🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴
و از کنار نخستین عمود راه افتاد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد
قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب
عدم به سمت تمام وجود راه افتاد
دهان قافله یکباره پر شد از صلوات
بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد
به لطف زمزمهی شعر دستجمعی ما
میان جاده گروه سرود راه افتاد
نشست قافله قدری کنار موکب چای
همین که خستگیاش رفت زود راه افتاد
صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا
چه هقهقی که میان سجود راه افتاد
پس از نهار که یک روضه بود چاشنیاش
بساط خنده و گفت و شنود راه افتاد
و من کنار همین خاطرات خوابم برد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد...
و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب
و چشمهام پر از اشک بود، راه افتاد
#علی_سلیمیان
#اربعین
#جامانده
4_5841244484217606239.mp3
18.98M
🖤🖤🖤 اگر شما هم مثل من جا مانده ای ،
امسال اگر از کاروان اربعین جاماندهای، بیا برای خودمان روضه بخوانیم.😭
اربعین داغِ حرم بر دلمان ماند که ماند!
دلم بدجوری شکست...😭
لا أَرَى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِراً
برای دل شکستگیام جبران کنندهای جز تو نمیبینم...
در موکبهای تنهاییمان بنشینیم و زانوی غم بغل بگیریم و یکیک ستونهای کمسعادتی را بشماریم.
خیال کنیم امسال مهدی عجاللهتعالیفرجهالشریف هم جزو زوار اربعین جدش است، آنوقت در اینسفر پرنده دلمان را پر بدهیم تا بینالحرمین. بیا تصور کنیم مهدی (عج) پای پیاده اینمسیر را طی میکند و آنوقت به یاد رقیه سلاماللهعلیها، روضه پاهای زخمی را بخوانیم.
بیا به یاد خیمههای سوخته، دلهای سوختهمان را جلا دهیم، بنشینیم و از اینفاصله، زیارت ناحیه را بلند بلند فریاد بزنیم؛ بعد تصور کنیم مهدی (عج) میان اینهمه جمعیت نکند یاد شام بیفتد! نکند دلش هوای خرابه بکند یا وقتی به چندقدمی فرات رسید داغ علیاصغر (ع) راه گلویش را ببند. یکوقت تل زینبیه برایش قتلگاه نشود و روضه علیاکبر (ع) دلش را خون نکند و خون دلش اشک چشمانش شود و بگوید «لابکینعلیکبدلالدموعدم
نکند مهدی (عج) با دیدن گنبد و بارگاه حسین (ع) که اربعین از هر روزی باشکوهتر میشود یاد بوسه زینب (س) بیفتد، یاد آن لحظههای وداع، همان لحظاتی که وصیت مادر اجرا میشد و آن پیراهن پاره... بعد با گریههایش زمین کربلا را بلرزاند......
فقط برایم حسرت مانده و بس ...
از همه دوستان التماس دعا دارم.🙏
#جامانده های اربعین ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد امسال در شلوغیهای مشایه صدایت را بشنوم...
یا صاحب الزمان! اینجا همه چیز برای آمدنتان مهیّاست. همه پای رکابیم و گوش به فرمان. مردان و زنان این سرزمین نگاهشان به شماست تا کِی قیام کنید و فرمان جهاد دهید. آن وقت، برچشم به هم زدنی خود را برسانند و یاریتان کنند.
کجایید آقا؟ کجایی که امروز قلب جهان به شوق ظهور شما تندتر میزند و حسرت دیدار شما، خواب را از چشم منتظرانتان ربوده.
پس بیایید! بیایید و چشممان را به ظهورتان روشن کنید. بیایید که این وعدهٔ الهی تنها با آمدن شما محقق خواهد شد:
«یَملَأُ اللهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً» إن شاءالله...
#جامانده های اربعین ۶
#دلنوشته_رمضان
سحر پانزدهم.....
✍ رمضان، قرص قمرش را رونمايي می کند...
نیمی از ماه را در انتظار تجلی "کرامتت"، لحظه شماری کرده ايم...
❄️چه سری است ، دلبرم...؟
که درست در همان ثانیه ای که قرص رمضان، کامل میشود... زمین آیینه کرامت تو را رو میکند ...
❄️سفره داری...خصلت رمضان است...
و تو همه این سفره داری ات، را یکجا در سینه پسر فاطمه، جای داده ای...
مگر ميشود، مولود نیمه رمضان بود.... پسر ابرمرد آسمان، و شیرزن زمین، بود،
اما...
کریم ترین انسان زمین نبود...؟
به چشمان عاشق کش تو قسم....من یقین دارم...؛
روبروی نام "کریم " ات آیینه گرفته ای...تا مجتبی را برای اهل زمین ، خلق کرده ای...
❄️قنوت پانزدهم. سجاده عاشقی ام...
اوج می گیرد به نام نامی کرامتت...
دلبرم....
سهمی از کرامتت را در وجود من نیز، جای میدهی...؟؟؟
❄️این سحر...
انقدر.. تو را تکرار میکنم... ؛
تا آیینه داری نام "کریم" ات را، به قلب من نیز، هدیه کنی...
آیا میشود، مرا به خودت شبیه کنی...؟؟
یا کریم.....یا کریم.... یا کریم....
#جامانده