_خواستم مادرشون پیغام بدن گفتن صدام درنمیاد ان شاءالله سری بعد(:💔 صبوری حضرت زینب رو داشتند گریه‌شون دلمو سوزوند... بخدا مدیونیم🙂🖤

سلام‌رفقایِ‌مجیبـے ایام‌تسلیت .. التماس‌دعای‌فرج 🖤 - این‌فایل‌روازدست‌ندید ✋🏼

دشمن علم را می دید و حرکت باد میان پرچم را میفهمید عباس هست و حسین ابالفضل دارد و جرات نمیکرد پیش بیاید از روز اول که ساکن کربلا شدند نه از همان مدینه که قدم در راه گذاشتند یک جمله همه را عقب میراند ابالفضل العباس همراه حسین است...

به این جمله ی زیبا نگاه کنید. (از زبان حضرت ام البنینه س ♥️)

میروعلمدار¹ من در خانه صاحب لوجه الله زندگی میکردم و تو قرار بود کاشف الکرب عن وجه الحسین بشوی عزیزدلم خدا تو را به خاطر وجه حسین آفرید چه شد که تو اشک را بر صورت حسین جاری کردی عباسم؟

میرو علمدار ² من در مقابل چشمان همه بارها قنداق تو را محکم در آغوشم فشردمت و باهم چرخیدیم دور سر حسین و آرام کنار گوشت لب زدم بگو مادر با من زمزمه کن فدایت حسین جان فدایت زندگی‌ام، هستی ام جان و روحم به نفسی انت پسر فاطمه... ♥️🖇

میرو علمدار ³ یادت دادم از همان کودکی که لب باز کردی دلت میخواست به سمت حسین پر بگیری گامهایت را همسان گامهایش کنی یاد دادم که لب بزنی 🌱سیدی و مولای🌱 یک گام عقب تر برداری و چشم در چشمشان خیره نمانی با علی اگر به رسم پدری رفتار میکردی با حسنین اما به رسم سروری و با زینب به رسم نوکری♥️✨

میروعلمدار⁴ روحت بلند و قوی بود چون زمان و زمین نفست را چنان در اختیار داشتی که کسی نمی‌توانست برای ذره ای و لحظه‌ای تو را فریب دهد و اندیشه ات چنان عمیق و پر حکمت بود که در هر مکان و زمانی نفوذ کلام و قوت عملت راهگشا بود صاحب بصیرت بودی... ✨☁️ تو مجموعه خوبیها شده بودی پدر فضیلت‌ها ابالفضل ☁️✨

میروعلمدار ⁵ پدرت با دستان خودش وزیر نگاه خودش تو را بزرگ کرد🌸.. بعد گذاشت در سایه حسن 🌱... و ماندی در تلالو خورشید وار حسین♥️....

میروعلمدار ⁶ مادر یک قصه ای دارد این آب که من هم نمیدانم چیست❗️ فقط دریافتم که خلقت عالم از آب است و انسان هم آب داستان اصلی است که در دشت کربلا با تو به هم جمع شد هر دلی که با محبت حسین عجین است از آب دست تو سیراب شده است🖇 تو منشاخیر ترین خیرهای عالمی سقایی سقا♥️