eitaa logo
مجردان انقلابی
13.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
4.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 چرا حسین (ع) را کشتند؟ ▪️سخنان جالب حجت الاسلام شهاب مرادی درمورد قيام عاشورا و پياده روی ▪️امام حسين(ع) را از کوفه دور کردند ▪️يکی از فوايد پياده روی اربعين درک همين موضوع است. ▪️دشمنان هرکاری کردند تا نامی از حسين نماند اما همين که شما بر اباعبدالله اشک ميريزيد يعنی حسين پيروز شده است. 🔴 @mojaradan
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۵روز تا عید بزرگ غدیر 🌸🍃 ✍ ✍مهمتر از روز شمار روز شمار است. محصول فراموشی غدیر است . شیعیان برای تجلیل و شڪوه غدیࢪ بپا خیزید. ▪️به جمع ما بپیوندید😉👇 😎 @mojaradan
30-23-00-2.mp3
زمان: حجم: 949.1K
🎶 لایوم‌کیومک‌یا‌اباعبدالله 🎙 📻 السلام‌علیڪ‌یا‌اباعبدالله!!! 🖤 🖤 .♡ با‌ رادیو‌هیئت ‌متفاوت‌گوش‌بده! ┄•●❥ @mojaradan
✨به نام خدا✨ «غروب » 💔حریرِ سرخ، آهسته آهسته چهره‌ی خورشید را می پوشاند و غروب، در آسمان پدیدار می گشت. از پشت غبار‌ها که سراسیمه در هوا می‌چرخیدند، به خورشید نگاهی کرد. خورشید سرخ بود اما نگینِ عقیقش این بار سرخ تر از خورشید و سرخ تر از آسمانی بود که در دریای غروب غرق می شد. عقیق او به هزار قطره‌ی خون، رنگ‌آمیزی شده بود. انگشتر برای نخستین بار روی خاکِ صحرا افتاده بود و مثل همیشه انگشتِ عزیز خدا را محکم در آغوش گرفته بود، عزیز خدا که اکنون، او هم بر روی خاک آرمیده بود. انگشتر به آسمان نگاه می کرد.‌ لحظه ها برایش سخت می گذشت. قلب عقیقِ دلشکسته‌اش شهادت می‌داد که از طلوع خورشید تا غروب آن، در کربلا چه گذشته است. قلبِ عقیقِ سرخ، غزلی بود که بیت بیتش نشانت می داد که کدام زخم ها رادرکجا بوسیده است. 🥀در سینه‌ی سرخ و شکسته اش پروانه های سوخته بال دلتنگی، پرواز می کردند و‌ تنها مرهمش بارانی بود که پروانه ها به چشمانش هدیه می دادند. او می دانست زمان به سرعت سپری می شود تا سخت ترین لحظه را پیش چشمانش به تصویر بکشد. لحظه ای سخت تر از هنگامی که با چشمانش به مشک تیر خورده و دستان 🚩علمدارِ کربلا می نگریست و می‌گریست. 🕒لحظه‌ای سخت تر از زمانی که حلقه‌ی نقره‌ای رنگش در خون گلویِ نوزاد تشنه لب غرق می‌گشت. هیاهو در کربلا اوج گرفته بود، از یک سو خیمه ها می سوختند و دختران اشک می‌ریختند و از سویی دیگر صدای خنده‌ی دشمنان، همچون آتش تا آسمان شعله می کشید. و اینجا، در این گودال، چشمانِ خون آلودِ پدر، هنوز باز بود و ناله‌ی دخترانش را می‌شنید. شکستِ دیگری در عقیقِ انگشتر نمایان شد. ‌این هزارمین زخمی بود که بر دلش می نشست. ⏳ثانیه ها می گذشت، دشمنان، گودال را محاصره کرده بودند. ثانیه ها گذشت و دنیای انگشتر به آن لحظه‌ی سخت گره خورد. آن لحظه که دیگر حلقه‌ی‌ خونینش، تپش قلبِ مولایش را حس نکرد. آن لحظه که دیگر انگشتِ مولا تکانی نخورد و آهسته آهسته دنیا برای انگشتر، به پایان رسید. ضربانِ قلبِ مولا برای انگشتر مثل نفس بود. همچو بهاری که شکوفه ها به عشق او چشم خود را باز می کنند. انگشتر به‌انگشت امام بوسه می زد. امامی که شهادتش جلوه‌ی درخشانِ حقیقت بود. 🍁عطر و رنگِ سرخِ پاییز، میهمان کربلا شده بود. همه چیز را به غارت برده بودند و حالا نوبت به غارتِ انگشتر رسیده بود. انگشتری با سرخ ترین و غمگین ترین عقیق، انگشتری که دِلش شکسته بود... 💍انگشتر را با انگشتِ امام به غارت بردند. گویی به اذن خدا، انگشت و انگشترِ امام، رسالتی دیگر داشتند که هنوز به پایان نرسیده بود. انگشتر با انگشت امام رفت تا عقیق شکسته و خونینش به جهانیان بگوید که بر کدامین زخم ها بوسه زده است. رفت تا از عاشورایی بگوید که در شکستگی های دلش نقش بسته است... ✍نویسنده: ریـــحانہ رضـــازاده @mojaradan
•••• نمازش را میخواند، روزه‌اش را هم میگرفت، آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد، و شاید اهل و هم نبود... معاویه و ابن‌زیاد و هم همینطور..... یادمان باشد، که میخوانیم وقتی رسیدیم به « ...»هایش؛ لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم: نکند این «لعن الله...» شامل حال ما هم بشود؟؟؟!!!!! مایی که گاه خودمان را "ارزانتر" از شمر و عمر و ابن‌زیاد میفروشیم...... جمله ای بس سنگین از : "کربلا"به رفتن نیست... به شدن است!.. که اگر به رفتن بود! شمر هم "کربلایی" است! •••❀••• @mojaradan
بازخوانی ماجرای خطبه‌خوانی تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای در شب عاشورای ۱۳۵۷ در حرم مطهر امام‌رضا علیه‌السلام به نام امام‌ خمینی ▪️آذرماه ۱۳۵۷؛ چند ماهی مانده بود تا پیروزی انقلاب. فرا رسیدن ماه هم مبارزات ضدطاغوتی مردم را در سراسر ایران از جمله مشهد پرحرارت کرده بود. ۱۹ آذرماه مصادف با روز تاسوعا، مردم مشهد راهپیمایی عظیم چندصدهزارنفری برگزار و با شعارهای «مرگ بر شاه» و «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» موضع خود را نسبت به رژیم طاغوت نشان دادند. در پایان تجمع اعلام شد که مراسم خطبه‌خوانی شب در حرم‌ امام رضا علیه‌السلام توسط آیت‌الله خامنه‌ای برگزار می‌شود و قرار است به نام امام‌ خمینی(ره) خطبه خوانده شود. ▪️«خطبه‌خوانی» مراسمی تشریفاتی و حکومتی بود که سالی دو بار برگزار می‌شد: شب عاشورا و شب شهادت امام‌ رضا علیه‌السلام. در این مراسم مقامات دولتی استان هم حضور داشتند. خطبه‌خوان می‌ایستاد و با ذکر اسم شاه و رژیم سلطنتی، خطبه‌ قرائت می‌کرد. آن سال نیز مثل هر سال استاندار و نائب‌التولیه‌ی آستان قدس از مقامات دولتی دعوت کرده بودند در این مراسم حضور یایند. پیشنهاد خطبه‌خوانی به نام امام خمینی(ره)، همان روز توسط آیت‌الله خامنه‌ای به‌طور محدود با چندتن از دوستانشان مطرح می‌شود: «پیش از راهپیمایی چیزی به ذهنم رسید که آن را برای برخی برادرانم گفتم و خواستم اگر موافق هستید خبرش را پوشیده بدارید تا زمان آن برسد... فکر کردم که چنین خطبه‌ی رسمی آن هم با یادکرد شاه متناسب جو انقلابی مشهد نیست. باید زمام امور را به دست بگیرم و موضوع باید پنهان می‌ماند. زیرا اگر آشکار می‌شد درهای حرم را روی ما می‌بستند.» ▪با هماهنگی جمع محدودی از اطرافیان، قرار می‌شود آیت‌‌الله خامنه‌ای نه در جای همیشگی خطبه‌خوان، بلکه در فضای جلوی طبقه‌ی دوم که مشرف به صحن است سخنرانی کنند. جایی که کمتر کسی از وجود درگاه ورودی سیستم صوت در آنجا خبر داشت: «در راه‌پله بودیم که سیدغفوری از روبرو آمد و یک دوشاخه را گذاشت کف دست من و گفت آنجا یک پریز است. این را به آنجا بزنید.» مقامات استانی در اطاق‌های موزه نشسته‌اند و انتظار دارند طبق رسم همه‌ساله خطبه به نام شاه خوانده شود. آیت‌الله خامنه‌ای خطبه‌ را با نام حضرت امام(ره) شروع می‌کنند. @mojaradan