فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختی، حراج روزانه دنیاست
اینکه ماقدمی برنمیداریم
و قیمت پیشنهاد نمیکنیم
داستان دیگریست
"خوشبختی"پیداکردنی نیست!
"خوشبختی"ساختنیست!💚
#انگیزشی
@mojaradan
مجردان انقلابی
#مکیال_المکارم 📍قسمت هشتاد و هفتم ✅ تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت علیهالسلام 💠 تحصیل شناخت صفات
#مکیال_المکارم
🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛
کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد ...
✅یک دقیقه به یاد مهدی فاطمه زهرا سلام الله علیهما ....
📍قسمت هفتاد نهم
💠ایمنی از سختیها در قیامت....
پیوند با امام علیه السلام مایه ایمنی از سختی حساب است.
منظور از پیوند و صله، مطلق نیکی و احسان است، به هر گونه که باشد.
و دعا از بهترین انواع احسان به وسیله زبان است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
همانا صله رحم و نیکی حساب را آسان نموده و از گناهان محفوظ میدارند،پس شده با سلام گرم و جواب سلام خوب، به ارحامتان بپیوندید و نیکی کنید.
و اما منظور از سختی حساب، رسیدگی کامل و دقیق به آن است.
💠رستگاری به عالیترین درجات شهدا...
از آثار دعا برای تعجیل فرج، نایل آمدن به عالیترین درجات شهدا در قیامت است.
دعا برای تعجیل فرج و یاری کردن آن حضرت، یاری خدا و رسول او میباشد.
💠رستگاری به شفاعت فاطمه اطهر سلام الله علیها....
بدون تردید دعا درباره مولایمان صاحب الزمان علیه السلام از واضحترین اقسام پناه جستن به سیده زنان است، اضافه بر اینکه از نشانه های تشیع و محبت میباشد، پس نائل آمدن به این مکرمت ارزنده، شفاعت فاطمه اطهر سلام الله علیها را در بر خواهد داشت.
💠دوازده نتیجه ارزنده دعابرای تعجیل فرج صاحب الزمان علیه السلام....
1⃣ ثواب حج بیت الله الحرام
2⃣ ثواب عمره
3⃣ ثواب اعتکاف
4⃣ ثواب روزه دو ماه
5⃣ قبول شدن شفاعت او در قیامت
6⃣ روا شدن صدهزار حاجت او در قیامت
7⃣ ثواب ده طواف خانه کعبه
8⃣ ثواب آزاد کردن بردگان
9⃣ ثواب روانه ساختن هزار اسب زین کردا در راه خدایتعالی
🔟 حمایت هفتادو پنج هزار فرشته
1⃣1⃣ ثواب نه هزار سال نماز و روزه
2⃣1⃣ ثواب هزار سال خدمت پروردگار
🛑 چند تذکر ....
صاحب مکیال در انتهای این بخش از کتاب، چند مورد را متذکر شدند.
1⃣ فواید یاد شده با دعا کردن به هر زبان و هرگونه که باشد، حاصل میگردد.
2⃣ بیشتر این مکرمتها با بسیار دعا کردن برای تعجیل فرج مولا قائم ما علیه السلام، حاصل میگردد، چون آن حضرت فرمودند: برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید.
3⃣ کمال این آثار با بدست آوردن ملکه تقوا و پاکسازی نفس از بدیها امکانمی پذیرد.
از خداوند میخواهیمکه در فرج مولایمان تعجیل بفرماید و با لطف و عنایت خود ما را در عداد یارانش به شمار آورد.
📚منبع: مکیال المکارم
🍀تو باقی مانده ی حقی،به زیتون و زمان سوگند
🍀تمام عصرها با تو معاصر می شود روزی...
📍با مرور کتاب مکیالالمکارم با ما همراهباشید.
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#کلاس_مهدویت
. . . . . ✨ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج🤲 💚💫
@mojaradan
6621741448.mp3
1.28M
#انسان_شناسی ۶۵
#امام_خمینی (ره)
#استاد_شجاعی
• خدا کیست؟
• از چه جنسی است؟
• چگونه میتوان وجود او را ثابت کرد؟
• آیا خدا را میتوان دید؟ حتی در جهانِ بعد از مرگ ....؟
@mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انسانیت داشته باشیم کافی است، حالا نماز هم نخوندی اشکال ندارد خدا به نماز ما احتیاج ندارد!
🎤 حجت الاسلام والمسلمین #قرائتے
🦋 #نماز
┅❁💚❁┅┅❁💚❁┅┄
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#زندگی_به_همین_سادگی
💠ارتباط موفق
برای شروع یک رابطه صمیمی
به ویژگی اخلاقی فردمقابل توجه کنید.
👈اول به سلایقش احترام گذاشته، و به حرفهایش گوش کنید.
👈با مدارا،بهتر انتخاب میکنید
@mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان فــــَــتــــٰــآح💖 قسمت شانزدهم سکینه خانم سرش را برمیگرداند عقب و می گوید : _وا کجا د
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان فـــَتــٰــآح💗
قسمت هفدهم
چند روزی به این مهمانی اجباری دعوت شده ام....
کنار سکینه خانم که عشق است و
البته تحمل کردن نوه ی زورگو اش!
هوووف...
دوست ندارم بعد از پدرم زیر بار حرف های یک مذکر باشم و به حرفش گوش دهم.!
این شازده هم که دگر حد گذرانده
سکینه خانم راست می گوید همان بچه پرو
عبارت مناسبی برای این مذکر است ....
چادر نمی پوشم اما سعی میکنم همیشه حجابم رعایت باشد دنبال حاشیه و جلب نگاه های حرام نیستم دوست ندارم کاری بکنم که خدایی که این قدر دوستم دارد از دستم ناراحت شود ...
خشنودی خدا برایم از همه چیز مهم تر است
نماز را از بچگی از مادرم یاد گرفتم ....
مدتی در نوجوانی به دلیل بی عقلی نمی خواندم اما تا دوباره به سمت نماز آمدم متوجه شدم که چقدر ازخدا دور بوده ام و در این مدت چقدر روحم آسیب دیده است
من از نماز عشق می گیرم وقتی به نماز می ایستم جدا از همه گرفتاری ها فقط با او صحبت می کنم وقتی خالقی با تمام توجه من را به نماز خوانده من چرا با این همه کوچکی توجهی به او نکنم.!
سلام نماز را می دهم و از سجاده تسبیح را بر میدارم ومشغول تسبیحات می شوم کسی وارد خانه می شود من در اتاق نشیمن کنار دسته ی مبل سه نفره نشسته ام و به همین دلیل قیافه ی شخصی که وارد عمارت شده را نمی بینم
چند قدم بر میدارد و بلند می گوید :
_ یا اللّه
صدای امیر ارشیاء ست وارد آشپزخانه می شود حالا او را از پشت می بینم..
یه نگاهی به آشپزخانه می اندازد ومی گوید :
_آخیش...بالاخره یه بار اومدیم خونه ،
این دختره ی از خود راضی لجباز رو ندیدیم..
آدم طلبکار... تا آدمو می بینه ، با تک تیر میخاد بزنه آدمو
صدای سکینه خانم از اتاق بالا می آید :
_رمیصا جان بیا این کنترل رو بده من
امیر ارشیاء در لحظه با چشمای گرد شده بر می گردد و چشمان متعجب اش به من می افتد....
نمیدانم چه واکنشی به او نشان دهم
که در خور شخصیتِ ... اش باشد..
فقط نگاهش می کنم..
با در ماندگی دست چپ اش را بالا می برد
و ، پیشانی اش را می خواراند
و چشمانش را به کف آشپزخانه می دوزد ...
با همان سر پایین به سرعت به سمت پله های طبقه ی بالا می رود.در اتاق سکینه خانم را فورا باز می کند و داخل می میشود...
❤️ فدایی بانو زینب جان❤️
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان فـــتــٰــآح 💖
قسمت هجدهم
ناهار و شام را برای راحتی سکینه خانم به اتاقش می برم ،
من و او غذا را با هم می خوریم
امیر ارشیاء هم در آشپزخانه برای خودش غذا می کشد و به اتاقش می برد امشب رو ندارد که بیاید برای خودش غذا بکشدبهتر کمی گرسنه بماند ، یاد می گیرد ادب داشته باشد 😄
سیمین هم با سند عمارت ، غیبش زده
جواب تلفن های امیر ارشیاء را نمی دهد..
غذا را می کشم و به اتاق سکینه خانم می برم
...
لبخندی میزند و می گوید :
_ ممنونم رمیصا جانم بوی غذات عمارت رو برداشته
+ خواهش میکنم
_ امیر ارشیاء رو ندیدی؟
+ نه از سر شب که اومدن خونه ندیدمشون..
_ طفلک خیلی سرخ شده بود...
بهم گفت چی گفته ، خیلی شرمنده شده بود
گفت بهت بگم حلال اش کنی
+ چی بگم ..
_ امیر ارشیاء برعکس خواهر و مادرشه
اخلاقاش ، قیافه اش ، لحن صداش ، کشیده به شوهر خدابیامرزم
خیلی شبیه جوانی هاشه
پسرم داره درس طلبگی می خونه ..
پسر چشم و دل پاکیه قلب مهربونی هم داره
برای حرفش خیلی ناراحت بود
حلال کردن تو ، براش خیلی مهمه
میگفت نمیخاد حق الناست بیاد گردنش.
به غذا نگاه میکنم دارد سرد می شود و از دهن می افتد
+ حالا بهتر نیست غذامونو بخوریم من خیلی گشنمه
_ وای ببخشید از وقتی پیرزن شدم
خیلی حرف میزنم ..اره بخوریم
ببین چه کرده این کد بانو...
سینی غذا را از اتاق بیرون می آورم و به آشپزخانه می روم قابلمه ی غذا دست نخورده مانده این یعنی شازده با گندی که زده رویش نمی شود برای خودش غذا ببرد
در حیاط روی صندلی چوبی نشسته و طبق معمول سرش در کتاب است این مدته با اینکه بعضی حرف هایش رو مخم بود اما وقتی فکر میکنم همه ی آن ها را برای خودم می گفت...
شاید راست می گوید من زیادی در برابر حرف های درست او لجبازی کرده ام..
بشقابی بر می دارم و برایش غذا می کشم
درون سینی می گذارم .
موهایم از جلوی روسری کمی پیداست ...
رو سری ام را جلوتر می کشم
و به مقصد حیاط راه میروم...
❤️ فدایی بانو زینب جان❤️
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#راهکار_آیت_الله_بهجت_برای
مشکلات متعدد
جوانی نامه نوشت به ایت الله بهجت (ره) که مشکل فراوان دارم چه کنم⁉️
فرمودند همه اهل خانه نماز اول وقت بخوانند…
@mojaradan
#اطلاع_رسانی
🛑 اجتماع بزرگ «سلام فرمانده» با حضور حاج ابوذر روحی در مسجد مقدس جمکران
🔹 سرود سلام فرمانده، سهشنبه ۳۱ خرداد ساعت ۱۹ با حضورحاج ابوذر روحی در مسجد مقدس جمکران توسط خانوادههای قمی اجرا میشود.
#سلام_فرمانده
️️ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
@mojaradan
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••『⏰🎞』••
سرود زیبا🌷
#منتظر... 💔
یعنی سکوتُ بشکنی...صدا بشی....
منتظر...🥀
یعنی الهی عظُم البَلاء بشی....
#امامزمانی
🥥•••|↫ #شبتون_مهدوی
🥥#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنید
#یک_فنجان_ارامش
🐍 معجزه عصای حضرت موسی ع که به مار تبدیل شد ❗️
🆔 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم
#حسینجانم💔
ڪبوترڪہخیالحرمبہسردارد
مگربمیردازاینفڪردستبردارد
حرمندیدهولےدلخوشیماینقدر
ڪہصاحبحرمازحالماخبردارد
عُمرےستڪهدَربوتہےعِشقَتبہگُدازیم
هَرڪَسبہڪَسےنازَدوماهَمبہتونازیم
#صلی_علیک_یا_ابا_عبدالله
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|💚🦋|••
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
🏝آقا جان سلام!
از دور یا نزدیک؟
نمیدانم!
وقتی به زیاتنامهها سری میزنیم،
هم زیارت از دور داریم هم از نزدیک!
آقا جان!
هر لحظه و هر روز به شما سلام میدهیم!
نزدیک یا دور ... و کی میشود در حضورتان سلام را بلند بگوییم و گوش دلمان از بزرگی هیبتتان پُر شود!
هنوز گوشهای من بر خاک چسبیده و صدای شما را نمیشنود!
ولی شما که میشنوید
و پاسخ میدهید🏝
"السّلام علیک یا اباصالح المهدی أدرکنا"
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرج🌹🌷
💚••#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
گفتن بیماریهای خاص جسمی و اختلالات روحی رو باید چیکار کنیم ....؟ لازمه که بگیم یا نه ؟ 😍🌷
بیماری های خاص و مهم رو باید به طرف مقابلمون بگیم ..
🧐حاجی ممکنه بدش بیاد و ما رو نپسنده . چیکار کنیم ؟🧐 👇
طبق قاعده بالا عمل کن که اگه بگی فسادش بیشتره یا اگه نگی ؟
🔰اگه بگی ، شاید نپسنده که هیچ ،و شاید بپسنده
🌺اگه بپسنده خب با آگاهی ازدواج میکنیم
🌺اگه نپسنده ، خب بالاخره کسی دیگه هست که شرایطمون مثل هم باشه و همدیگه رو بپسندیم
🔰ولی اگه نگیم و بعد از ازدواج ، متوجه بشه و کارمون به طلاق کشیده بشه چی ؟ این فسادش بیشتر نیست ؟
اگه بعد ازدواج بفهمه و دلسرد بشه ازم چی ؟
اگه بعد ازدواج آبروریزی صورت بگیره چی ؟
اگه خانواده ها نسبت به هم دشمنی پیدا کنن چی؟
دقت کنید روی قاعده بالا تا خیلی از مشکلات حل بشه براتون 😍😍😍🌷
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
34.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قطره_ای_عبرت
⭕سریال #قطره_ای_عبرت (کلید اسرار)
📌داستانیبادرسهایاخلاقیوسرشاراز
عبرت
#این_داستان_سقط_جنین
#قسمت_اول
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🔺موانع و مشکلات ازدواج
بخش سوم :
ترس از مشکلات مالی در ازدواج ، بدگمانی به خدا
@mojaradan
#استاد_پناهیان
❣وقتی جوانها میخواهند ازدواج کنند باید به آنها بگوییم: «زندگی مشترک، رنجهایی دارد و فلسفهاش هم این است که باید در زندگی اختلافاتی بین زن و مرد پیش بیاید تا موجب رشد آنها شود
⏪ و الا خدا که میدانست این دو جنس زن و مرد، همدیگر را به سختی درک میکنند، پس چرا آنها را کنار هم قرار داد؟!»
⚠️متاسفانه گاهی در جامعۀ ما نصف ازدواجها به طلاق منجر میشود؛ چون بلد نیستیم چگونه با رنج برخورد کنیم؟
💠اگر عمیقاً فلسفۀ وجود رنج و مشکلات زندگی را درک کنیم، میتوانیم رنجهای نابجا را کم کنیم، آرامشمان را حفظ کنیم و حتی میتوانیم از مشکلات اجتنابناپذیر دنیا حداکثر استفاده را ببریم.
👌در این صورت رنجها مفید خواهند بود؛ نه متوقفکننده
(همانطور که بعضیها روی موج دریا موجسواری میکنند)
#همسرداری
#خانواده
@mojaradan
🔴 فرار رو به جلو به سبک شرکت بستنی دومینو!
🔹 دومینو یه بیانیه داده با وقاحت تمام گفته اون کلیپ تبلیغی که دختری با حالت مشمئز کننده در حال تبلیغ بستنی این شرکت است مورد تایید نبوده و پیگرد قانونی برای منتشر کنندگان محفوظ است!
🔹 این درحالی است که دقیقاً عین همین کلیپ تبلیغاتی در صفحه اینستاگرام این شرکت که یک مرد اجرا می کند وجود دارد😐
🔹 این کلک ها قدیمی شده که تبلیغ غیر اخلاقی درست کنی و غیر رسمی پخش کنی و بعداً منکر بشی
🔹 مسئولان باید با شدت با این شرکت برخورد کنند که دیگر هیچ کس به خودش اجازه ندهد در ایران با استفاده ابزاری از زنان کلیپ تبلیغاتی این چنینی درست کند
#تبلیغات
#سود_جوبی
@mojaradan
#زندگی_به_همین_سادگی
💠رابطه موفق
روشهای صحیح انتقاد؛
👈انتقاد زمان و مکان مناسب می خواهد.
👈اول تمجید یا تحسین، بعد نقد!
👈رگبار انتقادات ممنوع
👈عمل اشتباه شخص نقد شود، نه خودش.
@mojaradan
مجردان انقلابی
#مکیال_المکارم 🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد .
#مکیال_المکارم
📍قسمت هشتاد
✅ اوقات و حالات تاکید شده بر دعا برای حضرت صاحب الزمان
اوقات و حالات بسیاری است که دعا برای حضرت صاحب الزمان و درخواست ظهور ایشان از درگاه خداوند در آن سفارش شده است ، و از آیات و روایات شواهدی بر آنها وجود دارد که ما به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
1⃣ بعد از هر نماز واجب
از حضرت ابو جعفر ثانی « امام جواد علیه السلام » روایت است: هرگاه از نماز واجبی فراغت یافتی بگو: «رَضِیتُ بِاللّهِ رَبّا وَ بِمُحمَّدٍ .... «اصول کافی ،584/2 ».
و همچنین از مولای ما حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت آمده که فرمودند : از حقوق ما بر شیعیان این است که بعد از فریضه ، دست بر چانه بگیرند و سه مرتبه بگویند «یا رَبَّ مُحمَّدٍ عَجَّل فَرَجَ آل ....ای پروردگار محمد فرج آل محمد را زودتر گردان ،ای پروردگار محمد دینت را در پنهانی محمد حفظ کن ، ای پروردگار محمد برای دختر محمد انتقام بگیر . «جمال الصالحین ،تعقیبات مشترکه _خطی »
علت تاکید برای دعا کردن در آن وقت این است که در روایات متعددی آمده که: هر مومنی را بعد از هر نماز واجب دعای مستجاب شده ای است .
پس شایسته است مومن کامل که مولایش را از جان و فرزندانش عزیزتر میداند آن دعای مستجاب را درباره او قرار دهد ، و آن حضرت را بر خود مقدّم دارد .
2⃣ در قنوت نمازها
روایات بسیار در تاکید بر دعا در قنوتها بیان شده ،چون از جمله حالتهایی است که در آنها امید میرود دعاها مستجاب گردد، بویژه در قنوت جمعه و وتر و نماز صبح، که از خدای تعالی میخواهیم که توفیق آن را به ما عنایت فرماید و با این عمل اَجر بزرگی به ما روزی نماید .
📚 منبع: مکیال المکارم
🍀ای دل شیدای ما گرم تمنای تو
کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
🍀گر چه نهانی ز چشم دل نبود نا امید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
📍با مرور کتاب مکیالالمکارم با ما همراهباشید.
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#کلاس_مهدویت
. . . . . ✨ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج
@mojaradan⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
انسان شناسی ۶۶.mp3
11.82M
#انسان_شناسی ۶۶
#حجهالاسلام_قرائتی
#استاد_شجاعی
➖ میدانیم که خدا ما را خلق کرده است، حال سؤال اینجاست، خودِ خدا از چه بوجود آمده است؟
➖ چگونه باور دارید که خدا، فقــط یکی است! چرا نمیتواند دوتا باشد؟
@mojaradan ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غرب_گرابی
⚠️ هشدار جدی به مسئولین فرهنگی و رسانه ای کشور
⛔ تولید و پخش محتوای نامناسب فرهنگی در غالب یک برنامه عروسکی ویژه کودکان و با عنوان شهرک کلیله و دمنه به کارگردانی مرضیه برومند
⭕ وقتی مفاهیم رایج غیراخلاقی در کشور بصورت نرم و در غالب برنامه های کودک به خردسالان این کشور تزریق شود، باید در آینده ای نه چندان دور منتظر تبعات و عواقب مشکلات اخلاقی و روانی همین کودکان را در جامعه شاهد باشیم و با بلوغ زودرس و دردسرهای بسیارش در بین جوانان و نوجوانان دست و پنجه نرم کنیم!
گفتنیست این مجموعه از اردیبهشت ۱۴۰۱ از پلتفرم فیلمنت منتشر میشود.
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••『⏰🎞』••
#انتظار_یعنی
گناه نکنیم..✅
🕊اللّٰھـُـــم ؏جِّل لِوَلـیڪَ الفَــرَج🕊
🥥••#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان فـــتــٰــآح 💖 قسمت هجدهم ناهار و شام را برای راحتی سکینه خانم به اتاقش می برم ، من و
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان فـــَتـــٰـــآح💖
قسمت نوزدهم
از پله های حیاط پایین می روم...
انقدر غرق در کتاب شده که متوجه حضور من نمی شود
+ اِهِم
سرش را بالا می گیرد و نگاهش به من می رسد از جا برمی خیزد و سینی را از من می گیرد
_ زحمت کشیدین..
با لحن بدی می گویم
+ دیگه گفتم دختره ی از خود راضی لجباز که میخاد با تیر بزنه شما رو..
قبل از کُشتن شما یه غذایی براتون آورده باشه
سرش را پایین می گیرد و چشم هایش را به غذا می دوزد ..
_ خیلی شرمنده ام .....اصلا اهل غیبت نیستم
نمیدونم چرا اون لحظه یهو اون حرف رو زدم ..استغفراللّه ربی
و اتوب الیه ....عذر میخام
نگاهم را به ستاره ها می دهم.
او نیز مشغول غذا خوردن می شود
معلوم است خیلی گرسنه بوده..!
مثل بچه ایی که تنبیه شده و گرسنه مانده ، غذا می خورد ...
به من چه میخواست رو داری نکند ..!
تلفنم زنگ می خورد با دیدن نام مادر روی موبایل گل از گلم می شکفد.
کمی فاصله می گیرم و موبایل را پاسخ می دهم صدای مادر مرا به شوق می آورد..
+ سلام مامان
_ سلام عزیزم...خوبی؟..چقدر دلم برای صدات تنگ شده بود
+ قربونت..دل منم برات یه ذره شده.. خاله خوبه؟
_ اره عزیزم اونم خوب بود...من الان تو جاده ام
میخواستم فردا راه بیفتم
که دیگه ایلیا میخواست بیاد شیراز زحمت کشید منم آورد.
صدایی از ان طرف گوشی می گوید :
_ نه بابا خاله زحمت چیه..سلام برسونید
با شنیدن نام و صدای ایلیا کنار حوض وا می روم.
_ رمیصا جان ، ایلیا سلام میرسونه...
خب من دیگه قطع می کنم حدودا نزدیکای صبح
می رسیم شیراز ....کاری نداری مامان جان ؟
+ نه...مواظب خودت باش...خداحافظ
موبایل را از کنار گوشم پایین می آورم.
چرا یه گرفتاری تمام نشده یکی دیگر شروع می شود...
غرق گذشته ها می شوم همان وقت ها که با ماشین پدر می رفتیم شمال خانه ی خاله و با ایلیا از کنار دریا تا بازار ماهی فروشان مسابقه ی دو میزاشتیم...
همیشه او برنده می شد ... اما برای اینکه من ناراحت نشوم نزدیک بازار نفس نفس می زد و می نشست تا من برنده شوم..
در نوجوانی من ، خاله با عروسم عروسم.... نگاه همه را به من جلب کرده بود....
خیلی از این عنوان بدم می آمد ...
تا اینکه به خواستگاری آمدند و من ردشان کردم .....
بعد از فوت پدر ، برادرم دگر ما را به خانه ی خاله نبرد و تنها راه ارتباطی صحبت های تلفنی مادر با خاله بود..
نگاهم به تکان های آب حوض است
خدایا میدانی من هیچ حسی نسبت به او ندارم
نمی خواهم حالا که برادرم نیست پای این آدم به زندگی ام باز شود ..
ناخودآگاه آبی به صورتم می زنم ...
دگر صدای خوردن قاشق به بشقاب نمی آید....
صدایی از پشت سر می گوید :
_ مشکلی پیش اومده ؟
سکوتم را که می بیند می گوید:
_ ببخشید قصد فضولی نداشتم.
+ نه مشکلی نیست. مادرم بود گفت نزدیکای صبح میرسه شیراز.
میدانم می خواهد علت آب زدن به صورتم را بداند...
+ من باید برم خونه...مامان نزدیکای صبح میرسه کلید نداره.
_ آخه الان که دیر وقته....اون همسایه تون هم
ممکنه تو سوئیت باشه
درست نیست یه خانم تنها این وقت شب بره
تو اون خونه که شاید نامحرم هم باشه..
+ زندگی به من یاد داده.... خودم گلیمم رو از آب بکشم بیرون بشقاب خالی روبه رویش را می بینم سینی را از جلویش بر میدارم و به سمت پله ها قدم بر میدارم....
....
وسایلم را جمع می کنم و به حیاط می رسم
همچنان متفکر به زمین چشم دوخته
+ ببخشید مزاحم فکر کردنتون نمیشم اما
سکینه خانم خواب بود نشد ازش خداحافظی کنم از طرف من ازش خداحافظی کنید..
_ میدونم دوست ندارید به حرف های من گوش کنید..
ولی ازتون خواهش میکنم اجازه بدید باهاتون بیام این موقع شب خیلی خطرناکه تنهایی برید..
دروغ چرا خودم هم می ترسیدم تنها بروم
اما موضع خود را نباختم و گفتم
+ به خاطر سکینه خانم ، باشه
خوشحال می شود و کفشش را به پا می کند..
❤️ فدایی بانو زینب جان❤️
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان فـــَتـــٰـآح💖
قسمت بیستم
ماشین را روشن می کند و من در صندلی عقب می نشینم..
خیابان ها خلوت خلوت است ومعدود افرادی با وضع بد در خیابان راه می روند..
خداروشکر همراهم بود وگرنه نمیدانستم سالم به خانه می رسم یا نه..!
ضبط اش را روشن می کند صدای مداحی در ماشین پخش می شود :
🎵 نمیخوام به نوکری فقط عادت بکنم 🎶
🎵 دوست دارم هرجا میرم از تو صحبت بکنم 🎶
....
روی تابلوی بزرگی در خیابان ،
عکس بزرگ از یک جوان نمایان است
زود عبور می کند و نمی توانم دقیق تابلو را ببینم می گویم :
+إع.. اون تابلو رو دیدین ؟
_ بله
+ چی بود؟
_ تشییع یکی از شهدای مدافع حرم
چقدر دوست داشتم تاریخ و ساعتش را بدانم..
انگار که ذهنم را خوانده باشد
می گوید:
_سه شنبه ساعت ۱۷:۳۰ از میدان حافظیه...
خب می شود دو روز دیگر ، خدا کند که مرا هم دعوت کنند نزدیک خانه می شویم.
در ماشین را قفل می کند....می روم که در خانه را باز کنم ترس عجیبی درون دلم افتاده احساس خوبی نسبت به حمید که سوئیت را خریده ندارم از آن روز هم که تلفن اش را شنیدم بیشتراز او می ترسم..!
امیر ارشیاء با فاصله ی چند قدمی پشتم راه می آید چراغ سوئیت با اینکه دیر وقت است روشن است...
اما هیچ صدایی نمی آید انگار که چراغ روشن مانده و کسی نیست ..
امیر ارشیاء با اخمی بر چهره اش همه جا را نگاه می کند..
به خانه می روم چراغ را روشن می کنم
صحنه ایی که می بینم باور نمی کنم..!!!
خانه به شدت به هم ریخته است ....
تا چشمم به او می افتد جیغ بلندی می کشم ...
امیر ارشیاء هراسان به دنبالم می آید...
او نیز صحنه ایی که می بیند باور نمی کند....
بریده بریده می گویم:
+خُــــ.....ــــون
کنار در خانه پاهایم سست می شود و سُر می خورم
_ نه خون نیست...برو بیرون.
❤️ فدایی بانو زینب جان❤️
#ادامه_دلرد
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸