🏴🖤🏴
#ادمین_نوشت
#سردار_دلها
خدایا #چگونه شکر تورا به جا بیاورم که شکر تو کثیر و #جسم ما ضعیف است برای به جا آوردن شکرت...
خدایا! شکر کدام یک از #نعمت هایت را به جا آوریم، نعمت بودن در جمع محبان، #مخلصانت و اولیائت یا نعمت لباس جهاد به تن کردن را! ("چقدر شگفت انگیز بود حضور دیروز و امروز! همه لباس رزم پوشیده، آماده و #فریادشان انتقام...")
به شما #بسیجیان عزیز و گرانقدر و مظلوم و حماسه ساز، شهادت عزیزترین کسان تان، دوستانتان، برادرانتان، و شهادت #خدمت کارانتان، شهدایی که در کوران جنگ، آب سردی بودند بر #گودال های آتش جنگ، فریاد رسی بودند بر همه گرفتاران دشمن، مددکاری بودند برای همه #یاورطلبان، نوری بودند برای تاریکی جمع ما، امیدی بودند برای همه مظلومان، #ناصری بودند برای دین خدا، مرهمی بودند بر همه زخم ها، سرپرستی بودند بر همه یتیمان...😔
خدایا! تو #شاهدی که قلبم می سوزد!
خدایا! تو شاهدی که از #غمشان کمرهایمان تا شده است!
به همه مردم بگویید، به مادران شهدا، به #پدران شهدا، به اسیران و به مفقودین و به حزب اللّه بگویید که خدمتکاران، #فرزندانتان، حسین وار جنگیدند که پیشکسوت نبرد بودند. به آنها بگویید که نگران نباشید که جمعی که در #خدمتشان بود، مسافر بودند و به قافله پیوستند و به آنها بگویید و پیام ببرید که آنها در دعاهایشان شاید یک یا دو خواسته دنیایی داشتند.
به خدا قسم! همه آنها با #گریه می خواستند که، خدایا! ما بهشت را بر این دنیا ترجیح می دهیم.
🔵که ما #خونبهای این باشیم که برویم و این ملت از پیروزی و فتحی که به دست می آید، خندان باشند. می گفتند ما برویم و من نباشیم که #امام، خدای ناکرده نگران و ناراحت باشد.# آرزوی دنیوی شان این بود که ملت ایران شاد و خندان باشد...
⭕این خونها، خونبهای بسیار گرانقدری ست. #فتحی که حاصل شد و زمینه ای که بازکرده، برابری میکند با تمام سالها نبردمان و با تمام #سالهای جنگمان. درست است که ما عزیزان گرانقدری را از دست داده آیم، درست است که ستونهایی از جنگ شکسته شد، ولی #فتح بسیار بزرگ بر اثر رشادت اینها و خون اینها و حماسه اینها و رشادت شما عزیزان گرانقدر، که جای تشکر از تک تک شما را دارد، حاصل شد.
⭕این فتح، فتح #بزرگی است. فتحی است که قطعا و ان شاءاللّه خاتمه جنگ است و خاتمه عمر کفر است و همه #کفرپیشگان را برخواهد داشت...
امروز از تشییع که آمدم، خسته بودم و گرفته... #سرمای قلبم را گرامی حضور میلیونی جمعیت جبران کرده بود اما... اما احساس #تهی و پوچ بودن میکردم... قفسه کتابهایم مرا به سمت خود کشید و کتاب #حاج قاسم "نویسنده:علی اکبری مزدآبادی" نجاتم داد! حاج قاسم مرا به سمت خود کشاند و سخنرانی ای آنچنانی گفت... سخنرانی ای که اگر الان نمیگفتم، شما هم احساس میکردید مال همین الان است!
درست حدس زدید! متن بالا از من نبود...! اصلا این حرفهای #سراسر عرفان و من...؟! "فقط متن داخل پرانتز بند اول کار من بود..."
این سخنرانی خود حاج قاسم بود. نه الان، از بهشت، بلکه بعد از #عملیات کربلای5 در اسفند 1365...
جان من برگردید و متن را دوباره بخوانید. حاج قاسم حالا حالاها با من و شما حرف دارد. و طوری هم حرف میزند انگار...
#سردار_قاسم_سلیمانی
#شهادت_هنرمردان_خداست
#صادقی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🇭🇷🖤🇭🇷