🔹خبر رسید که ضد انقلاب با حمله به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به اسارت برده است
🔹صبح اول وقت راه افتادیم. مصطفی، عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار دور کمر قوت قلب همه بود.
🔹اما پیش مرگ های کرد که درکنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به حاج مصطفی نگاه می کردند!
باور نمی کردند یک روحانی اهل رزم و درگیری باشد.
🔹 همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر جهاد را به شهادت رسانده بود، امادرگیری تا عصر ادامه داشت
🔹 وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند.
یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند می گفت:اینو میگن آخوند، اینو میگن آخوند ....
مصطفی میخندید.
دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح کرد و گفت:
اینو میگن سبیل! اینو میگن سبیل!
منبع: روایتی از زندگی حجت الاسلام #شهید_مصطفی_ردانی_پور
كتاب بوي باران نوشته ي سيد علي بني لوحي
🕌 معجزه انقلاب اسلامی 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3172401344Cf69abb2ed5