eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
بنابر نقل روایت اول،مثل امشبی لحظات آخر عمر دختر پیامبر گرامی اسلام بود«السلام علیكِ یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله یا قرة عین النبی المصطفی!»در چنین روزهایی امیرالمؤمنین كنار بستر فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نشست،به امام حسن و امام حسین،زینب و امّ الكلثوم فرمود:از اتاق بیرون بروید.مظلوم و مظلومه كنار هم نشستند،چرا؟چون زهرا می خواهد وصیت كند.امیرالمؤمنین علیه السلام وصی اوست،می خواهد سفارش هایش را بنماید،لذا بچه ها از اتاق بیرون رفتند.امیرالمؤمنین كنار بستر زهرای مرضیه سلام الله علیها نشست: 1 « و ضمَُ راسَها عَلی صدره»اشك از گونه های فاطمه زهرا سلام الله علیها جاری شد،آقا هم اشك می ریخت و می گفت:فاطمه جان! من در فقدان تو گریه می كنم،برای نبود تو  و غربت خودم اشك می ریزم«أبكِی مَخافَةَ أن تَطُولَ حَیاتی» 2 چگونه بعد از این خانه و چهار یتیم و این سختی ها را تحمل كنم؟ اما زهرا جان! تو چرا گریه می كنی؟بی بی سلام الله علیها می فرماید:یا امیرالمومنین!من برای مظلومیت تو اشك می ریزم! علی جان! سفارش هایی دارم:یكی این كه بدنم را شب غسل بده،شب كفن كن و شب به خاك بسپار!نمی خواهم آن دو نفر بر بدن من نماز بخوانند و در تشییع جنازه ی من حاضر گردند.علی جان!خودت متكفل كارهای من باید گردی،خودت بدنم را غسل بده.بچه های یتیمم را فراموش نكن.طوری برنامه هایت را تنظیم كن كه شب ها پیش بچه ها باشی. مبادا آنها تنها بمانند.حسینم را از یاد مبر! 3 – درباره ی اباعبدالله به ویژه سفارش كرد-وقتی من را در میان قبر می گذاری زود از كنار قبرم نرو. آن لحظه میت مونس می خواهد،چه مونسی بالاتر از تو علی جان. كنار قبرم بنشین« فأكثِر مِن تِلاوَةِ القُرآن ِ و الدُّعاءِ» 4 برایم قرآن و دعا بخوان،كنار قبرم بنشین و برایم اشك بریز.        پیراهن خود در غم من چاك مكن        جز نیمه شب جسم مرا خاك مكن       از فاطمه یادگاری اگر می خواهی        خون های مرا ز روی در پاك مكن       هر وقت دلت برای فاطمه تنگ شد،بدان«البابُ وَ الجدارُ و الدِّماء شهودُ صدق ِ ما به ِ خِفاءٌ»      علی جان!      مرا چو غسل نیمه شب به پیش كودكان دهی      مبادا سینه مرا به زینبم نشان دهی!   1-بحارالانوار،ج43،ص191   2-همان،صفحه 213   3-همان،ص 178   4- بحار الانوار،ج79،ص27؛منتهی الآمال،ص192   منبع:كتاب مقتل( متن روضه های استاد رفیعی)      تدوین و تحقیق: سید علی اكبر حسینی نیشابوری https://eitaa.com/mohtavayerozeh
السلام علیكِ یا فاطمةالزهرا،السلام علیكِ یا بنت رسول الله   فاطمه،اُمّ الائمه و اُمّ المعادن است.اگر همه ی ائمه معدن رحمت هستند،اگر همه معدن كرامت هستند،اما در گرفتاری ها به مادرشان فاطمه زهرا متوسل می شدند.خود این معادن رحمت در بیماریهایشان به مادرشان فاطمه متوسل می شدند.به چنین مادری افتخار می كردند كه واقعاً هم افتخار دارد.زهرا مادر بشریت است.افتخار عالمین است.امروز دلهای شما را روانه كنم كنار قبرش كه نمی دانم كجاست؟اما برویم مدینه،چون شهرش است.مدینه محل عزیمت اوست.امروز دلها را روانه كنیم توی شهری كه زهرا در همان شهر سیلی خورده است،در آن شهری كه غربت كشیده،مظلومیت كشیده.دل ها را روانه كنیم بین آن در ودیواری كه صدا زد:یا ابتاه؛یا رسول الله،أَهكذا یُفعَلُ بحبیبك و ابنتك.1 باباجان این جور مزد رسالت را دادند.وداع این ماه مبارك را با روضه ی وداع حضرت زهرا با امیرالمؤمنین به پایان ببرم.علی آمد كنار بستر زهرای مرضیه نشست.این آخرین ملاقات علی با زهراست.اولین مطلبی كه عرضه داشت سئوال كرد:علی جان،بگو از من راضی هستی یا نه؟{چون مرد باید از همسرش راضی باشد،زن باید با رضایت همسرش از دنیا برود}اشك در چشمان امیرالمؤمنین حلقه زد،فرمود:فاطمه،مگر تو چقدر با من زندگی؟!تو كی غضب مرا برانگیختی؟! تو كی با من مخالفت كردی؟! والله ما لا عَصَت لی اَمراً؛2 به خدا قسم،تو در هیچ امری با من مخالفت نكردی.می خواهد بگوید زهرا جان،تو جانت را برای من دادی،تو هستی ات را به پای من ریختی. تو كتك خوردی و هیچ نگفتی.تو درد كشیدی و ننالیدی كه مبادا علی ناراحت بشود. فاطمه فرمود:علی جان،چند سفارش برایت دارم،بدنم را شبانه غسل بده،شبانه به خاك بسپار،بعد كنار قبرم بنشین و قرآن بخوان.3 علی جان برایم اشك بریز،علی جان برای یتیمانم اشك بریز.   ای صفای خانه ی من الوداع   گرمی كاشانه ی من الوداع   الوداع ای همدم و هم ناله ام   اوداع ای یار هجده ساله ام   خواهشی دارم زتو ریحانه ام   یك شب دیگر بمان در خانه ام   فاطمه جان!   جان زهرا روز من را شب مكن   چادرت را بر سر زینب مكن   فاطمه جان نگذار یتیمی بچه هار را ببینم.مرا با چهار بچه ات تنها مگذار.این وداع امیرالمؤمنین است.یك خواهش هم زهرا دارد:علی جان،حالا كه من رفتنی هستم. زمانی كه خواستی مرا غسل دهی،مبادا بچه ها صورتم را ببینند!   مرا غسل چو نیمه شب به پیش كودكان دهی   مبادا سینه ی مرا به زینبم نشان دهی   هر كجا نشسته ای بگو:یا فاطمةالزهرا،یا بنت رسول الله.   1-سوگنامه آل محمد،ص27   2- بحارالانوار،ج43،ص134؛كشف الغمه،ج1،ص362   3- سوگنامه آل محمد،ص29   منبع:كتاب مقتل( متن روضه های استاد رفیعی)      تدوین و تحقیق: سید علی اكبر حسینی نیشابوری https://eitaa.com/mohtavayerozeh
عزیزان!فاطمیه باید بیش از این ها تجلیل شود،زیرا سند مظلومیت شیعه است.   فاطمیه،فصل تجدید غم است   بر لب شیعه سرود ماتم است   فاطمیه،اعتقاد شیعه است   حُبّ زهرا در نهاد شیعه است   فاطمیه،حرمت حیدر شكست   فاطمیه،پهلوی كوثر شكست   در فاطمیه یك دنیا اندوه وجود دارد،عاشورا و شهادت امیرالمؤمنین جای خود،اما مصیبت فاطمیه آغاز مصیبت های شیعه است،اول شهیدی كه در راه امامت و ولایت فدا شد در این ایام بود.نمی دانم فاطمه در این شب ها چه حالتی داشت،اما نوشته اند«كَالشَّبَهِ»به قدری لاغر شده بود،مثل شبهی می ماند در رختخواب،دیگر فاطمه بعد از پدر«ناحِلَةَ الجِسمِ،مُنهَدَّةَالرُّكن ِ،بَاكِیَّةَ العَین ِ،مُحتَرِقَةَالقَلبِ»1.اشك چشمش خشك نشد،سوز قلبش آرام نگرفت و روز به روز لاغرتر می شد،اگر كسی پیش او می رفت،میدید كه امروزش با دیروزش به كلی فرق كرده است،بعضی از زن ها می آمدند سئوال می كردند:خانم!بیماری شما چیست؟ كه اینقدر بدنتان كاهیده شده و شما را از پا درآورده است؟می فرمود:بیماری من تنها بیماری جسمی نیست،من از ظلمی كه به حق علی علیه السلام روا داشته شده است میسوزم،فقدان پدر و ظلم به علی،2 جسمم را كاهانده و مانند شَبَه ساخته است.سنگ صبورش قبر پیغمبر بود،بلند میشد،آرام می آمد كنار قبر رسول الله و با خودش نجوا می كرد:یارسول الله!«بَقِیتُ بَعدَكَ وَحیدَةً فَریدَةً»بابا به خدا بعد از تو تنها شدم.مردم از ما اعراض كرده اند.بابا!دیگر جواب سلام علی را هم نمیدهند.خانه ای كه شش ماه بر در آن خانه می آمدی و میگفتی:السّلام علیكم یا اهل البیت. و آیه ی تطهیر را می خواندی،بلند شو ببین با آن چه كرده اند.   بنگر به جانب كاشانه ی زهرا   بنگر به در سوخته ی خانه ی زهرا   ماندم به میان در و دیوار زكینه   تا محسن من سقط شد ای ماه مدینه   به دل خسته ی زهرا نظزی كن   بر پهلوی بشكسته ی زهرا نظری كن   بعد از تو پدر رفت زكف عزّت زهرا   جز مرگ نباشد پس از این حسرت زهرا   بابا،یك خواهش از تو دارم،دعا كن فاطمه پیش تو بیاید و به تو ملحق گردد«یا الهی عَجِّل وَفَاتی سَرَیعاً»3   1-بحارالانوار،ج43،ص181،مناقب،ج3،ص362   2- بحارالانوار،ج43،ص156،مناقب ابن شهرآشوب،ج2،ص205-49   3- بحارالانوار،ج43،ص 177       منبع:كتاب مقتل( متن روضه های استاد رفیعی)      تدوین و تحقیق: سید علی اكبر حسینی نیشابوری https://eitaa.com/mohtavayerozeh
روز قیامت تبلی السرائر است . همه ی اسرار انسان فاش می شود . تمام اعضا و جوارح انسان بر علیه انسان شهادت می دهند . قرآن میفرماید : یومئذ تحدث اخبارها ؛ روز قیامت زمین هم علیه هر فردی شهادت میدهد آری همه چیز باید آشکار شود . آن روز باید خاک مدینه هم شهادت بدهد . آن ترابی که گل بو تراب بر روی آن نقش بر زمین شد ؛ باید شهادت بدهد . درو دیوار باید شهادت بدهند و آن اولی ودومی را رسوا کنند .   شهادت می دهد درروز محشر    تراب کوچه ی شهرپیمبر   شهادت دادنش غوغا نماید   به محشر محشری برپا نماید   منم خاک خدوم مادر وحی   منم آگه چه آمد برسر وحی   من از غمهای زهرا بیقرارم   زروی کودکانش شرمسارم   اگر چه خاکم و بی روح هستم   ولی از داغ او مجروح هستم   خودم دیدم عدو راهش گرفته   رخ یار علی آتش گرفته   عدو اورا به عنوان فدک زد   به قصد کشت زهرا را کتک زد   به پیش دیده ی فرزند حیدر   بزد سیلی چنان برروی مادر   خودم دیدم حسن پاره جگر شد   میان کوچه برمادر سپر شد   جمادم لیک گشتم پرشراره   زخون مانده روی گوشواره   ندانی اذن یارب برنیازم   که ثانی را همان جا دفن سازم   منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست https://eitaa.com/mohtavayerozeh
بتاب ای ماه توبر کاشانه ی من   که تاریک است امشب خانه ی من   بتاب ای مه که تا با قلب خسته   دهم غسل پهلوی شکسته   بتاب ای مه که شویم من شبانه   زاشک دیده جای تازیانه   بتاب ای مه که تا کلثوم و زینب   ببینند روی مادر دردل شب   بتاب ای مه حسن مادر ندارد   حسین من کسی بر سر ندارد   بتاب ای مه گلستانم خزان شد   به زیر خاک زهرای جوان شد   اینجا زبان حال امیرالمومنین خطاب به ماه اینچنین است . میفرماید :»ای ماه !بتاب اما عصر عاشورا زبان حال بی بی زینب (س) درست برعکس بود . میفرمود : ای ماه متاب....چرا ؟   متاب ای مه که من معجرندارم   بسوز ای دل که من دلبرندارم   ببار ای آسمان بر خیمه ی ما   که من عباس آب آور ندارم   حسینم لحظه ای تو یاریم کن   نمی بینی مگر یاور ندارم   به قدری پای کوبیدم برایت   رمق دیگر دراین پیکر ندارم   چرا بوسه نصیب نیزه کردی   مگر من میل آن حنجر ندارم   چرابا ساربان کردی اشارت   مگر من شوق انگشتر ندارم   منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست https://eitaa.com/mohtavayerozeh
در این غوغای وانفسا خدا صبرت دهد حیدر   میان فتنه اعدا خدا صبرت دهد حیدر   نباشد آتش محشر از این سوزنده تر هرگز    چو سوزد چهره ی زهراخداصبرت دهد حیدر   تو دیدی حال مادررا ندیدی طفل کوثر را    بگوید فضه با آوا خدا صبرت دهدحیدر   به هنگامی که کوته شد زدامان تو دست یار   شدی تنها تراز تنها خداصبرت دهد حیدر   به هنگامی که گیسویی پریشان بهرتو میشد   شدی شرمنده یا مولا خدا صبرت دهد حیدر   عزیزان تومیبینند چشمانت خجل میشد   شدی شرمنده یا مولا خدا صبرت دهد حیدر   مسلمان کرده ای مارا تو با دستی که دشمن بست   کشیدی رنج بهر ما خدا صبرت دهد حیدر    منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست https://eitaa.com/mohtavayerozeh
روزی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی(ره) را برای صرف شام دعوت می کنند. اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند. آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند. به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد و هیچ گونه بحثی صورت نگیرد، آنها نیز می پذیرند. پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود، می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت: قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد! اما باز آنها گفتند: پس قرار بر این شد که از آن جایی که تمام حضّار در جلسه، حافظ حدیث بودند برای متبرک شدن جلسه، هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد. آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید. علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید. همه قبول کردند. سپس علامه امینی فرمود: قال رسول الله(ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة» حضرت رسول اکرم(ص) فرموه است: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.(۱) سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند. سپس گفت: حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم! بعد از کل جمع پرسید: آیا فاطمه الزهراء(س) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت؟!! اگر می شناخت، امام زمان فاطمه(س) چه کسی بود؟ تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند: اگر بگوییم نمی شناخت، پس باید بگوییم که فاطمه(س) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد؟!! و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده؟ در حالی که بخاری (از سرشناس ترین علمای اهل سنت) گفته: «فَاطِمَةُ(س) مَاتَت وَ هِیَ سَاخِطَةٌ عَلَیهِمَا» فاطمه(س) در حالی از دنیا رفت که از ابوبکر و عمر غضبناک بود.(۲) و چون حضار مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (ع) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند. منابع: ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۴۶ ۲)صحیح بخاری، ج۶، ص۱۴۵ https://eitaa.com/mohtavayerozeh
القاب حضرت زهرا سلام الله علیها ۱ـ سیّدة : بانو ۲ ـ انسیّةحوراء : انسان بهشتی ۳ ـ نوریّة : موجودی از حقیقت نوری ۴ ـ حانیّة : دلسوز فرزندان ۵ ـ عُذراء : دوشیزه ۶ ـ کریمة : بزرگوار ۷ ـ رحیمة : با محبت ومهربان ۸ ـ شهیدة : شهید شده ۹ ـ عفیفة : پاکدامن ۱۰ ـ قانعة : کم توقع ۱۱ ـ رشیدة : کامل ۱۲ ـ شریفة : شرافتمند ۱۳ ـ حبیبة : دوست وبا محبت ۱۴ ـ محرّمة : گرامی و مورد احترام ۱۵ ـ صابرة : پایدار ۱۶ ـ سلیمة : سالم، اهل سازش، بی عیب ونقص ۱۷ ـ مکرمة : بزگوار وگرامی ۱۸ ـ صفیّة : برگزیده ۱۹ ـ عالمة : دانشمند ۲۰ ـ علیمة : دانا ۲۱ ـ معصومة : نگهداشته شده،بی گناه ۲۲ ـ مغصوبة : ربوده شده،کسی که حقش غصب شده ۲۳ ـ مظلومة : ستمدیده ۲۴ ـ میمونة : خوش یمن وبابرکت 25 ـ منصورة : یاری شده ، خداوند او را یاری کرده است ۲۶ ـ محتشمة : با حشمت و احترام ۲۷ ـ جمیلة : زیبا ۲۸ ـ جلیلة : بزرگ ۲۹ ـ معظّمة : احترام گذاشته شده ، گرامی ۳۰ ـ حاملة البلوی بغیر شکوی : بلا کش نستوه بی شکوه و شکایت ۳۱ ـ حلیفة العبادة و التقوی : قسم خورده ی پرستش و پرهیزکاری ۳۲ ـ حبیبة الله : محبوب خدا ۳۳ ـ بنت الصّفوة : دخترِ برگزیده ۳۴ ـ رکن الهدی : پایه ی هدایت ۳۵ ـ آیة النّبوّة : نشان نبوّت ۳۶ ـ شفیعة العصاة : شفاعت کننده ی گناهکاران ۳۷ ـ اُمّ الخیرة : مادر نیکوکاران ۳۸ ـ تفّاحة الجنّة : سیب بهشتی ۳۹ ـ مطهرة : پاکیزه شدن ۴۰ ـ سیدةالنساء : بزرگبانوی زنان ۴۱ ـ بنت المصطفی : دختر حضرت مصطفی(صلی الله علیه و آله) ۴۲ ـ صفوة ربّها : برگزیده ی پروردگار ۴۳ ـ موطن الهدی : جایگاه هدایت ۴۴ ـ قرّة العین المصطفی : نور چشم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) ۴۵ ـ بضعة المصطفی : پاره ی تن پیامبر(صلی الله علیه وآله) ۴۶ ـ مهجة المصطفی : خون زندگی قلب مصطفی(صلی الله علیه وآله) ، آخرین قطرات خون در قلب که موجب ادامه ی حیات است ۴۷ـ بقیّة المصطفی : بازمانده ی حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) ۴۸ ـ حکیمة : با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه ۴۹ ـ فهیمة : با فهم ۵۰ ـ عقیلة : خردمند ۵۱ ـ محزونة : غمگین ۵۲ ـ مکروبة : دل شکسته ۵۳ ـ علیلة : بیمار و مریض ۵۴ ـ عابدة : پرستنده ۵۵ ـ زاهدة : پارسا ۵۶ ـ قوّامة : شب زنده دار ۵۷ ـ باکیة : گریه کننده ۵۸ ـ بقیّة النّبوّة : باز مانده ی پیامبری ۵۹ ـ صوّامة : بسیار روزه گیر ۶۰ ـ عطوفة : با عاطفه و محبّت ۶۱ ـ رئوفة : دلسوز و مهربان ۶۲ ـ حنّانة : غمخوار و با محبّت ۶۳ ـ بِرّة : نیکوکار ۶۴ ـ شفیقة : دلسوز و مهربان ۶۵ ـ إنانة : دردمند ۶۶ ـ والدة الصّبتین : مادر دو نواده ی پیامبر ۶۷ ـ دوحة النّبی : شاخسار پیامبر ۶۸ ـ نور سماوی : نور آسمانی ۶۹ ـ زوجة الوصیّ : همسر جانشین پیامبر ۷۰ ـ بدر تمام‌ : ماه شب چهارده ۷۱ ـ غرّة غراء : سپید رویِ نورانی ۷۲ ـ درّة بیضاء : گوهر تابناک ۷۳ ـ روح أبیها : روان پدر بزرگوارش حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) ۷۴ ـ واسطة قلّادة الوجود : حلقه ی اتصال زنجیر هستی ۷۵ ـ درّة البحر الشّرف و الجود : در دریای شرافت و سخاوت ۷۶ ـ ولیّة الله : دوست خدا و کسی که خدا او را ولی قرار داده ۷۷ ـ سرّ الله : راز نهانی خدا ۷۸ ـ امینة الوحی : امین وحی الهی ۷۹ ـ عین الله : دیده ی خدایی ۸۰ ـ مکینة فی عالم السّماء : دارنده ی جایگاه در عالم آسمان ۸۱ ـ جمال الآباء : موجب زیبایی پدران ۸۲ ـ شرف الأبناء : افتخار برای فرزندان ۸۳ ـ درّة البحر العلم و الکمال : درّ دریای دانش و کمال ۸۴ ـ جوهرة العزّ و الجلال : گوهر تابناک عزّت و بزرگوار ۸۶ ـ مجموعة الماصر العلّیّة : گرد آورنده ی یادگارهای برین ۸۷ ـ مشکوة نور الله : چراغدان نور الهی ۸۸ ـ زجاجة : شیشه وچرغدان نور الهی ۸۹ ـ کعبة الآمال لأهل الحاجة : کعبه آرزوهای نیازمندان ۹۰ ـ لیلة القدر : شب قدر:مقصود از "لیلةالقدر” در قرآن فاطمه(سلام الله علیها)است ۹۱ ـ لیلة مبارکة : شب با برکت ۹۲ ـ ابنة من صلّت به الملائکة : دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند ۹۳ ـ قرار قلب امّها المعظّمة : آسایش بخش دل مادر بزگوارش ۹۴ ـ عالیة المحلّ : بلند جایگاه ۹۵ ـ سرّ العظمة : راز بزگی وبزگواری ۹۶ ـ مسکورة الظلع : پهلو شکسته ۹۷ ـ رضیض الصّدر : سینه شکسته ۹۸ ـ مغضوبة الحق : کسی که حقش غصب شده است ۹۹ ـ خفی القبر : کسی که قبرش پنهان است ۱۰۰ ـ مجهولة القدر : قدر ناشناخته ۱۰۱ـ ممتحنة : آزمایش شده ۱۰۲ ـ المظلوم زوجها : کسی که همسرش ستم دیده است ۱۰۳ ـ المقتول ولدها : فرزند کشته شده ۱۰۴ ـ کوثر : صاحب خیر فراوان ، صاحب فرزندان https://eitaa.com/mohtavayerozeh أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
▪️ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها @MohtavayeRozeh
در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علیّ ات نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ نحیف حسن نکن بس کن!که آفتاب امیدم غروب کرد دیدی! لب حسین تو را گریه چوب کرد بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه 🔸شاعر: https://eitaa.com/mohtavayerozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محتشم شعری دگر از جنس عاشورا بساز فاطمیه شورشی عظما به خلق عالم است... 🔴شهادت حضرت‌زهرا(سلام الله علیها) تسلیت‌باد 🇮🇷 کانال محتوای روضه 🍂@MohtavayeRozeh
تمام اهل عالم دم گرفتند به حال خانه ی ما غم گرفتند که روزی روزگاری خانه ی ما صفایی داشت آن را هم گرفتند کنون افتاده ناله در دل باد و حتی آسمان هم ناله سر داد نمی دانی چه شد در آن سیاهی خودم دیدم که بین کوچه افتاد ز چشمش سیلی کین سو گرفته که حتی از علی هم رو گرفته خودم دیدم که مادر زیر چادر دو دستی دست بر پهلو گرفته به قلب مادرم زخم فدک خورد دل ریش پدر جانم نمک خورد خرابم شد به سر انگار دنیا که پیش چشم من مادر کتک خورد کمی با درد و شبنم راه می رفت و با دنیایی از غم راه می رفت اگر چه دست بر دیوار می زد ولی با قامتی خم راه می رفت شدم این روزها غمخوار زهرا(س) و مدیون سوال چشم بابا همین الان حدود چند روز است که می ترسم ببوسم صورتش را و دارد می رود از خانه کم کم و چشمان پدر با اشک نم نم و در زانوی او دیگر رمق نیست به روی شانه اش دنیای ماتم @MohtavayeRozeh
1417_lobolmizan.ir_362_Fatemeh_Bonyangozar_Nahzat.pdf
231.4K
🔰 منبر مکتوب « فاطمه(س) بنیانگذار نهضتی که هنوز ادامه دارد» 👈 نوشته استاد اصغر طاهرزاده 🎁🎁بسته سند پشتیبان موسم فاطمیه 1399 🔖📂منبر مکتوب و مقاله تبلیغی مرتبط با گفتمان »خانواده نهضت» ✳️ بازخوانی نقش زنان؛ کانون تحولات خانواده 📚بسته فرهنگی (سامانه انتشار محتوا تشکل فراگیر گروههای تبلیغی) 🌐 @MohtavayeRozeh
سبک زندگی فاطمی و فاطمیون، حجت الاسلام حسنلو.pdf
312.2K
🔰 منبر مکتوب « سبک زندگی فاطمی و فاطمیون» 👈 نوشته حجت الاسلام حسنلو 🎁🎁بسته سند پشتیبان موسم فاطمیه 1399 🔖📂منبر مکتوب و مقاله تبلیغی مرتبط با گفتمان »خانواده نهضت» ✳️ بازخوانی نقش زنان؛ کانون تحولات خانواده 📚بسته فرهنگی (سامانه انتشار محتوا تشکل فراگیر گروههای تبلیغی) 🌐 @MohtavayeRozeh
درسنامه فاطمی، مهدی پور.pdf
1.72M
🔰کتاب «درسنامه فاطمی» 👈 نوشته استاد علی اکبر مهدی پور 🎁🎁بسته سند پشتیبان موسم فاطمیه 1399 📕📗📘📙📓هر روز یک کتاب متناسب با گفتمان خانواده نهضت ✳️ بازخوانی نقش زنان؛ کانون تحولات خانواده 📚بسته فرهنگی (سامانه انتشار محتوا تشکل فراگیر گروههای تبلیغی) 🌐 @MohtavayeRozeh
گستره ی وظایف زن در خانواده، مرکز رسیدگی به امور مساجد.pdf
422.4K
🔰 منبر مکتوب « گستره وظایف زن در خانواده» 🎁🎁بسته سند پشتیبان موسم فاطمیه 1399 🔖📂منبر مکتوب و مقاله تبلیغی مرتبط با گفتمان »خانواده نهضت» ✳️ بازخوانی نقش زنان؛ کانون تحولات خانواده 📚بسته فرهنگی (سامانه انتشار محتوا تشکل فراگیر گروههای تبلیغی) 🌐 @MohtavayeRozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️بیا صاحب عزای فاطمیه◾️ بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی‌ام فقط بخاطر لطف و عطای مادر توست تمام عزت شیعه رحین مِنّت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قَسم به مادر و آن احتجاج حیدری‌اش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست بوقت مرگ که دستم به هر دَری کوتاست امید و دلخوشی من وفای مادر توست بیا که با تن خونین، هنوز منتظر است که انتقام تو تنها دوای مادر توست 🔳شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) تسلیت باد. @mohtavayerozeh
تمام اهل عالم دم گرفتند به حال خانه ی ما غم گرفتند که روزی روزگاری خانه ی ما صفایی داشت آن را هم گرفتند کنون افتاده ناله در دل باد و حتی آسمان هم ناله سر داد نمی دانی چه شد در آن سیاهی خودم دیدم که بین کوچه افتاد ز چشمش سیلی کین سو گرفته که حتی از علی هم رو گرفته خودم دیدم که مادر زیر چادر دو دستی دست بر پهلو گرفته به قلب مادرم زخم فدک خورد دل ریش پدر جانم نمک خورد خرابم شد به سر انگار دنیا که پیش چشم من مادر کتک خورد کمی با درد و شبنم راه می رفت و با دنیایی از غم راه می رفت اگر چه دست بر دیوار می زد ولی با قامتی خم راه می رفت شدم این روزها غمخوار زهرا(س) و مدیون سوال چشم بابا همین الان حدود چند روز است که می ترسم ببوسم صورتش را و دارد می رود از خانه کم کم و چشمان پدر با اشک نم نم و در زانوی او دیگر رمق نیست به روی شانه اش دنیای ماتم https://eitaa.com/mohtavayerozeh
 کرده اند – اسماء ناقل این حدیث است – که: یکی از این روزها وجود مقدس زهرای مرضیه سلام الله علیها مرا صدا زدند و فرمودند: اسماء! دقایقی من استراحت می کنم، تو هم از اتاق بیرون برو، به تعبیر مرحوم حاج شیخ عباس و دیگران که می فرمایند: حضرت زهرا سلام الله علیها یک تمهیدی اندیشید که جان دادنش را بچه های کوچک نگاه نکنند. حسین و حسن علیه السلام به مسجد رفتند، زینب و ام کلثوم را خانۀ زن های هاشمی فرستاد، امیرالمؤمنین علیه السلام هم طبق این نقل مسجد بود. حضرت تنها با اسماء در خانه بوده است. لذا فرمود: اسماء تو هم بیرون برو، بگذار فاطمه تنها باشد و دقایقی بعد بیا مرا صدا بزن، اگر جوابت را دادم که هیچ وگرنه، آن وقت برو بچه ها و همسرم را خبر کن. اسماء می گوید: از اتاق بیرون آمدم جلوی درب اتاق قدم می زدم، دل تو دلم نبود، نکند فاطمه زهرا به من گفت برو بیرون، می خواست ندای حق را لبیک بگوید! و با این عالم وداع کند، می گوید: دقایقی بعد هر چه صدا زدم، دیدم که فاطمه جواب نمی دهد. ای دختر پیامبر! ای دختر بهترین خلق عالم! ای دختر رسول الله! «وانکبَّتْ علیها» خودش را انداخت روی بدن زهرای مرضیه، فاطمه جان! سلام مرا به پیغمبر برسان. همین طور که داشت اشک می ریخت نقل دارد: «فاذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ بالبابِ» یک وقت دید دو تا آقازادۀ زهرا وارد اتاق شده اند، حال اسماء چه کند؟ چگونه به این دو نازدانۀ کوچک خبر بدهد؟ اسماء بلند شد تا آنها را آرام و سرگرم کند؛ اما نه، آنها متوجۀ مصیبت و حادثه شدند. در نقل دارد، دویدند داخل اتاق، امام حسن خودش را انداخت روی سینه مادر: «یَا أُمَّاهُ کَلَّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی»؛ مادر! با من سخن بگو! قبل از اینکه روح از بدنم جدا شود. امام حسین صورت را به کف پای مادر گذاشت: «وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ»؛ مادر! من حسینم، مادر با من سخن بگو پیش از آن که جان دهم. اسماء آقازاده ها را بلند کرد، گفت: بروید بابایتان امیرالمؤمنین علیه السلام را خبر کنید. دوان دوان آمدند مسجد همین که گفتند: «یا ابَتَاه مَاتَتْ اُمُّنَا» بابا! بی مادر شدیم. کسی تا آن روز زمین خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام را ندیده بود. قهرمان احد است، قهرمان خندق و خیبر است. اما تعبیر نقل این است: «فَوَقَعَ عَلِیٌ عَلَی وَجهِهِ»؛ روی زمین افتاد و از حال رفت قدری آب به سر و صورتش زدند تا چشمانش را باز کرد، فرمود: «بِمَنِ الْعزاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ کُنْتُ بِکِ أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِکِ»[26]؛ فاطمه جان! دیگر با چه کسی درد دل کنم؟ دیگر غصه های دلم را با چه کسی بگویم؟ وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ. حجةالاسلام و المسلمین رفیعی @MohtavayeRozeh
روضه ام البنین.pdf
573.9K
▪️روضه مکتوب▪️ 🔹فیش مرثبه🔹 سلام الله علیها ◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ 🚩 کانال محتوای روضه👇 🌴🌴روضه های جانسوز اساتید 👇😭 ╭┅─────────┅╮ ▶️   @MohtavayeRozeh   ◀️ ╰┅─────────┅╯