اولین باری که رفتم سر مزارشون ‌، جدا از اینکه یه شوق ُ هیجان خاصی داشتم ، یه حس حُزنی هم داشتم ، قلبم داشت از تو سینم جدا میشد با اون غمی که سر مزارش بود ، غمی که کاملاً آشکار بود و مظلومیت شهید رو منتقل میکرد :) وقتی رسیدم سر مزارشون کاملاً ناخودآگاه یه گریه شدیدی گرفتم :) نمیدونم چرا ولی خیلی غمگین بود اون محیط . واقعا نمیدونم چرا ولی گریه م بند نمی اومد حس میکردم یکی قلبم ُ گرفته ُ داره مچاله میکنه شهید علی وردی خیلی مظلوم هستند ؛ خیلی . درست مثل آقامون :)❤️‍🩹 همون مظلومیتی که قلب رو مچاله میکنه . همون مظلومیتی که تو صورت شهید کاملا نمایانه مظلومیتی که انسان های زیادی مثل من رو نجات داد ، چشم ُ دلشون رو باز کرد . دارم از کدوم مظلومیت میگم ؟! همون مظلومیتی که باعث شد شهید به بدترین نحو شهید بشن :) همونی که باعث شد بیش از ۴۰ نفر قاتل داشته باشن همون مظلومیتی که ... مثل سید الشهدا شدن :) آقا خوب می‌خره نوکراشو . تیکه کلام شهید علی وردی شده بود ' انشاالله شهادت :) ' کاش به اون درجه ای برسیم که تیکه کلام مون به جای حرفا ی بی ربط ُ الکی بشه انشاالله شهادت . - شهید علی وردی واقعاً میشنوه ( البته همه شهدا شنوا هستند ) ، واقعا گوش میده به حرفا ، واقعا کمک میکنه ، واقعا حواسش هست :) واقعا دستتو میگیره ؛ مطمئن باشید بهترین ِ بهترین رفیق براتون شهدا هستن واقعا شما رو مثل خودشون میکنن . فقط کافیه اعتماد کنید . "شهید علی وردی " 🪴 - 📸 -

از داغ کربلا مُردم . .

داروی درد من شهادت است ؛ #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌱

مشکلِ ما مذهبیا میدونید چیه؟ اینکه فکر می‌کنیم آدمای درستی هستیم واسه همین‌به‌فکرِاصلاح خودمون نمیوفتیم ! #تلنگرانه

بابت این کم فعال بودن خیلی خیلی معذرت میخوام.. یکم درگیری و مشغله دارم که انشاالله به زودی حل میشه و با پر فعالیت برمیگردیم فقط به دعاهای خیر شما خیلی نیازمندیم برای حل شدن یکی از مشکلاتم..

ای انسان ، ته ِ ماجرای تو به اینجا ختم می‌شود ؛ خوب نگاه کن ، خانه ی ابدی ات را .

زمانی میرسه که . . دیگه نمی تونم بگم حسین ! دیگه نمی تونم سلام بدم بهت ؛ زمانی میرسه که ، وقتی میان بالا سرم زیارت عاشورا میخونن میخوام بهت سلام بدن ، نمی تونم . زمانی میرسه که ، میخوام بگم غلط کردم ، اشتباه کردم ، ولی دیر شده ! زمانی میرسه که آرزوی یه ساعت ، فقط یه ساعت بودن ِ تو هیئت رو دارم زمانی میرسه که نمی تونم واست گریه کنم . امام حسین زمانی میرسه که همه میانُ یه دو قطره اشکی بالا سر قبرم میریزن ُ خدانگهدار .. باید اون تاریکی وحشتناک رو تحمل کنم . باید اون جانور ها رو تحمل کنم و از همه وحشتناک تر اینه که باید تنهایی رو تحمل کنم . ولی . . ولی من تو رو دارم ابی عبدالله :) تا تو رو دارم از چی بترسم ؟ تا تو هوامو داری از چی بترسم میاد اون زمانی که میگی بهم لاتَخف لا تحزن . نترس منم ، حسین بن علی . آره از چی بترسم ! تو رو دارم . تو میای ُ نجات میدی ‌ میدونم . میای من ُ تنها نمیزاری . #کاف

وقتی که بندای کفن میبندن ، ساعتی که راه دهنو میبندن ! تو بیا کنارم ُ بهم بگو ، لاتخف لا تحزن :)

تو مومن بودی و انگار نور منجلی بودی! که وقف راه دین بودی و سرباز ولی بودی ؛ غریبانه اگر چه جانفدای دین گشتی ! عزیزم ، تو قوی بودی ، برای خود یلی بودی .

حضورتون خوشحالمون میکنه:) اگه کرج تشریف دارین حتما حتما حتما تشریف بیارین قول میدم پشیمون نمیشین

-