eitaa logo
مجردان انقلابی
14.2هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ همراه با فیلم‌های سینمایی تلویزیون (شنبه ۲ فروردین) 🔸فیلم سینمایی «جک غول کش»، ساعت ۱۳ از شبکه نمایش 🔹فیلم سینمایی «همیشه شادی»، ساعت ۱۳:۳۰ از شبکه پنج 🔸فیلم سینمایی «خشم»، ساعت ۱۵ از شبکه نمایش 🔹فیلم سینمایی «فورد در برابر فراری» ساعت ۱۵:۳۰ از شبکه سه 🔸فیلم سینمایی «صدای منو می‌شنوید؟» ساعت ۱۷ از شبکه دو 🔹فیلم سینمایی «گودزیلا: پادشاه هیولاها»، ساعت ۱۷ از شبکه نمایش 🔸فیلم سینمایی «ادموند» ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه چهار 🔹فیلم سینمایی «لونه زنبور»، ساعت ۲۱ از شبکه نمایش 🔸فیلم سینمایی «مردان سیاه پوش»، ساعت ۲۳ از شبکه نمایش @mojaradan
دوست داشتن از عشق برتر است.😳 میپرسی چرا ؟چونــ...↓ عشق یک جوشش🔥 کور است و پیوندی از سر نابینایی ☝️🏻 اما دوست داشتن 😌پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.✋🏻 دکترعلی شریعتی🌹 🌈 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راز خوشبختی پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود آنجا زندگی می‌کرد. به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه رو شود وارد تالاری شد که و جوش بسیاری در آن به چشم می‌خورد، فروشندگان وارد و خارج می‌شدند، مردم در گوشه‌ای گفتگو می‌کردند، کوچکی موسیقی لطیفی می‌نواخت و روی یک میز انواع و اقسام خوراکی‌ها لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد. خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که ملاقاتش را توضیح می‌داد گوش کرد اما به او گفت که فعلأ وقت ندارد که «راز خوشبختی» را برایش کند. پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد. مرد خردمند اضافه کرد:  اما از شما دارم. آنگاه یک قاشق کوچک به دست پسر جوان داد و قطره روغن در آن ریخت و گفت: در تمام مدت گردش این را در دست داشته باشید و کاری کنید که روغن آن نریزد. مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین کردن پله‌ها، در حالیکه چشم از بر نمی‌داشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت. مرد خردمند از او پرسید:«آیا ایرانی اتاق نهارخوری را دیدید؟ آیا باغی که استاد باغبان ده سال صرف آراستن آن کرده است دیدید؟ آیا و مدارک ارزشمند مرا که روی پوست آهو نگاشته شده دیدید؟» جوان با اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده، تنها فکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود حفظ کند. خردمند گفت: «خب، پس برگرد و شگفتی‌های دنیای من را . آدم نمی‌تواند به کسی اعتماد کند، مگر اینکه خانه‌ای را که در آن سکونت دارد بشناسد.» مرد جوان این‌بار به در کاخ پرداخت، در حالیکه همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه کامل آثار هنری را که بخش دیوارها و سقف‌ها بود می‌نگریست. او باغ‌ها را دید و کوهستان‌های اطراف را، گل‌ها و دقتی را که در نصب آثار هنری در جای مطلوب به کار رفته بود تحسین کرد. وقتی به نزد خردمند بازگشت همه چیز را با جزئیات برای او توصیف کرد. خردمند پرسید: «پس آن دو قطره روغنی را که به تو سپردم کجاست؟» مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که آنها را است . آن وقت مرد خردمند به او گفت: «راز خوشبختی این است که همه جهان را بنگری بدون اینکه دو قطره روغن داخل قاشق را کنی». @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••💔•• 🖐🏻 . از همین‌جا‌سلام‌بدیم.. خواستم‌همین‌اوݪ‌بگـم ↓ ساعتم‌تنظیـم‌میگردد بہ‌وقتـــِ ڪربلا ... هم‌جدیداً ، هم‌قدیـماً دوستت‌دارم‌حسیݩ‌من•♥️• دلتنڱ حرمم😔💔 . . @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌✨ 😞 کارنامہ‌ام پُر ازتقلب وگنـاه قلبـے خط خطے سیـٰاه دوباره شرمندگے من دوباره اشڪ ریختن تو خسته ام ازخودم بایدشـروع ڪنم‌براے‌تمرین براے یـار بودن؛ نه سـربـار بودن! |• ادرڪنےولاتهلڪنے •| ✋🏻 @mojaradan