eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
2.1هزار دنبال‌کننده
193 عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 قلب اشرف ابعاد وجودی انسان❗️ 📌 قلب، بخشی از وجود انسان است که به مرتبه ای از روح اطلاق می شود. روح وقتی در این مرتبه قرار می گیرد، آن قدر ارزش پیدا می کند که تمام ارزش انسانی انسان، به واسطۀ همان بُعد وجودی او است؛ لذا می توان گفت: اشرف ابعاد وجودی انسان، قلب او است. قلب هم بنابه فرمودۀ آیات و روایات، هم گوش دارد، هم چشم، هم می فهمد، هم می میرد، مریض می شود، قوّت پیدا می کند و... عقل انسان به مقدار قلب ارزش ندارد؛ لذا خدای متعال قلب را مخاطب خویش قرار داده و به آن بُعد از وجود پیغمبراکرم(ص) وحی فرموده است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه شانزدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 قلب مومن خانه خداست❗️ 📌بحث در این است که همۀ اعمال ما، چه جوارحی و بیرونی و چه جوانحی و درونی، روی قلب، اثر می گذارد؛ لذا باید مراقب اعمال بیرونی و درونی مان باشیم؛ چرا که خدا این بُعد انسان را برای خودش انتخاب کرده و آنجا را عرش خویش می داند. در روایت آمده است: «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»؛ ببینید ارزندگی قلب تا کجا است؛ یا در روایت دیگر فرموده است: «الْقَلْبُ حَرَم اللهِ»؛ قلب، خانۀ خدا است. «فَلَا تُسْكِنْ حَرَمݠَ اللهِ غَیْرَ اللهِ»1️⃣؛ آنجا غیر خدا را راه ندهی. 1️⃣بحارالأنوار، ج 55، ص 39 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه شانزدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِیَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ لِجَبْرَئِيلَ :«وَ مَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّلُ» ترجمه: توکّل کردن بر خداوند عزّوجلّ چگونه است؟جبرئیل (ع) در پاسخ عرض کرد: معنا و چگونگی توکّل چنین است: مخلوق نمی تواند هیچ ضرری به تو برساند. او نمی تواند هیچ نفع به تو ببخشد. او چیزی به تو نمی دهد. او نمی تواند مانع از رسیدن چیزی که باید به تو برسد، بشود. هنگامی که بنده به این مقام توکّل برسد، این حالات برای او به دست می آید: برای هیچ کس به غیر خداوند کار نمی کند. به هیچ کس، غیر خداوند امید ندارد. از هیچ کس، غیر خداوند، بیم و ترس ندارد. جز خداوند به هیچ کس طمع ندارد. پس این حالت توکّل است. شرح: در روایتی دارد که جبرئیل آمد خدمت پیغمبراکرم(ص)، از طرف خداوند و پنج هدیه آورد برای پیغمبراکرم(ص)، که این هدایا از مقامات معنویّه بود. روایت مفصّلی است. مقام صبر، مقام رضا، مقام زهد، مقام اخلاص، مقام یقین، این ها را آورد و عرض شود: روایت مفصّلی است. بعد آخر سر هم گفت زیربنای همۀ این ها مقام توکّل است، به پیغمبر(ص) گفت. بعد پیغمبر(ص) ازش سوال کرد: توکّل چیست؟ که من این بخشش رو خواندم، روایت را که «مَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ ازش سؤال کرد. جبرئیل به اصطلاح شروع کرد به شرح دادن. در جواب پیغمبر (ص)ازش سؤال کرد: «فَقَالَ الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ»؛ توکّل نسبت به خداوند، معنایش این است که آدم بداند که مخلوق، نه می تواند زیان بزند و نه می تواند، نفع برساند. «وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ »؛ نه می تواند چیزی عطاء کند، نه می تواند، چیزی که خدا عطاء می کند، جلو او را مانع بشود، بگیرد. تعبیری که در اینجا دارد: «وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ»؛ یعنی قطع امید کردن از ماسوی الله.این جور معنا کرد به قول ما، توکّل معنایش این است. مخلوق نه می تواند، ضرر بزند، نه نفع برساند،نه عطاء کند، نه جلوی عطای الهی را بگیرد و از این طرف هم از نظر درونی، انسان قطع امید هم از همۀ ماسوی الله بکند. این را معنا کرد برای پیغمبر(ص). بعدش شروع کرد، اثر او را برای پیغمبر(ص) گفتن؛ اثر را. «فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ»؛ اگر واقعاً یک کسی همین جوری باشد، بداند تا خدا نخواهد، ضرر به من نمی رسد. تا نخواهد نفع نمی توانی ضرربزنی، این را بدان. نه کسی می تواند به تو چیزی بدهد، نه جلوی چیزی را که خدا می خواهد به تو بدهد، بگیرد. آنجاست که قطع امید می کنی از کی؟قطع امید از ماسوی الله؛ یعنی از خودتان هم قطع امید می کنید، مهم اینجاست. تو خیال نکن،با این دویدن هایت می توانی جلوی ضرر را بگیری، به خودت هم نفع برسانی. من نظرم این بود.تا او نخواهد، نمی شود.یک وظیفه داری؛ اما بدان! باید واگذار به او بکنی. می خواستم این را بگویم. «وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ»؛ نگاه کنید تعبیر را، آخر کار، جبرئیل این را می گوید. از خودت هم قطع امید کن، از غیر خدا، تو هم غیر خدایی،می دانی یا نه؟! ما که خدا نیستیم که «وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ».بعد اثرش را برای پیغمبر(ص)، جبرئیل(ع) می گوید. «فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ»؛ یک همچنین روحیه ای آدم پیدا بکند. درست است؟ ما به کار، وظیفه مان عمل کنیم.نافع اوست، مضرّ اوست، به تعبیر اهلش. درست؟! اینجا دارد: «لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ»؛ دیگر کارهایی که می خواهد بکند، فقط برای خدا کار می کند نه برای حسن، نه حسین، نه تقی، نه نقی، نه خودش، نه خودش! مهم این است.«فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ». «وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اللَّهِ»؛ به هیچ کس امید نمی بندد. از هیچ کسی هم نمی ترسد، جز کی؟ خدا. تمام می شود.«وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ»؛ طمع هم نسبت به هیچ کس نمی کند، جز خدا. طمع اش می رود آن سمت. بعد رو کرد به پیغمبر(ص)، گفت: «فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّلُ»؛ این توکّل است.زیر بنای این پنج مقام معنوی بود که خدا داد به من، بیاورم خدمت شما، تقدیم کنم. بحارالأنوار، جلد 68 ، صفحه138
عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ النَّبِيُّ (ص) عَنْ جَبْرَئِيلَ مَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّلُ. 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
24.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِیَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ لِجَبْرَئِيلَ :«وَ مَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّلُ» ترجمه: توکّل کردن بر خداوند عزّوجلّ چگونه است؟جبرئیل (ع) در پاسخ عرض کرد: معنا و چگونگی توکّل چنین است: مخلوق نمی تواند هیچ ضرری به تو برساند. او نمی تواند هیچ نفع به تو ببخشد. او چیزی به تو نمی دهد. او نمی تواند مانع از رسیدن چیزی که باید به تو برسد، بشود. هنگامی که بنده به این مقام توکّل برسد، این حالات برای او به دست می آید: برای هیچ کس به غیر خداوند کار نمی کند. به هیچ کس، غیر خداوند امید ندارد. از هیچ کس، غیر خداوند، بیم و ترس ندارد. جز خداوند به هیچ کس طمع ندارد. پس این حالت توکّل است. 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 استسلام یعنی پیروی و مطیع بودن❗️ 📌استسلام به معنای انقیاد و مطیع بودن از نظر ظاهر است؛ یعنی اگر انسان در ظاهر مطیع امری باشد، نسبت به آن استسلام دارد؛ یعنی از نظر بیرونی اش به یک امری عمل و از آن پیروی کند، که گاهی به اظهار پیروی یا اظهار انقیاد تعبیر می کنند. اینکه اظهار می گویند، غرض شان تنها لفظ نیست؛ یعنی انسان از نظر عملی، رفتار، کردار و گفتارش اگر بر طبق امری باشد، نسبت به آن امر استسلام دارد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 نهایت اسلام 🏷 جلسه اول 🎞 @mojtabatehrani_ir
3.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 کبر درونی و استکبار بیرونی❗️ 📌کبر به این معناست که از نظر درون، نفس دارای این حالت است که خود را در مقایسۀ با دیگری بزرگ می بیند، خودبزرگ بینی در مقایسۀ با دیگران حالت کبر است. استکبار این نیست، استکبار یک امر بیرونی است، سرپیچی کردنِ عملی، نافرمانی کردنِ عملی نسبت به حق است. به صورت عملی، پیرو حق نبودن را استکبار می گویند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 نهایت اسلام 🏷 جلسه اول 🎞 @mojtabatehrani_ir
3.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 استلام و ضد او استکبار❗️ 📌استسلامی که در روایت دارد از جنود عقل است که ضدش استکبار است، آن پیروی از حقّی در ظاهر است که از باطن و درون نشأت گرفته باشد. آنگاه که دل، منقادِ حق شد و از آن به بیرون تراوش کرد، به این عمل بیرونی استسلام می گویند. همچنین در مورد استکبار هم همین است؛ یعنی اگر کسی این گونه نیست که از نظر بیرونی -خدای ناخواسته- پیروی از حق نکند، لزوماً استکبار داشته باشد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 نهایت اسلام 🏷 جلسه اول 🎞 @mojtabatehrani_ir