eitaa logo
مجردان انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mahfel_adm متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🥀 💠 وقتی لولای درب، صدای گوش‌خراش می‌دهد به آن روغن می‌زنند. روغن باعث می‌شود صدای جیر جیر درب از بین برود و یا صدای آن بسیار کم شود. 💠 در زندگی مشترک گاهی رفتارهای زن یا مرد مثل صدای لولای درب، خشن و آزار دهنده است؛ مثل زود عصبانی شدن، بددهنی کردن، بهانه‌گیری زیاد، زورگویی، زخم زبان و ... 💠 یکی از تکنیک‌های بسیار مهم و اساسی برای درمان یا کنترل اینگونه رفتارهای ناملایم، اخلاق روغنی یعنی رفتار نرم، مدارا کردن، محبّت، مهربانی، سازگاری، کوتاه آمدن و ایثار است که نقش بسیار اثرگذاری دارد. 💠 نکته‌ی مهم این است که در مواجهه با بسیاری از رفتارهای خشن و نامناسب همسر، نحوه بکارگیری اخلاق روغنی نیاز به آموزش و راهنمایی مشاور خانواده دارد. چرا که تکنیکهای کلامی و رفتاری زیادی وجود دارد که با آموزش آنها با سرعت بیشتری به نتیجه خواهید رسید. از آموزش این تکنیک‌های معجزه‌آسا غافل نشوید @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌زودقضاوت نکنیم....⛔️ داستان مرد سرمایه‌داری که به نیازمندان کمک نمی‌کرد... @mojaradan
۵ ▪️از دلسوزی تا جانبازی فاصله بسیار است. @mojaradan
AUD-20220821-WA0033.mp3
11.45M
6⃣3⃣ ▪️فرمود: «آن مصیبتی که هر صبح و شام بر آن خون گریه می‌کنم مصیبت اسارت عمه‌ام زینب سلام الله علیها است » 🏴 «از کربلا تا کربلا» روایتی است از سفر جانسوز کاروان اسرای کربلا... 🥀 تا اربعین حسینی 👌 🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏴 اللهم عجل لولیک الفرج . 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 @mojaradan
✏️📩🕊 ...🌸 از هاے همراه و با غـریــبه ها،چیــزے شـنیــدی⁉️📱 از عـشق و خیـال،وعــده هاے دروغ و آخرشم.....💔 ارزش دخـترے که و رفــته چیــه⁉️ چقد دختر که بدست پدر و برادرشان شــدند!؟⚡️⚡️ چقددختر که شدند؟🎲 چقد دختر که کردند؟؟🔪 🎀 ســاده نبــاش 🎀 گوش به حرف این که ازالله نــمے تــرســند ، باور کن اگه او به تـو علاقه داشته باشه باتو مے خواست...نهزنا همــین پسر به مادرش میگــه : برام پــیدا کنــید. مادرشمـیـگه: این که میشناسے چطورن❓ میگه :نه‼️ اینا به درد ازدواج نمــے خــورنـد. راحتبا مــن اومدن ،پس با هــم بــیرون میــرن 📝 💜✨ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ <🌸>ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🌙⃟🖇|↣خـواهـران باایـمـان❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mojaradan
دیوارنگاره جدید "مکتب حاج قاسم" به مناسبت ایام پیاده‌روی اربعین حسینی در کرمان رونمایی شد ما راهی کرب‌ُ‌وبلاییم مدیون ایثار شمائیم @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجردان انقلابی
••|🌼💛|•• #آقای‌طلبه‌_و‌_خانم‌خبرنگار #پارت_هجدهم بعد نیم ساعت مهدیه اومد دنبالمون بعد سلام و احوا
••|🌼💛|•• امروز ۱۵ تیره و دقیقا یک ماه از اولین دیدار من و محمدجواد میگذره... توی این یک ماه برای فراموش کردنش هرکاری کردم... ولی نشد از سرگرم کردن خودم با کارای خونه و هر روز بیرون رفتن با مهدیه و عضو شدن توی گروه حلال احمر بگیر تا کلاسای مبانی خبرنگاری که هفته ای دو روز میرفتم... هی تازه ماه رمضونم هست و ببشتر وقتم رو مسجدم... ولی.... نشد.... بخدا نشد... نتها فراموشش نکردم که عشقم ده برابر روز اول شده... دلم براش تنگ شده.... یعنی اون اصلا منو یادش هست صدای آهنگ صبح امید حامد قطع شد و گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود اشکامو پاک کردم و تماس رو وصل کردم _الو بفرمایید ناشناس: خانم زمانی؟ _بله بفرمایید امرتون ناشناس: عه ببخشید فکر کنم اشتباه گرفتم. خدافظ _وا الووووو الووووو تماس قطع شد وا این دیوونه دیگه کی بوددختر بود ولی صداش اصلا آشنا نبود از اونجایی حوصله نداشتم پیگیرش نشدم فقط شمارشو سیو کردم تا مشخصات تلگرامش رو ببینم (خادم بی بی)اسم پروفایلش و حرم حضرت معصومه عکس پروفایلش بود این دیگه کیه راستی علی امتحاناش تموم شده و برگشته کرمان(فاطمه خانومم دیگه کلا خونه ما تلپ بیرون نمیره) علی به طرفم اومد و کنارم نشست علی: آبجی گلی خوبی؟ _از احوال پرسیای شما علی: متلک میگی آبجی خانوم _متلک نیست عزیزم حقیقه مگه شما غیر خانووومتون کسی رو هم میبینید علی: امشب افطار پیتزا دعوتت میکنم شهربازیم میبرمت که ببینی داداشت به فکرته _عه جان من به به بریم (حالا مدیونید فکر کنید تا همین یه دقه پیش میخواستم قورتش بدم ها من اصلا اسم خوردنی میاد روحیه میگیرم) علی: راستی سادات یادم رفت بهت بگم _چیوووو علی: سیدجواد رو یادته؟ خونشون بودیم رو روز تو قم _خب خب اره چیشده مگه اتفاقی افتاده براش علی: وا چرا همچین میکنی نه فقط بعد عید فطر با خانودش میان کرمان به مامان گفتم دعوتشون کنه خونه از خجالتشون در بیایم جاااااانم آخ قلبم خدایا دمت گرم... با خوشحالی رفتم توی اتاقو درو بستم و آهنگ عشق پاک حامد رو پلی کردم و رفتم توی فکر... _یعنی قراره چند روز دیگه ببینمش... 💛•••|↫ @mojaradan
••|🌼💛|•• ماه رمضون با همه خوبی هاش تموم شد و من دل توی دلم نبود برای اتفاقی که قراره یک روز بعد عیدفطر بیوفته و فقط ۲۴ ساعت باهاش فاصله دارم. امروز عید فطره و من و خانواده بعد نماز عید اومدیم مصلی امام علی(مصلی کرمان) ب عد زیارت معراج شهدا حالا کنار مزار مادر بزرگم نشستیم چه قدر دلم برا خودش و حرفاش تنگ شده... چقدر دوسش دارم و میدونم دوسم داره.... فاطی: علی میای باهم بریم قدم بزنیم علی: آره عزیزدلم بریم خانومی فاطی: تو نمیای فائز؟ _نه برید خوش بگذره مامان: فائزه بنظرت برای فردا ظهر چی غذا درست کنم؟! _اووووم نمیدونم. من فسنجون دوس دارم مامان: فسنجون خالی که نمیشه. باید یه چیز دیگم کنارش باشه مادر _باشه بابا مگه من چیکار دارم مادر من بلند شدم و افتادم دنبال سوژه برای عکاسی... عکاسی آرومم میکنه چند تا عکس توپ گرفتم و پیش مامان اینا برگشتم. علی و فاطیم اومده بودن باهم رفتیم اول بستنی گرفتیم خوردیم بعدم رفتیم خونه تا جم و جور کنیم برای فردا خیلی استرس داشتم... خدایا یعنی قراره فردا دوباره اون چشمای عسلی رو ببینم.... شب تا صبح نخوابیدم و به فردایی فکر کردم که قرار بود محمدجواد رو بعد یکی دو ماه ببینم... خدایا شکرت... نماز خوندم... دعا کردم... قران خوندم... آهنگای حامدو گوش دادم... بالاخره اون شب رو گذروندم و پا به روزی گذاشتم که ۱۵ روزه منتظرشم.... خدایا خودت میدونی چقدر دوسش دارم... کمکم کن.... فقط تویی که میتونی من و به وصال یارم برسونی... 💛•••|↫ 💛•••|↫ @mojaradan