فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼خادمی که از ملازمان امام زمان (عج) شد...
😔 هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
🎙 حجتالاسلام عالی
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یا اباصالح المهدی ادرکنی
🍃 تویی امید ما همه، قرار جان فاطمه...
🎙 علی فانی
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
🌸 امام شناسی کودک!!!
🌼 امام صادق علیهالسلام:
🍃مفضّل بن عمر گفت: از امام صادق(ع) پرسیدم: اینکه کودک بدون هیچ دلیلی خندیده و بدون هیچ درد و رنجی میگرید سببش چیست؟ آنحضرت فرمود: «اى مفضّل! هیچ طفلى نیست مگر آنکه امام خود را دیده و با او مناجات مینماید، پس گریهاش به خاطر غایب شدن امام از او است و خندهاش زمانى است که امام به او رو میکند. و وقتى زبان طفل باز شد این باب بر رویش بسته شده و دیگر امام را ندیده و در دلش نسبت به آنچه قبلاً برایش اتّفاق افتاده فراموشى پیدا میشود».🍃
🌴عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلطِّفْلِ يَضْحَكُ مِنْ غَيْرِ عَجَبٍ وَ يَبْكِي مِنْ غَيْرِ أَلَمٍ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ مَا مِنْ طِفْلٍ إِلاَّ وَ هُوَ يَرَى اَلْإِمَامَ وَ يُنَاجِيهِ فَبُكَاؤُهُ لِغَيْبَةِ اَلْإِمَامِ عَنْهُ وَ ضَحِكُهُ إِذَا أَقْبَلَ عَلَيْهِ حَتَّى إِذَا أُطْلِقَ لِسَانُهُ أُغْلِقَ ذَلِكَ اَلْبَابُ عَنْهُ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالنِّسْيَانِ.
📚علل الشرایع ج ۲، ص ۵۸۴
😭 عزيزٌ عَلَيَّ اَنْ اَرَي الْخَلْقَ وَ لاتُري،
🍂بر من سخت است همه را مي بينم اما تو را نمي بينم (دعای ندبه)🍂
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖
✳️ علم لدنی
🌴وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا🌴(کهف : ۶۵)
🍃ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ🍃
✅ علم امام علیه السلام
👤عثمان بن سعید (از نواب اربعه) میگوید:
✍ مردی از اهالی عراق نزد من آمد، و خمس خود را آورد تا به امام زمان(عج) برسانم.
من آن را به امام عصر (علیه السلام) رساندم. حضرت آن را قبول نکرد رد نمود، و به آن مرد فرمود: حق پسر عمویت که چهار صد درهم است از میان آن بیرون کن! آن مرد از این پیشامد مبهوت شد و سخت تعجب کرد (چون نمی دانست بدهکار است) به خانه که برگشت، به حساب اموال خود رسیدگی نمود معلوم شد، زمین زراعتی پسر عمویش در اختیار او بوده، که قسمتی از حق او را رد کرده، و قسمتی را تا آن وقت نپرداخته است.
به دقت حساب کرد معلوم شد، باقی مانده سهم پسر عمویش از همان زمین، چهار صد درهم است، همان طور که امام فرموده بود. مرد عراقی آن مبلغ را به عموزاده اش رد کرد، و بقیه را به امام زمان (علیه السلام) فرستاد، آنگاه مورد قبول واقع گردید.
📚 داستانهای بحارالانوار
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 داستان تشرف به محضر امام زمان عج
🎙 مرحوم کافی(ره)
📚 بحارالانوار، ج ۵۲
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یا اباصالح المهدی ادرکنی
🍃 جز در خانه تو در نزنم جای دگر...
🎙 علی فانی
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 کودکانه با امام زمان عج
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
✍ [پیش از انقلاب] سرلشكرى خدمت يكى از علماى مشهد میرسد و بعد از عرض ارادت و اظهار محبّت به آل پيغمبر (ص) میگوید:
من متصدى انبار اسلحه خراسانم، يك ماه قبل متوجّه شدم كه پنج قبضه اسلحه از انبار به سرقت رفته و چند روز ديگر هم بناست بازرسان از مركز براى سركشى بيايند و پس از بازجويى با نبودن اسلحه قطعا مرا اعدام يا به حبس ابد با اعمال شاقه محكوم میکنند.
لذا چند شب بعد از خدمت، میرفتم پشت سربازخانه دره كوهى بود، ميان آن دره كوه تا صبح گريه میکردم و به امام عصر (عجل اللّه تعالى فرجه) استغاثه مینمودم.
تا اينكه شبى از بس گريه كرده بودم و فرجى نشده بود، با عصبانيت و چشم گريان صدا زدم، يا فاطمة الزهرا پسرت به دادم نمیرسد گوش به حرفم نمیدهد، شايد به حرف شما گوش دهد، به ايشان بفرما به داد من بيچاره برسد و جان مرا حفظ كند. و آن شب را به خانه نيامدم و روى ماسههای دره كوه خوابيدم.
در عالم خواب حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) را ديدم، فرمود: به فرزندم گفتم كار تو را اصلاح كند، میروی خيابان تهران سرنبش قهوهخانه كوچكى است به آنجا مراجعه كن.
از خواب بيدار شدم، صبح زود خود را به قهوخانه رساندم، ديدم قهوخانه بسيار كوچكى است، و پيرمردى كترى روى چراغ گذارده و چاى چراغى درست كرده و به مردم مى دهد، چون وضع او را ديدم خجالت كشيدم خود را معرفى كنم، بعد از ساعتى در كنار خيابان ايستادم ناچار نزديك رفته به او سلام كردم، گفتم: من فلانى هستم اين روزها كسى از من سراغ نگرفته.
فرمود: چرا امروز دو روز است، سيّد جوانى مى آيد و سراغ شما را مى گيرد، امروز تا كنون نيامده ولى احتمال دارد امروز هم به سراغ شما بيايد. من از خوشحالى میخواستم جان بدهم، تا ظهر توى قهوه خانه نشستم، خبرى نشد.
به قلبم خطور كرد كه آقا مأمور است به داد تو برسد ليكن ميل ندارد صورت تو را ببيند و تو جمال او را زيارت كنى. از قهوخانه بيرون آمدم و كاغذى گرفته با چشم گريان نوشتم:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَولاىَ يا حُجَّةَ بْنِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرى بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى وَ نَفْسى لَكَ الْفِدا اَغِثْنى وَ فَرِّجْ كَرْبى بِحَقِّ اُمِّكَ فاطمة (عليهاالسلام).
نامه را در پاكت گذاشتم و به آن شخص قهوه چى دادم و گفتم: اگر آن آقا آمد، اين پاكت را حضورشان تقديم كن و جواب آن را بگير، تا من برگردم.
از قهوه خانه بيرون آمدم. خواستم به حرم مشرف شوم، ديدم حالى ندارم، با خود گفتم: روبروى قهوهخانه میایستم و به قهوه خانه نگاه میکنم اگر آقايم آمد جمال او را زيارت مینمایم، امّا هرچه ايستادم كسى را نديدم كه به سمت قهوه خانه برود.
پس از يك ساعت باز آمدم درب قهوهخانه و از آقا سراغ گرفتم، آن مرد گفت: همين ساعت آمدند، سراغ شما را گرفتند، من كاغذ شما را به ايشان دادم چيزى نوشته پس دادند.
پاكت را گرفته روى چشمم گذاردم و باز كردم، ديدم زير نامه نوشته: پنج قبضه اسلحه مسروقه شما را در پارچه فلان رنگ پیچیدهاند و آخر همان دره كه شبها گريه میکردی كنار فلان سنگ در زير شن و ماسه پنهان کردهاند و چون شبها آنجا مى رفتى نتوانستهاند ببرند، وليكن امشب اگر خود را نرسانى و آنها را برندارى، قصد دارند به هر وسيله كه باشد ببرند. و امضا نموده بود (المهدى المنتظر).
كاغذ را بوسيدم و در جيب گذاشته به هر وسیلهای بود نزديك عصر خود را به دره كوه رسانيدم، كنار همان سنگ اسلحهها را از زير ماسه بيرون آوردم و بردم تحويل دادم و جان مرا حضرت خريد و از آن روز تصميم گرفتم هر چه بتوانم به تقوا و عبادت بكوشم تا شايد به زيارت جمال دل آراى آن جناب نايل شوم ولى صد افسوس كه هنوز باين سعادت عظمى موفق نشدهام.
📚 کرامات فاطمیه (س)، علی میرخلف زاده، ص۷۴
#امام_زمان_عج
#فاطمیه
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 غربت امام زمان عج
🍃 داستان میرزا ابوالفضل
🎙 حجتالاسلام عالی
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یا اباصالح المهدی ادرکنی
🍃 اگر شد آقا، بیا به روضه ما...
#امام_زمان_عج
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃هر چند گناه ما دلت آزارد...
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🎙 صابر خراسانی
#امام_زمان_عج
#فاطمیه
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 دیدن درب نیمسوخته👇👇
🌼 با عنایت امام زمان عج
🎙 حجتالاسلام عالی
#امام_زمان_عج
#فاطمیه
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ روز
✅ اینم تکلیف نوروزی
❌ تا آخر عید وقت داری انجام بدی قبول دارم بعضیاش خیلی سخته ولی تکلیفه دیگه باید انجام داد😊
🎤 حجت الاسلام قرائتی
#امام_زمان_عج
#عید_نوروز
#نوروز
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍کوچولوی دوستداشتنی چی میگه ؟
🤲 آمین یا رب العالمین🤲
#امام_زمان_عج
#عید_نوروز
#نوروز
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یا اباصالح المهدی ادرکنی
🍃از خودم گلایه دارم
من از خودم جدا کن🍃
#امام_زمان_عج
#امام_حسین
#امام_زمان
#محرم
#اربعین
#حجاب
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 دارد زمان آمدنت دیر میشود
👌 ما دیر کردیم یا امام زمان (عج)؟!
#امام_زمان_عج
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#امام_حسین
#امام_زمان
#اربعین
#محرم
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔴 به مردم بگویید #امام_زمان_عج پشتوانهی این انقلاب است🎋
🌸 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
در وصیتنامه نوشته بود:👇👇👇
🌸من #سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم...
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.
اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند...
🌸پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله؛ یعنی فردا شب به شهادت میرسم.
جنازهام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه میماند.
🌸بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود. و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، #امام_خمینی در بین شما نیست.😔
🌸این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید.
به آنها روحیه بدهید و بگویید که #امام_زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
بگویید که ما فردا شما را شفاعت میکنیم.
بگویید که ما را فراموش نکنند.
🌸 بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است.
راوی: #سردار_حسین_کاجی
برگرفته از کتاب #خاطرات_ماندگار
ص١٩٢ تا ١٩۵
📚#داستانهای_آموزنده
#امام_حسین
#امام_زمان
#شب_جمعه
#اربعین
#حجاب
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
✍ [پیش از انقلاب] سرلشكرى خدمت يكى از علماى مشهد میرسد و بعد از عرض ارادت و اظهار محبّت به آل پيغمبر (ص) میگوید:
من متصدى انبار اسلحه خراسانم، يك ماه قبل متوجّه شدم كه پنج قبضه اسلحه از انبار به سرقت رفته و چند روز ديگر هم بناست بازرسان از مركز براى سركشى بيايند و پس از بازجويى با نبودن اسلحه قطعا مرا اعدام يا به حبس ابد با اعمال شاقه محكوم میکنند.
لذا چند شب بعد از خدمت، میرفتم پشت سربازخانه دره كوهى بود، ميان آن دره كوه تا صبح گريه میکردم و به امام عصر (عجل اللّه تعالى فرجه) استغاثه مینمودم.
تا اينكه شبى از بس گريه كرده بودم و فرجى نشده بود، با عصبانيت و چشم گريان صدا زدم، يا فاطمة الزهرا پسرت به دادم نمیرسد گوش به حرفم نمیدهد، شايد به حرف شما گوش دهد، به ايشان بفرما به داد من بيچاره برسد و جان مرا حفظ كند. و آن شب را به خانه نيامدم و روى ماسههای دره كوه خوابيدم.
در عالم خواب حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) را ديدم، فرمود: به فرزندم گفتم كار تو را اصلاح كند، میروی خيابان تهران سرنبش قهوهخانه كوچكى است به آنجا مراجعه كن.
از خواب بيدار شدم، صبح زود خود را به قهوخانه رساندم، ديدم قهوخانه بسيار كوچكى است، و پيرمردى كترى روى چراغ گذارده و چاى چراغى درست كرده و به مردم مى دهد، چون وضع او را ديدم خجالت كشيدم خود را معرفى كنم، بعد از ساعتى در كنار خيابان ايستادم ناچار نزديك رفته به او سلام كردم، گفتم: من فلانى هستم اين روزها كسى از من سراغ نگرفته.
فرمود: چرا امروز دو روز است، سيّد جوانى مى آيد و سراغ شما را مى گيرد، امروز تا كنون نيامده ولى احتمال دارد امروز هم به سراغ شما بيايد. من از خوشحالى میخواستم جان بدهم، تا ظهر توى قهوه خانه نشستم، خبرى نشد.
به قلبم خطور كرد كه آقا مأمور است به داد تو برسد ليكن ميل ندارد صورت تو را ببيند و تو جمال او را زيارت كنى. از قهوخانه بيرون آمدم و كاغذى گرفته با چشم گريان نوشتم:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَولاىَ يا حُجَّةَ بْنِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرى بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى وَ نَفْسى لَكَ الْفِدا اَغِثْنى وَ فَرِّجْ كَرْبى بِحَقِّ اُمِّكَ فاطمة (عليهاالسلام).
نامه را در پاكت گذاشتم و به آن شخص قهوه چى دادم و گفتم: اگر آن آقا آمد، اين پاكت را حضورشان تقديم كن و جواب آن را بگير، تا من برگردم.
از قهوه خانه بيرون آمدم. خواستم به حرم مشرف شوم، ديدم حالى ندارم، با خود گفتم: روبروى قهوهخانه میایستم و به قهوه خانه نگاه میکنم اگر آقايم آمد جمال او را زيارت مینمایم، امّا هرچه ايستادم كسى را نديدم كه به سمت قهوه خانه برود.
پس از يك ساعت باز آمدم درب قهوهخانه و از آقا سراغ گرفتم، آن مرد گفت: همين ساعت آمدند، سراغ شما را گرفتند، من كاغذ شما را به ايشان دادم چيزى نوشته پس دادند.
پاكت را گرفته روى چشمم گذاردم و باز كردم، ديدم زير نامه نوشته: پنج قبضه اسلحه مسروقه شما را در پارچه فلان رنگ پیچیدهاند و آخر همان دره كه شبها گريه میکردی كنار فلان سنگ در زير شن و ماسه پنهان کردهاند و چون شبها آنجا مى رفتى نتوانستهاند ببرند، وليكن امشب اگر خود را نرسانى و آنها را برندارى، قصد دارند به هر وسيله كه باشد ببرند. و امضا نموده بود (المهدى المنتظر).
كاغذ را بوسيدم و در جيب گذاشته به هر وسیلهای بود نزديك عصر خود را به دره كوه رسانيدم، كنار همان سنگ اسلحهها را از زير ماسه بيرون آوردم و بردم تحويل دادم و جان مرا حضرت خريد و از آن روز تصميم گرفتم هر چه بتوانم به تقوا و عبادت بكوشم تا شايد به زيارت جمال دل آراى آن جناب نايل شوم ولى صد افسوس كه هنوز باين سعادت عظمى موفق نشدهام.
📚 کرامات فاطمیه (س)، علی میرخلف زاده، ص۷۴
#حضرت_فاطمه
#امام_زمان_عج
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
🎁 به کانال موج نور
بپیوندید👇👇👇
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
@mojnoor3
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖
✳️ علم لدنی
🍃وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا🍃(کهف : ۶۵)
🍂ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍنشی ﻭﻳﮋﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ🍂
✅ علم امام علیهالسلام
👤عثمان بن سعید (از نواب اربعه) میگوید:
✍ مردی از اهالی عراق نزد من آمد، و خمس خود را آورد تا به امام زمان(عج) برسانم.
من آن را به امام عصر (علیهالسلام) رساندم. حضرت آن را قبول نکرد رد نمود، و به آن مرد فرمود: حق پسر عمویت که چهار صد درهم است از میان آن بیرون کن! آن مرد از این پیشامد مبهوت شد و سخت تعجب کرد (چون نمیدانست بدهکار است) به خانه که برگشت، به حساب اموال خود رسیدگی نمود معلوم شد، زمین زراعتی پسر عمویش در اختیار او بوده، که قسمتی از حق او را رد کرده، و قسمتی را تا آن وقت نپرداخته است.
به دقت حساب کرد معلوم شد، باقی مانده سهم پسر عمویش از همان زمین، چهار صد درهم است، همان طور که امام فرموده بود. مرد عراقی آن مبلغ را به عموزاده اش رد کرد، و بقیه را به امام زمان (علیهالسلام) فرستاد، آنگاه مورد قبول واقع گردید.
📚 داستانهای بحارالانوار
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امام زمان(عج): از این به بعد بابات ماییم!
🌼 امام رضا علیهالسلام:
«امام، همدمی رفیق و پدری مهربان است»
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🌼 امام علی علیهالسلام:
🍃گوياترين پندگو براى تو دنياست، اگر از دگرگونى احوالى كه به تو نشان میدهد و از جداییها و پراکندگیهایی كه به تو خبر میدهد، پند گيرى🍃
🍂أبْلَغُ نَاصِحٍ لَكَ اَلدُّنْيَا لَوِ أَنْصَحْتَ بِمَا تُرِيكَ مِنْ تَغَايُرِ اَلْحَالاَتِ وَ تُؤْذِنُكَ بِهِ مِنَ اَلْبَيْنِ وَ اَلشَّتَاتِ🍂
📗غرر الحكم، ح ۳۳۶۲
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 یا اباصالح المهدی ادرکنی
🍃از خودم گلایه دارم
من از خودم جدا کن🍃
#امام_زمان_عج
#امام_زمان
#حجاب
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🌼 امام علی علیهالسلام:
🍃گوياترين پندگو براى تو دنياست، اگر از دگرگونى احوالى كه به تو نشان میدهد و از جداییها و پراکندگیهایی كه به تو خبر میدهد، پند گيرى🍃
🍂أبْلَغُ نَاصِحٍ لَكَ اَلدُّنْيَا لَوِ أَنْصَحْتَ بِمَا تُرِيكَ مِنْ تَغَايُرِ اَلْحَالاَتِ وَ تُؤْذِنُكَ بِهِ مِنَ اَلْبَيْنِ وَ اَلشَّتَاتِ🍂
📗غرر الحكم، ح ۳۳۶۲
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖
✳️ علم لدنی
🍃وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا🍃(کهف : ۶۵)
🍂ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍنشی ﻭﻳﮋﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ🍂
✅ علم امام علیهالسلام
👤عثمان بن سعید (از نواب اربعه) میگوید:
✍ مردی از اهالی عراق نزد من آمد، و خمس خود را آورد تا به امام زمان(عج) برسانم.
من آن را به امام عصر (علیهالسلام) رساندم. حضرت آن را قبول نکرد رد نمود، و به آن مرد فرمود: حق پسر عمویت که چهار صد درهم است از میان آن بیرون کن! آن مرد از این پیشامد مبهوت شد و سخت تعجب کرد (چون نمیدانست بدهکار است) به خانه که برگشت، به حساب اموال خود رسیدگی نمود معلوم شد، زمین زراعتی پسر عمویش در اختیار او بوده، که قسمتی از حق او را رد کرده، و قسمتی را تا آن وقت نپرداخته است.
به دقت حساب کرد معلوم شد، باقی مانده سهم پسر عمویش از همان زمین، چهار صد درهم است، همان طور که امام فرموده بود. مرد عراقی آن مبلغ را به عموزاده اش رد کرد، و بقیه را به امام زمان (علیهالسلام) فرستاد، آنگاه مورد قبول واقع گردید.
📚 داستانهای بحارالانوار
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امام زمان(عج): از این به بعد بابات ماییم!
🌼 امام رضا علیهالسلام:
«امام، همدمی رفیق و پدری مهربان است»
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸