eitaa logo
مجتبی خرسندی
1.9هزار دنبال‌کننده
861 عکس
341 ویدیو
38 فایل
🔷️صفحه آرشیو و ثبت فعالیت‌های ادبی؛ #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو 🔶️ارتباط و سفارش کار؛ @Adminpoet
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
بسم الله النور ماجرا - قسمت ششم اینجا حرم امامزاده سید محمد است. ابن‌الهادی... مردی که نوه‌ی امام،
بسم رب المهدی‌‌‌... ماجرا - قسمت هفتم اینجا سرداب مقدس سامراست... جایی که صدای نفس‌های مبارک قطب عالم امکان را در آن با تمام وجود می‌شنوی. کافی‌ست کمی آرام باشی و خلوت کنی... اینجا احساس نزدیک‌شدن‌ها بیشتر و بیشتر است. یعنی از همه‌چیز به امام نزدیک‌تری... و من در تمام لحظه‌به‌لحظه‌ی این سفر، همچنان با خودم فکر می‌کنم که؛ من اینجا چه می‌کنم؟ درود بر آن شاعر عربی که حرف دلم را راحت بر زبان جاری کرده است؛ "أنت سَبب کُل فرحهٔ تسکن قَلبی..." تو دلیلِ هر خوشحالی هستی که در قلبم جا می‌گیرد... @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب العشق... ماجرا - قسمت هشتم* این بخش ماجرای ما ستاره‌دار شد... به حضور زنی که تماما حسین است... حسین است و دیگر هیچ. داستانش را بارها گریسته بودم. بی‌نظیر است. باورم نمی‌شد از نزدیک دیدمش. حالا اوست و چای تازه‌دم همیشگی‌اش دم ورودی حرم سامرا. سماوری که به‌بزم حسین می‌جوشد غبار رحمت آن جرم خلق می‌پوشد @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
بسم رب العشق... ماجرا - قسمت هشتم* این بخش ماجرای ما ستاره‌دار شد... به حضور زنی که تماما حسین است
بسم الله القریب ماجرا - قسمت نهم تا قبل از این سفر خیلی چیزها را نمی‌دانستم. خیلی چیزها را هم می‌دانستم و نمی‌فهمیدم. خیلی چیزها را هم می‌فهمیدم و باور نداشتم. اما این سفر با دل‌وجانم کاری کرد کارستان. مثلا تا قبل از این سفر نمی‌دانستم که سامرا با همه‌ی زیبایی‌هایش، موقعیت‌هایی از غم و غربت دارد که باید ساعت ها بنشینی فکر کنی. یکی از آن‌ها همین «سجن الهادی علیه‌السلام» است. زندانی که در آن بخشی از غربت خاندان عصمت و طهارت را با تمام وجود درک خواهی کرد. هرگوشه‌ی آن روایت‌گر تاریخ درد است. برای من اما، جایی که زمین‌گیرم کرد همان قسمت «برکةالاسود» بود. جایی که شیرهای وحشی سر به پای امام گذاشتند، گریه کردند، گله کردند و حاجت گرفتند... من از آیینه‌ی «بل هم اضل»‌ها خوب دانستم از انسان برتر آن حیوان که از شان تو آگاه است @Mojtaba_khorsandi