eitaa logo
کلاس مجردها
6.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
979 ویدیو
11 فایل
⚘آشنایی(آمادگی)با مسائل ازدواج و دوران عقد⚘ ⚠️دیر ازدواج کردن، بهتر از#ازدواج_اشتباه است. ✅مشاوره،هزینه نیست،سرمایه‌گذاری است. 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 📥مدیرکانال(شاکری کرمانی.مشاور دانشجوئی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
رایحه خوش زندگی با لبخند صبح آغاز می‌شود و لبخند زیبای زمان با رایحه دلنشین صبح همراه ست آغوش تنفس را بگشاییم چشمهای جان را بکار گیریم و آهنگ آرامش را بنوازیم شروع کنیم خوشبختی جایش همینجاست کنارمان... صبح بخیر ❤️ 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍(❤️❤️) 💢 (۵) ⚡یکی از دوستان پدرم من رو به یه خانواده ی به اصطلاح مذهبی معرفی کرده بودن و اصرار داشتن اجازه بدین زنگ بزنن بیان منزل(من چون هنوز کنکور نداده بودم پدرم کسی رو راه نمی دادن) و اون بنده خداها زنگ زدن منزل ما وقتی زنگ زدن گفتن ما برامون مهمه که دختر خانم سرکار نرن، نه الان نه در آینده و مادر من هم گفتن دختر من هرگز چنین قولی نمیده و هنوز هم کنکور نداده و پدرش اجازه نمیدن تشریف بیارید، اینا هم قبول کردن و نیومدن 🔸️باز دوباره شش ماه بعد( یک ماه مونده بود به کنکور😐) زنگ زدن که حالا بذارید ما بیایم، باز مامان من همین حرفها رو تکرار کردن و جالب اینه اونا هم باز تاکید کرده بودن که نمی‌خوایم بره سرکار و باز جواب مامانم همون بود زنگ زدن به معرف که معرف به پدرم بگن اجازه بدن و چون معرف دوست پدرم بودن و پدرم با ایشون رودربایستی داشتن اجازه دادن بیان منزل جالبیش اینه که پدرم بهشون گفته بودن داره برا کنکور میخونه نمی‌خوام مزاحم درسش بشم فرموده بودن کاری به درسش نداریم ، بین درس ها که داره استراحت می‌کنه میایم می بینیم و میریم( واقعا درگیری ذهنی و زحمت تمیزی خونه و تدارکات رو در جریان نبودن یا به روی خودشون نیاوردن نمی‌دونم !!!!) 💥خلاصه بعد از این همه اصرار تشریف آوردن بیست روز قبل کنکور از وقتی که من رو صدا کردن و من نشستم شروع کردن به این صحبت که پسر من خوشش نمیاد زنش بره سرکار من هم گفتم من هیچ تضمینی نمی‌دم نرم سرکار ، اگر کاری خوشم بیاد و در شأن خودم بدونم میرم دوباره گفتن ما همه خانم های فامیلمون خیلی درس خوندن تا دکترا هم خوندن ولی سر کار نمیرن منم گفتم برعکس من تمام عمه هام و مامانم و .... سر کار رفتن اصلا چیز بدی نیست تو خانواده مون ♦️همینطور با جملات مختلف در مورد شرط اولیه شون گفتن و من هم جواب دادم و در آخر بهشون برخورد و پاشدن رفتن ⚡قسمت توهین آمیز ماجرا این بود که فرمودن ما خیلی پولداریم(گویا معدن داشتن) و اصلا احتیاجی به پول خانوما نداریم و من هم توضیح دادم که کار فقط برای درآمد نیست و ‌...و تازه دوهزاریم افتاد که چرا با وجود اینکه ما بارها قبل اومدن بهشون گفته بودیم شرطشون رو قبول نداریم، اصرار داشتن بیان، فکر میکردن چون خیییییلی پولدارن پس کسی که می‌تونه شرط بذاره ایشون هستن و ما هم باید از خدامون باشه با این خانواده پولدار وصلت کنیم 📍من که خیلی خوشحالم نذاشتم حرفی رو دلم بمونه و جوابشونو دادم و مثل روز برام روشنه که پول زیاد خیلی وقتها به جای خوشبختی آسیب داره( که در مورد ایشون به نظرم کاملا اینطور بود ، آقا پسر کار مستقلی نداشتن و کنار پدر کار میکردن و به طور واضحی تسلط مادر بر زندگیشون واضح بود) ولی واقعا جدی بعضیا فکر میکنند چون پول بیشتری دارن از بقیه سَر ترن؟؟؟؟ 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸پلک بگشا نازنینم 🍃🌸صبح زیبایت بخیر 🍃🌸دلربا و بهترینم! 🍃🌸صبح زیبایت بخیر 🍃🌸هر سپیده 🍃🌸 با تو آغاز بهاری دیگر است 🍃🌸خنده کن تا گُل بچینم، 🍃🌸صبح زیبایت بخیر 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍(❤️❤️) 💢 (۶) ⚡من تو خواستگارام مورد عجیب غریب زیاد نداشتم خدا رو شکر . ولی یه بار یه بنده خدایی اومد یه تنه بار همه رو به دوش کشید 😂 پسر یکی از دوستای صمیمی مادرم بودن . منم ایشونو میشناختم با هم سفر کربلا رفته بودیم و خیلی خانم مهربونی بودن . منم رو این حساب که پسرشونم مثل خودشون اجتماعی و مهربونن بار اول که پیشنهاد دادن قبول کردم که بیان . 🔸️خلاصه اینا جلسه اول با پسرشون اومدن . بنده خدا خیییلی خجالتی و سر به زیر بود .  یعنی جوری که برای ما خیلی تعجب آمیز بود . جالب تر اینکه ۲۶ سالش بود اما مثل بچه ها سه ساله به چادر مامانش چسبیده بود 😶 . خلاصه بعد یه سری صحبت اولیه مامان من پیشنهاد داد برین تو اتاق با هم صحبت کنین . منم طبق عادت بلند شدم تا راهنماییش کنم به اتاقم که دیدم آروم گفت نه حالا که دور هم نشستیم همینجا صحبت میکنیم زوده بریم اتاق . منم که ضایع شده بودم نشستم 🙄 بعد دوباره مامانم یه سری سوال ازش پرسید که علایقتون چیه بنده خدا یه چیزایی جواب میداد سر و ته نداشت . 🔹️هی از تفریحات دوره مهد کودکش میگفت که چه حیوونایی دوست داشته 🤐 بعد چند دقیقه باز مامانم گفت خب دیگه برین بقیه صحبتا رو با هم بکنین من باز عین مترسک پاشدم وایسادم دوباره گفت نه چه کاریه همینجا خوبه و بیشتر به مامانش چسبید . من دیگه اینقدر ضایع شده بودم آروم به مامانم گفتم به جدم قسم من دیگه بلند نمیشم 😑😂 . 💥خلاصه آخرش مامانم کفری شد گفت خب آقا پسر شاید من بخوام با مادرت حرف بزنم و ما رو شکوند تو اتاق . خلاصه بگم ما رفتیم تو اتاق دیدم بنده خدا مثل گنجشک داره میلرزه . دلم خواست اون لحظه یه دستی به سر و روش بکشم آروم شه 😂 منم معمولا موقع صحبت با خواستگارا خیلی خجالتیم ولی نه در این حد بنده خدا اصلا جواب سوالا رو هم نمیتونست بده . از نظر مالی و اعتقادی خیلی مستقل از خانواده اش بود اما واقعا انگار به بلوغ نرسیده بود و من کلا نظرم منفی شد . خلاصه سوالامو نصفه و نیمه پرسیدم و گفتم اگه شمام سوالی ندارین بریم بیرون . گفت باشه . حالا من بلند شدم وایسادم که بریم بیرون این بنده خدا بلند نمیشد همینجوری نشسته بود اینور و اونور نگاه میکرد 😑 کلا مثل اینکه بلند شدن براش سخت بوده 😂 منم که باز ضایع شده بودم الکی ادا در آوردم ای وای چادرم  گیر کرده به صندلی مجبور شدم پاشم و این اسکل بازیا 😂 بعد حدودا یه ربع زل زدن به من پا شد رفت . 🍂نتیجه اشم این شد که فهمیدم اولا لزوما بچه ها به خانواده شون شبیه نیستن . 🍂دوما سن بالای پسر و در آمد خوبش دلیل بر بلوغش نیست . این بنده خدا خیلی کوچولو بود 🥺😂 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح اتفاق قشنگی ست بیخودی نیست که گنجشک ها شلوغش می کنند. سلام صبحتون زیبا ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖
🔍(❤️❤️) 🔴 که با وجود این علائمها نکنید. ☢علايم هشداردهنده در ازدواج☢ ✴️هرچه يك عامل در مرتبه باشد، احتمال مساله دار شدن ازدواج و نهايتا بالاتر است: 1⃣. زوجين به فاصله كوتاهى از يك فقدان باهم آشنا شوند يا ازدواج كنند.💥 2⃣. آرزوى شدن از يك نفر در خانواده پدرى، عاملى براى ازدواج باشد.💥 3⃣. همسران به طور معنادارى متفاوت باشد (به لحاظ ، تحصيلى، طبقه اجتماعى، قوميت و سن).💥 4⃣. زن و شوهر از خواهر و برادرى برخاسته باشند.💥 5⃣. زن و شوهر يا خيلى نزديك به خانواده هايشان و يا خيلى دور از آنها داشته باشند.💥 6⃣. زن و شوهر به لحاظ يا عاطفى به خانواده هاى خود وابسته باشند.💥 7⃣. ازدواج قبل از سن سالگى انجام شود ( در جامعه شهرى)💥 8⃣. مدت و يا نامزدى كمتر از شش ماه باشد و يا اين كه بيشتر از سه سال به طول انجامد.💥 9⃣. مراسم ازدواج بدون خانواده يا دوستان فعلى انجام شود.💥 🔟. زن، قبل از ازدواج شود يا در خلال سال اول ازدواج حامله شود.💥 1⃣1⃣. همسران دوره كودكى يا نوجوانى خود را دوره اى و بد محسوب كنند.💥 2⃣1⃣. همسران، رابطه با خواهر و برادر و يا والدين خود داشته باشند.💥 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍(❤️❤️) 💢 (۷) 🔸️خب خواستگار بنده پسرخالم بود که از همون ابتدایی و راهنمایی اینا منو بعنوان عروس آیندشون درنظر گرفته بودن🙄 تا اینکه عید سالی که یازدهم بودم بحث درکل خانواده پیچید. اونا روستایی بودن و ما شهری.ميخواستن بیان که گفتیم صبر کنین تا کنکور،بعدش بیاین. 🔹️حدود ۳ماه بعد کنکور اومدن البته خالم بود و باباش(بابابزرگم)و شوهرش. البته من چون شناخت کاملی نسبت به پسرخالم داشتم و می‌دونستم ملاک‌های منو نداره همون پارسال جواب منفی رو دادم اما اینا مُصر بودن.... خلاصه این دفعه که اومدن و رفتن بعد چن روز بابام جواب آخر به بابابزرگم گفت که بهشون بگه. خب خیلی عصبانی بودن و کلی بدوبیراه به مادرم گفتن(خالمینا) منم قرار بود پشت کنکور بمونم و از اینکه تصمیم درستی گرفتم خوشحال بودم و با قدرت ادامه دادم و بیشتر درس خوندم. تقریبا یک ماه و اندی گذشت تا اینکه خبر رسید پسرخالم عقد کرده....خیلی تعجب کردم آخه اینقدر زود؟گفتم حتما از لج ما اینقدر زود عقد کردن. ❗️ببینین دلیل من برای رد کردن با بابام فرق داشت.من به‌این خاطر قبول نکردم که طرف عقایدش مثل من نبود و اخلاق درستی هم نداشت. ایمان و ولایت پذیری رکن مهم دینداریه که ایشون فقط بلد بود نماز بخونه و سخت گیری افراطی داشته باشه رو حجاب خواهرش...🙄کلا خانوادگی عقیدشون اینطوری بود حتی همون روز که اومدن سر همین اغتشاشات و...بحث داشتیم مشخص بود من مخالف اونام. اما بابام (عقاید اونم مث من نیس) بخاطر اینکه ممکن بود تو روستا بخوایم زندگی کنیم رد کرد. 💥البته اینم بگم چون دوتا خواستگار دیگه تو فامیل ممکن بود بیان اینا فک می‌کردن اگه زودتر بیان پیروز میدان شدن😂😐هنوز نیومده اینا عزا گرفته بودن😂 از لحاظ اقتصادی خوب بودن ولی این چیزا برام مهم نیس،سنش هم ۲۳ سال بود. ⚡اما من از طرفی خیییلی خوشحال بودم که بعد چنددد سال بالاخره راحت شدم و خداروشکر کردم از طرفی اینکه از لج من زودی عقد کردن و به من تهمت زدن و با مامانم بد حرف زدن،باعث شدن تمرکز ذهنیم بهم بریزه و نتونم درست درس بخونم ناراحت بودم ولی این فکرا رو گذاشتم کنار. حرف آخرم✅ امیدوارم هیچ پسری عاشق دختری که عقایدشون متفاوته نشه!عزیزان موارد اساسی رو نمیشه تغییر داد. اگرم طرف مغرور و بی منطق باشه،هرچی بهونه بیاری که قبول نمی‌کنم قبول دار نیس! (پشت کنکور موندنم بخاطر این بود که اون دانشگاهی که میخواستم رتبم نرسید و کلا سال اول درست نخوندم...) 🍎@mojaradha 💖💍💖💍💖💍💖