eitaa logo
موج نور
175 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
17 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ یاد نعمت‌های الهی 🌴 اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ 🌴(ابراهیم: ۶) 🍃نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد🍃 ✅ نعمت چشم > پانصد سال عبادت ✍ عابدی، پانصد سال از عمر خود را صرف عبادت خداوند کرده بود. تقریبا هزار یا دو هزار سال قبل، عمر بشر غیر از حالا بوده است، مثلا لقمان حکیم سه هزار سال عمر کرد. عمر بشر در آن زمان‌ها زیاد بوده است. این عابد، در دامنه کوهی زندگی می‌کرد که آب شیرین و گوارایی داشت و درختی نیز در آن نزدیکی بود که عابد از میوه آن استفاده می‌کرد. هنگامی که این عابد، بعد از پانصد سال عبادت مرد، درعالم قبر، فرشتگان بین اعمال او و نعمت‌هایی که خداوند به وی داده بود، موازنه (سنجش) کردند؛ موازنه آخرتی طوری است که خود شخص هم یقین به درست بودن آن می‌کند اول آمدند سراغ بدنش. تمام عباداتی که وی انجام داده بود، در برابر نعمت بینایی و چشمی که خداوند به وی داده بود، نشد. از دست وزبانی که برآید کز عهده شکرش به درآید بنده همان به، که زتقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورد ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که بجا آورد 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ اثر نیکوکاری 🌴إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ🌴 🍃ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ🍃 (اعراف : ٥٦) ✅ پاداش دستگیری از مظلوم ✍ یکی از بزرگان می‌گوید: صورت برزخی مردی را دیدم که در حال مردن بود، صورتش در نهایت سیاهی و کثافت و تعفن بود. وحشت کردم که این بدبخت، اگر با این حالت بمیرد، در برزخ چه بر او می‌گذرد؟ ناگاه صدایی بلند شد که به فرشته مرگ می‌گفت: «ای ملک الموت، صبر کن و جان او را نگیر، زیرا او بر ما حقی دارد که باید ادا شود. » ناگاه انواری بر او افاضه شد که سیاهی‌اش به نور و درخشندگی، و تعقن و کثافتش به عطر و زشتی صورتش به زیباترین صورت‌ها مبدل شد و بدن برزخی اش مانند قطعه بلوری درخشان گردید. سپس در این حالت، جانش گرفته شد و مرد. از خداوند خواستم به من بفهماند که آن مرد چه حقی نزد خدا داشت. شب در عالم خواب آن مرد را دیدم و از او پرسیدم، گفت: و زشتی کردارم همان بود که دیدی، لکن روزی مظلومی را دیدم که می‌خواستند بدون هیچ تقصیری او را اعدام کنند؛ چون در دستگاه حکومتی نفوذی داشتم، سعی کردم و او را نجات دادم، همان واقعه سبب شد که در سخت ترین حالات، خداوند به دادم رسید و مرا از عذاب نجات داد. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ میزان برتری 🌴يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ 🍃ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﻣﻠﺖﻫﺎ ﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ تا ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ . ﺑﻲﺗﺮﺩﻳﺪ ﮔﺮﺍﻣﻰﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺗﺮﻳﻦ شماست. ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ🍃 (حجرات: ۱۳) ✅ ریش سلمان یا دم سگ!!! ✍ روزی احمقی به جناب سلمان گفت: تو کی هستی؟ پسر که هستی؟ سلمان فرمود: من و تو اول نطفه بودیم و در آخر هم جیفه (مردار) هستیم. اما در آن عالم و در روز قیامت اگر حسنات و کارهای نیک من زیاد شد، من کریم هستم و اگر کم آمد، لئیم (پست) هستم. منافق دیگری به حضرت سلمان گفت: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟ سلمان فرمود: اگر از پل صراط رد شدم، ریش من بهتر است. اما اگر عبور نکردم، دم سگ برتر است. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ عاقبت گنهکاران 🍃فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ🍃 (اعراف: ۸۴) 🍂ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ؟🍂 ✅ اگر به قرآن عمل نکنیم ✍ احمد بن طولون، سلطان مصر بود، وقتی که مرد، از طرف حکومت وقت، یک نفر قاری قرآن بر سر قبرش فرستادند و حقوق گزافی هم برایش قرار دادند تا برای احمد قرآن بخواند. او نیز سرگرم قرائت قرآن شد. روزی خبر آوردند که قاری قرآن، ناگهان ناپدید شده است. از هر طرف شروع به تحقیق و جستجو کردند تا بالاخره او را پیدا کرده و از او پرسیدند: چرا فرار کردی؟ قاری قرآن، ابتدا جرئت نمی‌کرد دلیلش را بگوید، فقط اظهار می‌داشت که من از این کار استعفا می‌دهم. گفتند: اگر حقوقت کم است، حاضریم دو برابر این مبلغ را به تو بدهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید، دیگر حاضر به انجام این کار نیستم، بالاخره به او گفتند: دست از تو بر نمی‌داریم تا علت رابگویی. قاری قرآن گفت: چند شب قبل، که مشغول قرائت قرآن بودم، مرده سر از قبر بیرون آورد و به من اعتراض کرد و با من درگیر شد که چرا بر سر قبر من قرآن می‌خوانی من گفتم: مرا اینجا آورده‌اند که برای تو قرآن بخوانم، بلکه خیر و ثوابی به تو برسد. گفت: اینطور نیست؛ زیرا هر آیه‌ای که تو می‌خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می‌شود، به من می‌گویند: می‌شنوی؟ چرا در دنیا به آن عمل نکردی؟ لذا مرا معاف بدارید که دیگر من جرئت نمی‌کنم بر سر گورش قرآن بخوانم. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ عاقبت گنهکاران 🍃فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ🍃 (اعراف: ۸۴) 🍂ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ؟🍂 ✅ مکاشفه هولناک ✍ در آخر کتاب «دارالسلام عراقی» جزء مکاشفات برزخی می‌نویسد: و این مکاشفه سید جلیل «سید محمد علی عراقی» است، وی از کسانی می‌باشد که حضرت مهدی-علیه السلام-را دیده است، او می‌گفت: در ایام جوانی، در وطن اصلی‌ام، قریة «کزهرود» که ازدهات معروف «اراک» است، بودم و شخصی را به نام و نسب می‌شناختم. او وفات کرد، وی را آورده و در مقبره‌ای که روبروی خانه ما بود، دفن کردند. تا مدت چهل روز، چون مغرب می‌شد، آتشی از قبر اونمایان می‌شد و آواز و ناله جانسوزی از آن قبر، شنیده می‌شد. بلکه در اوایل، یک شب چنان ناله و فزع آن شخص، شدت کرد که من خائف و هراسان شده، ترسیده و از شدت وحشت بر خود لرزیدم به طوری که نتوانستم خود را نگهدارم و نزدیک بود غش کنم. یکی از کسانم، متوجه شده، مرا برداشته به خانه برد. پس از زمانی به خود آمدم، اما از این حالت که بر مرده می‌گذشت، در تعجب بودم؛ زیرا در هنگام حیات، کار بدی از او ندیده بودم. پس از تحقیق معلوم شد که وی، در زمان حیاتش، چندی مباشر مالیاتی محله خود بود، و از سیدی، مالیات می‌خواسته و آن سید بر دادن آن قادر نبود، پس سید را حبس کرده و مدتی او را به سقف خانه خود آویخته بود. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ بهشت خدا 🌴وَ ادْخُلِي جَنَّتِي🌴 (فجر: ۳۰) 🍁و در بهشتم داخل شو.🍁 ✅ شرط ورد به بهشت؛ پاکی ✍در حالات «ابراهیم ادهم» نوشته‌اند که: پس از مدتی فقر، دید که خیلی کثیف وچرک شده است، با لباس کهنه و کثیف به حمام آمد. استاد حمامی دستور داد که او را از حمام بیرون کنند. او آمد و در خارج حمام نشست و شروع به گریه کرد. دل حمامی به حال او سوخت. خواستند او را به حمام بازگردانند، نیامد. هر کار کردند، نیامد. گفتند: چرا نمی‌آیی؟ گریه‌ات برای چیست؟ گفت: گریه‌ام برای این نیست که از حمام بیرونم کرده‌اند، بلکه فکر آن عالم و بهشت را می‌کنم. می‌بینم در این دنیا، به واسطه کثافت، مرا به حمام راه نمی‌دهند، آن وقت چطور فردای قیامت، با روح کثیف و بدون تقوا، می‌گذارند که پشت سر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد بهشت شوم. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ ناامیدی ممنوع ⛔️ 🌴 لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ (زمر: ۵۳)🌴 🍃از رحمت خداوند نومید نشوید🍃 ✅ گوهر💎 شکسته ✍ جواهری در خزینه سلطانی وجود داشت که بسیار بی‌نظیر و مورد علاقه سلطان بود، به همین خاطر خزانه‌دار آن را جداگانه در صندوقی در خانه‌اش نگهداری می‌کرد. یک روز خزانه‌دار غفلت کرد و بدون اینکه درب اطاق مخصوص را قفل کند، از خانه خارج شد. از قضا فرزند خزانه‌دار به سراغ صندوق رفت و گوهر مورد علاقه سلطان را بیرون آورد و مشغول بازی با آن شد که ناگهان با سنگی آن را شکست. خزانه دار وقتی وارد خانه شد و منظره را دید، مرگ خودش را مشاهده کرد و بیچاره وار از خانه بیرون دوید و مثل دیوانه‌ها، این طرف و آن طرف می‌رفت. یکی از دوستان مؤمنش او را دید و پرسید که تو را چه می‌شود؟ گفت: «حال کسی که مرگ خود را به چشم می‌بیند، می‌خواهی چگونه باشد؟ » و قضیه را شرح داد. دوستش گفت: چرا فرمایش علی علیه‌السلام را به یاد نمی‌آوری که فرمودند: «خداوند متعال، الطاف پنهانی دارد که حتی از فهم تیزهوش نیز مخفی می‌ماند.» خزانه‌دار در این فکر بود که خبر رسید سلطان مبتلا به دردی سخت شده است و اطبا گفته‌اند که داروی این مرض معجونی است که باید از چند چیز ترکیب شود، از جمله یک قسمت از آن گوهر کذائی در میان معجون باشد. لذا به خزانه‌دار گفتند که گوهر را بشکن و فورا یک قسمت آن را بیاور. بدین ترتیب خزانه‌دار از مرگ نجات یافت. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ سپاسگزاری از خداوند 🍃اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ 🍃(سبأ : ۱۳) 🍂ﺍﻱ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺍﻭﺩ! ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﭙﺎﺱﮔﺰﺍﺭﻱ [ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥﻫﺎی خدا] ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻴﺪ؛ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺳﭙﺎﺱﮔﺰﺍﺭﻧﺪ.🍂 ✅ سجده طولانی! 👤 هشام بن احمر: ✍ با امام کاظم علیه‌السلام در يكي از نواحي مدينه مي رفتم كه ناگاه از مركب خود فرود آمد و به سجده افتاد و آن را بسيار طول داد. سپس سر از سجده برداشت و سوار مركبش شد. عرض كردم: فدايت شوم سجده ای طولاني كردي؟ فرمود: به ياد نعمتي افتادم كه خداوند به من عطا كرده است و خواستم از پروردگارم سپاسگزاري كنم. 📚کافی/ج ۲/ص ۹۸ 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ خدا به یاد بنده خود 🌻فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ🌻 (بقره: ۱۵۲) 🌺پس مرا ياد كنيد، تا شما را ياد كنم🌺 ✅ در پی جوال ✍ ابو العباس جوالیقی، در آغاز مردی جوال باف بود (جوال: نوعی کیسه گونی). روزی وقت عصر، با شاگرد خود حساب جوالهای خویش می‌کرد و یکی از آنها در آن میان ناپدید بود. زمانی که به نماز مشغول شد، ناگهان به خاطرش آمد که آن جوال را به چه کسی داده است. پس از اتمام نماز، شاگرد خود را از وضع جوال گم شده آگاه ساخت. شاگرد گفت: 👈ای استاد! نماز می‌گذاردی یا پی جوال می‌گشتی؟👉 استاد از سخن شاگرد به خود آمد و دست از دنیا کشید و به تهذیب خویش همّت گماشت تا آنکه آخر الامر در زمره اولیاء اللّه درآمد و به آن پایه رفیع نائل گردید. 📚 سایت حوزه 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 تفسیر قرآن کریم با داستان📜 ✳️ خداشناسی؛ بی‌نیاز 🌻وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ🌻 (آل عمران: ۹۷) 🍃و هر کس کفر ورزد (به خود زیان رسانده)؛ چرا که خداوند از همه جهانیان، بی‌نیاز است.🍃 ✅ چرا خدا را عبادت کنیم؟ ✍ روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه‌السلام آمد و گفت: ای موسی خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی علیه‌السلام فرمود: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد. با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز! خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. 🌟ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند و در دام حیله های شیطان نیفتیم🌟 📚الانوار النعمانیه ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋تفسیر قرآن کریم با داستان🦋 ✳️ دعای مضطر (=کسی که یقین دارد غیر از خدا فریادرسی نیست) مستجاب است. 🌴أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ (نمل: ۶۲)🌴 🍃[ﺁﻳﺎ ﺁﻥ ﺷﺮﻳﻜﺎﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﻲ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻧﺪ] ﻳﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻣﻰﻧﻤﺎﻳﺪ🍃 ✅ اثبات وجود خدا ✍ روزی مردی نزد امام جعفرصادق علیه‌السلام رفت و عرض کرد: «ای پسر رسول خدا، خدا را برایم ثابت کن.» امام به او فرمود: «آیا تا به حال مسافرت رفته ای؟» مرد عرض کرد: بله امام فرمود: «سوار کشتی شده‌ای؟» مرد گفت: بله امام فرمود: «آیا تاکنون اتفاق افتاده که کشتی شما غرق شود و کشتی دیگری برای نجات شما موجود نباشد و تو نیز شنا بلد نباشی که بتوانی خودت را نجات دهی؟ » مرد عرض کرد: بله امام فرمود: «آن موقع به چیز امید داشتی؟» مرد عرض کرد: «وقتی از همه جا مأیوس و نا امید می‌شدم و می‌فهمیدم که دیگر کسی نیست مرا نجات دهد، ته قلبم نوری می‌تابید و امیدوار می‌شدم که دستی از غیب بیرون آید و مرا نجات دهد.» امام لبخندی زد و فرمود: «همان نیرویی که امیدوار بودی ترا نجات دهد، درحالی که هیچ وسیله‌ای برای نجات تو باقی نمانده بود، همان خداست که در ناامیدی‌ها و بلاها به داد انسان می‌رسد و او را نجات می‌دهد.» 📚 داستان‌های شهید دستغیب(ره) 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ ناامیدی ممنوع ⛔️ 🌴 لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ (زمر: ۵۳)🌴 🍃از رحمت خداوند نومید نشوید🍃 ✅ در قعر چاه ✍ مرد مؤمن و خداپرستی، نیمه شب در بیابانی راه می‌رفت. هوا تاریک بود و مرد به راه ناآشنا، در نتیجه در چاهی افتاد. مدتی گذشت، عده‌ای از آنجا می‌گذشتند و چون چاه را رو باز دیدند، برای اینکه کسی در آن نیفتد، سنگ بزرگی را آورده و روی چاه گذاشته و سرچاه را بستند. مرد مؤمن در ته چاه، امیدش فقط به خدا بود و باور داشت که اگر عمرش باقی باشد و اجلش فرا نرسیده باشد، خداوند نجاتش می‌دهد. در همین موقع، ناگهان مرد متوجه شد که از بالای سرش خاک می‌ریزد. نگاه کرد، چیزی مانند دم جانوری به پایین آویخته بود. مرد دستش را به آن گرفت و خودش را بالا کشید. سپس سنگ را با چند تکان، از جایش حرکت داده و بیرون آمد. همه باید باور داشته باشیم، خداست که ما را از چاه‌های حیرت و ضلالت و بدبختی نجات می‌دهد. خداوند به هر وسیله‌ای که بخواهد، ما را بیرون می‌آورد و اگر نخواهد، با هر وسیله‌ای هم باشد، نجات ما غیر ممکن است. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ خوش زبانی 🌴وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا🌴 (بقره: ۸۳) 🍃ﻭ ﺑﺎ ﻣﺮﺩم ﺑﺎ ﺧﻮﺵ ﺯﺑﺎﻧﻲ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻴﺪ🍃 ✅ سه صافی سخن! ✍ شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم، دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت، همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ گفت: “کدام سه صافی؟” 🔹اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ گفت: “نه… من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.” 🔹 سری تکان داد و گفت:“پس حتما آن را از میان صافی دوم؛ یعنی خوشحالی گذرانده‌ای؛ یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالی‌ام می‌شود. گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. 🔹بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم؛ یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ نه، به هیچ وجه! همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌ کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.” 💥بر اساس شنیدهاتون مردم رو قضاوت نکنید 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 تفسیر قرآن کریم با داستان📜 ✳️ خداشناسی؛ بی‌نیاز 🌻وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ🌻 (آل عمران: ۹۷) 🍃و هر کس کفر ورزد (به خود زیان رسانده)؛ چرا که خداوند از همه جهانیان، بی‌نیاز است.🍃 ✅ چرا خدا را عبادت کنیم؟ ✍ روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه‌السلام آمد و گفت: ای موسی خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی علیه‌السلام فرمود: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد. با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز! خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. 🌟ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند و در دام حیله های شیطان نیفتیم🌟 📚الانوار النعمانیه ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ سهل‌انگاری در نماز 🌴فَوَيْلٌ لِّلْمُصلِّينَ‏🌱الَّذِينَ هُمْ عَن صلاتهِمْ ساهُونَ‏ 🌴(ماعون: ۴_۵) 🍃پس واى بر نمازگزارانى🌱 كه از نمازشان غافلند 🍃 ✅ سفارش امام زمان عج ✍ شيخ طوسى و طبرسى از زهرى نقل کرده‌اند كه گفت: مدّت هاى مديد در طلب حضرت مهدى عليه السّلام بودم و در اين راه اموال فراوانى (در راه خدا) خرج كردم اما به هدف نرسيدم تا اينكه به خدمت محمّد بن عثمان(نائب خاص امام زمان عج) رسيدم و مدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم كه مرا به خدمت امام زمان عليه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولى در مقابل تضرع بسيار من، سرانجام لطف كرد و فرمود: فردا اول وقت بيا. فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم، ديدم جوانى خوش سيما و خوشبو همراه اوست و به من اشاره كرد كه اين است آن كس ‍ كه در طلبش هستى. به خدمت امام زمان عليه السّلام رفتم و آنچه سؤال داشتم، مطرح كردم . ايشان جواب مرا فرمود تا به خانه‌ای رسيديم و داخل خانه شد و ديگر حضرتش را نديدم. در اين ملاقات، ايشان به من فرمود: از رحمت خدا دور است، از رحمت خدا دور است كسى كه نماز صبح را چندان به تأخیر بيندازد تا ستاره ها ديده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تأخیر بيندازد تا ستاره‌ها نمايان شوند. 📚 عبقری حسان 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان 📖 ✳️ آثار گناهان در دنیا 🍃مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا (نوح: ۳۵)🍃 🌿به سبب گناهانشان غرق شدند🌿 ✅ کبوتران حرم ✍ روزى امام سجاد (عليه السلام) به اصحاب خود فرمودند: آيا مى دانيد سبب بودن كبوتران در كعبه چيست؟ گفتند: نه يابن رسول الله شما بفرمائيد. حضرت علت را فرمود: در زمان قديم مردى بود كه خانه اى داشت و در ميان آن خانه درخت نخلى بود و كبوترى در شكاف آن آشيانه كرده، پس هر وقت جوجه مى گذارد آن مرد بالاى نخل مى رفت و جوجه هاى آن را مى گرفت و مى كشت. مدتى بر اين منوال گذشت، پس آن كبوتر از دست آن مرد به خدا شكايت كرد، به آن كبوتر گفته شد اين مرتبه كه مى آيد جوجه هاى تو را بردارد از درخت مى افتد و مى ميرد. بار ديگر كه كبوتر جوجه گذارده بود يك روز ديد آن مرد بالاى درخت رفت كبوتر ايستاد ببيند چه مى شود، وقتى آن مرد بالاى درخت رفت صداى سائل و محتاجى از در خانه بلند شد پائين آمد و به او چيزى داد و برگشت بالاى درخت و جوجه هاى كبوتر را برداشت و كشت و به او آسيبى نرسيد. كبوتر به خدا ناليد و گفت: خدايا پس وعده اى كه به من داده بودى چه شد؟ به او گفته شد، كه اين مرد جان خود را به واسطه آن صدقه اى كه داد خريد و بلا از او دفع شد؛ اما ما به همين زودى نسل تو را زياد مى كنيم و جائى تو را مسكن مى دهيم كه هيچ كس نتواند تا روز قيامت آزارى برساند. خداوند آنها را در خانه كعبه منزل داد و در امن و امان قرار داد و كسى نتوانست آنها را صيد و شكار كند. 📚 داستان‌هایی از خدا 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 تفسیر قرآن کریم با داستان📜 ✳️ خداشناسی؛ 🌴وَ لَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا🌱إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ...( کهف: ۲۳-۲۴)🌴 🍃و هرگز در مورد کاری نگو: «من فردا آن را انجام می‌دهم»🌱مگر آنكه خدا بخواهد...🍃 ✅ همه چیز وابسته به اراده خداست ✍ روزگاری در کنار «رود نیل» هنگام باستان شناسی صندوق بزرگی را پیدا کردند. وقتی در صندوق را باز کردند، جسد مومیایی شده‌ای را دیدند که در اطرافش چند خروار جواهر قرار داشت. وقتی تحقیق کردند، فهمیدند یکی از ملکه‌های مصر بوده که بعد از مرگش، جسدش را مومیایی کرده‌اند. در این صندوق همراه جواهرات، لوحی را نیز پیدا کردند که روی آن نوشته شده بود: «این وصیت نامه من است. پس از مرگم، هرکس جنازه‌ام را می‌بیند، بداند که در زمان سلطنت من، در مملکتم قحطی شد و کار به آنجا رسید که، من که ملکه مصر بودم، حاضر شدم تمام این جواهرات را بدهم و یک عدد نان در عوض آنها بگیرم، اما میسر نشد تا اینکه از گرسنگی به بستر مرگ افتادم. » ✨این را همه باید بخوانند تا عبرت بگیرند و بفهمند که تا وقتی خداوند نخواهد، هیچ چیز نمی‌تواند انسان را بی‌نیاز کند.✨ 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ خوش زبانی 🌴وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا🌴 (بقره: ۸۳) 🍃ﻭ ﺑﺎ ﻣﺮﺩم ﺑﺎ ﺧﻮﺵ ﺯﺑﺎﻧﻲ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻴﺪ🍃 ✅ سه صافی سخن! ✍ شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم، دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت، همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ گفت: “کدام سه صافی؟” 🔹اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ گفت: “نه… من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.” 🔹 سری تکان داد و گفت:“پس حتما آن را از میان صافی دوم؛ یعنی خوشحالی گذرانده‌ای؛ یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالی‌ام می‌شود. گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. 🔹بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم؛ یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ نه، به هیچ وجه! همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌ کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.” 💥بر اساس شنیدهاتون مردم رو قضاوت نکنید 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜تفسیر قرآن کریم با داستان📜 ✳️ خداشناسی؛ روزی‌دهنده 🌴وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ🌴(هود: ۶) 🍃هيچ جنبنده‌اى در روى زمين نيست، جز آنكه روزى او بر عهده خداست🍃 ✅ روزی پرنده 🐦 کور! 👤انس بن مالک می‌گوید: ✍ همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به بیابان رفتیم. پرنده‌ای در آنجا دیدیم که آواز مخصوص از آن شنیده می‌شد. پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: آیا می‌دانی این پرنده چه می‌گوید؟! عرض کردم: خدا و رسولش آگاه‌تر است. فرمود: می‌گوید: یا رب! اذهبت بصری و خلقتنی اعمی فارزقنی فانی جائع. خداوندا! نور چشمم را از من گرفتی و مرا کور آفریدی، روزی مرا برسان که من گرسنه ام. ناگهان دیدم ملخی پرواز کنان آمد و در دهان او نشست و آن پرنده کور ملخ را بلعید. در این هنگام آواز پرنده بلند شد، پیامبر به من فرمود: آیا می‌دانی این پرنده چه می‌گوید؟! عرض کردم: خدا و رسولش آگاه‌تر است. فرمود: می‌گوید: الحمد لله الذی لم ینس من ذکره حمد و سپاس خداوندی که یادآورنده اش را فراموش نمی‌کند. و به نقل دیگر فرمود: من توکل علی الله کفاه کسی که به خدا توکل کند، خدا او را کافی است. 📚 داستان‌هایی از خدا 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ یاد نعمت‌های الهی 🌴 اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ 🌴(ابراهیم: ۶) 🍃نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد🍃 ✅ نعمت چشم > پانصد سال عبادت ✍ عابدی، پانصد سال از عمر خود را صرف عبادت خداوند کرده بود. تقریبا هزار یا دو هزار سال قبل، عمر بشر غیر از حالا بوده است، مثلا لقمان حکیم سه هزار سال عمر کرد. عمر بشر در آن زمان‌ها زیاد بوده است. این عابد، در دامنه کوهی زندگی می‌کرد که آب شیرین و گوارایی داشت و درختی نیز در آن نزدیکی بود که عابد از میوه آن استفاده می‌کرد. هنگامی که این عابد، بعد از پانصد سال عبادت مرد، درعالم قبر، فرشتگان بین اعمال او و نعمت‌هایی که خداوند به وی داده بود، موازنه (سنجش) کردند؛ موازنه آخرتی طوری است که خود شخص هم یقین به درست بودن آن می‌کند اول آمدند سراغ بدنش. تمام عباداتی که وی انجام داده بود، در برابر نعمت بینایی و چشمی که خداوند به وی داده بود، نشد. از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید بنده همان به، که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورد ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که بجا آورد 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ اثر نیکوکاری 🌴إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ🌴 🍃ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ🍃 (اعراف : ٥٦) ✅ پاداش دستگیری از مظلوم ✍ یکی از بزرگان می‌گوید: صورت برزخی مردی را دیدم که در حال مردن بود، صورتش در نهایت سیاهی و کثافت و تعفن بود. وحشت کردم که این بدبخت، اگر با این حالت بمیرد، در برزخ چه بر او می‌گذرد؟ ناگاه صدایی بلند شد که به فرشته مرگ می‌گفت: «ای ملک الموت، صبر کن و جان او را نگیر، زیرا او بر ما حقی دارد که باید ادا شود. » ناگاه انواری بر او افاضه شد که سیاهی‌اش به نور و درخشندگی، و تعقن و کثافتش به عطر و زشتی صورتش به زیباترین صورت‌ها مبدل شد و بدن برزخی اش مانند قطعه بلوری درخشان گردید. سپس در این حالت، جانش گرفته شد و مرد. از خداوند خواستم به من بفهماند که آن مرد چه حقی نزد خدا داشت. شب در عالم خواب آن مرد را دیدم و از او پرسیدم، گفت: و زشتی کردارم همان بود که دیدی، لکن روزی مظلومی را دیدم که می‌خواستند بدون هیچ تقصیری او را اعدام کنند؛ چون در دستگاه حکومتی نفوذی داشتم، سعی کردم و او را نجات دادم، همان واقعه سبب شد که در سخت ترین حالات، خداوند به دادم رسید و مرا از عذاب نجات داد. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ میزان برتری 🌴يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ 🍃ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﻣﻠﺖﻫﺎ ﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ تا ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ . ﺑﻲﺗﺮﺩﻳﺪ ﮔﺮﺍﻣﻰﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺗﺮﻳﻦ شماست. ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ🍃 (حجرات: ۱۳) ✅ ریش سلمان یا دم سگ!!! ✍ روزی احمقی به جناب سلمان گفت: تو کی هستی؟ پسر که هستی؟ سلمان فرمود: من و تو اول نطفه بودیم و در آخر هم جیفه (مردار) هستیم. اما در آن عالم و در روز قیامت اگر حسنات و کارهای نیک من زیاد شد، من کریم هستم و اگر کم آمد، لئیم (پست) هستم. منافق دیگری به حضرت سلمان گفت: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟ سلمان فرمود: اگر از پل صراط رد شدم، ریش من بهتر است. اما اگر عبور نکردم، دم سگ برتر است. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ عاقبت گنهکاران 🍃فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ🍃 (اعراف: ۸۴) 🍂ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ؟🍂 ✅ اگر به قرآن عمل نکنیم ✍ احمد بن طولون، سلطان مصر بود، وقتی که مرد، از طرف حکومت وقت، یک نفر قاری قرآن بر سر قبرش فرستادند و حقوق گزافی هم برایش قرار دادند تا برای احمد قرآن بخواند. او نیز سرگرم قرائت قرآن شد. روزی خبر آوردند که قاری قرآن، ناگهان ناپدید شده است. از هر طرف شروع به تحقیق و جستجو کردند تا بالاخره او را پیدا کرده و از او پرسیدند: چرا فرار کردی؟ قاری قرآن، ابتدا جرئت نمی‌کرد دلیلش را بگوید، فقط اظهار می‌داشت که من از این کار استعفا می‌دهم. گفتند: اگر حقوقت کم است، حاضریم دو برابر این مبلغ را به تو بدهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید، دیگر حاضر به انجام این کار نیستم، بالاخره به او گفتند: دست از تو بر نمی‌داریم تا علت رابگویی. قاری قرآن گفت: چند شب قبل، که مشغول قرائت قرآن بودم، مرده سر از قبر بیرون آورد و به من اعتراض کرد و با من درگیر شد که چرا بر سر قبر من قرآن می‌خوانی من گفتم: مرا اینجا آورده‌اند که برای تو قرآن بخوانم، بلکه خیر و ثوابی به تو برسد. گفت: اینطور نیست؛ زیرا هر آیه‌ای که تو می‌خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می‌شود، به من می‌گویند: می‌شنوی؟ چرا در دنیا به آن عمل نکردی؟ لذا مرا معاف بدارید که دیگر من جرئت نمی‌کنم بر سر گورش قرآن بخوانم. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ عاقبت گنهکاران 🍃فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ🍃 (اعراف: ۸۴) 🍂ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ؟🍂 ✅ مکاشفه هولناک ✍ در آخر کتاب «دارالسلام عراقی» جزء مکاشفات برزخی می‌نویسد: و این مکاشفه سید جلیل «سید محمد علی عراقی» است، وی از کسانی می‌باشد که حضرت مهدی-علیه السلام-را دیده است، او می‌گفت: در ایام جوانی، در وطن اصلی‌ام، قریة «کزهرود» که ازدهات معروف «اراک» است، بودم و شخصی را به نام و نسب می‌شناختم. او وفات کرد، وی را آورده و در مقبره‌ای که روبروی خانه ما بود، دفن کردند. تا مدت چهل روز، چون مغرب می‌شد، آتشی از قبر اونمایان می‌شد و آواز و ناله جانسوزی از آن قبر، شنیده می‌شد. بلکه در اوایل، یک شب چنان ناله و فزع آن شخص، شدت کرد که من خائف و هراسان شده، ترسیده و از شدت وحشت بر خود لرزیدم به طوری که نتوانستم خود را نگهدارم و نزدیک بود غش کنم. یکی از کسانم، متوجه شده، مرا برداشته به خانه برد. پس از زمانی به خود آمدم، اما از این حالت که بر مرده می‌گذشت، در تعجب بودم؛ زیرا در هنگام حیات، کار بدی از او ندیده بودم. پس از تحقیق معلوم شد که وی، در زمان حیاتش، چندی مباشر مالیاتی محله خود بود، و از سیدی، مالیات می‌خواسته و آن سید بر دادن آن قادر نبود، پس سید را حبس کرده و مدتی او را به سقف خانه خود آویخته بود. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ بهشت خدا 🌴وَ ادْخُلِي جَنَّتِي🌴 (فجر: ۳۰) 🍁و در بهشتم داخل شو.🍁 ✅ شرط ورد به بهشت؛ پاکی ✍در حالات «ابراهیم ادهم» نوشته‌اند که: پس از مدتی فقر، دید که خیلی کثیف وچرک شده است، با لباس کهنه و کثیف به حمام آمد. استاد حمامی دستور داد که او را از حمام بیرون کنند. او آمد و در خارج حمام نشست و شروع به گریه کرد. دل حمامی به حال او سوخت. خواستند او را به حمام بازگردانند، نیامد. هر کار کردند، نیامد. گفتند: چرا نمی‌آیی؟ گریه‌ات برای چیست؟ گفت: گریه‌ام برای این نیست که از حمام بیرونم کرده‌اند، بلکه فکر آن عالم و بهشت را می‌کنم. می‌بینم در این دنیا، به واسطه کثافت، مرا به حمام راه نمی‌دهند، آن وقت چطور فردای قیامت، با روح کثیف و بدون تقوا، می‌گذارند که پشت سر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد بهشت شوم. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3