محفل سیاسی منتظران مهدی
https://eitaa.com/joinchat/1255538970C8e6961c534
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
👇👇👇
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
◾️ سیدالشهداء علیهالسلام چند جای آن پیراهن کهنه را هم، پاره پاره کرد تا دیگر کسی طمع در آن نکند، امّا...
در نقلها آمده است:
... سیدالشهداء علیهالسلام برای وداع به خیمه زنها آمد و خطاب به زینب کبری سلاماللّهعلیها فرمود:
آتینی بِثَوبٍ عَتیقٍ لا یُرغَبُ فیهِ أحدٌ مِنَ القومِ أجعَلُه تَحتَ ثیابی لِئَلّا أُجَرَّدُ مِنه بَعد قتلی،
▪️ای خواهرم! یک پیراهن کهنهای را برایم بیاور تا کسی از لشکر، طمع در آن نکند؛ میخواهم آن را زیر لباسهایم بپوشم تا بعد از کشتهشدنم، عریان نمانم.
با این جمله آن حضرت ، صدای گریه و ناله زنها بلند شد؛ زینب کبری سلاماللّهعلیها لباسی را برای آن حضرت آورد.
فَخَرقَهُ و مَزَّقَهُ مِن أطرافِهِ و جَعَلَهُ تَحتَ ثِیابِه
▪️سیدالشهداء علیهالسلام آن پیراهن را گرفت و چند جای آن را پاره پاره کرد و آن را زیر لباسهایش پوشید.
آن حضرت یک شلوار نو هم داشت که چند جای آن را نیز پاره پاره کرد ، تا دیگر کسی طمع در آن نکند.
فَلمّا قُتلَ عَمدَ إلیه رَجلٌ فَسَلبَهما مِنه و تَرَکه عُریانًا بالعَراء مُجرّداً عَلَی الرَّمضٰاء فَشَلّتْ یَداهُ فی الحٰال
▪️اما وقتی که به شهادت رسید، نانجیبی پیش آمد و هم آن لباس کهنه و هم آن شلوار را به غارت برد و سیدالشهداء علیهالسلام را عریان بر روی ریگ و رمل بیابان رها کرد؛ وقتیکه آن نانجیب، پیراهن را به غارت برد، در همان حال، دستش شَل شد و از کار افتاد.
📚المنتخب،ص۴۱۱
محتوای عزاداری شب دهم
https://eitaa.com/joinchat/2046034404C26d67b6a6f
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
*اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق رسیدن به مقام شایستگی دربندگی خداوند ومتصف شدن به اوصاف مؤمنان راستین وبااخلاص
روز پنجشنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت
لااله الاالله الملک الحق المبین
*مصیبتی به نام عجله وشتابزدگی*
*شتابزده عمل می کنیم*
خیلی وقتها ما آدمها چون دنبال منفعت بیشتر هستیم،
و عجله داریم که ره صد ساله رو یک شبه بریم،
همه جوانب مسائل رو در نظر نمیگیریم،
و شتابزده عمل میکنیم.
اصلاً فکر نمیکنیم،
و عواقب کار رو در نظر نمیگیریم.
بدون فکر و مشورت،
فقط دوست داریم زودتر کار رو انجام بدیم.
*تصمیم عجولانه*
مثلاً به طرف میگند
این دختر خانم یا آقا پسر به درد شما نمیخوره برای ازدواج،
یا این شغل به درد شما نمیخوره،
یا ....
ولی گوشش بدهکار نیست. وشتابزده تصمیم می گیرد .
میخواد زودتر اون مطلوبِ مورد نظرش رو بدست بیاره.
*اول تفکروتعقل بعددعا*
همهاش هم دعا میکنه زودتر بهش برسه،
به بقیه هم میگه دعا کنید جور بشه،
ولی بیچاره نمیدونه که داره برای بدبختیِ خودش دعا میکنه.
این همون حرفیه که خدا تو قرآن زده:
*وَ یَدْعُ اَلْإِنْسٰانُ بِالشَّرِّ دُعٰاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کٰانَ اَلْإِنْسٰانُ عَجُولاً*
انسان همانگونه که نیکیها را طلب میکند،
به خاطر دستپاچگی و عدم مطالعه کافی به طلب بدیها بر میخیزد،
و برای رسیدن به شرّ دعا میکند،
چرا که انسان ذاتاً عجول است.
*یک عمرپشیمانی*
چه بسیار تصمیمگیریهای عجولانه،
که یک عمر پشیمانی به دنبال داشته.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
*«اِنَّما أهلَکَ النّاسَ العَجَلَة* »
بیشترین هلاکت و تباهی انسان از عجله است.
*نهی از عجله و شتابزدگی*
قرآن میگه انسانها انقدر عجول هستند که انگار از عجله خَلق شدند:
*خُلِقَ الْإِنْسٰانُ مِنْ عَجَلٍ... فَلاٰ تَسْتَعْجِلُون*
انسان از عجله آفریده شده است... ولی عجله نکنید.
منظور از "عجله" تو این آیه شتاب و شتابزدگی است، که از صفات زشت و ناپسند به حساب میاد.
در روایات و سخنانِ بزرگان اخلاق،
از این صفت زیاد صحبت شده.
*تفاوت بین عجله وسرعت*
البته عجله با سرعت فرق داره:
سرعت یعنی اینکه یه برنامهای تنظیم شده،
تمام جوانب کار دیده شده،
حالا بدون فوت وقت این برنامه پیاده بشه.
عجله یعنی اینکه برنامه مورد نظر هنوز کاملاً آماده نشده،
باید بررسی بشه، تکمیل بشه،
ولی بدون سنجیدن همه جوانبِ کار بخواهیم اون برنامه رو انجام بدیم.
*سرعت خوبه ولی عجله نه* .
حضرت علی (ع) میفرماید:
"از دو چیز پرهیز کن: شتاب کردن در کاری پیش از فرا رسیدن زمان آن،
و سستی در انجام دادن کاری که زمان آن فرا رسیده است...
پس هر چیز را به جای خود قرار بده،
و هر کار را به موقع خودش انجام بده".
نهج البلاغه، نامه ۵۳.
سوره انبیاء آیه۳۷
بحار، ج ۱۷، ص ۳۴۰
سوره اسراء آیه ۱۱
*التماس دعا*
💐اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 💐
🌸خدایا
✨گوشه چشمی از تو کافیست
🕊 تا هر رنجی به رحمت
✨هر غصه ای به شادی
🕊هر بیماری به سلامتی
✨هر گرفتاری به آسایش و آسانی
🕊هر فراقی به وصل
✨هر قهری به آشتی
🕊هر زشتی به زیبایی
✨هر تاریکی به نور
🕊و هر ناممکنی به قدرت
✨نامحدود خودت به ممکن تبدیل شود.
🌸پروردگارا
✨تمام وجود و هستیمان را،
✨آرزوهایمان را
✨غرق محبت و نگاه گرمت قرار بده🙏
🌸آمیـن🤲🤲
┄┅┅┄┅✽♥️✼┅┄┅┅┄
┄┅┅┄┅✽♥️✼┅┄┅┅┄
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴🌸🌸🌸🌸🌸🌸🏴
عاقبتمون ختم بخیر
🏴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🏴
استاد در ادامه فرمایشات می گفت:
شکر را ترک مکن
که از زیادی و افزونی محروم خواهی شد .
🌸" لئن شكرتم لأزيدنكم "
اگر شکر گویید بیشتر به شما
می بخشم .
ذکر خدا را ترک مکن
چون از نگاه پروردگارت محروم می مانی .
🌸" فاذكروني أذكركم "
مرا به یاد آورد تا شما را به یاد آورم .
دعا را ترک مکن
چرا که از استجابت محروم
می مانی .
🌸 " ادعوني أستجب لكم "
از من بخواهید تا اجابت کنم شما را
استغفار را ترک مکن
چرا که از نجات محروم می مانی .
🌸" وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون "
چرا که تا زمانی که استغفار گویید هرگز عذابتان نخواهم داد.
🏴🌹🌸🌺🌷🌹🌸🌺🌷🏴
ابن سعد پیش از حرکت به کوفه و انتقال سرهای شهدا،تا ظهر صبر کرد.کشته های لشکر خویش را جمع نمود،بر آنها نماز گزارد و آنها را دفن کرد.
ولی پیکر مطهّر ریحانه رسول خدا و شهدای سپاهش را بدون غسل و کفن در معرض باد و آفتاب سوزان رها کرد،در آن چند روز،تنها حیوانات بیابان بودند که یکی پس از دیگری به زیارت امام و شهدا می آمدند.
بعد از ظهر به همراه همسر،فرزندان،کنیزان امام حسین و خانواده اصحاب که ۲۰ زن بودند و به صورت اسیرانِ غیر مسلمان [بدون رعایت موازین انسانی] و بر روی پالانِ نامناسب شترها نشسته بودند به سوی کوفه حرکت کردند.
📚مقتل مقرم،ص۳۷۰_۳۷۱
📚مقتل الحسین،خوارزمی،ج۲،ص۲۹
📚نفس المهموم،ص۲۰۴
📚مستدرک الوسائل،ج۲،ص۲۳۴
.....
در میان آنها حضرت سجاد(ع)که ۲۳سال سن داشت،از شدت بیماری بی حال و بستری بود،اما به رغم بیماری اش او را سوار بر شتر جوان لنگی کردند که حتی پالان هم نداشت.
حضرت باقرالعلوم(ع)فرزند امام سجاد(ع) نیز که سنّ او در آن روز دو سال و چند ماه بود حضور داشت.
از فرزندان امام مجتبی(ع)نیز،زید،عمرو و حسن مثنّی در میان اسراء بودند،حسن مثنّی بعد از کشتن ۱۷ تَن از دشمنان و دریافتِ ۱۸ زخم بر بدن و قطع شدنِ دست راستش،مادرش اسماءبن خارجه فزاری،او را بر گرفت و عمرسعد به دلیل فزاری بودنِ مادرش او را نکشت و به اسارت گرفت.
📚مقتل مقرم،ص۳۷۱
📚نسب قریش،ص۵۸
📚اقبال ابن طاوس،ص۵۴
📚اثبات الوصیه،ص۱۴۳
📚لهوف،ص۸
📚اسعاف الراغبین،ص۲۸
....