۳۱ فروردین ماه #سالروز_شهادت اولین شهید روحانی مدافع حرم زینبی، جاویدالاثر #شهید_محمدمهدی_مالامیری گرامی باد . 🥀
☑️نام: محمد مهدی
☑️نام خانوادگی: مالامیری
☑️تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۰۳/۲۶
☑️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
☑️محل شهادت: سوریه - درعا
#شهدای_روحانی
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
🌙 #ماه_رمضان
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
#زندگینامه
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
شهید حجتالاسلام محمدمهدی مالامیری، در روز دوشنبه ۲۶ خردادماه ۱۳۶۴ هجری شمسی، مصادف با ۲۶ ماه مبارک رمضان در خانوادهای روحانی و ولایی چشم به جهان گشود.
او تحت تربیت پدر و مادری دلسوز و متدین بود؛ پدر و مادر او هر دو اهل استان مازندران که پدرش اهل کجور و مادرش از سلسلهی جلیلهی سادات خاندان حسینی شهرستان آمل میباشد. پس از گذراندن دورههای ابتدایی و راهنمایی با رتبههای عالی، در ابتدای نوجوانی در مدرسه علمیه فاطمی دروس حوزوی خود را شروع کرد.
سختکوشی و تهذیب باعث شد بعد از سپری نمودن مقامات و سطح عالی حوزه در هشت سال بهعنوان طلبهای ممتاز در محضر حضرات آیات عابدی، آملی لاریجانی، شبزندهدار، مدرسی یزدی، سیفی مازندرانی و... بهره کافی ببرد تا جایی که قبل از سیسالگی در حوزههای علمیه کاشان، جامعه المصطفی العالمیه صلی الله علیه و آله و سلم و موسسه حضرت جوادالائمه علیه السلام به تدریس دروس سطح (رجال، درایه، رسائل، حلقات و کفایه) بپردازد.
وی هرچند بخش قابلتوجهی از زندگی خویش را صرف مطالعه و غور در مباحث علمی اختصاص داده بود، اما فعالیتهای تبلیغی را تا هنگام شهادت بهعنوان تکلیف و وظیفه شرعی بیهیچ بهانه و توجیهی انجام داد.
از ویژگیهای بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند.
ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسیالرضا علیه السلام ، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیختهای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.
سید حسن مبارز یکی از شاگردان خارجی وی که در جامعه المصطفی تحصیل میکند در شعری که برای استاد شهیدش محمدمهدی مالامیری سروده است، به این نکته اشاره نمود:
🔸همواره مهر بودی و آبان نداشتی
🔹دریای بیکرانه که پایان نداشتی
🔸ای چهار فصل زندگیات، عاشقانه سبز
🔹گل بودی و بهار، بیان نداشتی
🔸ای از جهان رها و گرفتار درد عشق
🔹جز وصل دوست چاره و درمان نداشتی
🔸امروز صبح به من گفت زندگی
🔹کاری به کار عالم امکان نداشتی
🔸با ما بگو حقیقت پنهان خویش را
🔹آری (خودش) همیشه نمایان نداشتی
🔸در لحظههای عاشقیات، نیمههای شب
🔹آيا تو از بهشت فراخوان نداشتی؟
تحولات کشورهای اسلامی از نوجوانی برایش اهمیت فراوانی داشت، اما جنایات فجیع گروههای افراطی و تکفیری و حرمتشکنیها بیشرمانه آنها آرام و قرار را از او ربوده بود.
بابای مهربان بُشری و فاطمه (۵ و ۲ ساله) تاب شنیدن نالههای جانسوز کودکان سوریه و عراق را نداشت و طعم خوش آرامش و لذتهای زندگی به ذائقه بهشتیاش را تلخ مینمود. از همین رو سفرهای تبلیغی آخرش را به مناطق مرزی و سنینشین رفت تا با نشر افکار التقاطی وهابیت و داعش مبارزه کند؛ اما غیرت و شجاعت عالمانهاش، وجدان بیدارش را به آن سوی مرزها کشاند. وی در دورههای فشرده آموزش نظامی را بدون اطلاع خانواده گذراند و با وجود شرایط مساعد کاری، تدریس و تحقیق را رها کرد تا به قول خودش به (حاصل آموختههایش) برسد.
روز اعزام نزدیک بود و هرلحظه نشاط و نورانیت، سیمای آرام محمدمهدی را دلنشینتر میکرد. او علت رفتنش را به مادر ولایتمدارش اینگونه گفته بود:
نمیتوانم در کنار همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم کودکان سوریه و عراق، والدینشان سربریده میشوند؛ آموختههای من از اسلام و تحصیل دروس حوزوی چنین اجازهای به من نمیدهد.
دانشآموخته مکتب فاطمی به نیابت از رهبر فرزانه و مجاهد انقلاب، برای دفاع از حریم پاک اهلبیت علیهم السلام راهی جبهههای نبرد علیه گروههای تکفیری آمریکایی شد.
وی سرانجام در شامگاه دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، مصادف با اول ماه رجب میلاد امام محمدباقر علیه السلام همراه با دیگر مجاهدان تیپ فاطمیون با شعار (کلنا عباسک یا زینب) در منطقه بصری الحریر استان درعای سوریه به آرزوی دیرینهاش رسید و جامه فاخر شهادت را بر تن کرد.
روحش شاد و یادشان گرامی باد...
ان شاءالله...
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
🌙 #ماه_رمضان
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
🔻راز شهادت #شهید_مالامیری ، از زبان پدر
گفت میخواهم عربی یاد بگیرم،کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم"
آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود.
می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده معنوی او کیست.
🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند.درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت.انگار گمنامی گمشده همه مخلصین است.
حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمدمهدی در آن محاصره،کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت.مثل ابراهیم،او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت.اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند،سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.
شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی مگر نمی خواستی مثل او باشی؟امروز همان روزی است که سالها منتظرش بودی، بسم الله،ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل.
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
#سیره_شهدا
#شهيد_محمدمهدی_مالاميری
💠شهید حجت الاسلام محمدمهدی مالامیری مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود و پایاننامه ارشد خود را به زبان عربی نوشت. زمان دفاع از
پایاننامه دکترایش بود که به سوریه رفت.
🌺🌸🌺🌼🌺🌷🌷🌺🌺
💎 از ویژگیهای بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند.
🌸🌸🌹🌸🌸🌷🌼🌼
💢 ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیختهای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.
🌺🌺🌹🌸💐🌼🌼
بابای مهربان بُشری و فاطمه(5و2 ساله) تاب شنیدن نالههای جانسوز کودکان سوریه و عراق را نداشت و طعم خوش آرامش و لذتهای زندگی به ذائقه بهشتیاش را تلخ مینمود. از همین رو سفرهای تبلیغی آخرش را به مناطق مرزی و سنی نشین رفت تا با نشر افکار التقاطی وهابیت و داعش مبارزه کند. اما غیرت و شجاعت عالمانه اش، وجدان بیدارش را به آن سوی مرزها کشاند.
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
🌙 #ماه_رمضان
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
۱۰ اردیبهشتماه ، #سالروز_شهادت فاتح بازی دراز #شهید_محسن_وزوایی گرامی باد . 🥀
فرزند حاج حسین (از همرزمان آیت اللّه کاشانی)
🗓 ولادت : ۵ مرداد ۱۳۳۹ (تهران، محله نظام آباد)
👈گذراندن دوره دبستان و سپس متوسطه با نمرات عالی در دبیرستان دکتر هشترودی تهران
👈از مبارزان دوران ستمشاهی پهلوی
👈دانشجوی رشته شیمی در دانشگاه صنعتی شریف (از ۱۳۵۵)
👈عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان
👈حضور فعال در تظاهرات مردمی از ۱۷ شهریور تا ۱۲ بهمن (ورود امام خمینی) و مبارزات مسلحانه تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷
👈از نخستین دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
👈از اولین اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸
👈گذراندن دوره های آموزش چریکی
👈فرمانده مخابرات و سرپرست واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه
👈حضور در جبهه های دفاع مقدس از اولین روزهای شروع جنگ تحمیلی
👈فرمانده گردان و مسئول محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان در عملیات آزادسازی ارتفاعات بازی دراز
👈چند بار مجروحیت شدید
👈فرمانده گردان در عملیات مطلع الفجر
👈فرمانده گردان حبیب بن مظاهر در تیپ تازه تأسیس محمد رسول الله (ص) در عملیات فتح المبین
👈موسس و فرمانده تیپ ۱۰ سیدالشهدا (علیه السلام) در عملیات الی بیت المقدس
🗓 شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱
🔹 #عملیات_الی_بیت_المقدس
📌 منطقه :خرمشهر، غرب کارون
📍مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)، قـطعـه ۲۶، ردیـف ۴۴، شـماره ۴۶
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
#زندگینامه
#شهید_محسن_وزوایی
محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و همزمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهتدهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهدهدار شد.
در سالهای ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان میداد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی(ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بر دوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد.
وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت.
محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشتساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.
محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمیکرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد میکشم، بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکهای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
محسن وزوایی، این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسهآفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
#خاطرات_شهدا
#شهید_محسن_وزوایی
فرمانده گردان میثم تعریف میکند:
وقتی زمزمه ی عملیات فتح المبین شروع شد برای اولین بار به پادگان دوکوهه آمدیم و سردار عشق حاج احمد متوسلیان آنجا بودند و به تازگی تیپ حضرت رسول تاسیس شده بود پنج دقیقه قبل از تحویل سال بود حاج احمد مرا صدا کرد و گفت آقا سید ابوالفضل یک ذکر ناد علی بگو و سالمان را با این ذکر ادغام کردند و بهمین دلیل عملیات فتح المبین برایمان فتح الفتوح شد
در آن عملیات من در گردان حبیب بودم و پرچم دار آن محسن وزوایی بود
راه را گم کردیم محسن جلو رفت و نماز خواند و لحظاتی بعد گفت همه از اینجا برویم پس از شهادتش بود که فهمیدیم محسن وزوایی خدمت امام زمان(عج) رسیده بود
نیم ساعت راه رفتیم پس از آن شهید وزوایی بالای یک ارتفاع رفت و فقط یک شلیک کرد و با همان یک تیر ۹۴ قبضه توپ را به غنیمت گرفتیم...
در عملیات فتح بلندی های بازی دراز بشدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت با وجود درد بسیار ناله نمی کرد و به یکی پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت آقای دکتر من هر چه بیشتر درد میکشم بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم
#شهید_محسن_وزوایی
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
#وصیت_نامه شهید محسن وزوایی : (صفحه اول این وصیت نامه بدست نیامده است ...)
بسم الله الرحمن الرحیم
ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوى ماست در این جبهه ها خداوند را مشاهده مى کنیم که چگونه ملتمسانه به کمک رزمندگان اسلام مى شتابد و آنها را نصرت مى دهد و به مصداق آیه شریفه که مى فرماید کم من فئة قلیله غلبت فئة کثیرة را مى بینیم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهاى مردمى بر تعداد کثیرى از نیروهاى دشمن غلبه مى نماید.
بیاد دارم در عملیات #بازى_دراز در قسمتى از عملیات مقداد ما ۶ نفر بودیم و بر ۳۰۰ نفر غلبه پیدا نمودیم. در جبهه ها چنان روحیه ایمان و ایثار مفهوم پیدا میکند که گویى اصلا قابل تصور نیست هنگامیکه در قسمتى از عملیات صحبت از داوطلب شهادت مى شود دعوا بین برادران مى افتد. اینها ارزشهایى است که ملت الله ارزانى بشریت داشته است.
حقیر بزرگترین افتخار خودم را عبودیت به در گاه احدیت مى دانم. مى خواهم بگویم اى عازمان و اى عاشقان لقاء الله، اى مخلصین اخلاق و اى کسانى که مشغول ریاضت کشیدن جهت نزدیکى به درگاه خدا هستید، بیایید تا ببینید در جبهه ها چگونه برادران شما به آن درجه از نزدیکى به درگاه خداوند رسیده اند که نوجوان تازه داماد پس از ۳ ساعت که از عروسیش میگذرد در جبهه حاضر مى شود؛ آخر در کدامین مکتب چنین ارزشهایى را سراغ دارید؟ خدا را شاهد مى گیریم هنگامى که در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در سر پل ذهاب بواسطه اصابت گلوله تانک زخمى شده بودم، خون زیادى از بدنم رفته بود؛ وقتى به کمک الهى نجات پیدا کردم، در بیمارستان زجر زیادى مى بردم؛ آنگونه که شاید قابل تصور نباشد بطوریکه در یک شب ده عدد والیوم ۱۰ به من تزریق شد تا کمى آرام گرفتم اما هنگامى که درد مى کشیدم در عین زجر بدنى، از لحاظ معنوى و روحى لذت مى بردم. حس مى کردم که بار دوشم سبک مى شود و هنگامى که شخص پرستار مراقب من، به مسخره مى گفت چرا این کارها را کردى و خودت را به این روز انداختى، به خمینى بگو تا بیاید درستت کند، به او گفتم خدا خودش درست مى کنه و همینطور هم شد.
والله قسم وقتى کمى از فشار کارم کم مى شود در خود احساس ضعف و کوچکى مى کنم. آخر میدانید اى امت شهید پرور ایران امروز در شرایطى هستم که لحظه اى غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است.
باید با هم براى خدا تا آنجا که در توان داریم کوشش کنیم. امروز تمام مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامى پرداخته اند در راس آن به تعبیر امام، شیطان بزرگ آمریکا و به دنبال او تمامى وابستگان دیگرش. پس از خدا غافل نشوید که پشیمانى سودى ندارد و ما باید به تعبیر امام تکلیف را عمل کنیم. اگر توانستیم پیروز مى شویم و اگر کشته هم بشویم شهید هستیم و این نیز خود پیروزى است.
پس ما نباید نگرانى داشته باشیم؛ این منافقان از خدا بى خبر باید بدانند که ملت آنها را شناخته است. اکنون که ملت در جبهه ها حاضر شده است شما بیشتر ملت بیگناه را ترور مى کنید. شما نامردان تاریخ هستید که روى تمامى جباران تاریخ را از یزید بن معاویه گرفته تا به هیتلر سفید کرده اید. شرمتان باد اى خود فروختگان به اجنبى! آخر چگونه حاضر مى شوید از کودکان شیرخوار گرفته تا روحانیون معظم و جان بر کف، این راهیان راه الله را ترور نمایید؟
#ادامه 👇
•┈┈••••✾•🔹🕌🔸•✾•••┈┈•
🪖 #جهاد_و_شهادت
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh