هدایت شده از زندگی بعد از مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک جوان ۳۵ ساله در هیئت از دنیا رفت
🔹شب ششم محرم امسال در هیئت عرشالحسین تهرانپارس که این روزها مجلس عزای خود را در فرهنگسرای اشراق برپا کرده، حالوهوای عجیبی برپا شده.
🔹جوان ۳۵ سالهای بهنام نیما دلدار، بعد از اینکه نماز خود را در حسینیه اقامه کرد، در فضای هیئت نشست تا از سخنرانی استفاده کند اما در همین لحظات سکته کرد.
🔹با اورژانس تمام گرفته شد. یکی از هیئتیها که دورۀ اورژانس دیده بود، شروع به احیا کرد. عوامل اورژانس رسیدند و باز احیا ادامه داشت.
🔹اواسط روضه بود و روضهخوان گفت ما کارمان نوکری است و ارباب کارش چیز دیگری است. در این شب استثنائا برقها خاموش نشد.
🔹در ادامه به گوش روضهخوان رساندند که کار تقریباً تمام شده. او گفت چطوری بعضیها پیش خدا میروند.
🔹هنوز پیکر این جوان دفن نشده بود که مجلس روضه، مجلس ختم او شد.
🗣 رسانه خود باشید
🌼اولین نفر باشید در🌼
👇👇
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
#حضرت_علی_اکبر_ع
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
بگوئید مادرش لیلا بیاید
تماشای قد اکبر نماید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
بگویید عمه اش زینب بیاید
علی را بر در خیمه رساند
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
علی جان چراغ شام تارم
فراقت برده آرام و قرارم
نچیدم حجلگاه شادی تو
ندیدم من شب دامادی تو
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
امیدم بود تو در هنگام پیری
عصای پیری مادر بگیری
به امیدی علی اکبر بیاید
در غم بر رخ لیلا گشاید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
منو یاد قد شمشادی تو
منو ناکامی و ناشادی تو
منو یاد لب خشکیده ی تو
منو سوز دل تب دیده ی تو
منو اون زخمهای بی حسابت
منو اون پیکر در خون خضابت.
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
✍ سید حسین عمادی سرخی
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
مشک و پر از اب کرد
اب ننوشیده
برگشت به سمت خیمه ها...
شب هشتم
محتوای عزاداری شب هشتم
https://eitaa.com/joinchat/2145190370C371dc6f41a
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه ۲
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
*خدايا شرح غم خواندن چه سخت است*
*ز داغ لاله پژمردن چه سخت است*
*نمیداني كه با دست بريده*
*ز پشت اسب افتادن چه سخت است*
*اگر تيري درون چشم باشد*
*نميداني زمين خوردن چه سخت است*
*نميداني كه با چشمان خونين*
جمال فاطمه ديدن چه سخت است
*كنار علقمه با مشك خالي*
*ببين شرمنده گرديدن چه سخت است*
🏴🏴
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
شب هشتم
محتوای عزاداری شب هشتم
https://eitaa.com/joinchat/2145190370C371dc6f41a
12_920820_Moghadam.Shab.8.Moharam.92.4_(rasekhoon.net).mp3
11.28M
بیچاره لیلا💔😭😭😭🏴🏴🏴
#کربلایی_جواد_مقدم🎤
#آجرک_یابقیه_الله 😭😭
تسلیت یابن الحسن💔
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
خاکت به سر دنیا که دنیامو گرفتی
باشه دنیا
خاکت به سر که سرو رعنامو گرفتی
باشه دنیا
باشه دنیا
می افتم از پا
باشه دنیا
دشمنا کنند تماشا
باشه دنیا
پسرم شد اربا اربا
باشه دنیا
کشتن اش گرگای صحرا
باشه دنیا
باشه ببین می پیچه اکبر
توی خون اش
باشه دنیا داره یه بابا می بینه
داغ جوونش داغ جوونش
ای بی وفا زمونه
اکبر من جوونه
از داغ تو دارم علی از پا میشینم
پاشو بابا
من باورم نمیشه چی دارم میبینم
پاشو بابا
.
.
.
پا نکش به روی خاکا
پاشو بابا(۲)
کوریه چشمای دنیا
پاشو بابا(۲)
آخ وای من بیچاره لیلا
پاشو بابا(۲)
اومدن کمک جوونا
پاشو بابا(۲)
پاشو علی بریم به خیمه نازنینم نازنینم
پاشو علی یه بار دیگه قد و بالاتو ببینم
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه...
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
ای جون من جوونه من جوونیه من
علی اکبر
رحمی بکن به قامت کمونی من
علی اکبر
انقدر نزن تو پرپر
علی اکبر(۲)
میکشی منو تو آخر
علی اکبر(۲)
زدنت تموم لشکر
علی اکبر(۲)
پاره تن پاشیده پیکر
علی اکبر(۲)
انقدر نزن تو پر پر
علی اکبر(۲)
پاشیدیو پاشیده از هم جیگر من
خاکت به سر دنیای نامرد چی آوردی به سر من
ای بی وفا زمونه اکبر من جوونه
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم
🔸صبحم زستارهی سحرم دست کشیدم
زبانحال آقامون ابی عبدالله
🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست
🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم
شاعر: سیدرضاموید
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد...
نمیدونم جوان دارید یا نه...
الهی کسی داغ جوانش رو نبینه...
میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه...
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
قربان غریبیت برم حسین..
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد..
قرآن کریم میفرماید:
یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است..
میدونست یوسفش سالمه..
بلاخره هم به یوسفش رسید..
اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد...
جانها فدای ابی عبدالله..
جانها فدای جوان ابی عبدالله..
شهزاده علی اکبر..
اومد کنار ابی عبدالله صدا زد:
بابا اجازه میدان بده..
حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم..
میخوای بری برو بابا..
اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم..
🔸من نگویم مرو ای ماه برو
🔸لیک قدری ببرم راه برو
بذار برای بار آخر.
قد و بالات رو نگاه کنم علی جان..
🔸برو میدان ولی آهسته برو
🔸دیدن عمه ی دل خسته برو
تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان..
همه از خیمه بیرون اومدند..
دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن..
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه
هی صدا میزدنند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن علی
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
انقده برا جنگیدن عجله نکن..
آخه ما طاقت دوریت رو نداریم..
دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان..
بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد:
رهاش کنید...
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست..
هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان..
اما چه رفتنی..
دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه..
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت
انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش..
🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
جوانم علی...
🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
صدا زد:
خدایا تو شاهد باش..
فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ
خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم..
رفت به سمت میدان..
یا صاحب الزمان..
جنگ نمایانی کرد..
خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..
برگشت صدا زد بابا..
يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي
بابا دارم از تشنگی میمیرم..
فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام
ابی عبدالله به گریه افتاد..
فرمود عزیز دلم..
علی جان طاقت بیار بابا..
خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..
برگشت به سمت میدان...
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
مرتبه دوم که علی رفت به میدان
طولی نکشید..
صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه..
بابا به دادم برس..
افتاد روی اسب..
بعضی مقاتل نوشتند..
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه..
رفت وسط قلب لشگر دشمن..
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
تصور کن...
یکی با شمشیر میزنه...
یکی با نیزه میزنه...
یکی با سنگ میزنه...
فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره..
(فجلس علی التراب)
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر جوانش رو به دامن گرفته..
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه
ِ
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
🔸سپه كوفه و شام استاده
🔸به تماشاى شه و شهزاده
🔸شه روی نعش پسر افتاده
🔸همه گفتند حسین جان داده
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
-
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
🔹ای حرمت قبله حاجات ما
🔹یاد تو تسبیح ومناجات ما
🔸تاج شهیدان همه عالمی
🔸دست علی ماه بنی هاشمی
🔸ماه و درخشنده تر از آفتاب
🔸مطلعِ تو جان وتن بوتراب
🔹همقدم قافله سالار عشق
🔹ساقی عشّاق وعلمدار عشق
🔸سرور وسالار سپاه حسین
🔸داده سر و دست به راه حسین
🔹عمِّ امام و اخ و إبن امام
🔹حضرت عبّاس علیه السّلام
🔸ای علم کفر نگون ساخته
🔸پرچم اسلام بر افراخته
🔹مکتب تو مکتب عشق ووفاست
🔹درس الفبای تو صدق وصفاست
🔸مکتب جانبازی وسربازی است
🔸بی سری آنگاه سرافرازی است
🔹شمع شده آب شده سوخته
🔹روح ادب را ادب آموخته
🔸آب فرات از ادب توست مات
🔸موج زند اشک به چشم فرات
🔹یاد حسین ولب عطشان او
🔹وآن لب خشکیده طفلان او
🔸تشنه برون آمده از موج آب
🔸ای جگر آب برایت کباب
🔹ساقی کوثر پدرت مرتضی است
🔹کار تو سقّاییِ کرب و بلاست
🔸مشک پر از آب حیاتت به دوش
🔸طفل خرد از کف تو آب نوش
🔹درگه والای تو در نشأتین
🔹هست درِ رحمت وباب حسین
🔸هرکه به دردی به غمی شد دچار
🔸گوید اگر یکصد و سیّ وسه بار:
🔹 ای علم افراخته در عالمین
🔹 إکشف یا کاشف کرب الحسین
🔸از کرم و لطف جوابش دهی
🔸تشنه اگر آمده آبش دهی..
محتوای عزاداری شب هشتم
https://eitaa.com/joinchat/2145190370C371dc6f41a
صدا ۰۲.mp3
1.43M
#حضرت_علی_اکبر_ع
#تک_ضرب
سبک نه دستی به تن
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
تو سرو بلند علی منظری
تو سر تا به پا مثل پیغمبری
ز داغت بود در حرم محشری
تویی شبه طاها علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
محاسن گرفتم به دستم علی
ز داغ تو از پا نشستم علی
ز کف رفتی ای بود و هستم علی
پدر مانده تنها علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
چه زیبایی ای یاس پژمرده ام
ببین بی تو سر زیر پر برده ام
ره خیمه را بی تو گم کرده ام
کمک کن پدر را علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
گل یاس بابا چه خوشبو شدی
بهارم چه آشفته گیسو شدی
گمانم که بشکسته پهلو شدی
شدی مثل زهرا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
نبیند چنین چشم لیلا تو را
چسان بنگرم ارباً اربا تو را
چو بردارم از خاک صحرا تو را
مکش بر زمین پا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
کشد انتظار تو را مادرم
تو را در عبا سوی خیمه برم
تو عطشانی و دیدگان ترم
شده بر تو سقا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
✍امیررضا فرجوند
محتوای عزاداری شب نهم
https://eitaa.com/joinchat/3194028515C06ef18070c
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔖ويژگي هاي شخصيتي حضرت علي اكبر عليه السلام⓵
✨حضرت علي اكبر جوان شجاعي بود كه هم شجاعت امام علي عليه السلام را به ارث برده بود و هم شجاعت و شهامت امام حسين عليه السلام را.
🔻#فضايل_اخلاقي
✨ـ#حضرت_علي_اكبر عليه السلام جواني بود آراسته به فضايل ولايت، و آثار و انوار كمال، بلاغت و مكارم اخلاقي در سيماي نوراني او هويدا بود.
📌🔸ـ او جواني بود در اوج سعادت و فضيلت با ويژگي هاي نيكو و چهره اي عالي. مانند ستاره درخشاني بود كه در آسمان دانش پرتو مي افكند.
ـ او شاخه درخت نبوت و ميوه شجره ولايت بود.
🔻#شجاعت
✨ـ حضرت علي اكبر جوان شجاعي بود كه هم شجاعت علي عليه السلام را به ارث برده بود و هم شجاعت و شهامت امام حسين عليه السلام را.
ـ حضرت علي اكبر، نماينده غيرت، شجاعت و شهامت بود.
🔻#ادب
🔸ـ حضرت علي اكبر عليه السلام به زينت اخلاق و ادب آراسته بود و آن را از اجداد پاك و مطهرش به ارث برده بود. او در مقابل پدر با احترام مي نشست و بدون اجازه پدر صحبت نمي كرد.
📌🔸ـ او حتي هنگامي كه قصد رفتن به ميدان جنگ را داشت، از محضر پدر اجازه پيكار خواست.
🔸ـ حضرت علي اكبر عليه السلام در نهايت ادب، مصداق كامل انسان كامل بود. او هرگز سخن از سر هوا نمي گفت و با آنكه در سنين جواني بود، هرگز سخني كه برخلاف ادب باشد، بر زبان جاري نكرد.
📌🔸ره مُلك سعادت را تواند بيخطر رفتن
به دست خود ز آيين ادب هر كس عصا دارد
ڪانال محتوا💖ــی روضه
@MohtavayeRozeh
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔖ويژگي هاي شخصيتي حضرت علي اكبر عليه السلام⓶
🔻#فروتني
📌🔹ـ با اينكه حضرت علي اكبر عليه السلام، مولود نبوت و ولايت بود، در فروتني نظير نداشت و مانند عبدي در مقابل پدر حاضر ميشد.
✨ـ حضرت #علي_اكبر عليه السلام بر اساس دستور قرآن كريم، آرام، متواضع، مؤدب و متفكر بود و پيوسته خود را به حسب و نسب عالي قريش و خاندان نبوت و ولايت، منسوب مي كرد بدون آنكه تكبري در ميان باشد.
🔹ـ حضرت علي اكبر عليه السلام نه تنها نسبت به بزرگ ترها با ادب و فروتن بود، نسبت به كوچك ترها نيز با احترام رفتار مي كرد.
📌🔹ـ حضرت علي اكبر عليه السلام در عالي ترين مدارج نزاكت، ادب و فروتني بود.
🔹تواضع است دليل رسيدن به كمال
كه چون سوار به مقصد رسد پياده شود
🔻#بخشندگي
🌟ـ پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله بخشنده ترين خلق خدا بود و #علي_اكبر عليه السلام پس از جدش، علي عليه السلام و پدرش، حسين عليه السلام وارث سخاوت نبوي به شمار مي رفت.
📌🔹ـحضرت علي اكبر عليه السلام در سخاوت و كرم، آينه تمام نماي «انّك لعلي خُلُقٍ عظيم بود.»
🔹ـ او در مدينه، سرايي براي پذيرايي از فقيران و نيازمندان بنا كرده بود و همه از خوان كرمش بهره مي بردند.
📌🔹ـ پدر و اجداد او همه سخاوتمند بودند. جد بزرگش، هاشم در دو سفر تمامي حجاج را مهمان كرد و خوراك و مركب آنان را داد. ابوطالب، آن قدر از اعراب و حجاج پذيرايي كرد كه قلم از وصف آن ناتوان است.
🌟امام علي عليه السلام از نيروي بازوي خود نخلستان ها را آباد مي كرد و مي بخشيد.امام حسين عليه السلام چهار هزار درهم به گدايي بخشيد و از او عذرخواهي كرد كه بيش از اين نمي تواند به او ببخشد.
✨حضرت علي اكبر عليه السلام تربيت شده اين رادمردان بي نظير و وارث اين سخاوتمندان بي مانند است.
ڪانال محتوا💖ــی روضه
@MohtavayeRozeh
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔖ويژگي هاي شخصيتي حضرت علي اكبر عليه السلام⓷
🔻#ولايت_پذيري_و_حق_طلبي
✨ـ حضرت علي اكبر عليه السلام همواره حافظ، نگهبان، معاون و مراقب و همراه پدر بود.
📌🔸ـ او از پاسداران جان بر كف حسين بن علي عليه السلام بود كه ذره اي در خدمت گزاري و جانبازي در راه پدر كوتاهي نكرد.
🔸ـ او در راه كربلا از پدر شنيد كه مي گويد:«انا للّه و انا اليه راجعون و الحمد للّه رب العالمين » و اين جمله را سه بار تكرار كرد. نزديك پدر رفت تا دليل گفتن اين جمله ها را بداند.
🌟امام حسين عليه السلام فرمود: «لحظه اي خواب مرا فراگرفت. سواري را ديدم كه مي گفت: اين قافله مي رود و مرگ آنها را تعقيب مي كند. دانستم كه در اين راه شهيد خواهيم شد.»
✨حضرت علي اكبر عليه السلام پرسيد: «مگر ما به حق نيستيم.» حضرت پاسخ داد: «به حقِ كسي كه بازگشت همه به سوي اوست، ما به حق هستيم و براي حق حركت مي كنيم».
📌🔸آن گاه #علي_اكبر عليه السلام پاسخ داد: «در اين صورت باكي نيست كه به حق كشته شويم.»
🔸اين كلام حضرت علي اكبر عليه السلام نشان دهنده روح حق طلب و مطمئن او بود كه هيچ گونه تزلزلي از مرگ و كشته شدن به خود راه نمي داد.
ڪانال محتوا💖ــی روضه
@MohtavayeRozeh
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔻ویژگیهای شخصیتی حضرت علی اکبر علیه السلام بزنید روی لینک های زیر تا به محتوی دسترسی پیدا کنید🔻
⓵ https://eitaa.com/mohtavayerozeh/12537
⓶ https://eitaa.com/mohtavayerozeh/12538
⓷ https://eitaa.com/mohtavayerozeh/12539
🌷
┅═✧❁🔆❁✧═┅
ڪانال محتوا💖ــی روضه
@MohtavayeRozeh
┅═✧❁🔆❁✧═┅
آیت الله سید محمد حجت کوهکمرى پیش از فرارسیدن زمان وداع از دنیا تربت سالار شهیدان (علیه السلام) را طلب کرد ، کمی از آن را بر زبان گذارد و فرمود:
آخر زادي من الدنیا،تربة الحسین (ع)
آخرین توشه ام از دنیا،تربت حسین (علیه السلام) است
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
39.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ مرثیه خوانی واعظ با اخلاص مرحوم کوثری در محضر امام خمینی رحمه الله...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی شاطر برای مشتریها👌
به به چه نانیه این نان😭
خدا وکیلی این نان خوردن داره👌
کانال ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
Mahmood karimi - Ab Be Khieme Nareside (320).mp3
11.04M
دامن کشان رفتی ... 💔
امشب شبِ تاسوعاست 💔
التماس دعا🙏
🔴 "آنتوان بارا"؛ نویسنده مسیحی کتاب "حسین علیه السلام در اندیشه مسیحیت":
✨"حماسه حسین علیه السلام تنها مختص شیعه و سنّی نیست؛ جهانیان و اندیشمندان، وقتی از سیره حسین علیه السلام آگاه می شوند؛ شیفته او می گردند؛ همانطور که شیفته راه و مسلک علی ابن ابی طالب شده اند...
❤️حسین علیه السلام در قلب من است."
خدايا شرح غم خواندن چه سخت است
ز داغ لاله پژمردن چه سخت است
نمیداني كه با دست بريده
ز پشت اسب افتادن چه سخت است
اگر تيري درون چشم باشد
نميداني زمين خوردن چه سخت است
نميداني كه با چشمان خونين
جمال فاطمه ديدن چه سخت است
كنار علقمه با مشك خالي
ببين شرمنده گرديدن چه سخت است
🏴🏴
فرا رسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد🖤