eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
788 دنبال‌کننده
209 عکس
868 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 یک نمونه ای از زنان دارای استقامت و پایداری ❗️ 📌یک نمونه هم از زنان اهل پایداری را مثال می‏زنم. این پیرزن با شوهرِ پیرش، در خانه نشسته‏اند و صبحانه می‏خورند که کسی در می‏زند. مرد در را باز کرد و برگشت. همسرش دید نامه‏ای در دست شوهر است. 📌 پرسید: که بود؟ مرد پاسخ داد: نامه‏ای از جانب امام‏حسین‏(ع) آمده است. پرسید: چه نوشته است؟ نوشته است: «بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ. مِنَ الحُسَینِ بنِ عَلِی إلَی الرَّجُلِ الفَقِیهِ حَبِیبِ‏بن‏ِمَظَاهِرِ الأسَدِی، أمَّا بَعدُ فَقَد نَزَلتُ بِکربَلَا، وَ أنتَ تَعلَمُ قَرَابَتَنَا مِن رَسُولِ اللهِ فَإن أرَدتَ نُصرَتَنَا فَاقدِم إلَینَا عَاجِلاً سَرِیعاً»1️⃣؛ چقدر امام‏حسین(ع) از حبیب تجلیل می‏کند؛ از حسین به مردی فقیه، حبیب‏بن‏مظاهر؛ می‏فرماید: ما وارد کربلا شده‏ایم. همسرش گفت: حالا می‏خواهی چه کنی؟ می‏گویند: حبیب آنجا تقیّه کرد؛. لذا حبیب به همسرش گفت: من نمی‏توانم به یاری امام‏حسین‏(ع) بروم. چون اگر بروم، عبیدالله خانۀ مرا خراب می‏کند، اموالم را غارت می‏کند و تو را به اسارت می‏گیرد. برای همین من نمی‏روم. حالا پاسخ‏های همسر حبیب را با حرف‏های ابودجانه مقایسه کنید. همسرش گفت: یعنی نمی‏روی پسر پیغمبر(ص) را یاری کنی؟ روز قیامت چگونه می‏خواهی جواب پیغمبر(ص) را بدهی؟ آیا فکر قیامتت را کرده‏ای؟ تو برو! 📌بگذار عبیدالله خانۀ مرا خراب کند و اموالمان را غارت کند و مرا به اسارت ببرد. همسر حبیب وقتی از حبیب ناامید شد و دید این حرف‏ها کارساز نیست، مقنعۀ خود را از سر برداشت و روی سر حبیب انداخت و گفت: اگر این‏طور است، پس مثل زنان در خانه بنشین! بعد هم یک جمله خطاب به امام‏حسین‏(ع) گفت؛ عرض کرد: یا اباعبدالله(ع)! ای کاش من مَرد بودم به کربلا می‏آمدم و یاری‏ات می‏کردم! حبیب وقتی از همسرش اطمینان پیدا کرد، گفت: چنان کربلایی بروم که تا قیام قیامت زبانزد شود! 1️⃣مکاتیب الأئمه؟عهم؟، ج 3، ص 145 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه چهارم رحمت الله علیه @mojtabatehrani
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 یک نمونه ای از زنان دارای استقامت و پایداری❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 رحمت الله علیه @mojtabatehrani
﷽ 📍 نمونه تاریخی از عدم استقامت و پایداری در جنگ جمل ❗️ 📌طلحه و زبیر دو نفر از اصحاب شناخته شدۀ پیغمبراکرم(ص) در تاریخ اسلام هستند. در تاریخ آمده که این ها در جنگ جمل، مقابل علی (ع) ایستادند. من از شما یک سؤال می کنم؛ آیا این ها روایت پیغمبراکرم(ص) را نشنیده بودند که حضرت فرمودند: «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَارَ»1️⃣؟ قطعاً شنیده بودند. حالا چه شد که در مقابل امام علی(ع) قرار گرفتند؟ این ها از حق کناره گیری کردند. البتّه ریشۀ این مسئله را در جلسات آینده بیشتر توضیح خواهم داد. وقتی که حضرت امیرالؤمنین (ع) با زبیر صحبت کردند، کناره گیری کرد و با حضرت نجنگید؛ لذا رفت و خودش را از صحنه خارج کرد، امّا به سپاه امام علی(ع) هم مُلحق نشد. وقتی زبیر از معرکه خارج شد، کسی رفت و او را کشت و شمشیر و سرش را پیش حضرت امیرالمؤمنین (ع) آورد. حضرت شمشیر زبیر را در دست گرفت و گفت: «سَیفٌ طَالَمَا جُلِّىَ بِهِ الکَربَ عَن وَجهِ رَسُولَ اللهِ(ص)»؛ می دانید این شمشیر چه شمشیری است؟ چه بسیار غصّه هایی که این شمشیر از چهرۀ پیغمبراکرم(ص) بر طرف کرد؛ امّا سرنوشت صاحبش این شد!چرا عاقبت زبیر به اینجا رسید؟ چون در مسیر حق پایداری نکرد. زبیر حق را تشخیص داد، راهش را هم شناخت، حرکت هم کرد، امّا پایداری نکرد؛ در میانۀ راه، عواملی موجب انحراف او شد. امام حسین (ع) این درس را به ابنای بشر آموخت که وقتی حق را تشخیص دادید، راهش را شناختید و در آن حرکت کردید، باید تا آخر ایستادگی کنید . 1️⃣بحارالأنوار، ج 10، ص 105 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 نمونه تاریخی از عدم استقامت و پایداری در جنگ جمل ❗️ 〰〰〰〰〰 📚 🏷 جلسه سوم 🎞 حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @mojtabatehrani
20.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🔰 معادله و معاملۀ حر 〰️〰️〰️〰️〰️ 🎞 حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @mojtabatehrani
﷽ 📍 نگرانی حضرت موسی(ع) برای بچّۀ کوچکش ❗️ 📌در کتب تاریخ می نویسند: حضرت موسی(ع) هم که از انبیای مرسل(ع) است، موقع وفاتش که شد، عزرائیل(ع) نزد او آمد. حضرت به او گفت: برای چه آمده ای؟ برای ملاقات آمدی یا برای قبض روح؟ گفت: برای قبض روح شما آمده ام. گفت: بسیار خوب؛ اجازه بده از خانواده ام خداحافظی کنم. عزرائیل(ع) گفت: من اجازه ندارم. 📌 حضرت گفت: اجازه بده سجده کنم. ملک الموت گفت: باشد، این مقدار را وقت دارید. حضرت سجده کرد و در سجده گفت: خدایا! به او امر کن که به من اجازه دهد تا با خانواده ام خداحافظی کنم. 📌خدا هم دعای او را مستجاب کرد و به عزرائیل(ع) امر فرمود که به حضرت موسی(ع) مهلت دهد. بعد حضرت موسی(ع) رفت و اوّل با مادرش خداحافظی کرد. به مادرش گفت: می خواهم به سفر بروم. مادر پرسید: کجا؟ گفت: سفر آخرت! 📌مادرش گریه کرد و با او خداحافظی کرد و با هم وداع کردند. آن حضرت نزد همسر و بچّه هایش آمد و با آن ها هم خداحافظی کرد. من در تاریخ این گونه دیدم که حضرت بچّۀ کوچکی داشت که شروع کرد به گریه کردن و حضرت موسی(ع) هم خودش به گریه افتاد. 📌از ناحیۀ خداوند خطاب رسید: یا موسی! تو می خواهی اکنون به ملاقات ما بیایی، چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد: من برای این ها، وضعشان و این بچّه که مورد علاقۀ من است گریه می کنم. 📌به او خطاب شد: یا موسی! عصایت را به دریا بزن. حضرت عصایش را به دریا زد و دریا شکافته شد. این کار سابقه هم داشت و حضرت موسی(ع) این کارها را می کرد. بعد حضرت عصایش را به سنگی زد و دید که کِرمی در دل سنگ است و دارد برگ سبزی را می خورد. 📌خدا گفت: موسی!ربوبیّت مرا می خواهی ببینی؟ نگاه کن؛ ته دریا، در دل سنگ، کرم کوچکی هست، من دارم روزی اش را می دهم و حواسم به او هست؛ آن وقت بچّه تو را یادم برود؟ اینجا حضرت موسی(ع) به عزرائیل(ع) گفت: جانم را بگیر و مسئله تمام شد. 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه ششم حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @mojtabatehrani
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 نگرانی حضرت موسی(ع) نسبت به بعد از مرگ خود برای بچّۀ کوچکش ❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @mojtabatehrani
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ توسل به باب الحوائج 〰〰〰〰〰 🎞 📌حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @mojtabatehrani
﷽ 📍 دوستداران واقعی، امام حسین(علیه السلام ) را برای دنیا و حتّی بهشت نمی خواهند ❗️ 📌سعيد بن عبدالله حنفي است. شب عاشورا امام حسين(ع)خطبه خواند. شنيده ايد. خطبه که تمام شد، برگشت گفت اينان با من کار دارند و با شما کاري ندارند. بيعت را از آنان برداشت. هر که مي خواهد برود بلند شود و برود. حتّي دارد سياهي شب را چون مرکبي راهوار بگيريد. 📌در بعضي از نقل ها دارد حتّي هر کدام دست يکي از اهل بيت مرا بگيرد و برويد شما. شب و تاريک. راحت برويد. اينان با من کار دارند. خود را به خاطر من به خطر نياندازيد. آنهايي که رفتني بودند که رفتند. يک مشتي که منزل زباله رفتند. 📌يک عده هم آن شب رفتند. در اينان سعيد بن عبدالله حنفي، بلند مي شود. رو به امام حسين (ع)مي کند و مي گويد من که از تو دست بر نمي دارم. به خدا قسم اگر مرا بکشند و دو مرتبه زنده کنند، بعد بسوزانند باز زنده کنند، بسوزانند بعد خاکستر را هم بر باد دهند، آنجا استخوان ها مي ماند. مي گويد استخوان هم ته آن نماند. 📌بسوزانند، خاکستر را هم بر باد دهند، اين کار را هفتاد بار انجام دهند، من دست از تو بر نمي دارم. اين بهشت مي خواست؟ سؤال مي کنم از شما. دنبال بهشت نبود. ببين سطح معرفتي او به کجا رسيده است. 📌نعوذ بالله فکر نکنيد که مي خواهم تصرف در آيه نکنم. (أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ) نهايي که واقعاً امام حسين(ع) را دوست دارند، براي دنيايشان نمي خواهند. امام حسين (ع) نشست. 📌زهير بلند شد. رو کرد گفت به اينکه به خدا قسم اگر من را هزار بار بکشند و زنده شوم، باز بکشند و زنده شوم، مي دانم که مي توانم با اين کار تو را حفظ کنم، او دنبال بهشت نيست. اين را دوست دارم. اين را مي خواهم. اين مي گويد: گر مخيّر بکنندم به قيامت که چه خواهي؟ 📌حسين(علیه السلام ) ما را و همه نعمت فردوس شما را، دوست ما را، همه نعمت فردوس شما را، همه براي شما، دنبال کار خود برويد. اينان چه ديدند؟! اين ها، نه اينکه ترجيح علاقه بر علاقه بود، اصلاً علاقه اي به دنيا نداشتند، فقط علاقه آنان به دنيا يک چيز بود. به مولايشان بود، همين. التماس دعا. 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه هفتم رحمت الله علیه @mojtabatehrani
16.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 دوستداران واقعی، امام حسین(ع)را برای دنیا و حتّی بهشت نمی خواهند ❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه هفتم 🎞 رحمت الله علیه @mojtabatehrani