eitaa logo
کانال محتوای تبلیغی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی جامعه الزهرا سلام الله علیها
3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2هزار ویدیو
2.8هزار فایل
*این کانال محتوای تبلیغ عمومی می باشد که توسط اساتید و مبلغان تولید شده و با توجه به مناسبت های تبلیغی بارگذاری می شود.* «کپی مطالب به همراه لینک» @mohtavayetablighJameaAlZahra «.« ارتباط با ادمین».» @admin_mobaleghan
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا ✍️ در آستانه ماه صفر المظفر و ایام مصیبت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به معرفی شأن فقاهت در دین ناظر بر اسوۀ کامل و تام آن در کربلای حسینی تحت عنوان «الرّجل الفقیه» می پردازیم. ▪️ از منظر نصوص به چه کسی فقیه اطلاق می شود؟ ▪️ آیا این شأن پس از طی مدارج درسی و احاطه به احکام و آداب ظاهری دین بدست می آید؟! ▪️ آیا احراز این شأن منوط به دریافت مدارک درسی می باشد؟! ▪️ آیا این شأن موقوفی است و اختصاص به عده ای دارد؟! ▪️ یا اینکه از منظر ثقلین برای فقاهت تعریف دیگری وجود دارد؟ ✍🏻 در سلسله مباحث «الرّجل الفقیه» ضمن پاسخ به سؤالات مذکور، به بیانِ مطالب ذیل خواهیم پرداخت: 👈🏻 تبیین شأن فقاهت در دین با درایت در نصوص 👈🏻 استخراج مؤلفه های اساسی فقاهت به همراه ذکر مصادیق کاربردی آن 👈🏻 معرفی «الرّجل الفقیه» به عنوان اسوه کامل و تام فقاهت در دین 👈🏻 ذکر ویژگی های فقیه کربلا و محورهای فقاهت او ▪️ کربلا ظهور أتم و أکمل حقیقت عبودیت در هستی ▪️ و فقیه کربلا، مصداق تام و کامل فقاهت در دین.
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت اول ☑️ العلم نور ✍️ از منظر نصوص، «علم» مساوق نور است؛ نوری که از جانب ذات اقدس الهی در قلب انسان واقع می شود؛ ▪️ في حَدِيثِ عُنْوَانِ الْبَصْرِيِّ عَنِ مولانا الامام اَلصَّادِقِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): «لَيْسَ الْعِلْمُ بِكَثْرَةِ التَّعَلُّمِ [بِالتَّعَلُّمِ]، إِنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقَعُ فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ ...». 📓 منية المرید في آداب المفيد و المستفيد، ص ۵۳؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ ۱، ص ۲۲۵ (با اندکی اختلاف در الفاظ) 👈🏻 بر این اساس، از منظر ثقلین به محفوظات انباشته شده یا دروسی که از طریق آموزش، تعلیم داده می شود، علم اطلاق نمی شود. ▪️ آنچه از طریق تعلیم یا یادگیریِ مواد مختلف به دست آمده؛ مانند یادگیری صرف و نحو یا حفظ احکام شرعی و ... ولو اینکه کثیر هم باشد، صرفاً انباشته های ذهنی است که نزد متعلّم موجود می باشد، اما با وجود این محفوظات کسی واجد شأن عالم نمی شود. ۱ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ▪️ امیرالمومنین علی (علیه السلام) در کلامی فرموده اند: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ : ➖ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ ➖ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ ➖ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ» ؛ مردم سه گروهند: ➖ عالم ربانی (دانشمند خداشناس) ➖ دانش جوي در راه رستگاري ➖ فرومايگاني بي اراده و سرگردان كه هر دعوتي را اجابت مي كنند و به هر طرف كه باد بيايد به همان طرف مي روند، از نور دانش روشنايي نمي گيرند و به پايگاه محكمي پناه نمي برند. 👈🏻 هرگاه عبد به این درجه و به حقیقت عبودیت برسد، عبادتش عبادتی از سنخ «عشق العبادة»، «عبادت أحرار» و «مستغنی از ماسوا» خواهد بود. در نتیجه ثابت و پابرجا و بی نیاز از غیر است؛ مثل اینکه در امور علمی محتاج تعالیم خارجی نخواهد بود، بلکه علم از مشکات قلب او می جوشد، بدون نیاز به کثرت تعلّم و این همان ویژگی عالم ربّانیّ در مقابل همج رعاع است که آرایی مشتت دارند و یمیلون مع کلّ ریح می باشند ۷ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت سوم ☑️ حقیقة العبودیة ✍️ بیان شد که عبودیت در حدیث عنوان بصری در هیئت ترکیب اضافی (حقیقتِ عبودیت) به همراه قیدی که بیانگر ظرفیتِ تحقق آن است، آمده (فی نفسک). در قسمت گذشته به معنای حقیقت عبودیت اشاره شد و در اینجا به تبیین ظرفِ حقیقت عبودیت می پردازیم: ▪️مراد از این عبارت که (اطْلُبْ فِي نَفْسِكَ حَقِيقَةَ الْعُبُودِيَّةِ) یعنی درون نفس خویش باید حقیقت عبودیت را یافت، همان رجعت هر عبدی به سوی اصل و فطرت خویش است. ▪️ زمانیکه عبد به اصلِ فطرت خود بازگردد، یعنی به سوی ربّش و امامش بازگشته است؛ «سَأَلْتُهُ عَنِ الْفِطْرَةِ لِمَنْ هِيَ؟ قَالَ: لِلْإِمَام». 📓 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏ ۴، ص ۱۷۴ ▪️ قرار گرفتنِ نفس در این مقام، متوقف بر این است که: عبد از أنانیت و هوای نفسانی که بزرگترین مانع در برابر بجای آوردن حق عبودیت است، خارج شده باشد؛ در برابر عظمت مولا و امامش، تذلّل تام و سرسپردگی کامل داشته باشد؛ به گونه ای که احساس مالکیت به چیزی نداشته باشد، چون او خودش عبید و مملوک مولاست؛ تدبیر امور را به دست مولای خود سپرده باشد؛ و با تمام وجود مشغول امتثال از امر و نهی مولا باشد؛ و محور انجام تمام اعمال، کسب رضایت مولا باشد. این سیر بندگی تا آنجا ادامه می یابد که کمال انقطاع در عبد ایجاد شود و عبد با حلّ و فانی شدن در ربِّ فاطر، به سوی او رجعت کند و به مقام «نفس مطمئنه» نایل شود. این همان کُنه عبودیت یعنی ربوبیت یا عالم ربانی شدن است. ۶ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ▪️ قائمۀ عبودیت مطلب دیگر اینکه ظهور أتم و أکمل حقیقت عبودیت را باید در ساحتی جستجو کرد که خود أسّ و أساس عبودیت است. وجود مقدس امام حسین (علیه السلام) مکنّی به «أبو عبدالله» می باشند، چنانچه در زیارت قدسی عاشورا، آن حضرت (علیه السلام) با این کنیه خطاب شده اند. نکته قابل توجه در این کنیه، معنا و زمان اطلاق آن می باشد. ناظر به حدیثی از امیرالمومنین علی (علیه السلام)، این کنیه مربوط به قِدَمِ زمانی (یعنی زمانی ازلی) می شود. آن حضرت در این حدیث، امام حسین (سلام الله علیه) را "أبا عبدالله" خطاب کرده و ایشان را اسوه و مقتدای (جاویدان) عباد از قدیم معرفی فرمودند؛ «يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أُسْوَةٌ أَنْتَ قُدُما ...». نکتۀ دیگر معنای این کنیه می باشد: «أبوعبدالله» یعنی پدر بندگان خدا. اطلاق نسبت پدری برای بندگان خدا همانطور که در معاجم آمده، از باب اشاره به قائمه، ریشه و أُسّ و اساس عبودیت می باشد. بنابراین این خطاب امیرالمومنین علی (علیه السلام) به فرزندشان نوعی دلالت و راهنمایی عبادالله به شناخت حقیقت عبودیت است که این حقیقت در وجود مبارک حضرت حسین بن علی (علیهما السلام) تعریف می شود، و جز از این طریق نمی توان به حقیقت عبودیت رسید. دلیل دیگر در اثبات این مطلب، توصیفِ وجود مقدس حضرت سیدالشهداء أبی عبدالله الحسین (علیه السلام) با عناوینی چون «أسّ اسلام» و «دعائم دین»، «نظام مسلمین و ارکان آنان» است؛ چنانچه در فرازهایی از زیارت حضرتشان می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أُسَّ الْإِسْلَام‏ ... يَا نِظَامَ الْمُسْلِمِينَ ... أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا مَوْلَايَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِين‏» . نیز حضرت مولانا و سیدنا بقیة الله الأعظم (أرواحنا فداه) در رثای جد غریبشان چنین ندبه فرمودند: «لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِكَ الْإِسْلَام»؛ به درستی که با كشتن شما اسلام را كشتند . ۹ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت پنجم ☑️ ظهور أتم و أکمل حقیقت عبودیت در کربلا ✍️ در تبیین معنای حقیقت عبودیت بیان شد که این معنا ظهوری أتم و أکمل در عالم واقع دارد که آن براساس ادلۀ موجود، حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و کربلای آن حضرت می باشد. در بحث گذشته، دو دلیل برای این حقیقت اقامه شد و در اینجا به ادلۀ دیگر اشاره خواهد شد. ▪️ قائمۀ هستی و هدف خلقت همانطور که در مطالب گذشته بیان شد، عبودیت، هدف خلقت بوده و زمین برای تحقق این هدف شکل گرفته است. مقتدای عبودیت که وجود مقدس پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می باشند، در سخنی فرمودند: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن». 📓 كامل الزيارات، النص، ص ۵۲ در عبارت اول حدیث (مِن) از نوع ظرفیه می باشد، یعنی ظرفِ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسین (علیه السلام) می باشند و ظرف وجودی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) تمام هستی می باشد، زیرا هستی طفیلِ وجودِ ذی وجود آن حضرت است؛ «لَوْلاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ». پس صدر حدیث اینطور تفسیر می شود که تمام هستی ظرف امام حسین (علیه السلام) و کربلاست. اما در عبارت دوم (مِن) ابتدائیه است؛ یعنی آنچه به هستی حیات و موجودیت می دهد، وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و امر کربلاست و بعبارت دیگر حیات هستی بر وجود مقدس آن حضرت و امر کربلایشان قائم شده است، لذا اگر کسی بخواهد به حقیقت عبودیت برسد، تنها طریق انحصاری، معرفت حسینی است. ۱٠ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت چهارم ☑️ ظهور أتم و أکمل حقیقت عبودیت در هستی ✍️ نکاتی که در تبیین حقیقت عبودیت مطرح شد، مؤید اینست که این عبارت صرفاً یک مفهوم انتزاعی نیست، بلکه در عالم واقع، ظهوری أتم و أکمل یافته است تا هر متعبدی با تدبر و تعمق در آن بتواند به شرط اصلی فقاهت در دین دست یابد. برای وضوح هر چه بیشتر این مطلب، در قیودی که قسمت قبل برای تعریف حقیقت عبودیت ارایه شد، تأمل می نماییم تا ظهور این معنا در عالم واقع روشن شود: ◾️ ظهور أتم و أکمل عبودیت به ذات معنا ▪️ سرزمین مقدس و طیب و مبارک بدون تردید این ظهور در سرزمینی می تواند واقع شده باشد که واجد اوصافی خاص باشد؛ مانند اینکه: موضع تجّلی و ظهور و بروز حقیقت توحید باشد؛ «فَإِنَّهَا الْبُقْعَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي نُودِيَ مُوسَى مِنْهَا مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» نخستین زمینِ مقدس و نیکوترین و پاکیزه ترین بقاع روی زمین باشد؛ «أَوَّلُ أَرْضٍ ... قَدَّسَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏» و «أَطْيَبُ و أَطْهَرُ بُقاعِ اْلأَرْضِ» و اوصافی دیگر مانند آن 📓 برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به: کامل الزیارات؛ ص ۴۹ و ۲۶۸ الی ۲۷۱ 👈🏻 اوصافی که در بالا به آنها اشاره شد، اختصاص دارد به أرض الله مقدس و طیب و مبارک «کربلای معلّی»، و این همه به سبب آنست که کربلا متضمّن وجود مقدس سیدالشهداء حضرت أباعبدالله الحسین (علیه السلام) و مصائب آن حضرت بوده است. لذا کربلای حسینی، ساحتِ حقیقت عبودیت است؛ یعنی سرزمینی است که به واسطۀ وقوع مصائب حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در آنجا حقیقت عبودیت و شریعت به ظهور أتم و أکمل رسیده است و لذا از طریق معرفت به اسرار مصیبتی که در این سرزمین واقع شده (که أعظم رزایا و مصائب در اسلام و در جمیع آسمانها و زمین می باشد)، و حلّ شدن در آن أسرار می توان به حقیقت عبودیت که شرط اصلی فقاهت است، دست یافت. ۸ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ▪️ امیرالمومنین علی (علیه السلام) در کلامی فرموده اند: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ : ➖ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ ➖ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ ➖ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ» ؛ مردم سه گروهند: ➖ عالم ربانی (دانشمند خداشناس) ➖ دانش جوي در راه رستگاري ➖ فرومايگاني بي اراده و سرگردان كه هر دعوتي را اجابت مي كنند و به هر طرف كه باد بيايد به همان طرف مي روند، از نور دانش روشنايي نمي گيرند و به پايگاه محكمي پناه نمي برند. 👈🏻 هرگاه عبد به این درجه و به حقیقت عبودیت برسد، عبادتش عبادتی از سنخ «عشق العبادة»، «عبادت أحرار» و «مستغنی از ماسوا» خواهد بود. در نتیجه ثابت و پابرجا و بی نیاز از غیر است؛ مثل اینکه در امور علمی محتاج تعالیم خارجی نخواهد بود، بلکه علم از مشکات قلب او می جوشد، بدون نیاز به کثرت تعلّم و این همان ویژگی عالم ربّانیّ در مقابل همج رعاع است که آرایی مشتت دارند و یمیلون مع کلّ ریح می باشند ۷ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ▪️ مطلع تشریع همۀ نصوص شریعت (از تورات و انجیل و زبور گرفته تا فرقان یا همان أمّ الکتاب حضرت قرآن) که مبنا و مصدر اجتهاد و استنباط أحکام می باشند، از لوح محفوظ بر رسولان الهی به قدر درجات آنها نازل شده است. و مَطلع لوح محفوظ، مقتل الحسين (علیه السلام) یعنی ماجراي شهادت امام حسين و اهل بيت و اصحاب شان (علیهم السلام) بوده است؛ و «و أوَّلُ مَا جَري بِهِ القَلم عَلي اللّوحِ قَتل الحُسين (علیه السلام)». 📓 البكاء للحسين علیه السلام، ص ۲۲۷ لذا کلّ تشریع از أمر به واجبات و مستحبات، و نهی از محرّمات و منهیّات براساس کربلای حضرت أباعبدالله الحسین (علیه السلام) وضع شده است. از آنجا که هدف تشریع نیز تقرّب و رسیدن به حقیقت عبودیت است، معلوم می شود که معنای أتم و أکمل حقیقت عبودیت در ماجرای مقتل الحسین (علیه السلام) تعریف شده و به ظهور رسیده است. لذا به تصریح أدله از آیات و روایات و زیارات، تقرب به ذات أقدس الهی، رسول اکرم و أهل بیت (علیهم السلام) که همان بجای آوردن عبودیت می باشد، به سبب تقرّب به وجود مبارک حضرت أباعبدالله الحسین (علیه السلام) ایجاد می شود؛ مانند این فراز شریفه: «إنّی اتَقَرَّبُ الَی اللَّهِ وَالی رَسُولِهِ وَالی أمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ الی فاطِمَهَ وَالَی الْحَسَنِ وَالَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَراءَهِ مِمَّنْ أسَسَّ أساسَ ذلِکَ، وَبَنی عَلَیْهِ بُنْیانَهُ...» ؛ یا أباعبدالله الحسین (علیه السلام)! من تقرب می جویم، بسوی خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) و به سوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و امام حسن (علیه السلام) و به سوی تو به واسطۀ دوستی تو و بیزاری از هرکس که این ظلم و جور را بر شما تأسیس کرد. 📓 فرازی از زیارت عاشورای معروفه شاهد بر این مطلب، تعالی درجات تقرّب أنبیاء به میزان حمل معرفت حسینی است. به بیان دیگر درجات عبودیتی که هر یک از أنبیای الهی بدست آورده اند، بر مبنای معرفتی بوده که ایشان از مصیبت کربلا و اقامۀ عزا بر حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) داشتند. از مجموع مطالب مذکور، این نتیجه به دست می آید که تازه پس از معرفت به ساحت مقدس پدر عبودیت و بندگی است که عبودیت و عبادت معنا پیدا می کند و به حسب آن معرفتی که عباد به این ساحت مقدس بدست آورده اند، افعال عبادیشان کمال می یابد؛ به بیان دیگر، نماز، زکات، روزه، حج و ... پس از حلّ شدن عبد در این حقیقت است که معنای صحیح خود نزد شارع مقدس را پیدا می کنند و به اصطلاح سیر معراج و کمال بندگی یک مؤمن آغاز می شود. ۱۱ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت ششم ✍️ در جمع بندی مباحثی که برای شناخت ظهور أتم و أکمل حقیقت عبودیت در عالم باید بیان کرد اینست که ولایت حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین (سلام الله علیه) و معرفت به ساحت مقدس حضرتشان و اسرار کربلای حسینی همان تعریف صحیح و جامع و مانع از حقیقت عبودیت به ذات معنایش است؛ به بیان دیگر، شریعت مقدس اسلام (همان دین واحد عند الله) تنها از جانب ساحت مقدس حضرت أباعبدالله الحسین (علیه السلام) به أتم و أکمل معنایش إقامه شده، و جمیع أجزاء و أرکان این شریعت مقدس تنها در یکجا به ظهور أتم و أکمل خود رسیده و آن أرض مقدس کربلاست، لذا آنانکه با حلّت بفناء الحسین (سلام الله علیهم أجمعین) به حقیقت عبودیت رسیدند، همگی کاملترین و بهترین صورت عبادت را در أرض کربلا بجای آوردند. ☑️ نفس انسان، ظرفِ تحققِ حقیقت عبودیت همانطور که در مقدمات اولیۀ بحث در راستای تعریف علم و نورانیت آن از منظر ثقلین ذکر شد، لازمۀ رسیدن به این مقام، ایجاد ظرفیتی است که بتواند حامل این نور شود. از اینرو در حدیث عنوان بصری، به ظرفِ تحقّقِ حقیقت عبودیت یعنی وجود انسان تصریح شد که باید از «أنانیت و هواهای نفسانی» خارج و به مرتبۀ «نفس مطمئنه»، «مقام شهید» و «مقام ربوبیت» برسد. حال سؤالی در اینجا مطرح می شود و آن، این مسئله است که ایصال به این مقامات از چه طریق میسر است؟ و برای رسیدن به این مقام باید از چه الگویی پیروی کرد؟ ۱۲ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ☑️ تطهیر و تزکیۀ نفس سیر هر یک از مراتب کمالات علمی و معنوی در ظرفِ قلب که امام جسد است، محقق می شود؛ چنانچه امیرالمومنین علی (علیه السلام) در برشمردن مراتب و مقاماتِ خَلق از حیث برخورداری از علم، نخست به ظرفیت قلوب اشاره فرمودند: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ... النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ ...». از آنجا که جنس علم، نور است، قلبی می تواند واجدِ این نور شود که از أرجاسی چون أنانیت خارج شده و تزکیه و طهارت یافته باشد که این طهارت قلبی، مقدمۀ عبودیت می باشد، چون وجودِ یک عبد مادامیکه طاهر نشده، اذن ورود به حریم عبودیت و طیّ درجات تعالی و تقرّب در آن حریم را ندارد. حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در احتجاج با دشمنان خدا در سرزمین کربلا به منشأ و اصل طهارت با این عبارت تصریح فرمودند: «إنّا اهل البيت الطهارة...»؛ ما اهل بیت مصدر طهارت هستیم. بر این اساس، اگر بنده ای بخواهد به طهارت قلبی برسد، سریعترین و هموارترین راه، سفینۀ نجات حسینی است. به همین سبب در بسیاری از روایات به گریه بر مصائب آن حضرت تأکید انحصاری شده است، چون اشک بر مصیبت حسینی همان سرّ تطهیر وجود، بلکه علوّ و ارتقای آن است. چنانچه در برخی أخبار آمده است: امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اَللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلاً كَانَ أَوْ كَثِيراً»؛ ای فرزند شبیب! اگر بر حضرت حسین (علیه السلام) گریه کنی تا اینکه اشکهایت بر گونه‎هایت جاری شود، خداوند گناهانی که مرتکب شدی، چه بزرگ و چه کوچک، چه کم و چه زیاد را می‎بخشد. 📓 الأمالی (للصدوق) ، ج۱، ص۱۲۹ زمانیکه وجود یک عبد از جمیع أرجاس (از گناهان کوچک و بزرگ و ...) پاکیزه گشت، آنگاه قلبش به ذکر افضل و احسن الهی که ذکر الحسین (علیه السلام) است، جلاء یافته و به حقیقت عبودیت می رسد، آنگاه عباداتش از نماز، روزه، زکات، خمس، حج و ... معنا می یابد و مقبول واقع می شود، بلکه هر یک از اعمال عبادیش تبدیل به بهترین و کاملترین صورت آن عبادات می شوند. چنانچه اگر کلامی به عنوان فتوا یا حکمی از او صادر شود نیز منشأ اثر بوده و موجب ایجاد وحدت و هدایت خلق خواهد شد، چون چنین کسی به معنای واقعی فقیه در دین شده است. ۱۳ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت هفتم ✍️ در راستای تعریف علم فقه و نورانیت آن از منظر ثقلین اشاره شد که لازمۀ رسیدن به این مقام، ایجاد ظرفیتی است که بتواند حامل این نور شود. نفسی که از «أنانیت و هواهای نفسانی» خارج و به مرتبۀ «نفس مطمئنه» رسیده باشد. پس از ارایۀ توضیحات لازم راجع به تطهیر و تزکیه نفس، نوبت به تبیین مقام نفس مطمئنه می رسد. ☑️ مقام نفس مطمئنه پس از اینکه قلوب به واسطۀ بکاء علی الحسین (علیه السلام)، طهارت و تزکیه یافتند، به سبب حمل ولایت حسینی، عُلوّ و تعالی می یابند تا آنجا که این سیر بندگی تکامل یافته و به «إِلَيْهِ راجِعُون‏» که همان کُنه عبودیت است، منتهی می شوند که بیان شد این مقامِ رجعت به سوی ربّ همان مقامِ نفس مطمئنه است، مقامی که در آن عبد به سبب کمال خضوع و تسلیمی که در امتثال از اوامر مولا دارد، در وجود او حلّ شده و اراده و تدبیر و امرِ مولا را در جمیع آنات مقدّم بر خواست و ارادۀ خود نموده و این همان مقام سجده و اوج قُرب عبد نسبت به معبود است. بر اساس این مقدمات و تفاصیلش که در مطالب گذشته آمد، معلوم می شود که نفس مطمئنه، آن وجودیست که بیشترین حمل، بهترین امتثال و کاملترین سیر را در ولایت حسینی انجام داده، و به کمال توحید و کنه عبودیت که مقام ربوبیت و شهادت است، نائل شده است. چنین وجودی باید به عنوان اسوه و الگو برای جمیع مؤمنین قرار داده شود تا خَلق برای رجعت به سوی امامشان با اقتدای به او حرکت نمایند. این وجود مبارک حضرت عبد صالح، قمر منیر بنی هاشم، أبوالفضائل عباس بن أمیرالمؤمنین علی (علیهما أفضل صلواة الله) می باشند، قمری که نه تنها برای نجوم کربلا (یعنی اصحاب الحسین علیهم السلام که بهترین و باوفاترین اصحاب از ازل تا ابد بودند)، بلکه برای جمیع مؤمنین إلی یوم القیامة اسوه و مقتدا در هدایتشان جهت رجعت به سوی امامشان هستند. از اینرو حضرت خانم ام البنین (سلام الله علیها) پس از شهادت فرزندشان، ایشان را به عنوان الگویِ لازم الاتباعِ فدایی شدن برای همۀ مؤمنین معرفی فرمودند: «أولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ (علیه السلام)» . این تقدمِ (أولادی) بر (مَن تَحتَ الخَضرَاءَ) از نوع شرافتی است؛ به این معنا که (مَن تَحتَ الخَضرَاءَ) به سبب آن شرافتی که اولاد حضرت خانم ام البنین (سلام الله علیها) بدست آوردند و خود را فدایی امامشان کردند، باید به ایشان اقتدا کنند. ۱۴ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴
🏴▪️🏴▪️🏴 🏴▪️ ۱۴۴۴ ا❁﷽❁ا 📜 الرجل الفقیه ◼️ قسمت هفتم ✍️ در راستای تعریف علم فقه و نورانیت آن از منظر ثقلین اشاره شد که لازمۀ رسیدن به این مقام، ایجاد ظرفیتی است که بتواند حامل این نور شود. نفسی که از «أنانیت و هواهای نفسانی» خارج و به مرتبۀ «نفس مطمئنه» رسیده باشد. پس از ارایۀ توضیحات لازم راجع به تطهیر و تزکیه نفس، نوبت به تبیین مقام نفس مطمئنه می رسد. ☑️ مقام نفس مطمئنه پس از اینکه قلوب به واسطۀ بکاء علی الحسین (علیه السلام)، طهارت و تزکیه یافتند، به سبب حمل ولایت حسینی، عُلوّ و تعالی می یابند تا آنجا که این سیر بندگی تکامل یافته و به «إِلَيْهِ راجِعُون‏» که همان کُنه عبودیت است، منتهی می شوند که بیان شد این مقامِ رجعت به سوی ربّ همان مقامِ نفس مطمئنه است، مقامی که در آن عبد به سبب کمال خضوع و تسلیمی که در امتثال از اوامر مولا دارد، در وجود او حلّ شده و اراده و تدبیر و امرِ مولا را در جمیع آنات مقدّم بر خواست و ارادۀ خود نموده و این همان مقام سجده و اوج قُرب عبد نسبت به معبود است. بر اساس این مقدمات و تفاصیلش که در مطالب گذشته آمد، معلوم می شود که نفس مطمئنه، آن وجودیست که بیشترین حمل، بهترین امتثال و کاملترین سیر را در ولایت حسینی انجام داده، و به کمال توحید و کنه عبودیت که مقام ربوبیت و شهادت است، نائل شده است. چنین وجودی باید به عنوان اسوه و الگو برای جمیع مؤمنین قرار داده شود تا خَلق برای رجعت به سوی امامشان با اقتدای به او حرکت نمایند. این وجود مبارک حضرت عبد صالح، قمر منیر بنی هاشم، أبوالفضائل عباس بن أمیرالمؤمنین علی (علیهما أفضل صلواة الله) می باشند، قمری که نه تنها برای نجوم کربلا (یعنی اصحاب الحسین علیهم السلام که بهترین و باوفاترین اصحاب از ازل تا ابد بودند)، بلکه برای جمیع مؤمنین إلی یوم القیامة اسوه و مقتدا در هدایتشان جهت رجعت به سوی امامشان هستند. از اینرو حضرت خانم ام البنین (سلام الله علیها) پس از شهادت فرزندشان، ایشان را به عنوان الگویِ لازم الاتباعِ فدایی شدن برای همۀ مؤمنین معرفی فرمودند: «أولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ (علیه السلام)» . این تقدمِ (أولادی) بر (مَن تَحتَ الخَضرَاءَ) از نوع شرافتی است؛ به این معنا که (مَن تَحتَ الخَضرَاءَ) به سبب آن شرافتی که اولاد حضرت خانم ام البنین (سلام الله علیها) بدست آوردند و خود را فدایی امامشان کردند، باید به ایشان اقتدا کنند. ۱۵ 🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴