#چهارشنبه_های_امام_رضایی آیت‌الله شیخ مرتضی حائری فرزند مؤسس حوزه علمیه قم بسیار مقید و علاقه مند به حضرت رضا علیه السلام و زیارت ایشان بود، به طوری که هر وقت فرصت اجازه می‌داد با هر وسیله‌ای عصر چهارشنبه ازقم راهی مشهد می‌شدند و صبح جمعه هم برمی‌گشتند تا صبح شنبه به درس برسند. حتی گاهی اوقات که وسیله نبود، پیرمردِ عالمِ باوجاهت، آخر اتوبوس روی پیت حلبی می‌نشست و سختی سفر را تحمل می‌کرد برای رسیدن به پابوسی مولایش! القصه؛ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه نقل فرمودندکه: بعد از فوت و تجهیز و تشییع و تکفین و تدفین آيت‌‌الله شيخ مرتضی حائری، شب اول قبر برايش نماز ليلة‌ الدفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. يک سوره ياسين هم قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم... چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي، چه خبر است؟! پرسيدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن... وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم‌کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد. صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دوردست به من نزديک مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد. تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم. گفتم: خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم.... همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم. صدايی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگاه کردم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور به سوی من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين، عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور! نوری چشم نواز و آرامش بخش. اُبهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند. بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد! و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد. «نثار روح آن عالم عزیز، صلوات خاصه حضرت رضا را بخوانید.» #زیارت •••‌━🍃❀💠❀🍃━••• مجاورحرم @mojavereharamm

عالم جلیل الشأن حضرت آیت الله شیخ مرتضی حائری که در پست قبل از ایشان نوشتم.☝️

بعد از سالها...🇮🇷 عزتی که خدا به واسطهٔ مدافعین جان‌بر‌کف حرم و خون شهدای باغیرت سوری و عراقی و ایرانی و افغانستانی و پاکستانی و...، دوباره به دمشق برگرداند. یاد سیدالشهداء مدافعان حرم در این سفر، چقدر خالی‌ست. او و یارانش در کنار حضرت عقیله سلام الله علیها، میزبان هر زائر و مهمان دور و نزدیکی‌ هستند. #حاج_قاسم #ابومهدي «بطلب خانوم جان» •••‌━🍃❀💠❀🍃━••• مجاورحرم @mojavereharamm

🦋#شعر_شبانه 📚#سعدی_شیرازی الا گر جفاکاری، اندیشه کن وفا پیش گیر و کرم پیشه کن کرم کن چنان که‌ت برآید ز دست جهانبان دَرِ خیر بر کس نبست •••‌━🍃❀💠❀🍃━••• مجاورحرم @mojavereharamm

🤲#دعا ✨#دعای_کمیل قَوِّ عَلىٰ خِدْمَتِكَ جَوارِحِى، وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوانِحِى، وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فِى خَشْيَتِكَ، وَ الدَّوامَ فِى الاتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ، حَتّىٰ أَسْرَحَ إِلَيْكَ فِى مَيادِينِ السَّابِقِينَ؛ وَ أُسْرِعَ إِلَيْكَ فِى البَارِزِينَ، وَ أَشْتاقَ إِلىٰ قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقِينَ، وَ أَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصِينَ، وَ أَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنِينَ، وَ أَجْتَمِعَ فِى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ. ای پروردگارم؛ اعضایم را در راه خدمتت نیرو ببخش و دلم را بر عزم و همّتت محکم کن و کوشش در راستای پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانی دار تا به‌ سویت در میدان‌های پیشتازان برانم؛ و به‌ سویت در میان شتابندگان بشتابم و مشتاقانه به سوی قرب تو در میان مشتاقان قرار گیرم و همانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون یقین آوردگان از جاه و عظمت تو بهراسم و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم. ◽شب‌های جمعه با هدیهٔ امیرالمؤمنین علیه السلام،"دعای کمیل" ، زندگی رااز نو شروع کنید. •••‌━🍃❀💠❀🍃━••• مجاورحرم @mojavereharamm

🗓#سالگرد ☀️#آیت_الله_بروجردی سیزدهم شوال سالگرد بزرگترین مرجع شیعه حضرتِ آیت الله العظمیٰ سید حسین طباطبایی بروجردی رضوان الله علیه است. بنیانگذار مسجد اعظم شهر مقدس قم. قبر مطهر او در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و در قسمت بالاسر ایشان است. در حرم حضرت، بیش از ۱۵۰ قبر عالم و فقیه و زعیم و عالم شهید و شهید است، اما تنها مزار فقیهی که همیشه هم زائر مرد دارد و هم خانم، قبر مطهر این زعیم جلیل الشأن است. (باقی قبور معمولاً در قسمت مردانهٔ حرم است.) بر خودم لازم و واجب می‌دانم در اکثر تشرفاتم کنار مرقد ایشان حاضر بشم و بر امام حسین علیه السلام سلام عرض کنم. #صلّی_اللّه_علیك_یااباعبداللّه •••‌━🍃❀💠❀🍃━••• مجاورحرم @mojavereharamm

🗓#سالگرد ☀️#آیت_الله_بروجردی هرچه از علما بیشتر بدانید، کم است. هرچه عالم بیاید و برود، جای علمای ماضی پُر نمی‌شود. این کلام امام معصوم علیه السلام است: إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. هرگاه عالمی بمیرد رخنه‌ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می‌شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمى‌پوشد. آیت الله بروجردی را ندیده بودم اما از جان دوستش دارم.✋ «رضوان الله علیه» •••‌━🍃❀💠❀🍃━••• مجاورحرم @mojavereharamm