💢 شکستن #پنجه_عقاب به روایت دو افسر آمریکایی
شنها اجازه برگشتن به نیروهای آمریکایی ندادند...
🔶« #دلتا_فورس » ـ نیروهای عملکننده در #عملیات_پنجه_عقاب
واقعه #طبس و شکست عملیات نیروهای آمریکایی در ایران که به بهانه آزادی گروگانهای سفارت این کشور انجام شد، از جمله اتفاقات پر رمز و راز سالهای ابتدایی انقلاب است که چگونگی شکست آن هنوز با سوالات و پرسشهای زیادی همراه است، شاید بهترین توصیف در خصوص این عملیات را امام خمینی (ره) درست در پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در روز واقعه طبس عنوان کردند و گفتند: «آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست.»
مامورین این عملیات معروف به «نیروهای دلتا فورس» از نیروهای زبده و کارآزموده ستاد فرماندهی عملیات ویژه ارتش ایالات متحده آمریکا بودند که به عنوان یکی از ماهرترین نیروهای این کشور شناخته میشوند. نجات گروگانها، عملیاتهای ضد تروریسم، عملیاتهای شناسایی ویژه علیه اهداف باارزش بالا، تنها بخشی از ماموریتهای این نیرو است که وظیفه انجام ماموریتهای پیچیده، طبقهبندی شده و خطرناک به دستور مرجع فرماندهی ملی را دارند. اما سوال مطرح شده اینجاست که چه میشود این نیروی کارآزموده در عملیات طبس با عنوان «پنجه عقاب» با وجود شناسایی دقیق و اطلاعات کامل این نیرو از وضعیت ایران و طراحی دقیق با شکست رو به رو میشود؟
این سوال را سرهنگ بازنشسته «چارلی بکویث» و «دونالد ناکس» راویان کتاب «نیروی دلتا از پلیمی تا طبس» به خوبی پاسخ دادهاند. آنان در این کتاب به سختی این عملیات اعتراف کرده و میگویند: «حمله باید علیه یک مجتمع ساختمانی که بشدت محافظت میشد و در مرکز شهری مملو از چهار میلیون دشمن واقع شده بود، صورت میگرفت. این عملیات شبیه انتبه یا مگادیشو (Mogadishu) نبود بلکه بسیار مشکل به نظر میرسید.»
آنان همچنین با توضیحاتی درباره وضعیت ایران و چگونگی کسب اطلاعات و شناساییها، از سختی این کار با وجود دستگیری عوامل خود در ایران به طرحهای فرماندهان برای آزادی گروگانها اشاره کرده و میگویند: «یکی از این طرحها توسط یک سرتیپ نیروی هوایی پیشنهاد شده است. بدین شرح که دلتا پس از فرود با بالگرد، به وسیله دوچرخه از خیابانهای تهران عبور کند و هیچ کس به شما آزاری نخواهد رساند. بکویث معتقد است: صحبتهای این شخص مرا به وحشت انداخت. او قبلا در ایران زندگی کرده بود. من نمیدانم که آیا او واقعا اطلاعات بسیار خوبی داشت، یا من حرفهایش را درک نمیکردم.
یکی دیگر از راههای پیشنهادی این بود که دلتا با چتر در اطراف تهران فرود بیاید، گروگانها را آزاد کند و تمام آنها را از طریق خشکی، با فرار و اختفا، خارج کند. فرمانده عملیات در تشریح این موضوع نوشته است. «من شخصا نمیتوانستم تصورش را هم بکنم که یک گروهان را به مدت شش ماه، دوسال و یا هر مدت دیگر در ایران بچرخانم تا بتوانم او را به آمریکا بازگردانم.
از دیگر راههایی که به آن اشاره شده است این است که نیروی دلتا با کامیون از مرز ترکیه وارد ایران شود که با توجه به کنترلهای شدید مرزی این موضوع رد شده است.»
اگرچه بستر کویر به دلیل شرایط خاص و وسعت و غیر قابل دید آن توانسته بود نظر کارشناسان نظامی آمریکا برای انجام این عملیات را جلب کند، اما نکتهای که هیچگاه نیروهای آمریکایی به آن توجه نکردند، شرایط خاص و ویژه کویر ایران بود و این عدم آگاهی و اطلاعات نادرست باعث شد تا نیروهای آمریکایی در طوفان شن شکست بخورند.
فاز اول عملیات به خوبی پیش رفت، اما نقص فنی دو بالگرد در حوالی کرمان وضعیت را تغییر داد. پیش از عملیات یکی دیگر از بالگردها در طبس در حین سوختگیری دچار سانحه شد و نهایتا پیش از عملیات سه بالگرد از دست رفت. پس از لغو عملیات به دستور کارتر و هنگام بازگشت نیروها در زمان برخاستن هواپیماها و بالگردها، طوفان شن آغاز شده و برخورد یک بالگرد با هواپیمای «C۱۳۰» باعث سوختن هشت نفر از نیروهای آمریکایی شد.
در کتاب مذکور این واقعه چنین شرح داده شده است: «ساعت تقریبا ۲:۴۰ دقیقه بعد از نیمه شب بود. تعدادی از خلبانان «C۱۳۰»ها موتورهایشان را گرم میکردند و گرد و غبار در اطراف پراکنده میشد. در میان تندباد، یکی از بالگردها را دیدم که از زمین بلند و به سمت چپ کج شد و به آرامی به عقب خزید. سپس صدای مهیبی بلند شد... بالگرد سرگرد جیمز شافر James Schaefer به «C۱۳۰» که در شمالیترین قسمت ایستاده بود، برخورد کرد.»
در نهایت باقی نیروها با پنج هواپیما خود را به ناو هواپیمابر در ساحال عمان رساندند. چندین بالگرد خراب و از کارافتاده نیز در خاک ایران به جای گذاشتند و عملیات به طور کامل شکست خورد.
💢 شکستن #پنجه_عقاب به روایت دو افسر آمریکایی
شنها اجازه برگشتن به نیروهای آمریکایی ندادند...
🔶« #دلتا_فورس » ـ نیروهای عملکننده در #عملیات_پنجه_عقاب
واقعه #طبس و شکست عملیات نیروهای آمریکایی در ایران که به بهانه آزادی گروگانهای سفارت این کشور انجام شد، از جمله اتفاقات پر رمز و راز سالهای ابتدایی انقلاب است که چگونگی شکست آن هنوز با سوالات و پرسشهای زیادی همراه است، شاید بهترین توصیف در خصوص این عملیات را امام خمینی (ره) درست در پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در روز واقعه طبس عنوان کردند و گفتند: «آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست.»
مامورین این عملیات معروف به «نیروهای دلتا فورس» از نیروهای زبده و کارآزموده ستاد فرماندهی عملیات ویژه ارتش ایالات متحده آمریکا بودند که به عنوان یکی از ماهرترین نیروهای این کشور شناخته میشوند. نجات گروگانها، عملیاتهای ضد تروریسم، عملیاتهای شناسایی ویژه علیه اهداف باارزش بالا، تنها بخشی از ماموریتهای این نیرو است که وظیفه انجام ماموریتهای پیچیده، طبقهبندی شده و خطرناک به دستور مرجع فرماندهی ملی را دارند. اما سوال مطرح شده اینجاست که چه میشود این نیروی کارآزموده در عملیات طبس با عنوان «پنجه عقاب» با وجود شناسایی دقیق و اطلاعات کامل این نیرو از وضعیت ایران و طراحی دقیق با شکست رو به رو میشود؟
این سوال را سرهنگ بازنشسته «چارلی بکویث» و «دونالد ناکس» راویان کتاب «نیروی دلتا از پلیمی تا طبس» به خوبی پاسخ دادهاند. آنان در این کتاب به سختی این عملیات اعتراف کرده و میگویند: «حمله باید علیه یک مجتمع ساختمانی که بشدت محافظت میشد و در مرکز شهری مملو از چهار میلیون دشمن واقع شده بود، صورت میگرفت. این عملیات شبیه انتبه یا مگادیشو (Mogadishu) نبود بلکه بسیار مشکل به نظر میرسید.»
آنان همچنین با توضیحاتی درباره وضعیت ایران و چگونگی کسب اطلاعات و شناساییها، از سختی این کار با وجود دستگیری عوامل خود در ایران به طرحهای فرماندهان برای آزادی گروگانها اشاره کرده و میگویند: «یکی از این طرحها توسط یک سرتیپ نیروی هوایی پیشنهاد شده است. بدین شرح که دلتا پس از فرود با بالگرد، به وسیله دوچرخه از خیابانهای تهران عبور کند و هیچ کس به شما آزاری نخواهد رساند. بکویث معتقد است: صحبتهای این شخص مرا به وحشت انداخت. او قبلا در ایران زندگی کرده بود. من نمیدانم که آیا او واقعا اطلاعات بسیار خوبی داشت، یا من حرفهایش را درک نمیکردم.
یکی دیگر از راههای پیشنهادی این بود که دلتا با چتر در اطراف تهران فرود بیاید، گروگانها را آزاد کند و تمام آنها را از طریق خشکی، با فرار و اختفا، خارج کند. فرمانده عملیات در تشریح این موضوع نوشته است. «من شخصا نمیتوانستم تصورش را هم بکنم که یک گروهان را به مدت شش ماه، دوسال و یا هر مدت دیگر در ایران بچرخانم تا بتوانم او را به آمریکا بازگردانم.
از دیگر راههایی که به آن اشاره شده است این است که نیروی دلتا با کامیون از مرز ترکیه وارد ایران شود که با توجه به کنترلهای شدید مرزی این موضوع رد شده است.»
اگرچه بستر کویر به دلیل شرایط خاص و وسعت و غیر قابل دید آن توانسته بود نظر کارشناسان نظامی آمریکا برای انجام این عملیات را جلب کند، اما نکتهای که هیچگاه نیروهای آمریکایی به آن توجه نکردند، شرایط خاص و ویژه کویر ایران بود و این عدم آگاهی و اطلاعات نادرست باعث شد تا نیروهای آمریکایی در طوفان شن شکست بخورند.
فاز اول عملیات به خوبی پیش رفت، اما نقص فنی دو بالگرد در حوالی کرمان وضعیت را تغییر داد. پیش از عملیات یکی دیگر از بالگردها در طبس در حین سوختگیری دچار سانحه شد و نهایتا پیش از عملیات سه بالگرد از دست رفت. پس از لغو عملیات به دستور کارتر و هنگام بازگشت نیروها در زمان برخاستن هواپیماها و بالگردها، طوفان شن آغاز شده و برخورد یک بالگرد با هواپیمای «C۱۳۰» باعث سوختن هشت نفر از نیروهای آمریکایی شد.
در کتاب مذکور این واقعه چنین شرح داده شده است: «ساعت تقریبا ۲:۴۰ دقیقه بعد از نیمه شب بود. تعدادی از خلبانان «C۱۳۰»ها موتورهایشان را گرم میکردند و گرد و غبار در اطراف پراکنده میشد. در میان تندباد، یکی از بالگردها را دیدم که از زمین بلند و به سمت چپ کج شد و به آرامی به عقب خزید. سپس صدای مهیبی بلند شد... بالگرد سرگرد جیمز شافر James Schaefer به «C۱۳۰» که در شمالیترین قسمت ایستاده بود، برخورد کرد.»
در نهایت باقی نیروها با پنج هواپیما خود را به ناو هواپیمابر در ساحال عمان رساندند. چندین بالگرد خراب و از کارافتاده نیز در خاک ایران به جای گذاشتند و عملیات به طور کامل شکست خورد.