#حکایت
کلّه ای که پر کاه باشد ظلم می کند، نه کلّه آدمیزاد
روزی رهگذری از باغ بزرگی عبور می کرد، مترسکی را دید که در میانه باغ ایستاده و کلاهی بر سر نهاده و مانع نشستن پرندگان بر ثمرات باغ است. رهگذر گفت:
تو در این بیابان دلتنگ نمی شوی؟
مترسک گفت:نه، چطور؟
روزگار برایت تکراری نیست؟
چه چیزی تو را خوشحال می کند؟
مترسک گفت:راست می گویی من هم گاهی از اینکه دیگران را بترسانم و آزارشان بدهم هیجان زده می شوم و خوشحال. مترسک گفت:نه تو نمی توانی ظلم کنی و یا از آزار دیگران خوشحال بشوی.
رهگذر علت را پرسید مترسک گفت:
کلّه من پر کاه است و کلّه تو پر مغز آدمی. برترین مخلوق عالم، مغز و ظرف ذهن توست. تو نمی توانی مثل من باشی. مگر اینکه کله ات پرکاه باشد...
..https://eitaa.com/mojtabasheikhi_110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دلنوشته....
استاد انصاریان میفرمود:
یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه
دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن.
سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی،نون .
دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی..
گفت اون روز اردو برای ما شد زهرمار، توکوه گشنه بودیم
همه ماست و سبزی خوردیم.
خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا
تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی در اصل ناراحت بودن.
وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی تَهِ دیگ هست!
و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.
اگر اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت...
حالتو نگرفت، جونت رو نجات داد!
خدا میدونه این بلاهایی که تو
زندگی ما هست پشت پرده چیه؟!
✨امام حسن عسکری فرمودند:
هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه
نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.
چقدر به خدا حسن ظن داریم؟!
#حکایت زیباوآموزنده
https://eitaa.com/mojtabasheikhi_110
#حکایت
🌱روزی مردی خواب عجیبی دید او دید که پیش فرشتههاست و به کارهای آنها نگاه میکند.
🌱هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامههایی را که توسط پیکها از زمین میرسند، باز میکنند و آنها را داخل جعبه میگذارند.
🌱مرد از فرشتهای پرسید، شما چه کار میکنید؟
🌱فرشته در حالی که داشت نامهای را باز میکرد، گفت:
این جا بخش دریافت است و دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل میگیریم.
🌱مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت میگذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین میفرستند…
🌱پرسید: شماها چکار میکنید؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان میفرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته بیکار نشسته است…
🌱با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است.
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی عده بسیار کمی جواب میدهند.
🌱مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه میتوانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافی است بگویند: «خدایا شکرت»🤲
@mojtabasheikhi_110