eitaa logo
مجردان انقلابی
14.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 اگر با یک به تخته‌ی مداری الکتریکی در کامپیوتر یعنی مادِربورد و یا به بورد گوشی، ضربه بزنیم ممکن است آن زیاد باشد و حتی کامپیوتر یا گوشی را با اختلال مواجه کند. سیستم ظریفِ مادربورد یا بورد گوشی اقتضا می‌کند که حتی از ضرباتِ به ظاهر کوچک، محافظت شود. 💠 گاه زن و مرد می‌گویند اتفاق خاصی در زندگی ما نیفتاده اما گویا همسرم روحیه‌ی خوبی ندارد. روح انسان سیستم ظریف و دارد و با ضربه‌هایی از جنس بی‌احترامی، بددهنی، بی‌توجّهی، قضاوت زود، طعنه و نیش زبان، تهمت، تمسخر و ... ضربات سختی می‌خورد. 💠 این توقع که همسرم بعد از این ضربه‌ها، نباید شود توقع بیجاست و هر دو باهم برای ترمیم آن باید اقدام سریع کنند. 💠 رفتارها و گفتارهای ما باید دقیق، متفکّرانه و سنجیده باشد چرا که حتی رفتار و گفتارهای کوچک و ما ممکن است همسرمان را بشدّت تخریب کند. بی‌دلیل نیست که قرآن می‌فرماید: "هرکس خوبی یا بدی انجام دهد نتیجه آن را می‌بیند." (سوره زلزال/آیه ۷ و۸) @mojaradan
اعمال_ماه_شعبان @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「‌‌‌‌ 𝓗𝓮𝓼 𝓐𝓻𝓪𝓶𝓮𝓼𝓱 」 - ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸🍃 خـبـر آمـــدنـت بوے بهار آورده 😍 @mojaradan
••|📿🤗|•• ✅پویش ختم صلوات کانال مجردان انقلابی در کانال برگزار میشود✅ دوست داران امام زمان عج در طرح پویش همراهمون باشید 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸 🛑حتی اگر شده ب اندازه فرستادن یک صلوات در این کار نیک سهیم باشید 🛑صلوات مانند مداد و پاکن است گناهان را پاک میکند✅ و ثواب هارو مینویسد✅ ⁉️فرستادن یک صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان پاک و مطهر ایشان ثوابی دارن ک هیچ فرشته ای قادر ب شمردن ان نیست و پاداش ان فقط نزد پروردگار متعال است❤️ ✅ب نیابت از چهارده معصوم و بخصوص اقا امام زمان جهت سلامتی و ظهور اقا امام زمان و حاجت روایی همه شرکت کنندگان در این طرح بزرگ ختم صلوات ازدواج بدون پشیمانی مجردان کانال 🔵ثوابش را هدیه میکنیم ب امام حسین علیه السلام و امام زمان و حضرت عباس 🌸 🛑لطفا تعداد صلوات ذکر شده را فقط ب صورت عدد ب ایدی زیر ارسال کنید: 👇👇👇👇👇👇 @mojaradan_bott @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 حلول ماه شعبان مبارک باد. ‌‎‌‌‌‎‌✾͜͡🕊࿐✰• @mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۶۳ فردا اول محرم بود بابا میخواست برای خیرات ؛ شبه تاسوعا و عاشورا رو تو خونه مراسم داشته باشیم امروز قرار بود خانم مهدوی بیاد کمکم واسه کارای خونه خانم مهدوی زن خیلی خوبیه همیشه بابا هواش رو داره چه وقتی شوهرش مریض بود ؛ چه الان که فوت شده و ۳ تا بچه یتیم داره بابا برای کمک بهش خواست چند روزی رو بیاد خونمون تا تو کارا بهم کمکم کنه منم بعضی وقتها شبها شیفتم... پرستاری رو خیلی دوست دارم بعضی وقتا که شب کارم و نیاز به استراحت دارم از خانم مهدوی همیشه ممنون بودم که این همه کمک حالم بودو میشه... شروع کردیم به جمع جور کردن خونه اول از همه تمام وسایلی که اضافه بود رو تو اتاق ها گذاشتیم تا جای بیشتری برای خانم ها باز بشه همیشه خانم ها داخل بودند و آقایون تو حیاط درگیر جمع جور کردن بودم که گوشیم زنگ خورد. نازنین بود تماس رو وصل کردم _بله _سلام سوجان خانم بی معرفت مارو که کلا فراموش کردی؟؟ _سلام نازنین جان نه مگه میشه همسفر به این خوبی رو فراموش کرد! من همیشه به فکرت هستم حالا بگو ببینم خوبی؟ _الهی شکر خانم پرستار شما چه طوری حاج آقا خوبن؟ _الحمدالله همه خوبیم و سلام دارن راستی نازنین ما واسه تاسوعا و عاشورا مراسم عزاداری داریم شماهم بیایید خوشحال میشیم. @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۶۴ نازنین که موقعیت رو خوب دیده بود سریع شروع کرد _آخ هر چی از خدا خواستم بهترینش رو بهم داده همین الان داشتم به داداش محمدم میگفتم چقدر دلم هوای عزاداری های پر شور محرم رو کرده حتما با داداش مزاحمتون میشیم _خواهش میکنم مجلس امام حسین علیه السلامِ _خب سوجان خانم چیکارا میکنی؟ _اتفاقا الان داشتم خونه رو آماده میکردم واسه مراسمات عصر هم نوبت حیاطه که سیاه پوشش کنم هرسال این کارا رو با پدرم انجام میدادیم ولی امسال کمی گرفتاره منم خودم پیش قدم شدم. _اگر اجازه بدی من و داداش هم بیاییم واسه کمک _مزاحمتون نمیشم کاری نیست خودم انجام میدم خانم مهدوی هم هست... _چه مزاحمتی عزیز ثواب داره ماهم شریک باشیم اشکالش کجاست؟ _خیلی هم عالی _عصر مزاحمتون میشیم _مراحمید خدانگهدار همین که خداحافظی کردنم تموم شد حضور کسی رو کنارخودم حس کردم چرخیدم _دایی جان شمایید؟ چه بی سرو صدا اومدید! _کی قراره عصر بیاد؟ _دایی جان شما گوش میکردید من چی میگفتم ؟ _نه خیر سوجان خانم شما بلند صحبت میکردی من که هیچی دوتا همسایه ی بغلی هم فهمیدند تو چی داری میگی... @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۶۵ با خنده حرفش رو تأیید کردم و همین طور که سمت آشپزخونه میرفتم گفتم: _نازنین بود... همسفر مشهدمون زنگ زده بود صحبت میکردیم وقتی فهمید مراسم داریم گفت : عصر میاد کمک _اللہ اکبر ! دایی جان مگه من نگفتم به این دوتا حس خوبی ندارم بعد تو دعوتشون کردی اینجااا؟ _دایی جان من که دعوت نکردم خودش گفت : میاد کمک بعد هم.مگه مجلس واسه منو ‌شماست ؟ مجلس اربابه دره خونه هم به روی همه بازه _تو و بابات هم آخرش تاوان این اعتمادی که به همه میکنید رو پس میدید ببین من کیِ بهتون گفتم. لبخندمو روی لبم حفظ کردمو با استکان یک فنجان چایی سمت دایی اومدم _الهی قربونتون برم من اینقدر حرص نخوردایی جونم ان شاالله که خیره... _بله خیره.... عصر شده بود و من کارتون پرچم هارو از انباری بیرون آوردم هنوز با خانم.مهدوی شروع نکرده بودیم که زنگ خونه به صدا دراومد چادرمو رو سرم کردم به سمت در رفتم. در رو که باز کردم نازنین رو دیدم تنها بود.. با صدای بلندی که شباهت زیادی به جیغ داشت اسمم رو صدا کرد خودش رو انداخت تو بغلم _سوجاااااان چقدر دلم براااات تنگ شده بود... @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「‌‌‌‌ 𝓗𝓮𝓼 𝓐𝓻𝓪𝓶𝓮𝓼𝓱 」 - ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تنها عاشقی است ♥️✨ که‌ همه معشوقه هایش را عاشقانه دوست دارد و اعتماد به رحمت بی حسابش، همیشه‌ره آوردش آرامش است😍 - 「‌‌‌‌𝓣𝓪𝓵𝓪 𝓑𝓪𝓷𝓸 」 ❥︎❈••••••••••••••••••••••• 𝓶𝔂 𝓬𝓱𝓷𝓵 ↷ 🤍 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان حرمت کو؟ قفسم تنگ شده... نه فقط دل؛ که برایت نفسم تنگ شده... @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[﷽♥️] یا اباصالح المهدے ❤ ازپرده برون آی که دلم غرق تمناست تقصیردلم نیست تماشای توزیباست .. کاش از دلبر نشانی داشتیم بر سر کویش مکانی داشتیم از برای مهدی صاحب الزمان کاش در دل جمکرانی داشتیم 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 @mojaradan ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
مجردان انقلابی
#انچه_مجردان_باید_بدانند دروازۀ ورود به شخصیت! 📛مشکل اصلی در فرهنگ خواستگاری، آن است که قیافه، در
🔰جایگاه قیافه ❌بحث بر سر این نیست که قیافه را اصلاً نباید در نظر گرفت. سخن ما این است که «محور قرار دادن قیافه» اشتباه است. ✅ در ازدواج باید تمام ویژگی‌های طرف مقابل را در نظر گرفت. اگر میانگین این ویژگی‌ها به گونه‌ای بود که مورد پسند واقع شد، باید راه را ادامه داد. ✳️ گاهی قیافه به تنهایی، به دل انسان نمی‌نشیند؛ امّا وقتی انسان این قیافه را در کنار خُلقیات و عقاید طرف مقابل می‌گذارد، مجموعۀ شخصیت او مورد پسند انسان می‌شود؛ یعنی ویژگی‌های دیگر این شخص، توجّه ما را به قیافه کم می‌کند. ⚠️البتّه اگر به هر دلیلی نتوانستید عنصر قیافه را از محوریت انتخاب خود خارج کنید، بهتر است آن را در نظر بگیرید؛ زیرا اگر محور نبودن قیافه عقیدۀ درونی شما نشده باشد و کسی را انتخاب کنید که قیافۀ دل‌چسبی ندارد، ممکن است پس از ازدواج، با مشکلاتی جدّی رو به رو شوید. 💟زیبایی باید ملاک باشد. اصلاً بدون زیبایی که نمی‌شود زندگی کرد. کسانی که زیبایی را ملاک ازدواجشان قرار نمی‌دهند، روان سالمی ندارند؛ امّا چرا همۀ زیبایی در نگاه تو، در ظاهر آدم‌ها خلاصه شده؟ ⁉️در قاموس ذهن تو، مگر زیبایی، جز تناسب چشم و ابرو چیز دیگری نیست؟ مثلاً همین خوش اخلاقی. ⁉️چرا زیباییِ خوش اخلاقی، به چشم تو نمی‌آید؟ مگر پیام‌آور زیبایی‌ها نفرمود: «اگر حُسن خلق، آفریده‌ای بود، معلوم می‌شد که موجودی نیکوتر از آن نیست. اگر بد اخلاقی، آفریده‌ای بود، معلوم می‌شد که زشت‌تر از آن، موجودی نیست»؟! 🍃سهراب! خدایت بیامرزد که گفتی: «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید». ⬅️ ادامه دارد .... 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص۱۷۲ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|❤️🤩|•• 🌸🍃شعبان آئی جان گلدئ...🍃🌸 🌸🍃حسین من شاهیمدی...🍃🌸 ♥️•••|↫ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️معیار ازدواج فقط خوشگلی؟! استاد ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ @mojaradan
🔴 💠 اگر در بازی فوتبال، تشخیص درستی ندهد و سوت اشتباه بزند درست است که بازیکن در دل خود نظر داور را قبول ندارد امّا حق ندارد در عمل نظر را نپذیرد و با داور دست به یقه شود چرا که هرج و مرج می‌شود و فدراسیون می‌تواند، بازیکن متمرّد از دستور اشتباهِ داور را و جریمه کند. اگر بازیکن، متواضعانه و بدون داد و قال نظر داور را بپذیرد زمینه‌ی روانی مناسبی را جهت قضاوتِ بدون خطا برای فراهم می‌کند و درصد خطاهای او کمتر‌ خواهد شد. 💠 در زندگی‌ مشترک یکی‌ از صفات عالی که در روایات آمده است مطیع بودن نسبت به مرد است. هیچ مردی بی‌خطا نیست امّا وجود دستورات اشتباه و مرد (نه دستورات غیرشرعی و گناه) نباید باعث سرپیچی و اطاعت نکردن زن و درگیری لفظی با شوهر گردد چرا که طبق آموزه‌های دینی اگر‌ مخالفت زن منجر به ، اختلاف و دعوای زن و شوهری شود سرپیچی از دستور مرد جایز نیست. 💠 نکته‌ی دقیقی که اگر خانم‌ها رعایت کنند و بهره‌ی آن به جیب آنها می‌رود این است که اطاعت متواضعانه از مرد و اشباع روحیه‌ی وی به شدّت شما را محبوبِ مرد می‌کند و اتّفاقاً زمینه را برای مدیریّت سالم او فراهم می‌کند. 💠 حاصل از مطیع بودن، به قدری کارساز است که مرد را از فضای لجبازی، دیکتاتوری و قلدرگری دور می‌کند و به مرور، رفتارها و دستورات منطقی و از جنس همسر از او صادر خواهد شد چرا که مردها اگر‌ اطاعت‌پذیری از همسر خود ببینند روحیه‌ی آنها اجازه نمی‌دهد که شما را درک نکنند. @mojaradan
گریز از هرآنچه غیر توست.mp3
6.8M
🌠 مناجات شعبانیه، تنها یک دعای معمولی نیست! آنقدر که • همه ائمه اطهار علیهم‌السلام • این دعا را می‌خواندند!!! این مناجات را بشناسیم... 🎤 @mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #تواب💗 #پارت۶۵ با خنده حرفش رو تأیید کردم و همین طور که سمت آشپزخونه میرفتم گفتم: _ناز
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۶۶ _سلام نازنین جان خوبی؟ اگر له نشم اره عااالیم! نازنین با اخم گفت: _بابا بی ذوق ! چقدر بی معرفتی دلم برات یه ذره شده بود خواستم جواب بدم که صدای یاالله گویان نشون داد نازنین تنها نیست... من که تو چهارچوب در بودم چادرمو درست کردم وکمی جلو کشیدم و آروم گفتم : _سلام خوش آمدید بفرمائید.. *محمد برام سخت بود کاری که نازنین ازم خواسته بود در مرام و مردونگی من نبود بازی با احساس یه دختر ولی چاره ای نداشتم با نازنین همراه شدم ولی دم درخونه ی حاجی پشیمون شدم در لحظه آخر تصمیم گرفتم که کنار بکشم برای همین جواب دختر حاجی رو دادم و گفتم : _سلام ؛ نازنین من یه کاری دارم انجام بدم برمیگردم. و اجازه ندادم نازنین اعتراض کنه و راه رفته رو برگشتم بهتر بود کمی مهمون خیابون ها باشم ؛ کمی فکر کنم ببینم تو چه منجلابی گیر کردم... باید چیکار میکردم؟ فاصله ی زیادی رو طی نکرده بودم که پیامی رو گوشیم اومد. به محض دیدن اسم نازنین متوجه شدم حتما تهدیدی پشت پیام هست. باز نکردم و گوشه ی پارکی روی اولین نیمکت نشستم و رفت وآمد مردم رو تماشاگر شدم شاید زمان بتونه کمی تمرکز از دست رفته ام رو برگردونه صدای زنگ گوشی همراه بلند شد با صدای آه کلافه و درموندم ؛حتما باز نازنینه...! @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۶۷ ولی این بار شماره ی ناشناس بود کنجکاو شدم تماس رو وصل کردم _بله _سلام عمر آبجی گوشی رو از کنار گوشم فاصله دادم به شماره نگاهی کردم نمیشناختم ولی ... _نازنین تویی؟؟ _اره داداش محمد گوشیم یکباره شارژش تموم شد مجبور شدم با گوشی سوجان خانم باهات تماس بگیرم خواستم بگم کجايی...؟ زودتر بیایی اینجا نذری دارند و حاج آقا هم دست تنهاست... صدای آروم دختر حاجی روهم شنیدم که گفت : _نازنین جان مزاحمشون نشو بابا و دایی هم هستند _عه!!! چه مزاحمتی؟ داداشم از خودخونه کلی ذوق داشت واسه کمک ؛ کلا تو این جور مراسمات همه جوره برای همراهی و کمک پایه اس خیالت راحت مگه نه داداشی؟؟ تمام وقت سکوت کرده بودم و به چرت و پرتای بی ربط نازنین گوش میکردم.مثل اینکه چاره ندارم جز برگشتن _ باشه الان میام وگوشی رو قطع کردم با اینکه هنوز دودل بودم ولی چاره ای جز برگشت نداشتم... به ناچار راهی خونه ی حاجی شدم چند نفری درحیاط داشتن درحال وصل پارچه ی سیاه بودن کوچهء حاجی رنگ و شکل جدیدی گرفته بود به محض ورودم دایی و چند نفری رو دیدم که در حال کمک کردن بودن. صدای پرشور حاجی منو به خودم آورد _به به مرد مؤمن خوش آومدی بیا کمک بیا که خیلی کارداریم. ناخواسته لبخندی به لب جلو رفتم و سلام کردم و گفتم: _ در خدمتم حاجی.... @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۶۸ کارهای مراسم به کمک همدیگر زود تموم شده بود حیاط کمی خلوت تر شده بود. دیگ بزرگی رو شستم و روی اجاق گذاشتم منتظر ایستاده بودم که حاجی باصدای بلندی گفت: اهل منزل بیایید که پختن آبگوشت امام حسینی دیگه کار شماهاست. سرم پایین بود ولی حضور چند خانم رو متوجه شدم که اومدن حیاط بین صدا ها صدای نازنین از همه بلندتر بود... _سلام داداش سرموبلند کردم و به چند خانم دیگه که همراه نازنین بودن سریع یه سلام دادمو در خلوت ترین گوشهء حیاط روی سکویی نشستم. همراه‌خانم ها دختر چهار ؛ پنج ساله ای هم بود که چادردختر حاجی رو گرفته بود. ودختر حاجی هر جا می رفت اونم باهاش بود خانم ها مشغول پخت و پز بودن و حاجیو دایی هم در حال صحبت... از توجه بیشتر یک خانم به دایی متوجه شدم خانمشهء وقتی داروهاش رو براش آورد و تاکید کرد تا مراقب حالش باشه برای اولین بار لبخند این دایی رو هم دیدم . بازصدای گوش خراش نازنین بود که می اومد _سوجان خانم یه چایی هم واسه داداشم میبری خیلی خسته اس؟! فقط نگاهش کردم... چون این داداش گفتنش به اندازه ی کافی مزخرف بود و حالا تو این جمع این خواستش هم اخم منو بیشتر کرد دیدم گره ابروی های دایی هم بیشتر از قبل شد. دختر حاجی که با سینی چای نزدیکم شد با سلام دادنش بازهم بی اختیار بلند شدمو سر به پایین سلام دادمو لیوان چای رو از سینی برداشتم تا سریع برگرده. همون موقع دختر مو طلایی با اون چشماۍ درشت خوشگلش که برای اولین بار دیدم به زمین خورد و شروع کرد به گریه کردن حاجی و دخترش به طرفش دویدنو با این جمله ای که همزمان با دویدنش سمت اون دختر به زبان آورد نگاه متعجب منو نازنین بهم گره خورد... _روجـــــامامان‌‌ جان چی شدی؟ @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا