#امروز
#قم_المقدسة
#حرم_حضرت_معصومه
◾آجركِ الله في مُصابِ أبیكِ الطّاهِرِ المُطَهّر سَیّدُنا موسَی الکاظِمِ علیه السلام ✋
•••🍃❀💠❀🍃•••
📷 مجاورحرم
@mojavereharamm
#امروز
#قم_المقدسة
#حرم_حضرت_معصومه
🏴🏴🏴
امروز قلب عالم امکان پر آذر است
لرزان ز تاب ماتم و غم، عرش اعظم است
زهرا به باغ خلد بود نوحهگر چرا
گویا عزای حضرت موسی ابن جعفر است
•••🍃❀💠❀🍃•••
🎥مجاورحرم
@mojavereharamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امروز
#قم_المقدسة
#حرم_حضرت_معصومه
جای شما خالی
از جانب شما و به نیابت شما و خانواده و عزیزان و دوستان و امواتتون، زیارت کردم و محضر خانوم تسلیت عرض کردم شهادت پدر بزرگوارشون رو.
حرم لبریز زائرها...
مسافرها...
مجاورها
•••═🍃❀💠❀🍃═•••
🎥مجاورحرم
@mojavereharamm
📙✏️توجه
📙✏️توجه
تا ساعت ۱۲شب #ختم_جمعی_صلوات برقرار است و محبان حضرت بابالحوائج موسی بن جعفر علیه السلام، تعداد صلوات فرستاده شده را به این آیدی میفرستند.
@moradi_nn
⬆️⬆️⬆️
#سیره_موسیبنجعفر
#ویژه_شهادت
#داستان
🔰صفوان ابن مهران کوفی معروف به صفوان جمّال (کسی که شترهای زیادی دارد)
مردی شایسته و پرهیزکار که از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام بود.
زندگیاش از راه کرایه دادن شترهایش تأمین میشد.
صفوان نقل میکند:
خدمت حضرت موسیبن جعفر علیه السلام شرفیاب شدم.
حضرت به من فرمود:
صفوان تمام کارهای تو پسندیده و نیکو است مگر یکی.
گفتم:
ای وای! فدایت شوم کدام کار مورد قبول شما نیست!؟
فرمود:
شترهای خود را به این مرد ـ هارون الرشید ـ کرایه می دهی.
عرض کردم:
این شترها را از باب حرص و ازدیاد ثروت یا برای صید و شکار و لهو و لعب کرایه نمیدهم، چون برای سفر حج میخواست دادم، خودم نیز متصدی و مباشر خدمت این ملعون نمیشوم غلامهایم را همراه آنها میفرستم.
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:
آیا او برای پول کرایهٔ تو متعهد میشود؟
عرض کردم:
آری مدیون میشوند تا پس از برگشتن پرداخت کنند.
حضرت فرمود:
دوست میداری که هارون و خانوادهاش زنده باشند تا ساعتی که کرایه تو را پرداخت کنند؟
با خجالت جواب دادم:
بله همین طور است.
امام فرمود:
کسی که بقای ایشان را دوست داشته باشد از جملهٔ آنهاست، هر که از ایشان محسوب شود، جای او در جهنم خواهد بود.
صفوان جمّال میگوید:
پس از فرمایش موسی بن جعفر علیه السلام، بلافاصله همه شترهای خود را فروختم.
این خبر به گوش هارون الرشید رسید، مرا طلب کرد.
پیش او رفتم، گفت:
شنیده ام شترهای خود را فروختهای!!
گفتم:
بله ، پیر و ضعیف شدهام خودم نمیتوانم متصدی امور آنها باشم، غلامانم هم آنطور که باید، مراقبت نمیکنند و از عهدهٔ این کار به خوبی بر نمیآیند.
هارون گفت:
هرگز! هرگز! تو به اشارهٔ موسی بن جعفر این کار را کرده ای.
تقیّه کردم و گفتم:
مرا با موسی بن جعفر چه کار!؟
گفت:
دروغ میگویی... کاش میتوانستم تو را بکُشم.
«سر و جانم فدای حضرت موسی الکاظِم علیه السلام»
•••═━🍃❀💠❀🍃━═•••
مجاورحرم
@mojavereharamm