eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 ✍ 👤 👤 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یَا مَن هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ وَ سُبِيَ ذَرَارِيِهُ وَ نِسَاؤُهُ وَ أُضْرِمَتِ اَلنِّيرَانُ فِي مَضَارِبِهِ》🔷🔹 ✅بعد از اینکه سر مطهر امام حسين(ع) به كوفه رسید، فردای آن روز، ابن سعد اسرای کربلا را وارد کوفه کرد. هنوز اسراء وارد کوفه نشده بودند که سر مطهر را وارد دارالعماره عبیدالله بن زیاد کردند. ابن زياد در قصر دار الاماره نشسته بود و دعوت عمومی براى ورود مردم داد و دستور داد سر مقدس را بياورند. 📋《فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ》 ♦️پس عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه می‌كرد و پوزخند می‌زد، و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(ع) می‌زد. زيد بن ارقم كه از اصحاب رسول خدا(ص) بود، در کنار عبیدالله نشسته بود. زید که پيرى سالخورده بود، وقتی این صحنه را ديد، به او گفت : 📋《ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ‏ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا》 ♦️چوبت را از اين دو لب بردار، زيرا به خدایى كه جز او معبودى نيست، هر آينه بارها ديدم لبان مبارک رسول خدا(ص) را كه بر اين لبها بود و بسیار آن ها را می بوسید. سپس زید به گريه افتاد. ابن زياد خطاب به زید گفت : 📋《أَبْكَى اللَّهُ عَيْنَيْكَ! أَ تَبْكِي لِفَتْحِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنَّكَ شَيْخٌ قَدْ خَرِفْتَ وَ ذَهَبَ عَقْلُكَ لَضَرَبْتُ عُنُقَكَ》 ♦️خدا چشمانت را بگرياند! آيا براى فتح و پيروزى خدا كه نصيب ما شده گریه می کنی؟ و اگر نه اين بود كه تو پيرى بی خرد گشته و عقل از سرت بيرون رفته، گردنت را می زدم. پس زید مجلس عبیدالله را ترک کرد و قصر را مقصد خانه اش ترک کرد.(۱) سرانجام روز دوازدهم محرم سال ۶۱ هجری، کاروان اسرای کربلا وارد کوفه شد. در این روز ابن زیاد دستور داد، ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار ها بایستند، تا أحدی از شیعیان علی(ع) جرات شورش یا حرکتی نداشته باشند. سپس فرمان داد سرهایی را که دیروز پیش از اسراء به کوفه آورده بودند را برگردانند و در پیش چشم اسراء حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده و در کوی و بازار بگردانند. مردم با دیدن حالت زار ذرّیه ی پیامبر اکرم(ص) و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدّرات در هودج های بدون پوشش و جهاز، صدا به گریه بلند نمودند. وقتی کاروان وارد کوفه شد، اسرای کربلا مشاهده کردند که؛ زنان اهل کوفه زارى می‌کردند و گریبان چاک زده بودند و مردان هم با آنان مى‌گریستند. در این هنگام؛ حضرت زین‌العابدین(ع) از بیمارى ناتوان بودند با صدای ضعیف و آهسته فرمودند : 📋《إِنَّ هَؤُلَاءِ يَبْكُونَ عَلَيْنَا فَمَنْ قَتَلَنَا غَيْرَهُمْ؟》 ♦️اینان بر ما گریه مى‌کنند؟ پس چه کسی با ما می جنگید؟!! آنگاه حضرت زینب(س) سوى مردم اشاره کردند که ساکت باشید. در این هنگام، زینب کبری(س) خطبه خواند. حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد : 📋《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》 ♦️در آن روز به زينب دختر على(ع) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد. پس به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!» ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت(ع) پس از حمد و ثناى الهى و درود بر محمد(ع) و خاندان پاكش چنين فرمود : 📋《وَ أَمّا بَعْدُ يا أَهْلَ الْكُوفَةِ! يا اَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ وَ الْمَكْرِ!》 ♦️اما بعد! اى كوفيان! اى نيرنگ بازان و پيمان شكنان و بى وفايان و مكر پيشه گان!  📋《أَلا فَلا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَ لا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ، إِنَّما مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّة أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ》 ♦️هرگز اشك چشمانتان خشك مباد و ناله هايتان آرام نگيرد. شما همانند آن زنى هستيد كه رشته خود را پس از بافتن وتابيدن وا مى تابيد. شما سوگندهايتان را دستاويز فساد ميان خود قرار داده ايد. در ميان شما جز لاف زدن، خودپسندى، دشمنى، دروغ، تملّق و چاپلوسىِ كنيزكان، و كينه توزىِ دشمنان نيست، يا مانند سبزه اى در كنار لجن زار و نقره اى بر سر گورهاييد. آگاه باشيد كه براى آخرت خويش بد چيزى را مهيا ساختيد و از پيش فرستاديد؛ خشم خدا شما را فرا خواهد گرفت و براى هميشه در عذاب جهنم خواهيد ماند. آيا براى برادرم حسين(ع) گريه مى كنيد؟ آرى به خدا سوگند بايد كه بگرييد، چرا كه شما شايسته گريستنيد! https://eitaa.com/mohtavayerozeh ادامه مطالب :👇
پس فراوان گريه كنيد و اندك بخنديد، چرا كه ننگ اين عمل گريبان شما را گرفت و لكه آن براى هميشه به دامن شما نشست كه هرگز نمى توانيد آن را پاك كنيد. چگونه مى توانيد اين لكه ننگ را پاك كنيد؟ كشتن فرزند خاتم پيامبران، معدن رسالت و آن كس كه سرور جوانان اهل بهشت است و پناهگاه حريم شما و پناه حزب و گروه شما شيعيان و قرارگاه آرامش شما، بهبودى بخش زخم هايتان، پناهگاه شما در گرفتاريها، رهبر شما به هنگام نبرد، حجت بزرگ براى شما و چراغ روشن راههايتان آيا كشتن او را ساده شمرديد؟ آگاه باشيد كه بد توشه اى را براى خود از پيش فرستاده ايد و بار سنگين بدى را براى روز رستاخيزتان بر دوش گرفته ايد. نابود شويد نابود! واژگون باد پرچم تان واژگون! تلاشهايتان تباه، دستهايتان بريده و كالايتان در بازار اين جهان گرفتار خسارت باد؛ شما به خشم خدا گرفتار گشته و خوارى و بيچارگى بر شما حتمى شد! واى بر شما! آيا مى دانيد چه جگرى را از محمد(ص) شكافتيد؟ و چه پيمانى را گسستيد؟ و چه حرمسراى ارزشمندى از رسول خدا(ص) را آشكار كرديد پرده نشينان حريم محمّدى را بر كوچه و بازار نشان داديد؟ و چه حرمتى را از او هتك كرديد؟ و چه خونى را از او بر زمين ريختيد؟ به راستى كار زشت و وحشتناكى انجام داده ايد، كه نزديك است بخاطر اين كار، آسمانها از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد! كار شما، زشت، بسيار خطرناك، تيره و تار، وخامت بار و نادرست و زشتى آن به گستردگى زمين و آسمان بود. آيا اگر از آسمان خون ببارد تعجب مى كنيد؟ بدانيد كه عذاب آخرت براى شما خواركننده تر است و جنايتكاران هرگز يارى نمى شوند. مهلت خداوند شما را مغرور نسازد، چرا كه خداوند كارى شتابزده نمى كند و به موقع ستمگران را مجازات مى كند و انتقام خون مظلوم هرگز از او فوت نمى شود، به يقين پروردگار در كمين ما و شماست. اگر پيامبر(ص) از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت پيامبر آخر الزمان بوديد و بر ديگر امتها شرافت داشتيد، چه پاسخ خواهيد داد؟ شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من، جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد، تا الی آخره! در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به زینب کبری(س) فرمود : 📋《يَا عَمَّةِ! اسْكُتِي فَفِي الْبَاقِي مِنَ الْمَاضِي اعْتِبَارٌ وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ إِنَّ الْبُكَاءَ وَ الْحَنِینَ لَا یَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ》 ♦️اى عمّه! خاموش باش، باقى ماندگان باید از گذشتگان عبرت گیرند! و تو بحمدالله درس ناخوانده دانائى و نیاموخته خردمند و دیگر اینکه گریه و ناله رفتگان را باز نمى‌گرداند. پس آن بانوى بزرگوار ساکت شد و از مرکب فرود آمد و چادرى زدند، او زنان را فرود آورده و داخل چادر شد. حِذْيَم می گوید : مردم را ديدم كه حيرت زده اند و از اندوه و پشيمانى، دست به دندان مى گزند. و به كنارم نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مى ريزد و محاسنش با قطرات اشكش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت: 📋《بِأَبي وَ أُمّي كُهُولُكُمْ خَيْرُ الْكُهُولِ، وَ نِساؤُكُمْ خَيْرُالنِّساءِ، وَ شَبابُكُمْ خَيْرُالشَّبابِ، وَ نَسْلُكُمْ نَسْلٌ كَريمٌ، وَ فَضْلُكُمْ فَضْلٌ عَظيمٌ》 ♦️پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و جوانانتان بهترين جوانانند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظيم پاست.(۲) https://eitaa.com/mohtavayerozeh ادامه مطالب :👇
در این هنگام، به دستور عبیدالله کاروان اسراء را وارد دارالعماره کوفه کردند. مجلس مهیای ورود اسراست. زینب کبری(س) در حالی که زنان اهل بیت(ع) و زنان بعضی از اصحاب و خدمتکاران و کنیزان دور زینب کبری(س) حلقه زده بودند، وارد مجلس عبیدالله بن زیاد شد. ابن زیاد توقع داشت بعد از این حادثه که به خیال خودش اینها را خرد کرده و تمام نیروهایش را گرفته است، دیگر باید اینها تسلیم شده باشند، فکر می کرد اکنون وقت خواهش و التماس است. شیخ مفید نقل می کند که؛ 📋《وَ أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ(ع) فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً وَ عَلَيْهَا أَرْذَلُ ثِيَابِهَا فَمَضَتْ حَتَّى جَلَسَتْ نَاحِيَةً مِنَ الْقَصْرِ وَ حَفَّتْ بِهَا إِمَاؤُهَا》 ♦️هنگامی که اهل بیت امام حسین(ع) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب(س) در حالی که پوشش و لباسهای کهنه و معمولی بر تن داشت بی اعتنا به ابن زیاد وارد کاخ  شد. به گوشه ای از کاخ رفته وکنیزان حضرت(س) دور تا دور حضرت(س) قرار داشتند. در این هنگام عبیدالله پرسید : 📋《مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا ؟》 ♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟ کسی به او جواب نداد. سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد. دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت : 📋《هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)!》 ♦️این زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول اکرم(ص) است. بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب(س) را شناخت، چنین گفت : 📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَحَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ وَ أَكْذَبَ أُحْدُوثَتَكُمْ》 ♦️شکر خدایی را که شما را رسوا کرد و کشت و افسانه شما را دروغ نمود. پس زینب کبری(س) در مقابل این زخم زبان چنین پاسخ داد : 📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ طَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِيراً وَ إِنَّمَا يَفْتَضِحُ‏ الْفَاسِقُ‏ وَ يَكْذِبُ الْفَاجِرُ وَ هُوَ غَيْرُنَا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ》 ♦️ستایش خدای راست که ما را به وجود پیامبرش گرامی داشت و ما را از پلیدی پاک ساخت، به درستی که فاسق رسوا می شود و فاجر دروغ می گوید و او غیر از ماست و ستایش مخصوص خداست.(۳) به نقل از لهوف، ابن زیاد به اینجا که رسید، گفت : 《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》 ♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(س) جواب داد : 📋《مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلًا! هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ‏ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ!》 ♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاه‏هاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه! در این هنگام؛ ابن زياد از سخنان زينب کبری(س) خشمگين شد به گونه‏ اى كه گويى تصميم بر کشتن حضرت(س) گرفت. در این هنگام؛ عمرو بن حريث كه در مجلس حاضر بود به ابن زياد گفت : اين زنى بيش نيست، زن را نبايد به گفتارش مجازات كرد! ابن زياد به زينب(س) گفت : 📋《لَقَدْ شَفَى اللَّهُ قَلْبِي مِنْ طَاغِيَتِكِ الْحُسَيْنِ وَ الْعُصَاةِ الْمَرَدَةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكِ》 خداوند دل مرا با كشتن حسين گردنكش تو و افراد قانون شكن فاميلت، شفا بخشيد. زينب(س) فرمود : 📋《لَعَمْرِي لَقَدْ قَتَلْتَ كَهْلِي وَ قَطَعْتَ فَرْعِي وَ اجْتَثَثْتَ أَصْلِي فَإِنْ كَانَ هَذَا شَفَاكَ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ》 ♦️به جانم سوگند! بزرگ فاميل مرا كشتى، و شاخه‏ هاى مرا بريدى و ريشه مرا كندى، اگر شفاى دلت در اين است، باشد. و در ادامه فرمود : ولی من تعجّب مى‏ كنم از كسى كه با قتل امامانش، دلش را شفا مى‏ بخشد، و مى‏ داند كه فرداى قيامت، آنها از او انتقام مى‏ گيرند.(۴) در این هنگام رو کرد به امام سجاد(ع) و گفت : 📋《مَنْ أَنْتَ؟》 ♦️تو کیستی؟ 📋《أَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع)》 ♦️من علی بن حسینم! 📋《أَ لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)؟》 ♦️ آیا خداوند در کربلا علی پسر حسین را نکشت؟ 📋《قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ》 ♦️من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند. 📋《بَلِ اللَّهُ قَتَلَهُ》 ♦️بلکه او را خدا کشت. 📋《اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها》 ♦️خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند. https://eitaa.com/mohtavayerozeh ادامه مطالب :👇
در این هنگام ابن زیاد خشمگین شد و گفت : آیا تو جرات حاضرجوابی در مقابل گفتار مرا داری؟ در این هنگام، دستور داد : 📋《اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ》 ♦️او را ببرید و گردنش را بزنید. در اين هنگام حضرت زينب(س) خود را سپر امام سجّاد(ع) قرار داد و خطاب به ابن زياد، فرياد زد : 📋《يَا ابْنَ زِيَادٍ! حَسْبُكَ مِنْ دِمَائِنَا》 ♦️اى پسر زياد! آن همه از خون ما ريختى براى تو بس است. پس دست بر گردن امام سجاد(ع) انداخت و فرمود : 📋《وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُهُ فَإِنْ قَتَلْتَهُ‏ فَاقْتُلْنِي مَعَهُ》 ♦️اگر قصد كشتن او را دارى، مرا نيز با او بكش. ابن زياد در اين هنگام از كشتن امام سجّاد(ع) صرف نظر كرد. و گفت : او را رها كنيد، به گمانم همان بيمارى و رنجورى او را بكشد.(۵) به نقل از لهوف آمده است که؛ در اين هنگام امام سجّاد(ع) به زينب(س) رو كرد و فرمود : 📋《اسْكُتِي يَا عَمَّةِ حَتَّى أُكَلِّمَهُ》 ♦️آرام باش عمه جان تا من سخن بگویم! سپس رو کرد به ابن زیاد و فرمود : 📋《أَ بِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنِي يَا ابْنَ زِيَادٍ؟ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ》 ♦️اى پسر زياد! آيا مرا از مرگ مى‏ ترسانى، مگر نمى‏ دانى كه كشته شدن براى ما يك كار عادى است، و شهادت مايه سربلندى ما مى‏ باشد. پس ابن زیاد با دیدن این همه صلابت و عزت، عقب نشینی کرد و آنگاه دستور داد، امام سجّاد(ع) و همراهانش را به خانه‏ اى كه در كنار مسجد اعظم كوفه بود بردند و در آنجا زندانى نمودند. زينب(س) براى اينكه مبادا بانوانى به ملاقات آنها بيايند و همين ملاقات موجب يك نوع شماتت و تحقير خاندان عصمت گردد فرمود : هيچ زن عرب نژاد حقّ ملاقات با ما را ندارد، جز كنيزان كه آنها نيز مانند ما اسيرى ديده‏ اند.(۶) امام رضا(ع) می فرماید : 📋《إِنَّ اَلْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ اَلْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ اَلْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ اَلنِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ اُنْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اَللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا إِنَّ يَوْمَ اَلْحُسَيْنِ(ع) أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلاَءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا اَلْكَرْبَ وَ اَلْبَلاَءَ إِلَى يَوْمِ اَلاِنْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَلْيَبْكِ اَلْبَاكُونَ فَإِنَّ اَلْبُكَاءَ يَحُطُّ اَلذُّنُوبَ اَلْعِظَامَ》 ♦️محرم ماهى بود كه اهل جاهليت نبرد را در آن حرام مى‌دانستند و خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتك كردند و ذرارى و زنان ما را اسير كردند و آتش به خيمه‌هاى ما زدند و آنچه در آن بود چپاول كردند و در امر ما رعايتى از رسول خدا(ص) نكردند. روز شهادت حسين(ع) چشم ما را ريش كرد و اشك ما را روان ساخت و عزيز ما را در زمين كربلا خوار كرد و گرفتارى و بلا به ما دچار ساخت، تا روز قيامت بر مانند حسين(ع) بايد گريست، زیرا که اين گريه گناهان بزرگ را بريزد.(۷) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : زينب آمد کوفه را يكباره ويران كرد و رفت  اهل عالم را از كار خويش حيران كرد و رفت از زمين كربلا تا كوفه و شام بلا  هركجا بنهاد پا، فتح نمايان كرد و رفت با لسان مرتضي از ماجراي نينوا  خطبه اي جانسوز اندر كوفه عنوان كرد و رفت با كلام جانفزا اثبات دين حق نمود  عالمي را دوستدار اهل ايمان كرد و رفت فاش مي گويم كه آن بانوي عظماي دلير  از بيان خويش دشمن را هراسان كرد و رفت بر فراز ني چو آن قرآن ناطق را بديد  با عمل آن بي قرين تفسير قرآن كرد و رفت در ديار شام برپا كرد از نو انقلاب  سنگر اهل ستم را سست بنيان كرد و رفت خطبه اي غرّا بيان فرمود در كاخ يزيد  كاخ استبداد را از ريشه ويران كرد و رفت زين خطب اتمام حجّت كرد بر كافردلان  غاصبين را مستحقّ نار و نيران كرد ورفت از كلام حق پسندش شد حقيقت آشكار  اهل حقّ را شامل الطاف يزدان كرد و رفت شام غرق عيش و عشرت بود در وقت ورود  وقت رفتن شام را شام غريبان كرد و رفت دخت شه را بعد مردن در خرابه جاي داد  گنج را در گوشه ويرانه پنهان كرد و رفت زآتش دل بر مزار دختر سلطان دين  در وداع آخرين شمعي فروزان كرد و رفت 👤سروی 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵ ۲)الاحتجاج طبرسی، ج۲، صص۳۰۵ - ۳۰۳ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۱۶- ۱۱۵ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۶)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۷)اقبال الأعمال ابن طاووس، ج۲، ص۵۴۴ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
18.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥امسال به برکت توجهات حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه محرم پرشوری بود‌ رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار ناوگروه ۸۶: 🔹دشمنان تلاش کردند و سعی کردند محرم را بی‌رونق کنند؛ درست نقطه‌ی مقابل خواست آن‌ها اتفاق افتاد. 🔹دهه‌ی عاشورای امسال از دهه‌های عاشورای سال‌های قبل، پرشورتر، پرحرکت‌تر، پررونق‌تر و پرفایده‌تر بود. 🔹کار خدا اینجور است. کاری که برای خدا انجام بگیرد و در خط اهداف الهی باشد، خدای متعال به آن کمک میکند. ۱۴۰۲/۵/۱۵ ✅ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
درباره حرف نو زدن آقامیری (۱) 🔶لطفا ۱۰ دق با حوصله بخوانید هر نظام معرفتی حتی اگر مُحرّف و منحرف هم باشد، وقتی زمان معتنابهی از تاسیس آن بگذرد و هنوز باقی باشد، رازش در این است که در بستر زمان و در تماس با سایر مذاهب و مکاتب، با نوسان گیری خود و معارفش با عقل و سایر منابع معرفتی بشر، خود را به روز کرده و با بشر زمان خودش تطبیق دهد. به همین دلیل مدتی که از ادیان الهی و مکاتب بشری می گذرد، تیزی ها و زبری هایشان گرفته شده و به یک انطباق نسبی می رسند. اگر چه این اصل به هیچ وجه نمی تواند معیار کاملی برای حقانیت ادیان و مکاتب باشد، ولی طرف دوم این معادله، تا حدودی صحیح است. یعنی وقتی مذهب و مکتبی به سرعت فراگیر می شود و در تقابل با سوالات و مسائل بشری، با همان سرعت فراگیری یا کند تر از آن رو به افول و اضمحلال می رود، خود نشانه ای است بر عدم قابلیت و ناتوانی در بقاء و چه بسی نو زایی است. راز بقاء مسیحیت، یهود و اسلام در طول تاریخ نیز ۳ چیز است: ۱. حقانیت آنها که مطابق فطرت بشری هستند ۲. عدم تهافت و تعارض درونی معارف شان (البته به نسبت سایر مکاتب غیر الهی) ۳. تطبیق و تطابق با زمان ها،فرهنگ ها،ملیت ها و خلاصه،همه سلیقه های بشری این است راز جاودانگی دین خدا و این است راز خلل ناپذیری آن. بدیهی است حتی الهیات بشری چنین مکاتبی نیز در طول تاریخ به یک استواری و فخامتی رسیده است که براحتی قابل خدشه نخواهد بود. مثل فقه،کلام و... که الهیات بشری دین اسلامند حال شما فرض کنید یک نفر، یک کارگروه یا اصلا یک مجموعه بزرگ فرهنگی بخواهد به این تنه ی بزرگ میخی بکوبد، بدیهی است که امثال این میخ ها جز آن که آهن مورد نیاز درخت تنومند را تامین می کنند، کار دیگری نمی توانند. چرا که در همان نقدهای اولیه، تعارضات آشکار ناقد و سستی استدلال هایش برای پیروان مکتب، واضح می شود. در خصوص ادعای آقامیری به دستگاه امام حسین ع هم داستان همین است. از یک طرف در ایام اغتشاشات اخیر به خاطر یک خانمی که بدون هیچ دلیل بیرونی، از دنیا رفته است، چقدر سر و صدا راه می اندازد، انتظار دارد: کل کشور به خط شوند، سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی محاکمه و به اشد مجازات (!) محکوم شوند. از کسانی که هر روز به خیابان ها می ریزند، حمایت کرده حتی اگر از اعتراض مدنی تبدیل به شورش خیابانی و قشون کشی شده و ده ها نفر هم مجروح و مقتول شوند. در نهایت بلافاصله نظام تغییر کرده و یک نظام نایس غربی جایگزین شود. و خلاصه کلی انتظار دیگر همین قدر متناقض می دانید علت این همه تناقض و تهافت چیست؟ علتش آن است که وقتی یک مکتبی در طول ۱۴۰۰ سال بعد از عبور از صدها و هزارها فتنه و جنایت و... جان به در می برد و در قرن ۲۱ حلال زاده ترین و شریف ترین آدم ها را تحویل جامعه بشری می دهد، یعنی احتمالاً به این راحتی ها قابل جرح و خدش نیست. دقایقی بعد از شبهه، تعارضش در می آید و جارح و منتقد خود شرمنده می شود. لذا خوب است بیننده و شنونده این سخنان و امثال آن، پیش از آنکه مسحور تازگی و کشف بدیع، حرارت بیان و لحن شلاقی گوینده شود، کمی با خود بیندیشد که این جمعیت بی بدیل تاریخ چطور تا به اینجای تاریخ بشر رسیده اند و چطور باقی مانده و چطور نو زاده شده اند. و این احتمال را بدهد که اگر منطقی ضعیف داشته باشد، با این همه دشمن خونریز جرار و این همه دشمن ایدئولوژیک که در طول تاریخ داشته، بعید است حرفش آن قدر ضعیف و منطقش سست باشد که طلبه ای درس نخوانده بتواند مثل شعبده بازان او را نقد کند و همه مسحورش گردند. اینکه: ۱. حرف تازه و نو زدن اصلاً اصلاً به این راحتی ها نیست. گاو نر می خواهد و... ۲. جای حرف تازه، روی منبر نیست. کرسی دانشگاه و حوزه است. مقاله علمی است، پایان نامه و رساله است. چرا؟ چون اونجا احتمالا ۴ تا آدم آگاه پیدا می شوند که اگر کسی حرف مفتی زد، با منطق و استدلال بکوبند توی سرش تا هر که با مادر قهر کرد، فردا صبحش نظریه پرداز نشود. ۳. امثال بنده و آقامیری و سایر بی سواطان (سواد) اگر هم قرار باشد به ناحق از منبر رسول الله بالا رویم، باید به همان احکام طهارت و تطهیر بول و غائط اکتفا کنیم. اگرم احیاناً علم مان تورم پیدا کرد و ناچار به تخلیه اش بودیم، سرمان را بیدازیم پایین و برویم در مجامع علمی اظهار فضل کنیم تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. ۴. بزرگترین بدعت های تاریخ و تاسیس فرق و نِحَل توسط بریده از حوزه ها بوده است. چرا؟ چون تاب مقاومت در برابر کار علمی را نداشته اند، لذا ترجیح داده اند از در پشتی وارد شوند. مثل بابیت ، بهاییت ، وهابیت تا دیدید کسی از مجامع علمی دور شده و حرف نو می زند، بترسید و احتمال دهید خبری هست.(البته که این تنها قانون علم نبوده و قابل تخصیص است) این رشته مطلب ادامه دارد اگر خدا بخواهد ✍رسول محمدزاده https://eitaa.com/mohtavayerozeh
از امروز ان شاء الله با توجه به جنگ تمام رسانه ای علیه دستاوردهای نظام این ستون مثبت نما جهت اطلاع وعاظ و مادحین محترم اضافه می کنیم *مثبت نما 02/05/15* *بررسی اهم اخبار خوب و امیدوارکننده در 24 ساعت گذشته* تعداد:19 📕*زیر ساخت و خدمات عمومی :* 1. ارائه وای فای رایگان و بسته‌های رومینگ به زوار ایرانی در پیاده‌روی اربعین https://www.irna.ir/news/85190242 2. بهره برداری از فاز دوم آبرسانی از «درودزن به شیراز» https://www.mehrnews.com/news/5854583 3. به کارگیری دستگاه لیزری سنجش آب با توان دانش‌بنیان بومی در استان سمنان https://www.irna.ir/news/85190531 4. افتتاح مکانیزه‌ترین فرودگاه کشور پس از ۱۱ سال در یک قدمی https://www.irna.ir/news/85190469 5. تولید انبوه داروی بیماران هموفیلی بزودی https://www.iribnews.ir/fa/news/3936872/ 6. تولید الکتروموتورهای هوشمند برای هواکش‌های صنعتی https://www.iribnews.ir/fa/news/3936747 7. معاینه رایگان بیش از ۲۰۰ مرزنشین در آستارا https://www.iribnews.ir/fa/news/3937273 8. راه اندازی واحد یک گازی نیروگاه قشم با سوخت گازوئیل https://www.irna.ir/news/85190522 9. طراحی پلتفرمی از نقشه راه برای ناوگان حمل و نقل https://ana.press/fa/news/861665 📕 *علم و فناوری :* 1. شناسایی یک هیدروژل جدید ضدباکتریایی و خودترمیم‌شونده برای ترمیم زخم‌ها https://www.irna.ir/news/85190453 2. تولید کامپوزیت‌های ایرانی دندان با ثبات رنگ بالا https://www.irna.ir/news/85190754 3. طراحی سامانه رتبه‌بندی و تعالی شهر هوشمند ایران https://www.irna.ir/news/85190494 4. دستیابی به دانش فنی تولید ماده موثره دارویی «ضدقارچ» برای اولین بار در کشور https://www.irna.ir/news/85190956 📕*اشتغال و مسکن :* 1. اشتغالزایی بیش از ۵۰۰ بانوی «فنوجی» با سوزن دوزی https://www.mehrnews.com/news/5854586 📕 *فرهنگی و اجتماعی:* 1. درخشش دانشگاه شریف در مسابقات بین المللی ریاضی دانشجویان https://www.irna.ir/news/85190823 📕 *کشاورزی، صنعت و تجارت :* 1. احیاء کارخانه نساجی قائمشهر در روزهای آینده https://www.irna.ir/news/85190389 2. رشد ۱۸ و ۶ درصدی صادرات کالا در گمرکات شوشمی و شیخ صله https://www.mehrnews.com/news/5854612 3. بازگشت کارخانه روغن نباتی شیراز به چرخه تولید https://www.iribnews.ir/fa/news/3937329 4. رونمایی از " آرک معدن TH۲۹ " در ذوب آهن اصفهان https://www.irna.ir/news/85190705 ♦️ «مثبت نما» ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
12.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*⚠️ گاهی غیرت یزید نسبت به ناموسش از برخی عزاداران امام حسین علیه السلام بیشتر است. چرا؟؟؟! منتشر کنید شاید یه عده ای خواستن تصمیم بگیرن حداقل در این موضوع از یزید بدتر نباشن🤔* حجاب و ناموس ..... حجاب و ناموس .... حجاب و ناموس .... 🌀این روزها همان همراهی مسلم در زمان امام حسین(ع) است ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
◼️ حکایت یک زن مِصری که در کوفه به تماشای اسرای اهلبیت و سرهای مطهر شهدای کربلا آمده بود ... در نقلی آمده است: وقتی که اسرای اهل‌بیت و سرهای مطهر را را نزد ابن زیاد ملعون بردند، مهمانانی از مصر که حدود هفده مرد و هفده زن بودند در دارالاماره بودند. ابن زیاد میخواست تا برنامه تفریحی خوبی براي آنان‌ برنامه ریزی کند. 🩸لذا به مردان آنان گفت: صبح که شد به زن هایتان بگویید که بیرون بروند و به تماشای اسرایی که برای یزید میبرند، بنشینند. مصری‌ها برای تفرّج بیرون آمدند و مردانشان یک طرف و زنانشان طرف دیگر ايستادند. ساعتی نگذشت که سرها و اسرا را آوردند. 🔹بین زنان مصری یک زن عاقله‌ای حضور داشت. این زن نزد محملی که جلوتر از بقیه محمل‌ها بود آمد و گفت: شما از کدام اسرایید؟ آن مخدره سکوت کرد و جوابی نداد. زن مصری سوال خود را سه بار تکرار کرد و باز آن بانو جوابی نداد.تا اینکه زن مصری گفت: فکر می‌کنم به شما بی احترامی شده است؟! 🩸خانمی که در محمل نشسته بود فرمود: أنا بنتُ اکرَمِ النّاس ▪️من دختر گرامی ترین مردمم. بعد خطاب به آن زن مصری فرمود: شما از کدام شهر هستید و آیا مسلمان هستید یا نه؟ آن زن مصری عرض کرد: از مصر آمدم و مسلمانم. آن مخدره فرمود: اگر مسلمانید به هنگام تشهد در نماز چه میگویید؟ آن زن گفت: «اشهد أن لا اله الا الله و أشهد ان محمدا رسول اللّه» آن مخدّره فرمود: محمد(صلي الله علیه وآله)آیا وصی‌ای داشت یا خیر؟ زن مصری عرض کرد: آری؛ وصی او، علی بن ابیطالب است. 🔹آن مخدره فرمود: من زينب دختر علیَم و پیامبر ،جدّ من و فاطمه زهرا مادر من است. آن زن مصری گفت: چرا شما را اسیر کرد‌ه‌اند!؟ علی بن ابیطالب پسری داشت به نام حسین که اخلاقی نیکو و پسنديده داشت و شنیده‌ام که پیامبر دائماً او را در کنار خود می‌نشاند و او را می‌بوسید؛ او کجاست؟ حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: تَرکناهُ بِاَرضِ کربلا جُثّةً بلا رأسِ و هذا رأسُهُ علی القَناة ▪️او را در کربلا رها کردیم در حالی که بدنی بی سر بود و این سر اوست که بر نیزه هاست. تا زن مصری این را شنید آمد تا پای نیزه‌ای که سر مطهر امام حسين عليه السلام بر آن بود و به آن نیزه دار گفت: گردنبندی دارم که هفت دانه قیمتی دارد. آن را به تو میدهم تا این سر را لحظاتی به من بدهی تا او را ببویم. آن مرد ملعون گردنبند را گرفت و نیزه متمایل کرد به سمت آن زن. آن زن مصری سر مطهر سیدالشهدا را میبویید و می‌گفت: برای پدر بزرگوارتان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام سخت است سر شما را بر روی نیزه ببیند... در این هنگام سر مطهر به سخن آمد و فرمود: یا مصریّة! لِمَ لاتقولین: السلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ کربلا ▪️ای زن مصری! چرا نمی‌گویی: السلام علیک یا غریب کربلا ؟! 🩸راوی گوید: مردم که سخن آن حضرت را شنيدند شگفت زده شدند و در این هنگام سر مطهر این آیه را تلاوت فرمود: «اَم حسبتَ أَنَّ اصحاب‌ الکَهفِ و الرَِقیمِ کانوا مِن آیاتِنا عَجبا» ▪️( آیا گمان میکنی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های شگفت انگیز ماست؟!) «کهف ٩» 🔹زن مصری عرض کرد: سر مطهر شما شگفت انگیزتر و شگفت‌انگیزتر است. سر مطهر فرمود: بیرون آمدی تا به تماشای دختران و خواهرانم بنشینی؟! زن مصری عرض کرد: از درگاه خدا و شما عذرخواهم؛ فکر نمی‌کردم که این اسراء ، دختران و خواهران شما باشند. آن سر مطهر فرمود: لا بأسَ بكِ و أنتِ مُعذّرةٌ و بَشّرِی فإنّ قَصرکِ بمُجاور قَصر اُمّی فاطمة الزهراء سلام الله علیها ▪️حالا که عذرخواهی و پشیمان، قصر تو در بهشت کنار قصر مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است. 📚بحرالمصائب ج۶ص۳۱۹ 📚مفتاح البکاء،برغانی،(نسخه خطی) ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
◾️حکایت عجوزهٔ ملعونه‌ای که در کوفه، پاره‌خِشتی را به طرف امام سجاد علیه‌السلام پرتاب کرد... در نقلی آمده است: وقتی که اهل حرم و امام سجاد «علیه و علیهم‌السلام» وارد کوفه شدند، ایشان را مانند اسیرهای خارجی در کوچه‌ها و بازارهای کوفه می‌گرداندند. جمعیت به قدری زیاد و شلوغ شده بود که تمام میدان‌ها و غُرفه‌ها و پشت‌بام‌ها حتی روی دیوارها از کوچک و بزرگ و پیر و جوان از مردم کوفی پرشده بود. 🩸 در این هنگام زنی که از این مردم خبیث بود، نگاهش به وضع امام سجاد علیه‌السلام افتاد و از آن حضرت پرسید: ای جوان شما مگرچه کردید که اینطور باشما رفتارکردند؟ امام علیه السلام فرمود:ما حق بودیم و حق گفتیم وحق انجام دادیم ولی با ما اینچنین رفتار می‌کنند. آن زن گفت: محال است که شما اهل حق باشید وبا این حال با شما چنین کنند. حضرت فرمود: آیا می‌خواهی برایت معلوم شود که غیر حق با اهل حق این چنین می‌کنند؟ عرضه داشت: آری . حضرت فرمود: کلامی حق‌ به تو می‌گویم اگر تحمًل کردی و اذیت نکردی پس تو راست میگویی و إلا این را بدان که با اهل حق، بد رفتاری می‌کنند. آن زن گفت: بگو. 🔹حضرت فرمود: اگر با اجازه شوهرت به تماشای ما اهل بیت عصمت آمده‌ای، خداوند متعال هر دوی شما را لعنت می‌کند واگر بدون اجازه او آمدی خداوند تو را لعنت می‌کند. آن زن خبیث به محض شنیدن کلام حق امام علیه‌السلام، بلند شد و فریاد زد: ای جوان! آنچه باشما کردند، جز چیز کمی نبود؛ سپس پاره خشتی برداشت و آن را به میان دوشانه امام سجاد علیه‌السلام پرتاب‌ کرد. 📚 بحرالمصائب،ج۶ ص۳۲۵ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
◾️ صبح‌هنگام،أسرای آل الله را وارد کوفه کردند؛ اما غروب بود که به دارالاماره رسیدند... ⚡️مخدّرات آل الله، شب تا صبح در خرابه‌ای در کوفه، اقامه عزا می‌کردند... در نقلی آمده است: کوفیان ستمکار عترت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در وقت صبح بر کوفه داخل کردند درحالی که سرهای شهداء هم بر روی نیزه بود و مردم اجتماع عظیمی کردند؛ بعضی گریه و بعضی شادی می‌کردند و بعضی فریاد می‌زدند و بعضی هم اظهار پشیمانی از اعمال شنیع خود می‌کردند. حتّی أوصَلوهُم فی وقتِ العَصرِ إلی قَصرالإمارة ▪️تااینکه اسرای آل الله را در وقت عصر به قصر دارالاماره رساندند. 🩸در نقلی دیگر نیز آمده است: هنگامی که آل الله را برکوفه داخل کردند؛ أَنزَلوهم علی بیتٍ فی جَنبِ المسجدِ فَلَم یَکُن لَهُ سَقفٌ ▪️ایشان را دریک خانه ای در کنار مسجد کوفه، منزل دادند که سقفی نداشته و دارای دیوار ها وستون های سُست بود. فَصارَ أَهلُ البَیتِ بَکَوا وصَرَخُوا وجَزَعُوا حتی طُلوعِ الفَجرِ ▪️سپس اهل بیت علیهم‌السلام، شب تا صبح، گریه و بی تابی وجزع می‌کردند. 📚 بحرالمصائب ج۶ ص۳۳۰ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd