد به لبش شاه شهید عالم گوهر ناب از عرش به سنگ فرش آ مد ---------------------،،،،،،،،، هر دختری که دختر حیدر نمی شود الگوی صبر زاده ی کوثر نمی شود بر روی دست شاه شهیدان گرفت قرار هر خواهری که زینب مضطر نمی شود --------------------------- خواهر ارباب سلام علیک عمه بی تاب سلام علیک در بغل شاه شهیدان حسین رفته ای درخواب سلام علیک ------------------------------- بانوی دمشق ، مددی یا زینب ای معنی عشق، مددی یا زینب با تو سرنوشت ، مددی یا زینب روی دل نوشت ، مددی یا زینب ----------------------------- مژده بر اهل ولا عمه سادات آ مد بانوی صبر به تسبیح و عنایات آمد روی دستان حسین خنده زندبر رویش حضرت زینب یا ملجأ  حاجات آ مد -------------------------------- گر نبودی تو خبر از روز عاشورا نبود هیچ جایی واژه ای در مدح آن آقا نبود تو سفر کردی به شام و کوفه ای ماه منیر گر نبودی تو دگر نامی ز عاشورا نبود ------------------------------ بهر آمرزش به در گاه خداوند کریم یک دعا ازحضرت زینب کفایت می کند اندرون خانه ی قبرت الا ای شیعیان یک سفارش ازحرم کارشفاعت میکند -------------------------------------- تو به روی کفن من بنویس یا زینب بهر خشنودی مادر بنویس یا زینب گرشدم لایق وصل ازبدن فانی خود روی تابوت شهادت بنویس یا زینب ------------------------- ما را به عشق شما خلق کرده اند شیرم به حب شما حلق کرده اند تا نوکر شوم همه عمرم به افتخار اشک مرا شفا ز شما خلق کرده اند ---------------------------- مژده مرغ سحر آ ب حیاتم دادند خبر از آ مدن این برکاتم دادند یمن میلاد توبانوچه مبارک سحری این همه خیر به ذکر صلواتم دادند ------------------------ مدینه تادمشق جشن وسروراست شب میلاد تو شادی و شور است بگیر عیدی تو از شاه شهیدان همه عرش خدا مملو ز نور است ------------------------------ ماه تابید و رخ دختر حیدر تابید یاور و هم نفس دخت پیمبر تابید فاطمه شاد ز میلاد گل یاسمنش از طلوع رخ او صبر به مادر تابید --------------------------،-،،،،، بر فاطمه نور بصری پیدا شد بر خلق که شمس و قمری پیدا شد در صبر و سخا زبان زد عالم شد بر آ ل علی چه گوهری پیدا شد ------------------------،،،،،،،،--،،----------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
28087_13961026000846_477013.mp3
477K
سرود ِ مسجدی – ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 👏🌹🥀👏 *آمد به دنیا دختر ِ زهرا و حیدر جلوه کند چون مصحفی بر دست ِ مادر حق را نشانی آمد خوش آمد،زهرای ثانی آمد خوش آمد جان ِ پیمبر،نوری ز کوثر،ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر *جان ِ جهان و افتخار ِ عالمین است از روز ِ اوّل مَحو ِ رُخسار ِ حسین است عشق حسین در آب و گِل ِ او نَصرُ من الله،ذکر ِ دل ِ او عُمرش شود طی،همراه ِ دلبر،ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر *تاریخ ِ اسلام و خُروش و انقلابش جانها فدای عصمت و صبر و حجابش شد کاخ ِ فتنه ویرانه از او دشمن در آمد آخر به زانو گردیده چیره بر قوم ِ کافر،ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر *هر لاله با شور ِ مُحرّم زیبی بود زینب حسینی و حسین هم زینبی بود از کربلا با قلب ِ شرر بار بعد از ابالفضل،گردید علمدار با یا حسین و با دیده ی تر،ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر *یا رب مدد کن دائم از زینب بخوانم تا به شهادت پای این مکتب بمانم بر او قسم که باکی نداریم از جنگ و تهدید،از ظلم و تحریم هستیم همیشه سرباز رهبر،ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ا... و اکبر ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
enc_17005073777196157326347.mp3
9.91M
💐💐💐💐💐💐💐💐 روح مقاومته زینب زینب نور بی نهایته زینب زینب هر آزاده‌ای تو عالم میذاره پیشونی به ساحت زینب زینب 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خانوم تولدت مبارک
فضائل و ویژگی های حضرت زینب کبری سلام الله علیها.pdf
871.5K
💠 📌 موضوع : فضائل و ویژگی های حضرت زینب کبری سلام الله علیها 📌 آنچه را که در این فیش خواهید خواند: 1️⃣ زینت پدر 2️⃣ علم الهى 3️⃣ عبادت و بندگى 4️⃣ عفت و پاکدامنى 5️⃣ ولایت مدارى 6️⃣ روحیه بخشى 📍و بیان چندین ویژگی دیگر از اقیانوس بیکران فضائل حضرت زینب کبری سلام الله علیها | | علیها السلام 🌐 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd 💐 لطفاً نشر دهید 💐
کتابخانه زینبی سلام الله علیها زینب علیها سلام عقیله بنی هاشم👈دانلود ۲۰۰داستان از حضرت زینب سلام الله علیها👈دانلود مدافعان حرم👈دانلود اساور من ذهب فی احوال زینب👈دانلود زینب علیها سلام،عقیله بنی هاشم👈دانلود زینب الکبری👈دانلود ناسخ التواریخ،بخش زندگینامه حضرت زینب سلام الله علیها👈دانلود ویژگیهای حضرت زینب سلام الله علیها،خصائص زینبیه👈دانلود 🔗کتب دینی👇 🔻 @KotobeDini 🔺عضویت در کانال کتب دینی👇 🌐 https://eitaa.com/joinchat/2490564857Ce9647e6437
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرات ریخت؟؟ 😅😉 ✅ «آیت الله جوادی آملی» از علمای بزرگ تشیع، جملاتی رو میگن که از عمق علاقه شون به وطن سرچشمه میگیره...😃 به نظرت با دیدن این کلیپ، کسی وجود داره که بگه آخوندا وطن پرست نیستن؟ راستی فالو یادت نره❤️ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
📚بخش اول کتب فاطمیه کتابخانه کتب دینی 📙📘📗📕📒📔📓 📓پیشوایان هدایت،حضرت فاطمه سلام الله علیها👈دانلود 📔فاطمه سلام الله علیها،راز ماندگاری امامت👈دانلود 📙جلد اول،سلسله سخنرانیهای استادرفیعی👈دانلود 📗آموزه های فاطمی👈دانلود 📕عنایت حضرت زهرا سلام الله به شهدا👈دانلود 📒کتیبه های فاطمی👈دانلود 📔ترجمه کتاب بیت الاحزان👈دانلود 📘طلوع بی پایان،مرکز مطالعات و پاسخگویی به سوالات👈دانلود 📓شهادت مادرم افسانه نیست👈دانلود 🔗کتب دینی👇 🔻 @KotobeDini 🔺عضویت در کانال کتب دینی👇 🌐 https://eitaa.com/joinchat/2490564857Ce9647e6437
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی آقای حیدری کاشانی در مورد صحبت‌های بی سابقه مقام معظم رهبری در مورد جانشینی بعد از خودش در جمع اعضای مجلس خبرگان پناه بر خدا 😔حرفش هم دااااغونم می‌کنه جهت سلامتی و طول عمر مقام معظم رهبری ۵ صلوات و آیه الکرسی قرائت نمائیم که انشالله سایه معظم‌له تا ظهورحضرت مهدی (عج) بالای سر کشورو ملت و مسلمانان جهان مستدام باشد الهی امین ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ 📌ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻جای نگرانی نیست و بار اولی نیست رهبر انقلاب درباره جانشین سخن می‌گویند. 🔹اگر شما هم با شنیدن سخنان رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان نگران شدید، این فیلم را ببینید. 🎙حجت‌الاسلام صلح میرزایی (عضو مجلس خبرگان رهبری) 🇮🇷 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
جعفر بن ابی‌طالب اصحاب  پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) پیامبر اسلام(ص) اصحاب زمان مطالعه :7 دقیقه توسط : رحمت الله ضیایی چکیده: جعفر بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب مشهور به جعفر طیار و ذوالجناحین، سومین فرزند ابوطالب، پسرعموی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، برادر بزرگ‌تر امام علی(ع) و از صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و آله). جعفر نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مقام و منزلت بسیاری داشت و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) او را به سرپرستی کاروان مسلمانان در مهاجرت به حبشه برگزید. پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از بازگشت جعفر از حبشه به او نمازی آموخت که به نماز جعفر طیار مشهور است. جعفر در جنگ موته به شهادت رسید. مزار او هم‌اکنون در اردن است. تولد و نسب بنا بر نظر مشهور، تولد جعفر، بیست سال پیش از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در طایفه بنی‌هاشم از قبیله قریش اتفاق افتاد. پدر وی ابوطالب از بزرگان قریش و مادرش فاطمه بنت اسد بود. او سومین فرزند ابوطالب پس از طالب و عقیل بود و فرزند چهارم ابوطالب، علی(ع) است. گفته شده فاصله بین هر کدام از برادران ده سال بوده است.[۱] کنیه‌ها و القاب جعفر را به خاطر داشتن فرزندی به نام عبدالله، ابوعبدالله می‌خواندند.[۲] از دیگر کنیه‌های‌ جعفر «ابوالمساکین» بود. وی به دلیل ملازمت فقرا و مساکین و احسان به آنان به این نام شهرت یافت.[۳][۴][۵] وی به «طیار» و «ذوالجناحین» مشهور است که پس از شهادت و از دست‌دادن دو دستش به آن ملقّب گردید. در روایتی از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده که شبی را در بهشت وارد شدم، در حالی که جعفر با ملائکه پرواز می‌کرد.[۶] و در روایتی دیگر از امام باقر(ع) است که خداوند، چهار خصلت جعفر را دوران جاهلیت ارج می‌نهد. پرسیدند که آن‌ها عدم شُرب خمر، دروغ‌نگفتن، پرهیز از فحشا و نپرستیدن بت است. نقل شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) هم در حق او دعا کرد که خداوند عزّوجل به تو دو بال عطا کند که با ملائکه در بهشت پرواز کنی.[۷] از دیگر القاب وی «ذوالهجرتین» به خاطر هجرت به حبشه و هجرت به مدینه است.[۸] همسر و فرزندان نام همسر جعفر، اسماء بنت عمیس بن نعمان است. فرزندان او، عبدالله، عون، محمد و احمد هستند که همگی از اسماء هستند.[۹] ابن عنبه، هشت فرزند برای جعفر از اسماء بنت عمیس می‌شمرد.[۱۰] تحت کفالت عموی خویش پس از آن که ابوطالب دچار فقر و تنگدستی شد، برادرش حمزه[۱۱] و بنابر قولی برادر دیگرش عباس بن عبدالمطلب[۱۲][۱۳] کفالت جعفر را بر عهده گرفت و تا زمانی که جعفر اسلام آورد و مستغنی گردید، در خانه عمویش زندگی می‌کرد. اسلام وی جعفر دومین مردی بود که بلافاصله پس از برادرش علی(ع) به پیامبر(صلی الله علیه و آله) ایمان آورد و مسلمان شد. ابوطالب هنگامی که دید فرزندش علی(ع) در کنار پیامبر(صلی الله علیه و آله) نماز می‌گذارد به جعفر گفت: در سمت چپ پیامبر(صلی الله علیه و آله) نماز بگزار.[۱۴] برخی نیز گفته‌اند وی بیست‌و‌ششم و یا سی‌ودومین مردی بود که اسلام آورد.[۱۵] ابن سعد می‌گوید: جعفر بن ابی‌طالب قبل از آن که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بیت ارقم وارد شود، ایمان آورد.[۱۶] مقام و منزلت بنابر آن چه در منابع و متون دینی آمده وی از مرتبت و منزلت والایی برخوردار است. روایت شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: مردم از درخت‌های مختلف خلق شده‌اند، اما من و جعفر مانند یک درخت هستیم و از یک گِل آفریده شدیم.[۱۷][۱۸] و در روایتی دیگر فرمود: جعفر! تو در چهره و اخلاق شبیه من هستی.[۱۹] این شباهت به گونه‌ای بود که هر کس جعفر را می‌دید می‌گفت: «سلام بر تو یا رسول‌الله» به گمان این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) است و جعفر در پاسخ می‌گفت: من رسول‌الله نیستم و من جعفر هستم.[۲۰] وی مورد علاقه شدید پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از غنایم غزوه بدر به جعفر بخشید با این که وی در جنگ حضور نداشت.[۲۱] همچنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) در بازگشت از غزوه پیروزمندانه خیبر علیه یهودیان، جعفر را که از حبشه بازگشته بود ملاقات کرد، او را در آغوش گرفت، میان دو چشم او را بوسید و فرمود: به خدا قسم نمی‌دانم برای کدام یک مسرور باشم، دیدار جعفر یا فتح خیبر؟.[۲۲] آن گاه به او نمازی آموخت که به «نماز جعفر طیار» معروف است.[۲۳] علاقمندی امیرمؤمنان(ع) به او نیز تا آن جا بود که عبدالله بن جعفر می‌گوید: هر گاه درخواستی را از عمویم علی(ع) داشتم و به حق پدرم – جعفر – او را قسم می‌دادم آن را می‌پذیرفت.[۲۴] ویژگی‌ها
ابو نعیم اصفهانی می‌گوید: جعفر بن ابی‌طالب مردی خطیب، سخاوتمند، شجاع و عارف بود.[۲۵] ابن قدامه وی را فردی بردبار و متواضع می‌خواند.[۲۶] ذهبی از عالمان اهل‌سنت می‌نویسد: جعفر بن ابی‌طالب، دارای مقامی بزرگ، سید شهیدان و مجاهدان است.[۲۷] مصداق آیات قرآن آن چه درباره مقام و منزلت جعفر بن ابی‌طالب آمده، همین بس که برخی آیات قرآن کریم در شأن او نازل شده است. علی بن ابراهیم قمی در ذیل آیه مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَیٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن ینتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ﴿۲۳﴾ (ترجمه: از میان مؤمنان مردانی‌اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین‌] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.)[ احزاب–۲۳] ، روایتی را از امام باقر(ع) نقل می‌کند که مراد از کسانی که بر عهد خویش وفادار ماندند و جان خویش را تسلیم کردند حمزه و جعفربن ابی طالب است.[۲۸] یا آیه أُذِنَ لِلَّذِینَ یقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿۳۹﴾ (ترجمه: به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته‌اند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست.)[ حج–۳۹] که در شأن علی(ع)، حمزه و جعفر نازل شده است.[۲۹] سرپرست مهاجران به حبشه در سال پنجم بعثت و به دنبال اذیت و آزار کفار به مسلمانان، گروهی از آنان به دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله) از مکه به حبشه مهاجرت کردند که سرپرستی کاروان مهاجرین، بر عهده جعفربن ابی‌طالب بود.[۳۰][۳۱] گفته شده تعداد آنان ۸۲ مرد به غیر از زنان و کودکان بود.[۳۲] پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مهاجرین فرمود: گروهی از شما به حبشه هجرت کنید، زیرا پادشاه حبشه فردی صالح است و به هیچ کس ستم روا نمی‌دارد. به آن جا بروید تا خداوند در کار مسلمانان گشایشی ایجاد کند.[۳۳] نجاشی پس از ورود مهاجران مسلمان، آنان را به دربار طلبید. جعفربن ابی طالب رو به نجاشی گفت: «من آن چه را از راهنما و پیامبرم شنیده‌ام خواهم گفت.» سپس جعفر به منزله سخن‌گوی اسلام، چنین گفت: ما را پیامبری آمده ست که ما را به کنار گذاردن بت‌ها، ترک رباخواری، حرمت ظلم و خونریزی به غیر حق، حرمت فحشا و پلیدی امر کرده و به نماز، زکات، عدل و احسان خویشاوندان ملزم ساخته است. سپس از جعفربن ابی طالب پرسید: «آیا از آن چه پیامبرتان از سوی خدا آورده است، چیزی همراه داری؟ جعفر نیز آیه‌هایی را از سوره مریم که جایگاه حضرت مریم و عیسی(ع) را روشن می‌ساخت، خواند. نجاشی با شنیدن آن آیه‌ها سخت گریست.[۳۴] وی پس از استماع سخنان جعفر، مشرکان مکه را که با هدایایی نزد نجاشی آمده بودند تا مسلمانان را نپذیرد از حبشه اخراج کرد و مسلمانان در امنیت کامل در آن سرزمین زندگی کردند.[۳۵] حضور مسلمانان در حبشه تا اواخر سال ششم هجری ادامه داشت. پیامبر(صلی الله علیه و آله) قبل از غزوه خیبر، از نجاشی خواست تا مسلمانان را بازگرداند. نجاشی نیز پذیرفت، اسلام آورد و جعفر و دیگران را همراه عمرو بن امیه ضمری سفیر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با دو کشتی به مدینه فرستاد.[۳۶] فرمانده سپاه اسلام پس از فتح خیبر و مراجعت جعفر از حبشه، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در جمادی الاول سال هشتم هجری، جعفر را به عنوان فرمانده اول سپاه به موته فرستاد تا با سپاهیان روم شرقی بجنگندند. وی فرمود: اگر جعفر کشته شد، زید بن حارثه فرمانده سپاه خواهد بود و اگر او نیز کشته شود، عبدالله بن رواحه فرماندهی را بر عهده بگیرد.[۳۷][۳۸] برخی نیز زید بن حارثه را فرمانده اول دانسته و جعفر را امیر دوم سپاه گفته‌اند.[۳۹][۴۰] شهادت جعفر در جنگ موته در جمادی الاولی سال هشتم هجری به شهادت رسید.[۴۱] ابوالفرج اصفهانی، اولین شهید از فرزندان ابوطالب در اسلام را، جعفر بن ابی طالب خوانده است.[۴۲] طبری می‌نویسد: پس از شهادت زید، جعفر پرچم را در دست گرفت و شروع به جنگ کرد. چون دید دشمن دورش را احاطه کرده، از اسبش پیاده شد و آن را پِی کرد. سپس جنگید تا دو دستش قطع گردید و شهید شد.[۴۳] بنا بر قول مشهور، وی در سن ۴۱ سالگی و دهمین نفری بود که در این جنگ، به شهادت نائل آمد.[۴۴][۴۵] شیخ صدوق روایت کرده است پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از شهادت جعفر بر خانواده‌اش وارد شد و سخت گریست[۴۶] و فرزندان جعفر را در بغل گرفت و مورد تفقد قرار داد.[۴۷] روایت شده که اسماء بنت عمیس و کعب بن مالک در رثای جعفر بن ابی طالب اشعاری را سرودند.[۴۸][۴۹] مدفن
مدفن وی و دیگر شهدای موته در منطقه‌ای به نام مزار در نزدیکی موته (اردن) و مورد احترام همگان است. جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن رواحه و زید بن حارثه در یک قبر دفن شدند و قبر پنهان داشته شد.[۵۰] این مقبره در سالیان اخیر توسط وهابیان تندرو به آتش کشیده شد.[۵۱] پی نوشتها اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۳. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۳. ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۰۹. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۸۸. ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۵. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، جپ۲۲، ص۲۷۷. صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج ۲، ص۵۵۸. ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۵. ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۲۵. ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۶. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۱۵ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۱۶۲. طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۸. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۸۷. ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ۵۹۲. ابن سعد، طبقات کبری، ج۴، ص۳۴. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۱۰. مغربی، شرح الاخبار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۰۵. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۲۷۶. امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۱۲۵. واقدی، مغازی واقدی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۵۶. ابن سعد، طبقات ابن سعد، ج۴، ص۳۵. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۹. امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۱۲۶. اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج۱، ص۱۱۴. ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۶. قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸۸. قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۴. ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۲۳. ابن سعد، طبقات کبری، ج۴، ص۳۴. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱۸، ص۴۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۴۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۴۱۵. امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۱۲۳. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۵، ص۴۳۰. طوسی، امالی طوسی، ۱۴۱۴ ق، ص۱۴۱. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۶. سیره ابن هشام، ۱۳۸۳ق، ج ۳، ۸۲۹. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۷۵. امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۱۱۸. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۳. طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۲۱. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۱۲۶. ابن عبدالبر، استیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۵. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۷. واقدی، مغازی واقدی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۶. مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۶۳. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ق، ص۸ و ۹. ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ق، ص۳۶. خبرگزاری فارس. منبع: ویکی شیعه
زید بن حارثه اصحاب  پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) پیامبر اسلام(ص) اصحاب زمان مطالعه :6 دقیقه توسط : رحمت الله ضیایی چکیده: زید بن حارثه بن شراحیل (شرحبیل) کلبی (درگذشته ۸ق)، آزادشده و فرزندخوانده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و از نخستین مسلمانان و تنها صحابی که نامش در قرآن آمده است. وی فرماندهی جنگ موته را بر عهده داشت و در همین جنگ به شهادت رسید. مزار او و دیگر شهدای موته در اردن زیارتگاه مسلمانان است. نسب و کودکی پدر زید، حارثه بن شراحیل از قبیله بنی کلب قضاعه[۱] و مادرش، سعدی بن ثعلبه بن عامر از قبیله بنی معن و طی بودند.[۲] او را زید الحب می‌گفتند، چون رسول خدا او را دوست می‌داشت.[۳] زید آزاد شدۀ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بود و به همین سبب زید و فرزندش اسامه را از موالی پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌خوانده‌اند.[۴]‌ از تاریخ تولد زید خبر دقیقی در دست نیست. او در زمان جاهلیت به همراه مادرش به دیدار قبیله بنی معن رفت. در همان ایام این قبیله مورد هجوم دشمن قرار گرفت و زید اسیر شد. حدود ۸ سال داشت که حکیم بن حزام او را در بازاری از نواحی مکه برای خدیجه خرید. خدیجه پس از ازدواج، او را به رسول خدا هدیه کرد. حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) زید را آزاد کرد و سپس وی را در خانه خود نگه داشت.[۵] گفته‌اند که پیامبر در آن زمان ۱۰ سال از زید بزرگتر بوده است. سال‌ها بعد، زید در موسم حج عده‌ای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامتش را به پدر و مادرش رساند. پدرش در فراق او اشعاری سروده است.[۶] پدر زید از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درخواست کرد تا در برابر دریافت بهای زید، او را به آنان برگرداند، اما پیامبر(صلی الله علیه و آله) زید را میان ماندن نزد خودش و بازگشت به سوی قبیله‌اش مخیر کرد، زید ماندن نزد پیامبر را برگزید، حارثه گفت:‌ای فرزند! بندگی را بر آزادگی اختیار می‌نمائی و پدر را مهجور می‌گذاری؟ زید گفت: من از آن وقتی که پیامبر را دیده‌ام دیگر هرگز کسی را بر آن حضرت اختیار نخواهم کرد. حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) چون این سخن از زید شنید او را به حجر مکه آورد و فرمود:‌ زید فرزند من است، از من ارث می‌برد و من نیز از او ارث می‌برم. از آن زمان او را زید بن محمد(صلی الله علیه و آله) می‌خواندند تا آنکه آیات ۴ – ۶ سوره احزاب نازل شد که فرزند خوانده را به اسم پدر خودش بخوانند. از آن پس زید را زید بن محمد نخواندند.[۷] اسلام، هجرت و عقد اخوت منابع تاریخ اسلام، زید بن حارثه را در زمره نخستین گروندگان به اسلام نام برده‌اند.[۸] هنگامی که پیامبر اکرم به رسالت برگزیده شد و به خانه برگشت، خدیجه، علی بن ابیطالب و زید بن حارثه در خانه او به سر می‌بردند. او را پس از حضرت علی(ع) نخستین مرد مسلمان شناخته شده است.[۹] پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مدینه هجرت کرد، زید و ابورافع مأمور همراهی فاطمه(س)، ام کلثوم و سوده بودند. در این سفر زید، همسرش ام ایمن و فرزندش اسامه را نیز به همراه داشت.[۱۰] حمزه بن عبدالمطلب در پیمان برادری مسلمانان در مکه با زید بن حارثه عقد اخوت بسته بود. او در روز اُحُد هم زید را وصی خود کرد.[۱۱] پس از هجرت، نیز رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میان زید و اسید بن حضیر عقد برادری بست.[۱۲] زید تنها صحابی پیامبر است که نام او در قرآن آمده است.[۱۳] وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّـهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّـهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّـهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَىٰ زَیْدٌ مِّنْهَا وَطَرً‌ا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَ‌جٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرً‌ا وَکَانَ أَمْرُ‌ اللَّـهِ مَفْعُولًا (به خاطر بیاور) زمانى را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تونیزبه او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده‌ات «زید») مى گفتى: «همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا بپرهیز.» و در دل خود چیزى را پنهان مى داشتى که خداوند آن را آشکار مى کند; و از مردم مى ترسیدى در حالى که خداوند سزاوارتر است که از او بترسى. هنگامى که زید نیازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشکلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هایشان ـ هنگامى که از آنها بى نیاز شدند (و آنها را طلاق دادند) ـ نباشد; و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود). ازدواج
ابن هشام، سیره، ج۱، ص۶۴۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۱؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۵۳، ۵۵۵، ۵۶۴. ابن هشام، سیره، ج۳، ۸۲۹؛ واقدی، ج۲، ص۵۷۶؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۱. بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۷۳. ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۱، ۱۳۲. ابن حجر، الإصابه، ج۲، ص۴۹۷. بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۷۳. به نقل از واقدی ابن هشام، سیره، ج۲، ص۳۷۸. رضانژاد، اردن، ص۱۲۹. عمده الطالب، ص۳۶. الآثار الاسلامیه فی بلدتی مؤته والمزار، العدد۴، ص۱۰۷۴. مشرق؛ گزارشی از آخرین وضعیت شیعیان در اردن ابن ابی عاصم، ج۱، ص۲۰۱ـ۱۹۹. منبع: ویکی شیعه
ام ایمن کنیز و آزاد شدۀ پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از درگذشت شوهرش عبید بن زید خزرجی، با زید بن حارثه، ازدواج کرد و اسامه بن زید از او متولد شد.[۱۴] از این رو کنیه او ابواسامه بود. پس از مهاجرت زینب بنت جحش به مدینه، پیامبر(صلی الله علیه و آله) از او برای زید خواستگاری نمود. زینب پیش از خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبر قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، خوشحال شد، اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود، اما چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست ازدواج موافقت کرد.[۱۵] اما همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت[۱۶] و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت می‌برد، پیامبر او را به صبر و تحمل همسر دعوت می‌کرد.[۱۷] تا آنکه سرانجام پیامبر در سال ۵ قمری به فرمان خدا به جدایی آن دو حکم داد.[۱۸] زید پس از جدایی با زینب با ام کلثوم دختر عقبه ازدواج کرد، ام کلثوم زید بن زید و رقیه را برای او به دنیا آورد، سپس ام کلثوم را طلاق داد و با دره بنت ابی لهب بن عبدالمطلب ازدواج کرد و پس از جدایی از او با هند بنت العوام، خواهر زبیر ازدواج کرد.[۱۹] حضور در جنگ‌ها زید فرماندهی سریه‌های قرده، جموم (ربیع الثانی سال ۶ قمری)، عیص (جمادی الاولی سال ۶ ق)، طرف (جمادی الثانی سال ۶ ق)، حسمی(جمادی الثانی، سال ۶ قمری) و وادی القری (رجب سال ۶ قمری) و جنگ موته را بر عهده داشته است.[۲۰] پیامبر اکرم در برخی سفرها زید را جانشین خود معرفی می‌کرد.[۲۱] او در جنگ بدر حضور داشت، و حنظله بن ابی سفیان را کشت.[۲۲] پس از جنگ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) زید ‌بن حارثه و عبدالله ‌بن رواحه را از اثیل به مدینه فرستاد تا خبر پیروزی مسلمانان را به مدینه برسانند.[۲۳] فرماندهی جنگ موته زید در سال هشتم قمری از سوی پیامبر اکرم فرماندهی سپاه ۳،۰۰۰ نفری اسلام را در جنگ موته برعهده داشت، پیامبر فرموده بود اگر زید کشته شد، جعفر بن ابی طالب پرچم را در دست گیرد و و اگر او نیز کشته شد عبدالله بن رواحه فرمانده باشد.[۲۴] درگذشت و آرامگاه زید سال ۸ق در جنگ موته، همراه با جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه کشته شد، پیامبر با شنیدن خبر مرگ او متأثر شد و برایش طلب مغفرت کرد.[۲۵] و در کنار جعفر طیار از او به نیکی یاد کرد.[۲۶] سن او را هنگام درگذشت ۵۵[۲۷] و ۵۰ سال[۲۸] ذکر کرده‌اند. حسان بن ثابت در مرگ او و عبدالله بن رواحه شعری سروده است.[۲۹] إنّ زیدا قد کان منّا بأمر                          لیس أمر المکذّب المغرور ثم جودی للخزرجی بدمع                    سیدا کان ثمّ غیر نزور قبور شهدای موته در روستای مزار در ۱۲ کیلومتری جنوب کرک در کشور اردن واقع شده است.[۳۰] به گفته برخی منابع، جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن رواحه و زید بن حارثه در یک قبر دفن شده‌اند.[۳۱] در سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۴ میلادی، به دستور ملک عبدالله بن ملک حسین پادشاه اردن، مسجدی با سه گنبد و دو مناره در محل زیارتگاه جعفر طیار احداث و دو گنبد کوچک‌تر نیز بر روی قبور زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه ساخته شد.[۳۲] مرقد جعفر طیار و زید بن حارثه، در ایام عاشورا محل تجمع محبان امام حسین(ع) در اردن است ولی دولت این کشور از چند سال پیش مانع از برگزاری مراسم عزاداری امام حسین می‌شود.[۳۳] روایت اسامه از پدرش زید بن حارثه احادیثی نقل کرده است.[۳۴] پی نوشتها بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۶۷. ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۲۹. بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۶۹. ر.ک: ابن حبیب، ص۱۲۸؛ طبری، ج۳، ص۱۶۹ بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۶۷. ابن هشام، سیره، ج۱، ص۲۴۸؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۰. بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۶۸-۴۶۹: ابن هشام، سیره، ج۱، ص۲۴۸. ابن‌هشام، ج۱، ص۲۴۷. ابن‌هشام، سیره،ج۱، ص۲۶۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۱. بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۱۴. ابن هشام، سیره، ج۱، ص۵۰۵؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۷۲. ابن عبدالبر، استیعاب، ج۱، ص۹۳؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۱، ص۱۱۳؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۷۲. احزاب، آیه ۳۷؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۲؛ ابن حجر، الإصابه، ج۲، ص۴۹۷. بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۷۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۱. ابن سعد، ج۸، ص۱۰۱؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۹ـ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۱ـ۵۲. ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۲ ابن سعد، ج۸، ص۱۰۳؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۳۴. نک: ابن سعد، ج۸، ص۱۱۴؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۲۱؛ قس ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹، که به نقلی زمان جدایی زینب و زید را سال سوم ذکر کرده‌اند، هرچند بلاذری گفته که این قول، ثابت نشده دانسته است. بلاذری، انساب، ج۱، ص۵۲۱. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۹۶؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۴۷۱. ابن حجر، الإصابه، ج۲، ص۴۹۷؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۳۷۷: مغازی، ج۱، ص۵، ص۱۹۷. ابن هشام، سیره، ج۱، ص۶۰۱. ابن هشام، سیره، ج۱، ص۷۰۸
عبدالله ابن رواحه عبدالله بن رَواحَه از انصار پیامبر اسلام(ص) که در عقبه دوم به حضور ایشان رسید. وی اهل مدینه و از طایفه خزرج بود که حضرت محمد(ص) او را به ریاست قبیله بنی حارث از قبایل خزرج انتخاب کرد. عبدالله از نقبای دوازده‌گانه است. در بیش‌تر جنگ‌ها از جمله احد، خندق، حدیبیه، خیبر و عمره قضا حضور داشت و در جنگ بدرالموعد جانشین پیامبر در مدینه بود. وی در جنگ موته به شهادت رسید. عبدالله بن رواحه از انصارپیامبر اسلام (ص) که در عقبه دوم به حضور ایشان رسید. وی اهل مدینه و از طایفه خزرج بود که حضرت محمد (ص) او را به ریاست قبیله بنی‎حارث از قبایل خزرج انتخاب کرد. عبدالله از نقبای دوازده گانه است. در بیش تر جنگ ها از جمله احد، خندق، حدیبیه، خیبر و عمره قضا حضور داشت و در جنگ بدرالموعد جانشین پیامبر در مدینه بود. او که در جنگ‌های متعددی مانند بدر حضور داشت، پس از شهادت جعفر بن ابی‌طالب در جنگ موته جانشین او شد و در همان واقعه به شهادت رسید. شعری از عبدالله بن رواحه در وصف پیامبر (ص) أنت النبی ومن یحرم شفاعته یوم الحساب فقد أزری به القدر فثبت الله ما آتاک من حسـن تثبیت موسی ونصراً کالذی نصروا[1] پی نوشت: [1] ابن اثیر،اسدالغابه، ج ۲، ص۵۹۳. منبع : ابن اثیر،اسدالغابه، ج ۲، ص۵۹۳.    
مرثیه قبل ازشهادت ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای برگو چرا تودست به پهلو گرفته ای گل را خدا برای سرور آفریده است ای گل چرا به غصه وغم خو گرفته ای گاهی زدرد شانه زدل آه می کشی گاهی زدرد، دست به بازو گرفته ای ازماجرای کوچه نگفتی به من بگو اکنون چرا زمحرم خود رو گرفته ای دیوار گشته است عصای تو باز هم بینم که دست برسر زانو گرفته ای دیشب نماز ناقله ی تو نشسته بود دیدم که دست خویش به پهلو گرفته ای هرگه که دربه روی علی باز می کنی خوشحال می شوم که تو نیرو گرفته ای رنگی زداغ گرکه «وفایی» به شعر توست چون لاله ها زباغ ولا بوگرفته ای حاج سید هاشم وفایی ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd