eitaa logo
مجردان انقلابی
14.8هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی کردم،مامانم گفت:" میخوام نصیحتت کنم،نصیحتی که روز عروسیم بابابزرگ بهم کرد." مامان کنارم نشست،موهامو ناز کرد و دستمو گرفت.گفت:"دخترم اون وقتها و حیا تو خونواده ها خیلی زیاد بود،بابام روش نشد و بی پرده بهم بگه. فقط گفت:《هرچی هم که شد،وقت خواب،بذار حد اقل بخوره به دست شوهرت،با نخواب》 و ادامه داد: "عزیزم! راحتی و سختی داره،بالا و پایین داره.گاهی زن و شوهر از هم میشن.اما یه زن زرنگ که زندگیش باشه هیچ وقت قهر نمیکنه،دلخوری شو نشون میده،اما خودشو دریغ نمیکنه.بابا بزرگ روش نشد واضح بهم بگه،اما من بهت میگم،هرچی هم که شد شب وقت خواب شوهرتو بغل کن،ببوسش.بگو ازش دلخوری.اما قهر نکن.قهر عادت میشه. ها رو میشکونه،دل هارو از هم دور میکنه.قهر مثل سمه سم ! @mojaradan
وقتی کردم،مامانم گفت:" میخوام نصیحتت کنم، که روز عروسیم بابابزرگ بهم کرد." مامان کنارم نشست،موهامو ناز کرد و دستمو گرفت.گفت:"دخترم اون وقتها و حیا تو خونواده ها خیلی زیاد بود،بابام روش نشد مستقیم و بی پرده بهم بگه. فقط گفت:《هرچی هم که شد،وقت خواب،بذار اقل دستت بخوره به دست شوهرت،با قهر نخواب》 و ادامه داد: "عزیزم! راحتی و سختی داره،بالا و پایین داره.گاهی زن و شوهر از دلخور میشن.اما یه زرنگ که عاشق زندگیش باشه هیچ وقت قهر نمیکنه،دلخوری شو نشون میده،اما خودشو دریغ نمیکنه.بابا بزرگ روش نشد واضح بهم بگه،اما من بهت میگم،هرچی هم که شد شب وقت خواب بغل کن،ببوسش.بگو ازش دلخوری.اما نکن .قهر عادت میشه حرمت ها رو میشکونه،دل هارو از دور میکنه.قهر مثل سمه سم ! @mojaradan
قوانين خونه به سبك . روزاى اول زندگى مشتركمون يه با كاغذ📝برداشتيم . قرار بود قوانينى كه دوست داريم تو خونه باشه رو بنويسيم😊🖋 هرچى به ذهنمون ميومد رو نوشتيم تا آخرش جمع بندى كنيم و چكيده قوانين رو بر خونمون حاكم كنيم😀 . وقتى بالا پايين كرديم آخرش شد اين:👇 . قانون شماره 1️⃣:هرچى و بيت و فرمودن به روى چشم🙈 . قانون 2️⃣:با صداى اذان 🗣همه نوع فعاليت توى خونه اعم از ،مطالعه،بازى،گپ و ... لغو ميشه🙂 . 3️⃣:توى خونه ما اگر بحثى پيش اومد فقط ٢٠ دقيقه حق كردن وجود داره🤗 . 4️⃣: كسى حق نداره تو اين خونه صداش بالا بره😒😏 . 5️⃣: روز هاى تعطيل و ها براى دفاع از كارهاى خونه نصف ميشه.نصف من نصف حسين آقا😌💪 . 6️⃣: تو اين خونه رازهايى بينمون هست كه جز خدا كسى نميدونه و نبايد بدونه🙊 . 7️⃣: تو اين خونه // قدغنه😤 . 8️⃣: تو اين خونه تنها غذا خوردن حكم زهرمار خوردنه😐😶 . 9️⃣: تو اين خونه صبح كه بلند ميشى يا نون تست پيدا نميشه ولى هميشه نون پنير چايى به راهِ😋 . پ ن1 :قانون خونه شما چيه؟؟؟😉 . نویسنده: 🆔 @mojaradan
قوانين خونه به سبك . روزاى اول زندگى مشتركمون يه با كاغذ📝برداشتيم . قرار بود قوانينى كه دوست داريم تو خونه باشه رو بنويسيم😊🖋 هرچى به ذهنمون ميومد رو نوشتيم تا آخرش جمع بندى كنيم و چكيده قوانين رو بر خونمون حاكم كنيم😀 . وقتى بالا پايين كرديم آخرش شد اين:👇 . قانون شماره 1️⃣:هرچى و بيت و فرمودن به روى چشم🙈 . قانون 2️⃣:با صداى اذان 🗣همه نوع فعاليت توى خونه اعم از ،مطالعه،بازى،گپ و ... لغو ميشه🙂 . 3️⃣:توى خونه ما اگر بحثى پيش اومد فقط ٢٠ دقيقه حق كردن وجود داره🤗 . 4️⃣: كسى حق نداره تو اين خونه صداش بالا بره😒😏 . 5️⃣: روز هاى تعطيل و ها براى دفاع از كارهاى خونه نصف ميشه.نصف من نصف حسين آقا😌💪 . 6️⃣: تو اين خونه رازهايى بينمون هست كه جز خدا كسى نميدونه و نبايد بدونه🙊 . 7️⃣: تو اين خونه // قدغنه😤 . 8️⃣: تو اين خونه تنها غذا خوردن حكم زهرمار خوردنه😐😶 . 9️⃣: تو اين خونه صبح كه بلند ميشى يا نون تست پيدا نميشه ولى هميشه نون پنير چايى به راهِ😋 . پ ن1 :قانون خونه شما چيه؟؟؟😉 . نویسنده: 🆔 @mojaradan
❤️ 🍃 قهر کردن زیادی شما اصلا خوب نیست 💔 اینکه میکنید و منتظر میشینید تا همسرتون بیاد آشتی کنه اصلا کار ای نیست. 💔 اگر میبینید قهر میکنه، این جزیی از زنه. ❣اون قهر میکنه که برای شما لوس کنه ❣قهر میکنه که شما محبت کنید 📳 قهر کردن زیادی 💔 دور از شأن یک آقاست 💔 دور از شماست ❣ اگر رفتاری از همسرتون شما رو کرده راهش این نیست که قهر کنید ❣ درستش اینه که با خوش ناراحتی تون رو بهش بگید تا تأثیر گذار باشه ❣ با قهر کردن، حرف زدن، نیش و کنایه به هیچ نتیجه ی مثبتی نمیرسید ❣ فقط ممکنه که رفتار خانم از قبل هم بشه چون رفتار شما ترک هایی روی به جا گذاشته 🆔 @mojaradan
مجردان انقلابی
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸 #بلوغ_عاطفی😊 ➕آیا شما به بلوغ عاطفی رسیده اید ⁉️🤔 #قسمت_اول ➖#بلوغ عاطفی در واقع به مع
🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸 😊 ➕آیا شما به بلوغ عاطفی رسیده اید ⁉️🤔 🔶نشانه های بلوغ عاطفی👇🏻 🔸موقعی که نفستان را بالا می برید، نه به این خاطر که می‌فهمید آدم هستید،❗️ به خاطر اینکه می‌فهمید بقیه هم ممکن است همین قدر احمق، ترسو و بی‌دست و پا باشند.❗️😄 🔸موقعی که از کردن دست بر می‌دارید.❗️ اگر کسی اذیت‌تان کرد، و رنجش خود را در روزهای متمادی در دل نگه نمی‌دارید. 😊 🔸موقعی که می‌فهمید وقتی آدم‌های غر می‌زنند یا ناخوشایند و کینه جو به نظر می‌رسند، نمی‌خواهند کنند،❗️ بلکه می‌خواهند توجه شما را به تنها روشی که بلدند، به خودشان کنند.😊 .... 🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸 @mojaradan
🔴 چرا میکنیم 🤔 🔺تاحالا دقت کردید که وقتی از هم ناراحت میشید، تو رفتارتون تاثیر میزاره و کمتر صحبت میکنید و تو خودتون میریزید 👈🏻 و این کمتر صحبت کردن باعث میشه خیلی ناخواسته و کم کم شما از هم دور بشید و نهایتا مدتی با هم قهر باشید. 🍃 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻫﺎ و ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﮕﻮﯾﯿد 👌🏻ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ "ﮐﻼ‌ﻡ" ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎر ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻼ‌ﻡ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ برداشت.. ✍🏻ضمن اینکه باید کلامتون با زبان خوش باشه و حالت تشر و گله و شکایت و با اخم و ناراحتی همراه نباشه ✼═══┅💖💖┅═══✼ 🖤 @mojaradan
❤️ ♨️هنگامی که با همسرتان به مشکلی میرسید کار چیست؟👇👇 1. هارا در جریان قرار ندهید. 2. بهیچ عنوان نکنید. 3. منزل تان را نکنید. 4. از همه مهمتر را ترک نکنید. 💥این راهها باعث هرچه طولانی تر و حادتر شدن مشکل می شوند. از زن ومرد ، در این عصر انتظار بیشتری وجود دارد که با و مشکلات بین فردی را حل نمایند. ─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─ 👰🤵 💍 💖 @mojaradan 💖
👈 توصیه می‌شود دختر و پسر از نظر ظاهری تاحدودی در یک باشند؛ به این معنا که یکی از آنها خیلی زیبا و دیگری زشت یا یکی خیلی و درشت هیکل و دیگری ضعیف و کوچک نباشد. البته مهم این است که دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگران در این میان مطرح نیست. ❌گاهی دختر و پسر از نظر ظاهری با هم دارند که در عرف چندان پسندیده نیست؛ برای مثال قد دختر از قد پسر بلندتر است. در این شرایط هم خواست و تمایل دو طرف مهم است. دختر و پسر در مورد بحث ظاهری، باید به یک نکته توجه کنند؛ 🌸در شش ماه تا حداکثر یک سال نخست ازدواج افزایش فعالیت هورمون‌های باعث جذابیت طرف مقابل می‌شود ولی با گذشت زمان فعالیت این هورمون‌ها کاهش می‌یابد و زن و شوهر باید در زمینه‌های دیگر برای هم جذابیت داشته باشند. در این شرایط جاذبه ظاهری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. 👈 ♨️دختر و پسر باید به روانی و پختگی عاطفی رسیده باشند. آنها باید از نظر روانی برای ازدواج آماده باشند. در این صورت دعوا، درگیری و کمتری بین همسران رخ می‌دهد. در صورت بروز اختلاف‌نظر نیز با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند. ♨️یکی از مواردی که می‌تواند از درگیری بی‌دلیل بین همسران کند این است که از حساسیت‌های همدیگر آگاه باشند؛ برای مثال دختر و پسر می‌توانند از یکدیگر بپرسند: «چقدر برای تو مهم است روزهای مانند تولد و سالگرد ازدواج را به یاد داشته باشم؟»، «اگر زمانی یادم نبود یا دیر به یادش افتادم خیلی ناراحت می‌شوی؟ ♨️عکس‌العمل تو چه خواهد بود؟» آنها می‌توانند از همدیگر درباره و علاقه‌ها (مواردی که آنها را خوشحال یا عصبانی می‌کند)، میزان روابط اجتماعی، نوع رابطه با خانواده، علاقه به رفت‌وآمد با دوستان و اقوام و مواردی از این دست بپرسند. دو طرف باید از نظر روانی و عاطفی سالم باشند؛ البته در جلسه نمی‌توان در این مورد مطمئن شد و شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آورد. با این وجود دختر و پسر می‌توانند از همدیگر در مورد سلامتی هم سوال کنند. ─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─ 💍 💖 @mojaradan
🌺 های 🟢بلوغ عاطفی یعنی اینکه فرد به مرحله ای از عاطفی رسیده است که می تواند به طور مناسب احساسات و خودش را در زمان مناسب و به شکلی مناسب بیان کند. 🔵موقعی که بفهمید رفتار بد دیگران واقعا ناشی از ترس یا است نه به خاطر بدجنسی و رذالت‌شان 🟣 موقعی که عزت نفستان را بالا می برید، نه به این خاطر که می‌فهمید آدم فوق‌العاده‌ای هستید، به خاطر اینکه می‌فهمید بقیه هم ممکن است همین قدر ، ترسو و بی‌دست و پا باشند. 🟠موقعی که از کردن دست بر می‌دارید. اگر کسی اذیت‌تان کرد، نفرت و رنجش خود را در روزهای متمادی در دل نگه نمی‌دارید. 🟡موقعی که می‌فهمید وقتی آدم‌های نزدیک‌تان غر می‌زنند یا ناخوشایند و جو به نظر می‌رسند، نمی‌خواهند اذیت‌تان کنند، بلکه می‌خواهند توجه شما را به تنها روشی که بلدند، به خودشان جلب کنند. 🟤موقعی که دست از کمال گرایی بردارید. هیچ آدم کاملی وجود ندارد، هیچ کاری عالی نیست، هیچ زندگی‌ای فوق‌العاده نیست. 🟠ارزش چیزهای کوچک را می‌دانید. می‌فهمید که رضایت حاصل است. اگر یک روز بدون مشکلات زیاد بگذرد، راضی خواهید بود. 🔵اینکه دیگران درباره شما چه فکر می‌کنند، می‌تواند عامل نگرانی باشد. اما وقتی شوید، برای انکه نظر دیگران را درباره خود تغییر دهید، زیاد تلاش نمی‌کنید. آنچه برایتان مهم است، این است که خودتان و یکی دو نفر دیگر از وجودتان راضی باشند. 🟣در مقابل رفتارهای منفی دیگران کمتر عصبانی می‌شوید. قبل از اینکه و ناراحت شوید، مکث می‌کنید تا ببینید منظور واقعی‌شان چه می‌تواند باشد. می‌دانید که بین آنچه که کسی می‌گوید و آنچه که در لحظه برداشت می‌کنیم، تفاوت وجود دارد. 💠 @mojaradan
سالم این شکلی است! همه می خواهند ازدواج و خوشبختی ناتمامی داشته باشند. اما فقط عده کمی به این خواسته می رسند.چرا؟ چون ازدواج موفق هم رمز و رازی دارد که باید آن را یاد بگیرید: ❣ ایده آل های مشخص دارند: های ، قبل، حین و بعد از ازدواج، می دانند از زندگی چه می خواهند و چطور باید به این خواسته ها برسند. وقتی آدم ها تکلیف شان با خودشان روشن باشد، در شریک زندگی هم دقیق تر عمل می کنند و زندگی را از روی برنامه و نقشه ای که در ذهنشان دارند، پیش می برند. ❣ را تازه نگه می دارند: دوستی، احترام، عشق بین زوج های خوشبخت هر روز بیشتر می شود. چرا؟ چون نهال عشقشان را آبیاری می کنند. دوستت دارم را زیاد می گویند، به یکدیگر کمک می کنند، از هم حمایت می کنند و رابطه جنسی شان را در گذر روزها، از دست نمی دهند. رابطه جنسی قوام دهنده رابطه عاطفی و است و با حذف آن زندگی زناشویی تبدیل به یک رابطه اجتماعی می شود و کم کم به سردی می گراید. ❣ کردن بلدند: زوج موفق، حل مساله بلد است. آنها نمی کنند، به جای پرخاشگری، با هم صحبت می کنند. برای شان زمانی تعیین می کنند. رازدار مشکلاتشان هستند و نمی گذارند کسی از دعواهایشان با خبر شود. ❣ های مشترک دارند: زوج موفق زندگی واقعا اشتراکی دارند. یعنی علایق و فعالیت های زیادی دارند و از همراهی یکدیگر لذت می برند. ❣ فردی دارند: شاید در اوایل ازدواج همه زوج ها به هم چسبیده باشند و همه کارهایشان دو نفری انجام شود اما کم کم باید از هم فاصله بگیرند تا حریم فردی شان هم حفظ شود و استقلال هر کدام باقی بماند. زوج های موفق می دانند قرار نیست همه ابعاد رشد فردی را تحت تاثیر قرار دهد و علاقمندی های فرد را از او بگیرد. آنها خلوت خود را دارند، گاهی برای دوستانشان، هایشان و پیشرفت شخصی وقت می گذارند و برای وقت شخصی یکدیگر ارزش و احترام قایلند. ❣ و کمک حال یکدیگرند: زوج های موفق تقسیم کار مشخصی دارند. مسئولیت های زندگی و کارهای خانه را با هم تقسیم کرده و آن را برای هم می کنند. ❣ یکدیگر را نمی کنند: هیچ چیز به اندازه تحقیر و سرزنش رابطه یک زوج را خراب نخواهد کرد. در زوج های موفق طعنه، کنایه، غر، تحقیر، و سرزنش جایی ندارند. ❣ همدیگر را تغییر نمی دهند: وقتی احترام و تشابه و اساس یک رابطه باشد، زوج ها تلاشی برای تغییر یکدیگر نمی کنند. آنها به یکدیگر اعتماد دارند، همدیگر را همانطور که هستند می پذیرند و به جای این که هر کدام شبیه دیگری شوند، سعی می کنند به نقطه مشترک و تفاهم برسند. ❤️🍃🌸🌷🌺🌷🌸🍃❤️ @mojaradan
🔴 💠 وقتی زنِ خانه یا لج بازی می‌کند اصلا نباید انتظار داشته باشد که عکس‌العمل شوهرش طبق میل او باشد. زیرا درست برعکس انتظار زن، مرد خودش را کنار می‌کشد و مثل همسرش رفتار می‌کند. 💠 زمانی که یک زن فکر می‌کند شوهرش باید از او معذرت خواهی کند نباید با و یا رفتار خشم‌آلود، نارضایتی خود را نشان دهد. بلکه باید با شوهرش بزند، مشکلش را با او در میان بگذارد و به او بگوید که چه موضوعی او را ناراحت کرده است. 💠 هنگام در میان گذاشتن مشکل خود با شوهرتان، داد و قال نکنید، منطقی حرف بزنید، ابتدا چند جمله‌ای که مانع گارد گرفتنش می‌شود بگویید تا بتوانید گفتگویی مفید و مثبت داشته باشید. مثلاً بگویید: من به کمکت نیاز دارم، می‌دونم که میتونی مشکلمو مثل همیشه حل کنی، خوبیهای زیادی داری ولی سر یک قضیه از دستت ناراحتم و .... 💠 به هیچ وجه، در ابراز نگرانی خود مبالغه نکنید مثلاً نگویید تو اصلاً به فکر‌ من نیستی، تو هیچ وقت درکم نمی‌کنی، تو همیشه این کار رو تکرار می‌کنی و .... 💠 چرا که مبالغه‌گویی در ابراز ناراحتی (گرچه حق با شما باشد) عامل تشنّج و مشاجره‌ی بیشتر است و مردها را از کوره به در می‌کند. @mojaradan
💠 ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر می‌تواند باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را کند. 💠 اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان از ما سر نزند. 💠 اولا عکس‌العمل ما باید با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد. 💠 ثانیا طبق آموزه‌های دینی، یا اشتباه همسرمان را با رفتار از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: (وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ؛ کسانی هستند که را با نیکی از بین می‌برند.) 💠 کردن، گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار با وجود بجای ماست که عامل زیاد شدن و اشتباه همسرمان می‌گردد. @mojaradan
💠 ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر می‌تواند باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را کند. 💠 اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان از ما سر نزند. 💠 اولا عکس‌العمل ما باید با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد. 💠 ثانیا طبق آموزه‌های دینی، یا اشتباه همسرمان را با رفتار از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: (وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ؛ کسانی هستند که را با نیکی از بین می‌برند.) 💠 کردن، گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار با وجود بجای ماست که عامل زیاد شدن و اشتباه همسرمان می‌گردد .•°``°•.¸.•°``°•                   @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از_روزی_که_رفتی قسمت ۷۵ و ۷۶ نام فامیل رها که به همسری صدرا معرفی شد برایش عجیب بود! چرا این موضوع را مطرح کرده‌اند؟ صدایی افکارش را پاره کرد: _صدرا، زودتر منو از اینجا ببر! "رویا اینجا چه میکنی؟" صدرا: _اینجا چه خبره؟ افسر نگهبان: _مگه شما خبر ندارید؟ صدرا سری به نشان نه تکان داد و اخم افسر نگهبان در هم رفت: _شما گفتید میدونن چی شده و دارن برای رضایت میان و این خانم برای همین نرفتن بازداشتگاه! آقای شریفی: _مشکلی نیست، ایشون نامزد دخترم هستن، الان رضایت میدن! افسرنگهبان: _نامزد دختر شما یا همسر خانم مرادی؟ آقای شریفی: _هر دو! افسر نگهبان سری به حالت افسوس تکان داد و رو به صدرا توضیح داد: _این خانم به جرم حمله به خانم مرادی دستگیر شدن، پدرشون میگن شما رضایت میدید، این درسته؟ رضایت میدید یا شکایت دارید؟ سعی کرد ذهنش را به کار بیندازد، رهای این روزهایش در بیمارستان بود. آیه چه گفت؟ هنوز به هوش نیامده! رویا در کلانتری و رضایت صدرا را میخواست؟ چه گفت افسر نگهبان؟ گفت همسر خانم مرادی یا نامزد خانم شریفی؟! صدرا چه کسی بود؟ در تمام این زندگی‌اش چه کسی بود؟ رویا دیشب چه گفته بود؟ رها که صبح با لبخند سرکارش رفته بود! امروز بیشتر از تمام روهای گذشته با او حرف زده بود! رویا کجای این قصه بود؟ صدرا: _چه بلایی سر رها اومده؟ یکی برای من توضیح بده چرا زنم رو تخت بیمارستانه؟ آقای شریفی: _چیزی نشده، الان مهم اینه که رویا رو ببریم بیرون، اون ترسیده! "رهایش هم میترسید، وقتی زن او شده بود! وقتی رویا داد زده بود، حتما باز هم ترسیده بود! رهایش را ترسانده‌اند؟ این روزها رها از همیشه ترسان‌تر بود. صدرا که ترسش را دیده بود و فهمیده بود! صدرا: _پرسیدم چی شده؟ چرا زنم بیمارستانه! آقای شریفی: _چیه زنم زنم راه انداختی؛ انگار همه چیزو فراموش کردی؟ صدرا رو به افسر نگهبان کرد: _چی شده؟ لطفا شما بهم بگید! افسر نگهبان: _طبق اظهارات شاهد... رویا به میان حرفش دوید: _اون دوستشه، هرچی گفته دروغ گفته! افسر نگهبان: _ساکت باشید خانم وگرنه مجبورم بفرستمتون بازداشتگاه! این آقا هم انگار میلی به رضایت نداره، پس ساکت باشید! داشتم میگفتم آقای زند، طبق گفته شاهد ماجرا، این خانم تو محل کار خانم مرادی باهاشون درگیری لفظی داشتن و در یک حرکت ناگهانی ایشون رو هل دادن، همسرتون زمین میخورن و بیهوش میشن! ضربه‌ای که به سرشون وارد شده شدید بوده و هنوز به‌هوش نیومدن؛ دکتر میگه تا به‌هوش نیان میزان آسیب مشخص نمیشه؛ متأسفانه معلوم نیست کی به‌هوش بیان... دنیا دور سر صدرا چرخید. سرش به دوران افتاد. رهای این روزهایش شکننده بود... رهای این روزهایش به تکیه‌گاهی مثل آیه تکیه داده و ایستاده بود. رهای این روزهایش که کاری به کار کسی نداشت! آیه را آورد برای خاطر رهایی که دل دل میزد برایش! چرا رها خوابید؟ بیدار شو که چشمی انتظار چشمانت را میکشد! این سهم تو از زندگی نیست! آقای شریفی: _تو رضایت بده؛ الان باید برم سفر، وقتی برگشتم، با هم صحبت میکنیم و مسئله رو حل میکنیم! چرا همه فکر میکردند رها مهم نیست؟ چرا انتظار دارند صدرا از همسرش بگذرد؟ چطور رفتار کردی که زنت را اینگونه بی‌ارزش کرده‌اند مرد؟ حالا میدانست چرا وقتی از بیمارستان بیرون آمد، نگاه آیه تلخ شد... شاید او میدانست صدرا به کجا و برای چه میرود؛ شاید او هم از همین رضایت میترسید! صدرا: _من از این خانم... مکثی کرد.... به رویای روزهای گذشته‌اش فکر کرد. رویایی که گذاشت سر خاک تنها برادرش؛ رویایی که همیشه بود و با بهانه و بی‌بهانه بود! رهای این روزهایش همیشه بود و ... میکرد و بود! نفس گرفت: _شکایت دارم! "به خاطر کدام گناهت شکایت کنم؟ مظلومیتِ خوابیده روی تخت را یا نیش‌هایی که به او زدی؟ حرفهای تلخت را یا دل‌هایی که شکستی را؟ برای خودم یا برای او؟ اویی که تمام زندگی‌ام شده! اویی که نمازش آرام دلم گشته؟" صدرا رو برگرداند و از کلانتری خارج شد. رهایش روی تخت بیمارستان بود و بیشتر از آنکه او نیازمند صدرا باشد، صدرا نیازمند او بود! چند روز گذشته بود ، و صدرا بالای سرش، آیه مفاتیح در دست داشت و میخواند. چند باری پدر رویا به سراغش آمده بود. رویا هنوز هم در بازداشتگاه بود. تکلیف رها که روشن نبود. صدرا هم به هر طریقی که بود مانع از آزادی موقت رویا شده بود. چشمان رها لرزید... صدرا بلند شد و زنگ بالای سرش را زد. دقایقی بعد چشمان رها باز بود و دکتر بالای سرش! معاینه‌ها که انجام شد رها نگاهش را از پنجره به آسمان دوخت..... نویسنده؛ سَنیه منصوری .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´