eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
ذکر مصیبت حضرت عباس  خوب روز جمعه سیدالایام و متعلق به وجود مقدس امام زمان ارواح نافداه من هم اجازه بدهید دو سه جمله از عموجانش ابالفضل العباس ذکر مصیبت کنم این طور نقل شده است که امام زمان ارواح نافداه جایی که روضه عباس خوانده شود عنایت دارد و این حرف هم درست است بعضی از جاهای دیگر من دیدم این تعابیر را مرحوم علامه امینی در جلد 7 الغدیر اشعاری را نقل می کند از ابن ارندس خیلی جالب است این اشعار. مرحوم علامه می نویسد هر کجا این اشعار خوانده بشود امام زمان حاضر می شود می گوید مجرب است تعبیر یک آدم عادی نیست تعبیر علامه امینی است در جلد 7 الغدیر وقتی اشعار ابن ارندس را نقل می کند میگوید هر کجا این اشعار آن اشعاری که ایقتل حسین ظمان بکربلا یک بیتش این است می گوید هر کجا این اشعار خوانده شد امام زمان حاضر شد آنوقت شیخ عبدالزهرای کعبی می گوید من امتحان کردم یک بار این اشعار ابن ارندس کامل که علامه امینی می گوید یک جایی خواندم و اواخر اشعار دیدم وجود مقدس امام زمان در جلسه نشسته اند و اشک می ریزند این تعبیر مال علامه امینی است اشعار ابن ارندس را وقتی نقل می کند می گوید جایی خوانده شود امام زمان ارواح نافداه حضور پیدا می کند ما هم امروز یابن الحسن متوسل می شویم به عموجان شما ابالفضل العباس «السلام علیک أیها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیرالمومنین» عبد صالح خدا مطیع محض امام حسین مطیع محض امیرالمومنین مطیع محض رسول خدا بعضی از ارباب تاریخ و مقتل بعضی از اهل ذوق نوشتند امام حسین روز عاشورا در کنار ابالفضل العباس و به مناسبت مصیبت عباس چند جا گریه کرده من این مراحل گریه امام حسین را برای شما امروز بشمارم همین باشد روضه من با شما. یکی نوشتند عصر تاسوعا وقتی امان نامه را عباس برگرداند فرمود شمر خدا خودت را لعنت کند و امان نامه ای را که آوردی اشک در چشمان اباعبدالله حلقه زد عباسم برادرم می دانستم وفاداری اما برای دیگران هم ثابت شد این وفاداری یکی شب عاشورا وقتی عباس را فرستاد برود از دشمن مهلت بگیرد برادر را در آغوش گرفت عباسم بنفسی انت حسین به قربان تو برو امشب را از دشمن برای ما مهلت بگیر. سومین جایی که اباعبدالله اشک ریخت صبح عاشوراست همین طور که ایستاده یک وقت عباس آمد صاحب لواء آمد برادر اجازه بده میدان بروم او را در آغوش گرفت اشک ریخت برادرم تو بمان تو بمانی زینبم آرام است تو بمانی بچه هایم آرام هستند تو بمانی من راحت تر کنار بدن اکبر و قاسم می روم چون تو نگهبان خیمه ها هستی جای چهارمی که اشک ریخت عصر عاشورا آن لحظه ای که آمد او را فرستاد برود آب بیاورد همین طور که می رفت اشک می ریخت اباعبدالله علیه السلام.  جای پنجم آن جایی بود که صدا زد یا اخا ادرک اخاک اینجا دیگر با ناله گریه کرد اینجا دیگر اباعبدالله ندانست چه کند حرکت کرد به طرف خیمه اما نقل مقتل این است همین طور که می آمد گاهی بر می گشت خیمه هایش را نگاه می کرد. وقتی کنار بدن اکبر می آمد اینطور نگاه نمی کرد چون عباس بود مطمئن بود خیمه هایش را حفظ می کند اما حالا عباس خودش صدا زده خودش را رساند کنار بدن برادر جای بعدی که گریه کرد کنار بدن عباس بود دید نه دست در بدن دارد نه سر و بدن سالمی دارد خون چهره عباس را گرفته اما آخرین جا با زینب گریه کرد آنجایی بود که از کنار علقمه برگشت بان الانکسار فی وجه الحسین بچه ها دویدند زینب دوید برادر چه شده؟ صدا زد وا عباسا زینب هم آمد بچه ها هم آمدند با اباعبدالله با هم شروع کردن گریه کردن برای عباس رفت به طرف خیمه عباس عمود خیمه را خواباند یعنی بچه ها دیگر منتظر نمانید دیگر این خیمه سالار ندارد. و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
پی نوشت ها: [1]. بحارالانوار، مجلسی، ج 44، ص 392. [2]. البلدالامین، ص 269؛ وسائل الشِعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 509. [3]. وسائل الشِعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 509. [4]. بحار الانوار، مجلسی، ج 44، ص 392. [5]. لهوف، سید بن طاووس، ص90. [6]. بحارالانوار، مجلسی، ج 53، ص 177. [7]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، زیارت حضرت عباس. [8]. بحارالانوار، مجلسی، ج 52، ص 145. [9]. احزاب: 23. [10]. بحارالانوار، مجلسی، ج 45، ص 20. [11]. ابراهیم: 24. ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
عزیزان لطفا حمایت کنین و تو گروه هاتون بفرستین 👇🔥👇 https://farsnews.ir/my/c/164027 👆🔥👆 لینک درخواست محاکمه علی کریمی  به عنوان لیدر اغتشاشات کوتاهی کنیم روز قیامت پاسخ خون شهدای این چند روز را نمی توانیم بدهیم
سخنرانی با موضوع «دغدغه های و نگرانی های رسول خدا (ص)» در مورد پیامبر دو قول وجود دارد و آن این است که حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رحلت فرمودند یا اینکه به شهادت رسیدند. بسیاری از بزرگان شیعه مانند شیخ مفید، شیخ عباس قمی، جعفر مرتضی (از علمای لبنان) و... قائل به شهادت پیامبر هستند. مرحوم جعفر مرتضی درباره شهادت حضرت کتابی نوشته اند و معتقدند که در سال هفتم، رسول خدا در خیبر مسموم شدند و این سم تاثیرگذار بود تا اینکه بعد از سه سال حضرت به شهادت رسیدند. برخی هم معتقدند که این مسمومیت در حادثه دیگری اتفاق افتاده است. مرحوم جعفر مرتضی یک روایتی هم از امام حسن علیه السلام نقل می کند که امام حسن فرمود من به سم شهید می شوم همانگونه که جدم رسول خدا به سم شهید شد. شیخ صدوق نیز روایتی نقل می کنند که ما معصومین یا با کشته شدن و یا با سم مسموم به شهادت می رسیم. البته برخی هم معتقدند که به رحلت طبیعی بوده است. به هر حال این موضوع شهادت یا رحلت طبیعی از نکات مبهم در تاریخ است. رسول خدا قبل از اینکه از دنیا رحلت کنند یک دغدغه ها و نگرانی هایی نسبت به آینده داشتند. انسان زمانی نگران یک چیزی می شود که جنس افراد را بشناسد و مشکلات جامعه را بداند. حضرت موسی وقتی به میقات می رفت نگران بود. به برادر خود گفت تو را به عنون جانشین خودم می گذارم و مواظبت کن که مفسدان اعتقادات مردم را خراب نکنند. «وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ» و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش. نگرانی طبیعی است. «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا» سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوتهای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید. گاهی انسان از یک چیزهایی نگران است و زودتر آنها را بیان می کند. رسول خدا فرمود که منبعد خودم نگران چهار چیز هستم که باعث اتفاقاتی در جامعه می شود. هوای نفس، ثروت اندوزی، قطع رحم، بدعت در دین نگرانی های و دغدغه های پیامبر http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=445917 نگرانی های پیامبر از آینده 1️⃣ http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=154689 2️⃣ http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=154692 3️⃣ http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=154959 4️⃣ http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=155029 5️⃣ http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=155034 6️⃣ http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsalbum/?g=155078
«قال الله تبارک و تعالی، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، وَ ما أَرْسَلْناک إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ». [1] «و قال رسول الله(ص)إِنَّمَا بُعِثْتُ رَحْمَةً»[2]. برکات ذکر صلوات مرحوم حاج آقای دولابی دو چیز را خیلی سفارش می کردند، یکی استغفار و یکی صلوات بود. گمان نمی کنم ذکری زیباتر، قشنگ تر، جامع تر، کامل تر از ذکر صلوات باشد. هم توحید، هم نبوت، هم امامت، هم معاد درش هست. اللهم که می گوییم اقرار به خداست، توحید است. درود بر پیامبر، پس پیامبر را قبول کرده ایم، نبوت و رسالت درست شد. آل پیامبر را ضمیمه کردیم، امامت و ولایت درست می شود. جزای صلوات به ما می رسد، معاد و قیامت مان درست می شود. اگر چیزی از این بهتر بود خدا همان کار را می کرد. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»[3] کار خداست. کار همه ملائکه است. صلوات جمع اذکار در روایت داریم: یک شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: آقا بین دو تا آیه یک مقداری تناقض است. یک جا در قرآن خدای متعال می فرماید: «یسَبِّحُونَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ لا یفْتُرُونَ»[4] ملائکه کارشان دائم تسبیح است. شب و روز تسبیح می کنند، سست هم نمی شوند. سستی هم ندارند؛ یعنی ملائکه کارشان دائم تسبیح است. آیه دیگری هم می گوید: «اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی» هم یعنی دائم کارشان صلوات است. از امام صادق علیه السلام پرسیدند که جمع بین این دو آیه چیست؟ حضرت فرمودند: چون در صلوات تسبیح هم هست. در روایات داریم: در صلوات هم استغفار هست، هم لا اله الا الله هست. ما دیگر چیزی به این جامعی نداریم. هم تسبیح، سبحان الله هست، هم تحمید الحمد لله هست، هم تکبیر، الله اکبر هست. خیلی ذکر جامعی است «یسَبِّحُونَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ لا یفْتُرُونَ» مصداقش می شود. بعد از ذکر خدا، شیرین ترین ذکرها ذکر پیامبر و اهل بیت است. بلکه ذکر آنها از ذکر خدا هیچ جدا نیست. «إِذَا ذُکرْنَا ذُکرَ اللَّهُ»[5]. روایت داریم یاد ما یاد خداست. چون آنها منصوص فی ذات الله هستند. فقط او را نشان می دهند. تجلی صفات خداوند هستند. لذا یکی از چیزهایی که هم دل را خیلی نورانی می کند؛ و هم مجالس را نورانی می کند، صلوات بر محمد و آل محمد است. صلوات باعث دور شدن شیاطین صلوات باعث می شود، شیاطین بروند. باعث می شود، ملائکه بیایند. باعث می شود رحمت خدا جذب شود. صلوات در روایت داریم: «إرفعوا أصواتکم بالصّلاة علی فإنّها تذهب بالنّفاق»[6]. فرمود: بلند صلوات بفرستید که بلند صلوات فرستادن نفاق را از بین می برد. پیامبر یکی از سنت هایش این بود: روی زمین می نشست. هیچ تعینی با دیگران نداشت. کسی وارد می شد نمی دانست کدام پیامبر است. این ها خیلی مهم است. در روایت داریم که می فرماید: من دوست ندارم رفتارم و کردارم یک جوری باشد که فرقی با دیگران ایجاد بشود. یا برتری در نظر مردم ایجاد بشود. صلوات در واقع توسل به پیامبر و آل پیامبر است. نام این ها رمز درهای رحمت الهی است. گره ها را باز می کند. زمین خورده ها را بلند می کنند. در روایت داریم: جبرئیل یک روزی محضر پیامبر خدا شرفیاب شد. متبسم و خندان عرض کرد: یا رسول الله امروز چیز عجیبی دیدم. (حضرت جبرئیل گهواره جنبان نوه پیامبر است. امام حسین علیه السلام روز عاشورا فرمود: «فَجَبْرَائِیلُ مِنْ أَهْلِ الْبَیتِ وَ إِنَّهُ لَخَادِمُنَا»[7]. در یک روایتی در بحار داریم که جبرئیل یک میوه ای از باغ ما اهل بیت خورده که این مقام را پیدا کرده است) نجات در سایه ذکر صلوات جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله امروز چیز عجیبی دیدم، از آسمان که می آمدم به کوه قاف رسیدم. فرشته ای را در آنجا دیدم، پر و بال سوخته و به حالت توبیخ و تبعید آنجا معذب است. قبلاً این فرشته را در آسمان ها دیده بودم. هفتاد هزار فرشته تحت فرماندهی او بودند، تحت نظر او بودند و خیلی مورد عنایت بود؛ و امروز دیدم به این حال افتاده خیلی تعجب کردم. سؤال کردم چرا این طور شدی؟ گفت ای جبرئیل، شب معراج که پیامبر خدا به معراج تشریف فرما شدند. همه اهل آسمان ها موظف بودند، نهایت احترام و ادب را بگیرند. همه می آمدند استقبال، احترام می کردند، بدرقه می کردند. من در ادب کردن کوتاهی کردم. به خدمت پیامبر. جبرئیل سید ملائکه است، سید در عربی یعنی بزرگ، آقا، برتر. هرچیزی سیدی دارد. «جَبْرَئِیلُ سَیدُ الْمَلَائِکةِ أَوْ قَالَ إِسْرَافِیلُ وَ أَنَا سَیدُ الْأَنْبِیاءِ وَ عَلِی سَیدُ الْأَوْصِیاءِ»[8]. سید الانبیاء فرمود من هستم، پیامبر خدا. سید الاوصیاء، علی علیه السلام. سید الملائکه جبرئیل، بزرگ ملائکه است. «ذِی قُوَّةٍ عِندَ ذِی الْعَرْشِ مَکینٍ، مُّطَاعٍ ثمَ أَمِینٍ»[9]. در آسمان بر ملائکه فرماندهی دارد. سید اعمال چیست در این حدیث؟ خیلی زیباست، این قسمت آخرش را من بیشتر دوست داشتم. «لِکلِّ
أَمْرٍ سَیدٌ وَ حُبِّی وَ حُبُّ عَلِی سَیدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَةِ رَبِّهِمْ»[10]؛ یعنی بزرگ آن چیزی که خیلی از آن چیز درمی آید! بزرگترین عمل، آن گل اعمالی که انسان را به خدا نزدیک می کند، محبت من و محبت امیرالمؤمنین علیه السلام است. صلوات باعث از بین رفتن گناهان ذکر صلوات بهترین ذکرهاست. اثر عجیبی برای زدودن گناهان و پاک کردن گناهان دارد. امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمود: ذکر صلوات برای از بین بردن گناهان قوی تر است از اثر آب بر آتش. آب چگونه آتش را خاموش می کند و رحمت بر غضب غالب است، آب بر آتش غالب است؛ و بعد فرمود: سلام دادن به پیامبر، از آزاد کردن بنده در راه خدا افضل است. اگر صلوات ها ضمیمه با سلام هم بشود که اجرش خیلی بالاست. «اللهم صل و سلم و بارک» برکت بده. در باب صلوات کیفیت صلوات های مختلف نقل شده، در خیلی هایش سلام هم هست؛ و یا انسان هر روز سلام بدهد؛ و بعد فرمود: محبت پیامبر خدا از جهاد و شهادت در راه خدا افضل است. کسی که محبت پیامبر در قلبش بیاید، افضل از جهاد و شهادت در راه خداست. برتری ذکر صلوات بر دیگر اذکار حدیث داریم: در میزان حسنات نهاده نمی شود که سنگین تر از تسبیحات اربعه باشد. «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُ»[11]. ولی روایت داریم: اگر کسی ذکر صلوات را بگوید، ثواب آن 4 ذکر را هم دارد؛ یعنی جامع آن 4 ذکر هم هست. چه معجونی است. چون مفت و ارزان دستمان رسیده ما قدر نمی دانیم؛ یعنی در صلوات هم لا اله الا الله هست، هم سبحان الله، هم الحمد لله، هم الله اکبر. هم تکبیر است، هم تحمید است، هم تسبیح است، هم تحلیل است. یکی از آثار زیاد صلوات در روایات فراوان هست که باعث پاک شدن گناهان می شود. امام هشتم علیه السلام فرمود: «مَنْ لَمْ یقْدِرْ عَلَی مَا یکفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیکثِرْ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْما»[12]. گناهان را منهدم می کند. نور که بیاید دیگر ظلمت نیست. گناهان را ذوب می کند. پیامبر ما فرمود: «مَنْ صَلَّی عَلَی مَرَّةً لَمْ یبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّة»[13]. اگر کسی یک بار بر من درود بفرستد، ذره ای از گناهانش باقی نمی ماند. مثل قطره ای که وصل به دریا بشود. چون صلوات اتصال است، صله است. کار خداست. کار ملائکه است. وصل که می شوی، با صلوات وصل می شوی، صله می کنی، به آنها نزدیک می شوی. در یک روایت دیگر حضرت فرمود: اگر کسی سه بار در روز از روی محبت به من، این ذکر را بگوید، خدا گناهان آن روز او را می آمرزد. در یک روایت دیگری باز امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: تأثیر ذکر صلوات برای پاک کردن گناهان قوی تر است از ریختن آب بر آتش. از روایات استفاده می شود، کسی که جهنمی باشد توفیق صلوات را هم ازش می گیرند؛ یعنی این ها باهم قابل جمع نیستند. در روایت داریم پیامبرفرمود: شفاعت من بر او واجب می شود. عاقبت به خیر می شود. قبرش نورانی می شود. خیلی روایات داریم. ذکر صلوات در کل عالم آثار و برکات دارد. امام صادق علیه السلام فرمود: «فَأَکثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَیهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّی عَلَی النَّبِی ص صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِی أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلَائِکةِ وَ لَمْ یبْقَ شَی ءٌ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ إِلَّا صَلَّی عَلَی ذَلِک الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَیهِ وَ صَلَاةِ مَلَائِکتِهِ وَ لَا یرْغَبُ عَنْ هَذَا إِلَّا جَاهِلٌ مَغْرُورٌ وَ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُه»[14]. اگر کسی یک بار ذکر صلوات را بگوید، خدای متعال هزار رحمت و صلوات نازل می کند با هزار صف از ملائکه به کسانی که صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند. بعد فرمود: «لَمْ یبْقَ شَی ءٌ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ إِلَّا صَلَّی عَلَی ذَلِک الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَیهِ وَ صَلَاةِ مَلَائِکتِهِ». فرمود وقتی خدا و ملائکه به فرستنده صلوات رحمت نازل می کنند، عالم، بازتاب صلوات در کل عالم و نظام آفرینش است. شاید سرش این باشد، وقتی ما درخواست رحمت و برکت و صلوات بر پیامبر و آلش می کنیم، آنها قیم همه عالمند؛ و صلوات هم دعای مستجاب است. می گوییم رحمت و لطف خاصت را بر پیامبر و آلش نازل کن، مستجاب می شود. یک فیض جدید، چون لطف و عنایت خدا اندازه ندارد، پایان هم پیدا نمی کند. لطف خاصی که نازل کرد، آنها هم سرریز می کنند به همه عالم؛ و لذا بازتابش این است که همه عالم دعا می کنند به کسانی که صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند. در آخر حدیث هم امام صادق علیه السلام توبیخ عجیبی کرده اند به کسانی که بی اعتنا هستند به این ذکر. فرمودند: «وَ لَا یرْغَبُ عَنْ هَذَا إِلَّا جَاهِلٌ مَغْرُورٌ وَ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُه» اولا جاهل است کسی که میل و رغبت در صلوات نکند. مغرور است. خدا ازش بیزار است،
پیامبر بیزار است، اهل بیت بیزارند از کسانی که بی اعتنا هستند به صلوات بر محمد و آل محمد. پیامبر خدا فرمود: «أَوْلَی النَّاسِ بِی فِی یوْمِ الْقِیامَةِ أَکثَرُهُمْ عَلَی صَلَاة»[15]. سزاوارترین، نزدیک ترین افراد به من روز قیامت کسانی هستند که بیش از همه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»[16]. خود خدا دائما مشغول صلوات است و همه نیرو هایش را هم بسیج کرده که این کار را بکنند؛ یعنی اگر کاری از این بهتر بود، خود خدا می کرد و ملائکه را هم می گفت بکنید. بیائید همکار خدا بشویم. صلوات تخلق به اخلاق الله است. پیروی کردن از خلق و صفات خداست. «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ»[17]، «تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ»[18]، «وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیرِ حِساب»[19]. لا حول ولاقوة الا بالله پی نوشت ها: [1] الأنبیاء؛ 107. [2] الإحتجاج على أهل اللجاج؛ احمد بن على طبرسى؛ ج 1؛ ص: 210. [3] الأحزاب؛ 56. [4] الأنبیاء؛ .20 [5] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ مجلسی؛ ج 71؛ ص: 221. [6] پیام پیامبر؛ بهاء الدین خرمشاهى- مسعود انصارى متن عربى؛ ص: .566 [7] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ مجلسی؛ ج 26؛ ص: 335. [8] بحارالأنوار؛ مجلسی؛ ج 27؛ ص: 73. [9] التکویر؛ 20،21. [10] بحارالأنوار؛ مجلسی؛ ج 27؛ ص: 73. [11] مفاتیح الجنان؛ شیخ عباس قمی؛ ج1؛ ص: 259. [12] جامع الأخبار؛ تاج الدین شعیرى ؛ ص: 59. [13] همان. [14] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ شیخ صدوق؛ ص: 154. [15] جامع الأخبار؛ تاج الدین شعیرى؛ ص: 59. [16] الأحزاب؛ 56. [17] الرعد؛ 26. [18] آل عمران؛ 26. [19] آل عمران؛ 27.
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سيره معصومان سخنرانی؛ شخصیت امام حسن مجتبی(ع) بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تبارک و تعالی: «یا ایها الذین ءامنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» (سوره توبه آیه 119) روایت در فضیلت امام حسن در روایتی از وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام آمده است که: «لَوْ کَانَ الْحِلْمُ رَجُلًا لَکَانَ عَلِيّاً ع وَ لَوْ کَانَ الْفَضْلُ شَخْصاً لَکَانَ الْحَسَنَ ع وَ لَوْ کَانَ الْحَيَاءُ صُورَةً لَکَانَ الْحُسَيْنَ ع وَ لَوْ کَانَ الْحُسْنُ(هَيْئَةً لَکَانَتْ) فَاطِمَةَ.»[1]اگر حلم و بردباری به صورت یک انسان مجسم می شد، می شد علی بن ابیطالب. اگر حلم و بردباری قرار بود نقاشی شود مجسم شود، می شد امیرالمؤمنین علیه السلام. چرا که حلم او بردباری او در رأس همه است و صبور و بردبار در مقابل حوادثی بود که منشأ و آغازش بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام است پس اگر حلم را گفت تصویر کنید می شود امیرالمؤمنین. اگر فضیلت را بخواهی تصویر کنی، تصویر آن امام مجتبی علیه السلام است. اگر حیا را بخواهی تصویر کنی تصویر آن صفت امام حسین علیه السلام است. تصویر حسن و نیکی هم زهرای مرضیه سلام الله علیها است. توصیف امام حسن مجتبی در صلوات چهارده معصوم البته همه این صفات را همه ائمه دارند. همان طور که در زیارت جامعه کبیره هم خطاب می کنیم شما مرکز کرامت و اخلاق و نیکی هستید. ولی این روایت با یک عنایتی به زندگی بزرگان در واقع وارد شده که تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل فضل و فضیلت امام مجتبی علیه السلام است.مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی رضوان الله تعالی علیه برای هر کدام از ائمه درود و صلوات ویژه ای دارد که معروف است به صلوات چهارده معصوم. الفاظش را خیلی حساب شده انتخاب کرده وقتی به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد می نویسد:«السلام علی السید المجتبی و الامام المرتجی، صاحب الحسب المنیع و الفضل الجمیع، صاحب الجود و المنن، دافع المحن والفتن» می گوید امامی که جود و کرامت موج می زد در زندگیش فتنه زدایی و ظلم زدایی موج می زد در زندگیش الامام الرفیع امام با مقام بلند جمیع و تمام فضایل در زندگی او جمع بود. امام حسن فرزند پیامبر است امام حسن نخستین مولود زندگی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا سلام الله علیها است. به محض اینکه این فرزند به دنیا آمد. یکی از خانم ها بچه را میان قنداق پیچید. پیامبر گرامی اسلام جمله ای را فرمود که من مقداری راجع به این جمله می خواهم صحبت کنم و عنایت دارم روی این جمله فرمود: هات ابنی.[2] پسرم را بدهید. نفرمود پسر فاطمه نفرمود پسر علی نفرمود دخترم پسرت را بده. این جمله ای است که بعدها در تاریخ منشأ یک حوادثی شده این جمله منشأ یک جریاناتی شده که حالا خواهم گفت این یک نوع عنایت بود. هات ابنی بارها این جمله را فرمود. حکایت انس بن مالک انس بن مالک می گوید یک وقت رفتم دیدم پیغمبر در مسجد است امام حسن هم کوچک دو ساله دارد دور پیغمبر می چرخد روی زانویش می نشیند روی شانه اش می رود احساس کردم این بچه دارد اذیت می کند رفتم دستش را گرفتم از پیامبر جدایش کنم فرمود: یا انس دع ابنی و ثمره فؤادی.[3] پسرم و ثمره قلبم را رها کن. دست نزن. ان من اذی حسنا هر کس حسن من را اذیت کند فقد اذانی من پیامبر را آزرده است اینجا هم باز تعبیر دارد یا انس دع ابنی پسرم در آیه مباهله هم خدا فرمود پسر حسن و حسین پسر خود پیامبر هم گاهی می فرمود: هما ابنای. اینها پسرهای من هستند. تعبیر ابنا علی ندارد. ابنا فاطمه ندارد. این نکته دارد.آقایان برادران و خواهران چون بعدها این منشأ یک سری حوادث در تاریخ شده و آن حادثه آن است که بنی امیه و بنی عباس تلاش کردند این تعبیر ابن رسول الله را از ائمه بگیرند امروز هم در نوشته ها بعضی از این مغرضین این حرفها را می زنند تلاش کردند این تعبیر ابن را بگیرند. حکایت ذکوان غلام معاویه ذکوان غلام معاویه می گوید: معاویه به من گفت هر کسی که حسن و حسین را پسرهای پیغمبر خطاب کرد به من معرفیش کنید که باید با او برخورد شود. کسی حق ندارد به اینها بگوید: ابنا رسول الله. بگویید ابنا علی بن ابیطالب. چرا؟ چون اگر به امیرالمؤمنین نسبتش دادند می توانستند با آنها برخورد کنند می توانستند به امام حسن توهین کنند چون اینها با امیرالمؤمنین در واقع سب می کردند درگیر بودند نزاع داشتند اما وقتی به پیغمبر نسبت دادند دیگر نمی توانستند به امام حسن توهین کنند نمی توانستند به امام حسین توهین کنند نمی توانستند کربلا را علم کنند پسر پیامبر است لذا خیلی تلاش کردند. حال این ذکوان می گوید: یک وقت معاویه به من گفت اسامی نوه ها و فرزندانم را بنویس می خواهم برایشان یک جایزه ای بگیرم می گوید من اسامی پسرهایش را نوشتم اسامی دخترهایش را نوشتم اسامی نوه های پسریش را هم نوشتم اسامی نوه های دختریش را ننوشتم لیست را بردم پیش او یک جمعی مروان و دی
گران نشسته بودند یک نگاهی کرد به لیست گفت پسرهای دخترم پس اسمشان کجاست؟ آنها را من خیلی دوست دارم گفتم مگر شما نگفتی که اینها حسن وحسین پسر پیامبر نیستند چون از زهرای مرضیه اند چطور به پسرهای دخترت اطلاق ابن و فرزند می کنید و می گوید. در جمع خیلی شرمنده شد و سرش را پایین انداخت که خودش گفته بود اسامی فرزندان من را بنویس من اسامی فرزندان دخترش را ننوشته بودم و اینجا ماند در پاسخ معلوم می شود یک جریان حساب شده ای بوده.آقایان این قضیه من دیدم در حالات حجاج بن یوسف سقفی سه چهارتا جریان دیدم سه چهارتا جریان هم با سعید بن جبیر هم با دیگران که وقتی اینها را احضار می کرد می گفت اولین اشکالی که به اینها می کرد می گفت شما چرا اینها را می گویید ابن رسول الله؟ چرا امام حسن را می گویید ابن رسول الله؟ داستان یحیی بن یعمر یحیی بن یعمر از علمای خراسان است اهل بلخ است مروج آثار اهل بیت بود با دست و پای بسته با غل و زنجیر آوردنش پیش حجاج پرتش کردند گفت شنیدم در جلساتت فرزندان امام حسین و امام حسن را فرزندان پیغمبر می خوانی چرا این کار را می کنی؟ گفت به دلیل قرآن. گفت کدام قرآن کدام آیه گفت این آیه قرآن می فرماید: «و نوحا هدیناه من قبل» (سوره انعام آیه84) نوح را ما (خدا) در مسیر هدایت قرار دادیم و من ذریته فرزندان نوح اینها بودند داوود و سلیمان یکی یکی می آید جلو و زکریا و یحیی و عیسی(سوره انعام آیه84) گفت جناب حجاج عیسی که از پدر به نوح نمی رسد عیسی که اصلا پدر نداشته عیسی را خدا در قرآن می گوید پسر نوح است ذریه نوح است عیسی از مادر به نوح برمی گردد مریم مادرش است و الا عیسی بن مریم بفرمایید پدر ندارد چرا خدا وقتی ذریه و اولاد نوح را می شمرد می فرماید و من ذریته داوود و سلیمان می آید جلو و زکریا و یحیی و عیسی اگر فرزند دختر ذریه محسوب نمی شد خوب بود اینجا عیسی حذف شود و حجاج گفت بند را باز کنید از او حرف حرف درستی است استدلال قوی است استدلال قرآنی است بند را باز کنید سعید بن جبیر هم همین استدلال را کرد ببینید این یک جریان حساب شده ای بوده است. ائمه خود را فرزند پیامبر معرفی می کردند جالب هم این است ائمه ما مرتب روی این مسئله عنایت داشتند که در سخنرانی ها بگویند انا بن النبی. صبح شهادت پدرش امیرالمؤمنین فردایش روز بیست و یکم امام حسن آمد منبر فرمود انا بن النبی انا بن محمد المصطفی. امام سجاد در منبر شام فرمود: من فرزند پیامبرم. خود امام حسین در خطبه هایش فرمود من پسر پیامبرم.روزی هارون الرشید آمد مقابل حرم پیامبر ایستاد و گفت: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم سلام بر تو ای پیامبر خدا سلام بر تو ای پسر عمو. موسی بن جعفر هم از پشت سر او آمد در حضور جمعیت یک مرتبه صدا زد السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا ابا سلام بر تو ای پیامبر سلام بر تو ای پدر جان در مقابل یا بن عم که او می گفت سلام بر تو ای پدر.هارون گفت به چه دلیل پدر؟ به دلیل آیه مباهله به دلیل آیات دیگر که امام استناد کرد پس ببینید آقا امروز هم در این شبهاتی که در نوشته ها می آید و وهابیها و جاهای دیگر پخش می کنند این مسئله مطرح است چون ابن رسول الله اگر شد. که همین طور هم هست اگر اینها ابناء پیامبر شدند احترامشان احترام پیامبر است احترامشان احترام اهل بیت است ما آیه تطیر را اختصاص به پنج تن نمی دهیم گر چه درباره پنج تن نازل شده: « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت » (سوره احزاب آیه33) در جریان کسا آمده اما بر اساس روایات متعددی که از خود اهل بیت رسیده این تا خود امام زمان هم ارواحنا فداه تعبیر اهل بیت سریان دارد جریان دارد. منتها آقا اگر کسی در قلبش مرض باشد بیماری باشد خوب نمی پذیرد زیر بار نمی خواهد برود. دو نکته از زندگی امام حسن علیه السلام نکته اول: شخصیت علمی امام حسن مجتبی علیه السلام در مسجد یک شخصی وارد شد دید سه چهارتا حلقه درس است یک عده اینجا یک عده آنجا یک عده آنجا رفت پیش یکی از آنهایی که داشت درس می داد از این حلقه های درس و بحث گفت یک آیه من معنایش را نمی فهمم می شود برای من تفسیر کنید گفتند کدام آیه؟ گفت این آیه که قرآن می فرماید: «و شاهد و مشهود» (سوره بروج آیه3) شاهد و مشهود یعنی چه؟ در سوره بروج این آیه آمده و شاهد و مشهود آن آقایی که درس می داد گفت شاهد روز عرفه است مشهود عید قربان است.[4] منظور از شاهد و مشهود این است آمد آن طرفتر حلقه دوم معنای این آیه چیست؟ و شاهد و مشهود آن هم یک تفسیری شبیه همین با کمی تفاوت برایش کرد که مشهود را عرفه گرفت شاهد را عید قربان گرفت شخص دیگر باز همین تفسیر تا می گوید رسیدم دیدم یک جوانی معلوم می شود تازه یک مدتی از رحلت پیامبر گرامی اسلام گذشته بود دیدم یک جوانی با سیمای زیبا گوشه مسجد پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند حسن بن علی علیه السلام است رفتم خدمت ایشان عرض سلام کردم گفتم آقا تفاسیر مختلفی برای من
شده شاهد و مشهود معنایش چیست؟ فرمود: شاهد رسول الله است مشهود روز قیامت است.[5] آقا به چه دلیل فرمود در قرآن: «یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا » (سوره احزاب آیه45) ببینید آقا کهنترین تفسیر تفسیر قرآن به قرآن است و این یک هنر است که کسی بتواند قرآن را با قرآن تفسیر کند و ائمه ما این کار را کرده اند گر چه همه روایاتشان به ما نرسید بعضی از مفسرین مثل مرحوم علامه طباطبایی کل تفسیرش مبنایش تفسیر قرآن به قران است فرمود شاهد رسول الله است به این دلیل مشهود هم قیامت است چون قیامت اسمهای زیادی دارد یک اسمش خدا می گوید: و یوم مشهود روزی که در آنجا شهادت داده می شود شاهد پیامبر است به اعمال ما گواهی میدهد مشهود روزقیامت است یعنی روزی که شهادت در آن ایفا میشود عرض کردم خدا می داند رسالت را کجا قرار می دهد «الله اعلم حیث یجعل رسالته » (سوره انعام آیه124) خدا می داند درست است درباره شما اگر گفتند شما در واقع مفسر قرآنی مخاطب قرآنی آقا هر کجا رفتم کسی تفسیر را برای من بیان نکرد این نقش تعلیم و نقش آموزش در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام است. حکایت شخصی آمد وقتی ابهت و عظمت و بزرگواری امام حسن را دید دید آقا سوار بر اسب دریک نماد و هیئت بسیار زیبا لباس خوب یک نگاهی کرد آمد عرض کرد ان فیک کبرا یابن رسول الله[6] من در شما تکبر می بینم.آقا هر که با عظمت و با ابهت بود اینکه تکبر نیست هر کسی در میان... بود شبیه هم است اما اینها فرقهای دقیقی دارند فرمود: اینکه در من می بینی عزت است این تکبر نیست ان فیی عزه این عزت است عزت یا تکبر فرق عزت با تکبر این است عزت را خدا می دهد تکبر را آدم خودش برای خودش ایجاد می کند متکبر خودبزرگ بین است عزیز خدا او را بزرگ کرده «و من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا» (سوره فاطرآیه10)این طرف پی به اشتباه برداشتش برد که عزت معنایش چیست از این موارد زیاد داریم من فرصت نیست عرض کنم متعدد من دیدم گاهی حتی امیرالمومنین به او مراجعه می شد سوالات را ارجاع می داد به امام حسن می فرمود ازنور چشمم سوال کنید که صاحب تحف العقول در این کتاب ارزشمند حدیثی اش که در قرن چهارم نوشته شده ایشان یک سوال و جواب مفصلی را می آورد که امیرالمومنین پرسیده و امام حسن جواب داده پسرم جود و سخاوت چیست کرامت چیست بابا العطیه قبل السوال.[7] کرامت این است که قبل از این که طرف طلب کند بروی شناسایی اش کنی کمکش کنی. پسرم سداد چیست محکمی چیست بابا محکمی این است منکر را با معروف جواب دهی. «دفع المنکر بالمعروف».[8] پسرم غفلت چیست؟ بابا غفلت این است نزدیک مسجد باشی نماز را در مسجد نخوانی دفعک المسجد.[9] یکی یکی پسرم مروت و جوانمردی چیست؟ یک سوال و جواب مفصلی است در تحف العقول این بعد علمی و بعد آموزشی زندگی امام حسن. نکته دوم: ادب معاشرت در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام اما نکته دوم بعد عاطفی و بعد خانوادگی ایشان است. وجود مقدس امام حسن فوق العاده به پدر بزرگوارش به مادر بزرگوارش به جد بزرگوارش به برادران وخواهرانش احترام قائل می شد. جوانان عزیز امام حسن گفت من با مادرم سر یک بشقاب و سر یک کاسه غذا نمیخورم فاطمه زهرا سلام الله علیها پرسیدند چرا حسنم چرا عزیزم گفتند مادر میترسم نگاه شما به لقمه ای باشد نظر شما به لقمه ای باشد و من این لقمه را بردارم تا این حد یک وقت بی احترامی به شما نشود میترسم نگاه شما به بخشی از غذا باشد و من آن بخش را بردارم و استفاده کنم فرمود پسرم مانعی ندارد من به تو اجازه می دهم با اجازه مادر درروایت دارد با مادر سر یک کاسه غذا می خورد این احترامی است که برای وجود مقدس مادرش قائل بود همه ائمه این طور بودند. ورود به روضه من در روایت دیدم امام حسین هیچ گاه جلوی پای امام حسن راه نمی رفت هیچ گاه تا امام حسن سخن می گفت سخنش را قطع نمیکرد و صحبت نمی کرد هیچ گاه ندیدند قبل از امام حسن در یک جریانی موضع بگیرد و نظر دهد با اینکه می دانید همسن و سال بودند یک سال فاصله شان بود تقریبا چهل و هفت سال هم باهم بزرگ شدند دو برادر چهل و هفت سال باهم کنار هم بودند شب وروز در کوفه درمدینه بینشان جدایی نبود اما وقتی می نشیند کنار برادرش امام حسن تا نگاه می کند امام حسن می بیند اشک در چشمان امام حسین حلقه زده از مصیبت مسموم شدن امام حسن می فرماید برادرم لا یوم کیومک روزی به سختی روز تو نیست حسین جان همه گریه می کنند برای من اما تو گریه نکن برای من لا یوم کیومک ببین این احترام و عظمت و ابهتی است که امام حسن برای امام حسین امام حسین برای امام حسن مگر وقتی که بدنش را در قبر گذاشت نفرمود من غارت زده ام غارت زده آن نیست که مالش را می برند و لیس هریبا من اصیب بماله غارت زده من هستم که با دست خودم برادرم را در قبر می گذارم آقایان برادران خواهران مگر تا زینبش وارد اتاق شد نفرمود ببرید این تشت را طبق بعضی از نقلها یا اجازه ندهید زینب ببیند چر
ا اینها اینقدر باهم مهربان بودند باهم صمیمی بودند. هم اباالفضل العباس بوده امام حسن بوده امام حسین بوده همه باهم خاندان امیرالمومنین بودند یک مقدار یاد بگیریم احترام امام حسنی که چهل سال بعد از شهادت مادرش تا نگاهش به مغیره می افتد اشک می ریزد می گوید این خبیث مادرم را کتک زد انت الذی ضربت امی حتی ادمیتها[10] این ها نکته دارد زندگی ما مادرانمان احترام دارند پدرانمان را احترام کنیم وقتی پدرش به شهادت رسید آمد بالای منبر بعد از شهادت فرمود مردم کسی دیشب از دنیا رفت که نه در گذشته نظیر داشت نه در آینده نظیر خواهد داشت کنار بستر پدر اشک می ریخت بابا کاش من می مردم و اینگونه تو را در این وضعیت نمی دیدم مگر زینب شب عاشورا به امام حسین عرض نکرد لیت الموت اعدمنی الحیاه.[11] برادر کاش دعا می کردی زینب قبل از تو بمیرد و این حادثه را نبیند اینها نکته درونش است اینها تمام زندگی شان بر اساس این مبانی است به برادرمان به خواهرمان اگر کینه ای هست کدورتی هست رفع کنیم باهم صمیمی شویم برسیم به هم اینقدر ارزشی ندارد دنیا که ما در مصیبتها باهم مهربان شویم غالبا در مصیبتها باهم مهربان می شویم اینقدر ارزشی ندارد که برای هم مخصوصا برادر و خواهر و پدر را بزنیم اگر او رعایت نمی کند شما رعایت کنید از رو ببر کاری کن که شرمنده کنی و خودش بیاید در زندگی طبیعتا موازین اخلاقی را رعایت کند شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام تجسم حلم و جود و سخاوت و بردباری و شجاعت وعظمت بود شخصیتی بود که دشمنانش گفتند: چهره ات چهره پیامبر است چهره انبیاست عظمتت عظمت ملوک است مروان با آن خباثتش تشییع جنازه آمده بود زیر تشییع جنازه بدن را بگیرد و شرکت کند یک کسی گفت تو دیگر چرا؟ تو که اینقدر این آقا را زجر دادی آزار دادی گفت این آقا کوه حلم بود کوه بردباری بود وواقعا چنین بود آقایی که اینقدر مظلوم است در خانه خودش همسرش دشمنش است می داند می فرماید من نمی توانم قبل ازواقعه تصمیم بگیرم آقایی که در مقابلش بعضی دوستانش در مدینه به او جسارت می کردند آقا چرا صلح کردی؟ چرا جنگ نکردی؟ چرا پذیرفتی؟ در صورتی که خود رسول الله در تولد امام حسن طبق بعضی نقلها فرمود فرمود حسنم کاری می کند که خون مسلمانان را حفظ می کند وهمین هم شد این صلح مقدمه قیام عاشورا را فراهم کرد امروز منصوب به این شخصیت بزرگوار است دعای پایانی خدایا به عظمت امام حسن قسمت می دهیم همه ما را بر سر خان کرامت وجود و احسانش امروز مهمان بگردان. خدایا به جود و سخاوت و عظمتش قسمت می دهیم همه فقرا همه کسانی که قرض دارند گرفتارند مستاجرند خدایا گرفتاریشان را به خان کرامت امام مجتبی مرتفع بگردان. خدایا به همه ما در این روزها مخصوصا امروز که به عنوان کمک به فقرا اعلام شده خدایا به همه ما دست دهنده و بخشنده عنایت بفرما. پی نوشت ها: [1]. مئه منقبه من مناقب امیر المومنین و الائمه، ص135. [2]. صحیفه الرضا، ص73. [3]. بحارالانوار، ج 28،ص 39. [4]. وسائل الشیعه، ج 13، ص 549. [5]. بحارالانوار، ج 43، ص 345. [6]. بحارالانوار،ج 24، ص 325. [7]. بحارالانوار،ج 75، ص102 . [8]. بحارالانوار،ج 75، ص 102. [9]. بحارالانوار،ج 75، ص 10. [10]. بحارالانوار، ج 44، ص 81 . [11]. بحارالانوار، ج 45، ص 2. ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنرانی و روضه سيره معصومان سخنرانی؛ حق الناس دریغا که فصل جوانی گـذشت به لهو و لعـب زندگانی گـذشت دریـغـا که بیـمـا بـسی روزگار برویـد گل و بـشگـفت نـوبـهار کسانی کـه از ما بـغیـب انـدرند بیایـند و بـر خـاک مـا بـگـذرند بسی تیرو دی ماه و اردیبهشت بیاید که ما خاک باشیم و خشت چرا دل بـرین کاروان گه نهیم که یاران برفتند و ما در رهیم بـیـا تـا بـرآریـم دسـتـی زدل که نتـوان بر آورد فـردا زگل برکات ذکر صلوات صلوات از بهترین ذکر هاست که در همه اوقات و زمان ها و مکان ها سفارش شده است ولی در شب و روز جمعه سفارش بیشتری شده است. می دانید شب و روز جمعه بهترین روز هفته و سیدالایام است پیامبرخدا(ص) می فرماید: جمعه از عید فطر و قربان هم بالاتر است. منتهی آن دو عید در طول سال فقط یک بار است ولی جمعه چون تکرار می شود برای ما اهمیتش کم شده است. نمازها و دعاهای مخصوص این روز، صدقه دادن، صله رحم، غسل جمعه از جمله مستحبات و اعمال در شب و روز جمعه هست. که در مفاتیح به طور مفصل آمده است. امام صادق(ع) فرمود: در میان مستحبات شب و روز جمعه عملی بالاتر از ذکر صلوات نیست. وقتی افضل اعمال شد یعنی اعمال دیگر هم داخلش هست وقتی که صد آمد نود هم پیش ماست. یکی از برکات شب و روز جمعه این است که درهای رحمت خدا در شب و روز جمعه خیلی گسترده باز است. دعا زود مستجاب می شود، توبه زود قبول می شود. فشار قبر خوب مردن و درجای خوبی مردن خیلی مهم است. دهه اول محرم مسجداعظم منبر می رفتم یکی از آقایان وسط مجلس و روضه حالش به هم خورد اورژانس هم آمد نتوانست برایش کاری کند به رحمت خدا رفت. یک آشنایی هم در قم در روز عاشورا به سینه می زد ویا حسین می گفت که در همان حال سکته کرد. این خیلی مهم است که لحظه آخر انسان در چه حالی از دنیا برود در حال معصیت یا در حال اطاعت باشد. شب و روز جمعه این قدر مهم است که اگر کسی شب و روز جمعه از دنیا برود خدا فشار قبر را از او برمی دارد. بسیار کم است کسی که دچار فشار قبر نباشد فشار قبر فشار جسمی نیست فشار روحی است. مرحوم علامه مجلسی می فرماید: قبری که ما در فارسی می گوییم چاله خاکی است که بدن را در آن می گذاریم ولی در زبان روایات ما منظور از قبر عالم برزخ است نه این که خاک جمع بشود بدن پرس بشود در روایات می گوید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّيرَانِ»[1] یعنی قبر باغی از باغ های بهشت است، یا چاله ای از چاله های جهنم و آتش است. پس قبر چاله خاکی نیست بلکه عالم برزخ است یعنی در موقع مردن جسم ما در زمین دفن می شود ولی روح ما به بدن مثالی که شبیه بدن است و یک مقدار لطیف است می رود. فشار قبر برای بعضی ها آن قدر سنگین است که کانه شیری که از سینه مادر خورده برمی گرداند این اشاره و کنایه از شدت فشار روحی و تالم روحی است. ممکن است بدن شما در باغی، در جای خیلی خوب و دنجی باشد ولی روحتان از غصه دق کند مانند این که قلب آدم می خواهد در سینه از غصه سنگ کوپ بشود یعنی فشار، روحی است. ممکن است کسی در زندان باشد اما خیلی راحت و خوش باشد یعنی عذاب به روح وارد می شود جسم ما خاک است خاک هم می شود ولی روح ما تا روز قیامت می ماند وقتی قیامت شد این بدن هایمان جمع می شود و روحمان باز دوباره وارد این بدن می شود. اما در برزخ روح ما به بدن مثالی می رود چه بسا بدن ما پودر بشود و حیوانات دریا بخورند یا دارش بزنند شش ماه روی دار بماند. (قدیم ها بعضا پادشاهان این کار را می کردند که اعدامی چند مدت رو دار می ماند.) آیا این فشار قبر ندارد سئوال نکیر و منکر ندارد؟ چرا از روحش سئوال می شود با جسمش کاری ندارند اگر هم کسی خوابی ببیند این ها همه اش شبیه است یعنی همان روح و قالب مثالی است. مثلا در خواب می بیند که از این قبر آتشی بلند می شود یا این که سگی وارد این قبر شد. پیامبر اعظم وقتی بعضی از عزیزانشان مثل رقیه یا زینب (از دختران حضرت هستند.) از دنیا رفتند حضرت بالای سر قبرشان ایستادند این قدر دعا می کردند که خداوند فشار قبر را از این ها بردارد. در روایات هست کسی که بداخلاق باشد دچار فشار قبر می شود. در تشیع جنازه سعد بن معاذی نود هزار فرشته شرکت کردند خود پیامبر بدون عبا و بدون کفش، به حالت عزاء در تشییع جنازه سعد شرکت کردند. پیامبر در مورد سعد فرمودند: سعد خدا رحمتت کند اگر تو زنده بودی جلوی غصب خلافت را می گرفتی. از این تعریف و تمحید شاید بالاتر نداشته باشیم. سعد بن معاذ بزرگ مدینه بود بقول امروزی ها اول ولایت مدار بود اگر زنده می ماند قطعا می آمد با حضرت امیر بیعت می کرد دیگر طرف های مقابل حضرت ضعیف می شدند نمی توانستند حضرت را خانه نشین کنند یا حضرت زهراء را شهید کنند. سعد خیلی نفوذ داشت و بزرگ مردم مدینه بود ولی حضرت فرمودند که تقدیر تو این بود که در زمان
ه الکی گفت، می خواست لب هایش به بدن مبارک پیامبر برسد که در آتش جهنم سوزانده نشود و الا پیامبر سهو هم نمی کند. رویای صادقه آقای دیباجی می فرمودند: من یک شب در کرج خواب دیدم مردم اصفهان دارند به طرف یک خانه ای می روند گفتم: چه خبر است؟ گفتند: پیامبر و امیرالمومنین به خانه حاج میزا علی شیرازی آمدند. خیلی خوشحال شدم من هم همراه مردم منزل حاج میرزا علی رفتم. رفتم دیدم مریض است رو به قبله است یک طرف بسترش پیامبرخدا و یک طرفش هم امیرالمومنین نشستند و حاج میزا علی در حال حساب پس دادن است که به امیر المومنین عرض می کند که آقا فلان کار را کردم، فلان پول را گرفتم فلان جا دادم حضرت هم فرمود: قبول کردم همه را قبول کردم. خیلی مهم است که امام تایید کند. «وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ»[6] بعد به حضرت عرض کرد که یک مقداری پول اضافه آمده چه کار کنم حضرت اشاره کردند که به آقای دیباجی بدهید. بعد وقتی که حسابش تمام شد آقا امیرالمومنین نزدیک حاج میرزا علی آمدند او را بغل کردند حاج میزاعلی در بغل آقا شروع کرد به گریه کردند و اشعار سعدی را خواندند درآن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امیددهم جان که خاک کوی توباشم علی الصباح قیامت که سرزخاک برآرم به جستجوی توخیزم به گفتگوی توباشم این اشعار را خواند و روحش در بغل امیرالمومنین پرواز کرد. دیگر از این بهتر می شود. آقای دیباجی فرمود: من به اطراف کرج برای تبلیغ رفته بودم به قم برگشتم این خواب هم یادم رفته بود چند روز بعدش در فیضیه در حجره نشسته بودم که طلبه ای آمد گفت آقا ختم دارد تمام می شود شما نمی خواهید در ختم شرکت کنید؟ گفتم: ختم کی؟ گفت: مگر خبر نداری حاج میزای علی شیرازی چند روز است که فوت کرده و آیت الله بروجردی برایش ختم گرفته است. گفتم: کی فوت کرده؟ گفت: مثلا شب سه شنبه فوت کرده است. دیدم دقیقا همان شبی که ایشان فوت کرده من همان خواب را دیدم یعنی خواب من خواب صادقه بوده است. ایشان فرمود: وقتی رفتم این خواب را برای مرحوم اراکی نقل کردم مرحوم اراکی آن قدر گریه کرد بلند بلند گریه می کرد. فرمودند: که نمی دانیم که دم مردن سراغ ما هم می آیند یانه؟ خیلی این افتخار است که انسان در آغوش امیرالمومنین جان بدهد. مرحوم شهید مطهری می گفت: کسی که من را با اقیانوس بیکران نهج البلاغه آشنا کرد حاج میزا علی آقای شیرازی بود. می گفت: یک روز که با رفقای اصفهانی به اصفهان آمدیم من را به درس حاج میزاعلی شیرازی بردند دیدم نهج البلاغه را با تمام وجوش معنی می کند مثل ابر بهار گریه می کند. خوش اخلاقی حاج میزا علی شیرازی با همه عظمتی که داشت به خانمش که هم دختر داییش و هم علویه بود خیلی احترام می گذاشت. بعضی از عیال های پیامبراز بدترین عیال ها بودند ولی پیامبر احسان و خوش اخلاقی و محبت می کردند. عیال های ما دوست اهل بیت هستند، مومنه هستند خیلی باید هوایشان را داشته باشیم. حاج میزا علی شیرازی یک روز سر درس خیلی گرفته و پکر بودند بعضی از شاگردان خصوصی از آقا می پرسند که چرا گرفته اید؟ آقا می گوید: دیشب خواب دیدم از دنیا رفتم بدن من را آوردند غسل و کفن کردند، تشییع کردند بردند در قبر دفنم کردند وقتی تنها شدم دیدم که کنار من یک سگی است که مدام به من حمله می کند. یکی از شاگردهای ایشان می گفت: سگی که ایشان می فرمودند سگ بزرگ و وحشتناکی نبود بلکه از این سگ های پا کوتاه و پشمالو بود. استاد می گفت: این سگ کنار من بود گاهی به من حمله می کرد. من ترسیدم، وحشت من را گرفت. ایشان روضه خوان امام حسین هم بود. دستگاه امام حسین خیلی دستگاه عجیبی است من معتقدم که دستگاه امام حسین تبدیل کننده سیئات به حسنات است. گفت: در عالم رویا که این سگ به من حمله می کرد توسل به امام حسین پیدا کردم وقتی که استغاثه کردم آقا تشریف آوردند و این سگ را از من دور کردند و راحت شدم و بعد از این که دیگر در عالم برزخ عذاب نداشتم از خواب بیدار شدم دیدم که خواب بود هنوز فرصت است. یکی از سعادت های خوب است که قبل از مردن به آدم نشان بدهند. شاگردان پرسیدند به نظرتان تعبیر این خواب چیست؟ استاد فرموده بود: این خوابی که من دیدیم شاید گاهی یک مقداری در خانه تندی می کنم همین باشد. ایشان گفته بود که من همین را هم مراعات کردم چون مراعات کرده در دامن امیرالمومنین جان داد. مسئله خیلی جدی است اخلاق این قدر مهم است. حق الناس را خیلی خیلی جدی بگیرید اگر در همین دنیا کسی بتواند خودش را پاک کند و به آخرت نیندازد آن جا خیلی مشکل است. ذکرمصیبت امام حسین(ع) دل ها را روانه کربلا کنیم و استغاثه به آقا اباعبدالله الحسین کنیم. آیت الله گلپایگانی نقل کردند که مرحوم آیت الله خویی نقل فرموده بودند من در جوانی هایم که در نجف بودم وضع زندگیم خوب نبود در خانه سی، چهل متری زندگی می کردیم. خانم من چون به امام حسین(ع) علاقه داشت در منزل
روضه زنانه گرفت. خانم ها هم که روضه می آمدند یکی دو ساعت قبل می آمدند و بعد از روضه هم دیر می رفتند مرحوم آیت الله خویی هم می خواست مطالعه کند به درس و بحثش برسد به خانمش می گوید که روضه تو مزاحم درس و بحث من است روضه را تعطیل کن. بعد از این که روضه را تعطیل می کند ایشان چشمش درد می گیرد معالجه می کرد درمان نمی شد یک شب در عالم رویا خانمش خواب می بیند به خانمش می گویند ما می خواستیم چشم شوهرت را کور بکنیم چرا روضه امام حسین را تعطیل کرده است. بگو اگر می خواهد که چشمش خوب بشود برود تربت امام حسین را به چشماش بمالد. خانمش از خواب که بیدار می شود جریان را به آقا می گوید تربت می آورد به چشم آقا می مالند چشمش شفاء پیدا می کند و مراسم روضه را دوباره شروع می کنند. مجلس امام حسین و توسل به امام حسین خیلی مهم است. عید قربان، عید فطر، شب های جمعه، شب های قدر، روز عرفه و درهر مناسبت مهمی یکی از اعمال مستحبش زیارت امام حسین است. سلیمان اعمش می گوید: پنجشنبه ای بود که می خواستم زیارت امام حسین بروم همسایه ای داشتم که نمی دانستم افکار وهابیت دارد و مخالف زیارت و این هاست به من گفت: کجا می روی؟ گفتم: برای زیارت اباعبد الله الحسین به کربلا می روم. گفت: ولش کن زیارت اموات بدعت است و هر بدعتی در آتش جهنم است. مخالفت کرد من دیدم که عقاید مزخرفی دارد گفتم: که دیگر با این همسایه قطع رابطه می کنم اهمیت ندادم شب جمعه را ماندم روز جمعه حرم آقا بودم دیدم همین همسایه من آمده دارد زیارت و دعاء می خواند و گریه می کند. صبر کردم زیارتش تمام شد گفتم رفیق چه خبر تو که می گفتی زیارت بدعت است؟ گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم که نورهایی از آسمان پایین می آیند پرسیدم این ها کی هستند؟ گفتند: این آقا پیامبر است و این یکی آقا امیرالمومنین است و این یکی آقا امام حسن است دوتا بانوی مجلله ای هم بودند پرسیدم این ها کی هستند؟ گفتند: این بی بی زینب کبری است و این یکی هم حضرت خدیجه است. گفتم چه خبر است؟ گفتند: این ها شب های جمعه از عرش پایین می آیند به زیارت امام حسین می روند دیدم کارت هایی در هوا پخش می شود که در آن ها نوشتند «أَمَانٌ مِنَ النَّارِ لِزُوَّارِ الْحُسَيْنِ ع فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ»[7] یعنی هر کس شب جمعه به زیارت امام حسین برود امان نامه از آتش جهنم برایش داده می شود برات آزادی داده می شود. گفت: من هم دستم را بردم یکی از آن کارت ها را بردارم دستی به سینه من خورد گفتند تو که زیارت را حرام می دانی بدعت می دانی به تو نمی دهیم؟ از خواب بیدار شدم گریه کردم خدمت اباعبدالله آمدم توبه کردم و نیت کردم تا آخر عمرم در جوار آقا اباعبدالله بمانم تا از دنیا بروم. مرحوم حائری مازندارانی این جریان را نوشته که ایام محرم بود در کربلا یک عالم بزرگواری خواب دید به حرم مطهر اباعبدالله رفته است و آقا روی صندوق قبر خوابیدند ولی بدنش پر از زخم و جراحت است. گریه ام گرفت گفتم آقا این زخم ها چیست؟ فرمود: این زخم ها نیزه های بنی امیه است که به من وارد کردند. من خیلی متاثر شدم ایام دهه محرم بود مدتی منقلب بودم بعد از عاشورا دوباره همان خواب تکرار شد خواب دیدم به حرم رفتم آقا روی صندوق خوابیدند ولی الحمدلله همه زخم های بدنش خوب شده بود. گفتم: الحمدلله یا اباعبدالله، فرمودند: به خاطر این که شیعیان من برایم گریه کردند، عزاداری کردند این ها مرحم زخم های بدنم شد. اما دیدم که رو قلب و سینه آقا دوتا زخم است که این ها خوب نشده است گفتم: آقا این زخم ها چرا خوب نشده است؟ فرمودند: که این زخم ها خوب نمی شود. یکی از این ها مال داغ برادرم ابالفضل العباس است. خیلی داغ سنگینی بود وقتی آقا کنار نحر علقمه آمدند تا آن وقت کسی گریه بلند آقا را ندیده بود جلوی دشمن آدم خیلی خودش را کنترل می کند اما وقتی آقا آن صحنه دلخراش را، بدن قطعه قطعه اباالفضل را که دیدند بلند بلند گریه کردند. آقا فرمودند: یکی ازآن زخم های دیگرم که در سینه ام مانده و قابل التیام نیست از داغ فرزندم علی اکبر است. داغ علی اکبر با دل اباعبدالله چه کرد؟ چون اول عزیزی که از بنی هاشم به میدان رفت علی اکبر بود هنوز خیلی از عزیزانش هستند اما حضرت در شهادت فرزندش این جمله را فرمود: علی جان رفتی و راحت شدی اما پدرت غریب و تنها ماند. پی نوشت ها: [1] شیخ حسن دیلمی، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص: 72. [2] بحارالأنوار، مجلسی، ج21، 257. [3] همان. [4] مجلسی، بحارالأنوار، ج22، ص:1. [5] همان. [6] شیخ طوسی، تهذيب ‏الأحكام، ج6، ص: 95. [7] مجلسی، بحارالأنوار، ج45، ص:390. ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.
من از دنیا بروی. صفات بد اثر دارد اخلاق تند اثر دارد سعد که بعد از این که مجروح جنگی شد به مسجد آوردنش پیامبر گوشه مسجد خیمه زدند پرستاریش را کردند شخصیتی که ما هیچ کسی را در روایت نداریم که پیامبر پا برهنه در تشییع جنازه اش شرکت کند و نود هزار فرشته وجبرئیل و میکائیل هم در تشییعش شرکت کنند. سعدی که پیامبر این تعبیرها را درموردش فرمودند: «يَا سَعْدُ فَلَقَدْ كُنْتَ شَجاً فِي حُلُوقِ الْكَافِرِينَ» [2] ای سعد خدا رحمتت کند تو استخوان در گلوی کافرین بودی. «لَوْ بَقِيتَ لَكَفَفْتَ الْعِجْلَ الَّذِي يُرَادُ نَصْبُهُ فِي بَيْضَةِ الْإِسْلَامِ كَعِجْلِ قَوْمِ مُوسَى» [3] جلوی اون غاصب خلافت را می گرفت و خود پیامبر برایش نماز خواندند، دفنش کردند در نماز حضرت می فرماید: خدایا این میت را بیامرز، خدایا ما جز خوبی از این ندیدیم. من به بعضی از بزرگان عرض کردم که مگر دعای پیامبر مستجاب نمی شود؟ مگر پیامبر برایش نماز نخوانده؟ ما آرزو داریم یک سید اولاد پیامبر برای ما طلب مغفرت بکند اول شخصیت عالم بیاید زیر جنازه آدم را بگیرد، این قدر ملائکه شرکت کردند که ازدهام ملائکه شود، حضرت قبرش را محکم کردند. بعد از دفنش مادر سعد گفت: «يَا سَعْدُ هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكِ فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ. .. »[4]. پسرم بهشت بر تو گوارا باشد تا این جمله را گفت پیامبر مهلت ندادن فرمودند: «يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكِ» ساکت باش از کجا می دانی که پسرت به بهشت رفته است؟ همه تعجب کردند حضرت فرمودند: «فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ» یعنی سعد باید فشار قبر ببیند، یعنی کارش را درست نکرده است. آقا چرا سعد مبتلا شده به فشار قبر شده است؟ حضرت فرمودند: «إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءٌ».[5] یعنی یک مقداری با خانواده اش تند بود. خیلی هواسهامون را جمع کنیم این فقط برای مردان نیست برای خانم ها هم است یک مقداری نه زیاد، اگر زیاد باشد بنده چندین روایت پیدا کردم در آتش جهنم خواهد بود. من به بعضی از بزرگان عرض کردم که مگر دعای پیامبر مستجاب نمی شود؟ مگر پیامبر برایش نماز نخوانده است؟ ایشان فرمودند: چون بداخلاقی حق الناس است حق الناس را باید طرف ببخشد اگر جناب سعد از خانواده اش حلالیت طلبیده بود صاف کرده بود قطعا فشار قبر نداشت ولی معلوم است که در دل آن ها چیزی بوده که این جا مبتلا به فشار قبر شده است. حق الله را خود خدا مستقیما می بخشد حق خودش است. حق الناس پیامبر در آخرین منبری که تشریف بردند در حالت مریضی و مسموم بودند پاهایشان رو زمین کشیده می شد از مردم حلالیت طلبید. با این که ما معتقدیم پیامبر معصوم بوده فرمود: مردم خدا قسم خورده از حق ظالم نگذرد اگر کسی گردن من حق دارد یا بگذرد یا قصاص کند. پیامبر شوخی یا تعارف نمی کردند. ما روایت داریم که اول قطره خونی که از بدن شهید به زمین می ریزد خدا گناهانش را بجز قرض هایش را می آمرزد. از شما یک میلیون پول قرض گرفتم رفتم جبهه شهید شدم قرض ودینم سر جایش است باید یا ورثه ام بدهد یا پام گیر است. بنده تو گوش شما زدم اذیتتان کردم در آن دنیان به گردنم هست. شهیدی را به خاطر یک مبلغ ناچیز سه درهم در بهشت حبسش کردند که به یک یهودی بدهکار بود. گفتند: تا بدهیت صاف نشود حق رفتن به بهشت را نداری. حالا آن هایی که مال مردم را می خورند و بالا می کشند، چک بی محل می کشند و فرار می کنند و می خورند چه می شود؟ می گویند وقتی شاعر این شعر را گفت بعضی ها تکفیرش کردند، گفت: گرمسلمانی ازاین است که حافظ دارد وای اگر از پس امروز بود فردایی این روایت هم خیلی تکان دهنده است امیرالمومنین فرمود: پیامبر بعد از نماز صبح تا سلام دادند رویشان را برگرداندند فرمودند: از طائفه بن النجار کسی در میان شما نیست؟ تعجب کردند معمولا پیامبر تعقیبات می خواندند ولی این دفعه بلافاصله رویشان را برگرداندند گفتند از طایفه بن النجار کسی در میان شما نیست؟ کسی از این طائفه شهید شده در آن دنیا حبسش کردند دیشب روحش به من استغاثه کرده یا رسول الله به داد من برس به خاطر سه درهمی که از یهودی قرض کرده ام من را زندانی کردند حواسم نبود سفارش کنم یا وصیت بنویسم. کسی که به پیامبر استغاثه کرده شهید بود، دوما مبلغ بدهی مبلغ ناچیزی بود، سوما کسی هم که برایش بدهکار بود یهودی بود مومن نابی نبود. حق الناس را خیلی جدی بگیرد اکثر قریب به اتفاق مردم گرفتار حق الناس، غیبت و تهمت هستند شلوغ ترین گردنه در قیامت گردنه حق الناس است اگر کسی این گردنه را رد کرد دیگر کارش آن قدر هم سخت نیست. اول شخصیت عالم در آخر عمری می آید می گوید اگر کسی گردن من حقی دارد یا ببخشد یا قصاص کند. ما معتقدیم که پیامبر ما حتی ترک اولی هم نکرده اند آن کسی هم که گفت عصای شما به بدن من خورد
com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd محتوای روضه و منبر https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd @MohtavayeRozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا